محمد بطحایی وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش آخوند روحانی اعتراف کرد: «ما با دریایی از مشکلات در آموزش و پرورش مواجه هستیم».
به گزارش خبرگزاری حکومتی تسنیم 23مرداد 95 وی افزود: «این مسیری که آموزش و پرورش ما طی میکند به مقصد نمیرسد. آنچه ما در مدرسهها آموزش میدهیم با آنچه در جامعه وجود دارد، متفاوت است. متأسفانه شرایط بهگونهیی شده است که زنگ مدرسه میخورد یک عده دانشآموز که گویی محکوم به حبس ابد بودهاند میخواهند فرار کنند و این نشان میدهد که این نظام آموزشی متلاشی است».
بیشتر بخوانید:
به گزارش خبرگزاری حکومتی تسنیم 23مرداد 95 وی افزود: «این مسیری که آموزش و پرورش ما طی میکند به مقصد نمیرسد. آنچه ما در مدرسهها آموزش میدهیم با آنچه در جامعه وجود دارد، متفاوت است. متأسفانه شرایط بهگونهیی شده است که زنگ مدرسه میخورد یک عده دانشآموز که گویی محکوم به حبس ابد بودهاند میخواهند فرار کنند و این نشان میدهد که این نظام آموزشی متلاشی است».
بیشتر بخوانید:
وضعیت آموزش و پرورش: اعتراف به وضعیت خراب نظام آموزشی
مدیر آموزش و پرورش مهاباد اعتراف کرد دانشآموزان نزدیک به ۴۰روستای شهرستان مهاباد در کانکس تحصیل میکنند.
”کامبیز شاوله ”مدیر اداره آموزش و پرورش شهرستان مهاباد که روز 20مرداد 96 با خبرگزاری سپاه پاسداران موسوم به فارس مصاحبه میکرد اعتراف کرد فقط در «شهرستان مهاباد دانشآموزان نزدیک به ۴۰روستا، در کانکس تحصیل میکنند».
وی بهمنظور زمینه چینی برای اخاذی از والدین دانشآموزان و مردم از پروژه تبدیل «این کانکسها به مدارس دو تا سه کلاسه با هزینه ۸۰میلیون تومان» به کمک آنها خبر داد.
”کامبیز شاوله ”مدیر اداره آموزش و پرورش شهرستان مهاباد که روز 20مرداد 96 با خبرگزاری سپاه پاسداران موسوم به فارس مصاحبه میکرد اعتراف کرد فقط در «شهرستان مهاباد دانشآموزان نزدیک به ۴۰روستا، در کانکس تحصیل میکنند».
وی بهمنظور زمینه چینی برای اخاذی از والدین دانشآموزان و مردم از پروژه تبدیل «این کانکسها به مدارس دو تا سه کلاسه با هزینه ۸۰میلیون تومان» به کمک آنها خبر داد.
وضعیت آموزش و پرورش: در تحت حاکمیت رژیم آخوندی
-روزنامه حکومتی ایلنا 3خرداد 95 اعتراف میکند: «شاید تصور بسیاری از مردم آن باشد که استان فارس استانی است ثروتمند با مردمانی شاد که با ورود گردشگران داخلی و خارجی برای دیدن آثار گرانبهای تاریخی و باستانی آن روز به روز بر مکنتش افزوده میشود، اما حقیقت تلخ در میان روستاهای فقیر و خشکیده با مردمانی ناامید و افسرده که در میان دشت و کوه آینده مبهم و گنگ را به نظاره نشستهاند، خفته است».
