کشمکش موافقان و مخالفان رابطه با آمریکا، ادبیات سیاسی خاصی را در رسانههای نظام به وجود آورده که اسمش را میشود گذاشت ادبیات گاوی! حالا اینکه این ادبیات را پست مدرنیستی به حساب آورد یا پسا پست مدرنیسم یا یک چیز دیگر… متخصصان فن باید نظر بدهند.
به این جهت میگویم «ادبیات گاوی» که هم موافقان و هم مخالفان، رابطه با آمریکا را به رابطه با گاو تشبیه میکنند، موافقان میگویند این گاو اگر چه شاخ دارد، اما شیر هم دارد. اما مخالفان میگویند این گاو شاخ میزند، لگد میزند و شیر هم نمیدهد.
بنیانگذار این ادبیات گاوی، آشیخ اکبر رفسنجانی است. که چند سال پیش، در دورانی که به نماز جمعه راه داشت، گفت: «آمریکاییها مثل گاو تحلیل میکنند»! اخیراً حسین شریعتمداری در یادداشت روز کیهان (12/8) سعی کرد یقه یا پاچه رفسنجانی را گرفته که چرا «او که یک موقع «به درستی معتقد بود ”آمریکاییها مثل گاو تحلیل میکنند“ حالا نسخه مذاکره با آمریکا را میپیچید».
به نظر ما اولاً این ایراد وارد نیست. چون خود آن امام «ره» هم گفت که من ممکن است امروز یک حرفی را بزنم و فردا یک حرفی کاملاً خلاف آن!
ثانیاً نتیجه منطقی از حرف آ شیخ اکبر این است که «گاو حیوانی است تحلیلگر»! از آنجا که آشیخ اکبر در دوران کودکی و نوجوانی در روستای نوق بهرهمان آشنایی خیلی نزدیک با خر و گاو داشته، پس نظرش در این باره ثقه است. مگر اینکه کسی بگوید این حرف در مورد همان گاوهای نوق صادق است و مثلاً شامل گاوهای قم نمیشود. لابد شما خواهید گفت گاو، گاو است، دو جورش یک جور است و بهرهمانی و قمی و غیره ندارد. … اما این جور نیست! معلوم است که شما علم گاو شناسی را بهاندازه کافی نمیدانید. ببینید گماشته مقام عظما، چقدر خوب در کیهان توضیح میدهد:
«ایشان (رفسنجانی) توضیح نمیدهد که اگر آمریکا تغییر ماهیت نداده است - که هیچ نشانهای از این تغییر ماهیت احتمالی در دست نبوده و نیست - مذاکره با گاو چگونه امکانپذیر است؟! گاوی که به قول ابوعلی سینا، حکیم بلند آوازهٴ جهان اسلام و ایران، «شاخ دارد و عقل ندارد»!
واقعاً باریکلا به شریعتمداری نظام که چه جلوههای ناشناختهای از نبوغ «ابوعلی سینا حکیم بلندآوازه جهان اسلام و ایران» پیدا کرده. کسی که کشف کرده گاو «شاخ دارد و عقل ندارد»!
حالا گوش کنید به حرفهای آن یکی باند که از جمله در روزنامه ابتکار (13/8) که مقالهیی دارد با این عنوان «این گاو هم شاخ دارد هم شیر!» مقاله مزبور فواید گاو را به خوبی شرح داده و مینویسد:
«تیم مذاکرهکننده تعریفشان از موقعیت ایران در مقابل گاو چموش آمریکایی فرق دارد. موافقین مذاکره معتقدند که به جای رویارویی با این گاو که به توحشش منجر میشود و شاخش نصیب رقیب خواهد شد، باید از اینرو در رویی به کناری آمد تا اینکه بتوان بهجای شاخش از شیرش استفاده کرد».
البته ما آن موقعها که فواید گاو را شرح میدادیم، (دور از جناب) تاپالة گاو را هم از قلم نمیانداختیم. بعدها فهمیدیم که از آن در قالب خیلی مقامات میشود استفاده کرد، از جمله در مشاورت قوه قضاییه!
ابتکار در ادامه میگوید: «میتوان با تدبیر و هوشمندی و با مدیریت صحنه، خود را از شاخ زدن آن نجات داد و البته از شیر آن بهره لازم را برد. گاو آمریکا همچون دیگر گاوها فقط شاخ ندارد که شیر هم دارد این گاو را میتوان مهار کرد و مدیریتش نمود و حتی سوارش هم شد».