این روزنامه در ادامه ضمن اشاره به مشکلات آموزشی یکی از روستاهای این استان اضافه میکند: «این روستا با وجود 27دانشآموز فاقد مدرسه است. البته ساختمان مدرسه وجود دارد، اما درب آن به روی دانشآموزان روستا بسته است. حتی سردر مدرسه را نیز برداشتهاند، زیرا آموزش و پروش تعداد دانشآموزان را در حدی نمیداند که در روستا مدرسه تشکیل شده و معلم به آن اعزام شود. آموزش و پروش ترجیح میدهد؛ ساختمان مدرسه را به اشخاص خصوصی واگذار کند که آنها هم بهترین استفاده از ساختمان مذکور را تبدیل آن به دامداری میدانند و چه تناقض تأسفآوری است که احشام در ساختمان مدرسه باشند و کودکان، آواره کوه و دشت برای رفتن به منطقهیی دور برای ادامه تحصیل».
- خبرگزاری جمهوری اسلامی موسوم به ایرنا 10آبانماه 93 اینگونه به فجایع آموزشی در ایران اعتراف میکند: «این مسأله که در طول 17سال گذشته 6مدرسه روستایی دچار سانحه آتشسوزی شدند و در این آتش سوزیها 63دانشآموز دچار سوختگی شدید شدند و 4دانشآموز هم جان خود را از دست دادند یا ذکر این عنوان که برخی از مدارس ما هنوز دسترسی به آب آشامیدنی ندارند، ۳۰مدرسه کپرنشین همچنان در جنوب کرمان فعالیت میکنند، در ۱۱استان از چادر بهعنوان کلاسهای درس استفاده میشود، زیرآوار ماندن معلم زیر دیوار مدرسه و... . ضرورت پرداختن به این مسأله را بیش از پیش آشکار میسازد».
-در یک اعتراف دیگر خبرگزاری مهر آخوندی 15مرداد 95 بهنقل از محمد محسن بیگی مدیرکل آموزش و پرورش استان کرمان نوشت: «نزدیک به ۵۰ تا ۶۰مدرسه تحت عناوین مدارس کپری در استان کرمان وجود دارد و از شش هزار مدرسه موجود در استان کرمان ۸۰۰مدرسه نامقاوم و غیراستاندارد بوده و نیاز به بازسازی دارد».
این روزنامه در ادامه ضمن اشاره به مشکلات آموزشی یکی از روستاهای این استان اضافه میکند: «این روستا با وجود 27دانشآموز فاقد مدرسه است. البته ساختمان مدرسه وجود دارد، اما درب آن به روی دانشآموزان روستا بسته است. حتی سردر مدرسه را نیز برداشتهاند، زیرا آموزش و پروش تعداد دانشآموزان را در حدی نمیداند که در روستا مدرسه تشکیل شده و معلم به آن اعزام شود. آموزش و پروش ترجیح میدهد؛ ساختمان مدرسه را به اشخاص خصوصی واگذار کند که آنها هم بهترین استفاده از ساختمان مذکور را تبدیل آن به دامداری میدانند و چه تناقض تأسفآوری است که احشام در ساختمان مدرسه باشند و کودکان، آواره کوه و دشت برای رفتن به منطقهیی دور برای ادامه تحصیل».
- خبرگزاری جمهوری اسلامی موسوم به ایرنا 10آبانماه 93 اینگونه به فجایع آموزشی در ایران اعتراف میکند: «این مسأله که در طول 17سال گذشته 6مدرسه روستایی دچار سانحه آتشسوزی شدند و در این آتش سوزیها 63دانشآموز دچار سوختگی شدید شدند و 4دانشآموز هم جان خود را از دست دادند یا ذکر این عنوان که برخی از مدارس ما هنوز دسترسی به آب آشامیدنی ندارند، ۳۰مدرسه کپرنشین همچنان در جنوب کرمان فعالیت میکنند، در ۱۱استان از چادر بهعنوان کلاسهای درس استفاده میشود، زیرآوار ماندن معلم زیر دیوار مدرسه و... . ضرورت پرداختن به این مسأله را بیش از پیش آشکار میسازد».
-در یک اعتراف دیگر خبرگزاری مهر آخوندی 15مرداد 95 بهنقل از محمد محسن بیگی مدیرکل آموزش و پرورش استان کرمان نوشت: «نزدیک به ۵۰ تا ۶۰مدرسه تحت عناوین مدارس کپری در استان کرمان وجود دارد و از شش هزار مدرسه موجود در استان کرمان ۸۰۰مدرسه نامقاوم و غیراستاندارد بوده و نیاز به بازسازی دارد».
وضعیت آموزش و پرورش: مدارس فرسوده بلای جان دانشآموزان!
میانگین عمر این مدارس بین 35 تا 40سال و بیشتر است که در حال حاضر مورد استفاده قرار میگیرند و از شرایط استاندارد برخوردار نیستند و در شرایط بحرانی غیرقابل استفاده هستند. (تلویزیون شبکه خبر رژیم 15فروردین 96)
رئیس سازمان نوسازی مدارس کشور نیز از وجود 164هزار کلاس درس نیازمند مقاوم سازی خبر داد. (خبرگزاری حکومتی ایسنا 11فروردین 96)
خبرگزاری تسنیم نیز بهنقل از ”رئیس جامعه خیر مدرسه ساز کشور“ مینویسد: ”مدارس فرسوده جان هزاران دانشآموز تهرانی را تهدید میکند“. (خبرگزاری حکومتی تسنیم 5اسفند 95)
البته تمامی دانشآموزان کشور در مدارس معمولی درس نمیخوانند بخشی از دانشآموزان در مدارس کانکسی درس میخوانند که وضعیت این مدارس نیز غیرایمن است.
به گزارش تلویزیون شبکه 5رژیم صبح روز 14فروردین کمتر از یک ساعت از ورود دانشآموزان روستای یوسف کل سردشت به مدرسه نگذشته بود که آتش بخاری نفتی در مدرسه شعلهور شد.
به گزارش این رسانه حکومتی تعداد مدارس کانکسی در کشور کم نیستند و این مدارس با استاندارهای آموزشی فاصله دارند.
فرسوده بودن مدارس کشور و تنگ بودن فضای آموزشی تنها جان دانشآموزان را تهدید نمیکند بلکه سطح یادگیری دانشآموزان را هم کند میکند.
دراین رابطه سایت ”ستاد اجرایی فرمان امام“ 4اردیبهشت 95 ازقول مدیرکل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس استان آذربایجان شرقی مینویسد: ”در روزهای گذشته از مدرسهای در نزدیکی تبریز بازدید کردیم که زیربنای آن 1700متر مربع بود، اما در همین فضا بیش از 530دانشآموز مشغول تحصیل بودند و نیمکتها تا نزدیکی تخته سیاه نیز آمده بود. این شرایط باعث تحلیل توأمان دانشآموزان و معلمان شده و سطح یادگیری را بهشدت کاهش میدهد، چرا که فضای آنها مناسب کلاس درس نیست و با استانداردها فاصله دارد“.
ملاحظه میشود که فرسوده بودن بافت مدارس منحصر به یک شهر و یا یک استان نیست و مدارس سراسر کشور چنین وضعیتی دارند.
وقتی در استانهایی مانند تهران، آذربایجان غربی و شرقی مدارس چنین وضعیتی دارند طبعاً وضعیت در استانهای دور افتاده و محرومی نظیر سیستان و بلوچستان و... قابل پیشبینی است که چه میزان اسفناک است.
معاون سابق آموزش و پرورش رژیم در مصاحبه با خبرگزاری نیروی تروریستی قدس (تسنیم) میگوید سال 96 سال دشواری برای آموزش و پرورش است.
این کارگزار حکومتی اضافه میکند: ”آموزش و پرورش در سال ۹۶ باید حدود ۳۳هزار میلیارد تومان حقوق بدهد و این بدین معناست که در این سال نیز با خشکسالی مواجه خواهد بود“.
به گفته این کارگزار رژیم بودجه سال 95 نیز پاسخگوی نیازهای این وزارتخانه نبوده ”اگر آموزش و پرورش بهطور متوسطه ماهیانه 2500میلیارد تومان حقوق پرداخت کند، تا پایان اسفند حتی بودجهیی برای پرداخت عیدی ندارد و این یک کسری پنهان است. وقتی اعتبار مربوط در بودجه لحاظ نمیشود بدین معناست که مدیران مدارس باید از جیب خانوادهها هزینه کنند و آنها نیز مجبور به پرداخت پول به مدارس دولتی هستند“. (خبرگزاری تسنیم 15آذر 95)
رئیس سازمان نوسازی مدارس کشور نیز از وجود 164هزار کلاس درس نیازمند مقاوم سازی خبر داد. (خبرگزاری حکومتی ایسنا 11فروردین 96)
خبرگزاری تسنیم نیز بهنقل از ”رئیس جامعه خیر مدرسه ساز کشور“ مینویسد: ”مدارس فرسوده جان هزاران دانشآموز تهرانی را تهدید میکند“. (خبرگزاری حکومتی تسنیم 5اسفند 95)
البته تمامی دانشآموزان کشور در مدارس معمولی درس نمیخوانند بخشی از دانشآموزان در مدارس کانکسی درس میخوانند که وضعیت این مدارس نیز غیرایمن است.
به گزارش تلویزیون شبکه 5رژیم صبح روز 14فروردین کمتر از یک ساعت از ورود دانشآموزان روستای یوسف کل سردشت به مدرسه نگذشته بود که آتش بخاری نفتی در مدرسه شعلهور شد.
به گزارش این رسانه حکومتی تعداد مدارس کانکسی در کشور کم نیستند و این مدارس با استاندارهای آموزشی فاصله دارند.
فرسوده بودن مدارس کشور و تنگ بودن فضای آموزشی تنها جان دانشآموزان را تهدید نمیکند بلکه سطح یادگیری دانشآموزان را هم کند میکند.
دراین رابطه سایت ”ستاد اجرایی فرمان امام“ 4اردیبهشت 95 ازقول مدیرکل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس استان آذربایجان شرقی مینویسد: ”در روزهای گذشته از مدرسهای در نزدیکی تبریز بازدید کردیم که زیربنای آن 1700متر مربع بود، اما در همین فضا بیش از 530دانشآموز مشغول تحصیل بودند و نیمکتها تا نزدیکی تخته سیاه نیز آمده بود. این شرایط باعث تحلیل توأمان دانشآموزان و معلمان شده و سطح یادگیری را بهشدت کاهش میدهد، چرا که فضای آنها مناسب کلاس درس نیست و با استانداردها فاصله دارد“.
ملاحظه میشود که فرسوده بودن بافت مدارس منحصر به یک شهر و یا یک استان نیست و مدارس سراسر کشور چنین وضعیتی دارند.
وقتی در استانهایی مانند تهران، آذربایجان غربی و شرقی مدارس چنین وضعیتی دارند طبعاً وضعیت در استانهای دور افتاده و محرومی نظیر سیستان و بلوچستان و... قابل پیشبینی است که چه میزان اسفناک است.
معاون سابق آموزش و پرورش رژیم در مصاحبه با خبرگزاری نیروی تروریستی قدس (تسنیم) میگوید سال 96 سال دشواری برای آموزش و پرورش است.
این کارگزار حکومتی اضافه میکند: ”آموزش و پرورش در سال ۹۶ باید حدود ۳۳هزار میلیارد تومان حقوق بدهد و این بدین معناست که در این سال نیز با خشکسالی مواجه خواهد بود“.
به گفته این کارگزار رژیم بودجه سال 95 نیز پاسخگوی نیازهای این وزارتخانه نبوده ”اگر آموزش و پرورش بهطور متوسطه ماهیانه 2500میلیارد تومان حقوق پرداخت کند، تا پایان اسفند حتی بودجهیی برای پرداخت عیدی ندارد و این یک کسری پنهان است. وقتی اعتبار مربوط در بودجه لحاظ نمیشود بدین معناست که مدیران مدارس باید از جیب خانوادهها هزینه کنند و آنها نیز مجبور به پرداخت پول به مدارس دولتی هستند“. (خبرگزاری تسنیم 15آذر 95)