ما یکی از کسانی که مدیریت گاو را خیلی خوب بلد است که هم میتواند شیر نامبرده را بخورد و هم شاخش را نخورد، معرفی میکنیم: گوساله! امیدواریم که جماعت رفسنجانی و حسن روحانی و روزنامه ابتکار از رهنمودهای کارشناسی جناب گوساله استفاده کنند و همین جوری بیگدار به آب نزنند و زیر شکم هر گاوی نروند، چون بعضی گاوها نرند! بهخصوص که در میتولوژی (متللوژی خودمان!) پس از طرح صورت مسأله که «گاو حسن چه جوره؟» تصریح شده که «نه شیر داره، نه پستون!…».
به این جهت میگویم «ادبیات گاوی» که هم موافقان و هم مخالفان، رابطه با آمریکا را به رابطه با گاو تشبیه میکنند، موافقان میگویند این گاو اگر چه شاخ دارد، اما شیر هم دارد. اما مخالفان میگویند این گاو شاخ میزند، لگد میزند و شیر هم نمیدهد.
بنیانگذار این ادبیات گاوی، آشیخ اکبر رفسنجانی است. که چند سال پیش، در دورانی که به نماز جمعه راه داشت، گفت: «آمریکاییها مثل گاو تحلیل میکنند»! اخیراً حسین شریعتمداری در یادداشت روز کیهان (12/8) سعی کرد یقه یا پاچه رفسنجانی را گرفته که چرا «او که یک موقع «به درستی معتقد بود ”آمریکاییها مثل گاو تحلیل میکنند“ حالا نسخه مذاکره با آمریکا را میپیچید».
به نظر ما اولاً این ایراد وارد نیست. چون خود آن امام «ره» هم گفت که من ممکن است امروز یک حرفی را بزنم و فردا یک حرفی کاملاً خلاف آن!
ثانیاً نتیجه منطقی از حرف آ شیخ اکبر این است که «گاو حیوانی است تحلیلگر»! از آنجا که آشیخ اکبر در دوران کودکی و نوجوانی در روستای نوق بهرهمان آشنایی خیلی نزدیک با خر و گاو داشته، پس نظرش در این باره ثقه است. مگر اینکه کسی بگوید این حرف در مورد همان گاوهای نوق صادق است و مثلاً شامل گاوهای قم نمیشود. لابد شما خواهید گفت گاو، گاو است، دو جورش یک جور است و بهرهمانی و قمی و غیره ندارد. … اما این جور نیست! معلوم است که شما علم گاو شناسی را بهاندازه کافی نمیدانید. ببینید گماشته مقام عظما، چقدر خوب در کیهان توضیح میدهد:
«ایشان (رفسنجانی) توضیح نمیدهد که اگر آمریکا تغییر ماهیت نداده است - که هیچ نشانهای از این تغییر ماهیت احتمالی در دست نبوده و نیست - مذاکره با گاو چگونه امکانپذیر است؟! گاوی که به قول ابوعلی سینا، حکیم بلند آوازهٴ جهان اسلام و ایران، «شاخ دارد و عقل ندارد»!
واقعاً باریکلا به شریعتمداری نظام که چه جلوههای ناشناختهای از نبوغ «ابوعلی سینا حکیم بلندآوازه جهان اسلام و ایران» پیدا کرده. کسی که کشف کرده گاو «شاخ دارد و عقل ندارد»!
حالا گوش کنید به حرفهای آن یکی باند که از جمله در روزنامه ابتکار (13/8) که مقالهیی دارد با این عنوان «این گاو هم شاخ دارد هم شیر!» مقاله مزبور فواید گاو را به خوبی شرح داده و مینویسد:
«تیم مذاکرهکننده تعریفشان از موقعیت ایران در مقابل گاو چموش آمریکایی فرق دارد. موافقین مذاکره معتقدند که به جای رویارویی با این گاو که به توحشش منجر میشود و شاخش نصیب رقیب خواهد شد، باید از اینرو در رویی به کناری آمد تا اینکه بتوان بهجای شاخش از شیرش استفاده کرد».
البته ما آن موقعها که فواید گاو را شرح میدادیم، (دور از جناب) تاپالة گاو را هم از قلم نمیانداختیم. بعدها فهمیدیم که از آن در قالب خیلی مقامات میشود استفاده کرد، از جمله در مشاورت قوه قضاییه!
ابتکار در ادامه میگوید: «میتوان با تدبیر و هوشمندی و با مدیریت صحنه، خود را از شاخ زدن آن نجات داد و البته از شیر آن بهره لازم را برد. گاو آمریکا همچون دیگر گاوها فقط شاخ ندارد که شیر هم دارد این گاو را میتوان مهار کرد و مدیریتش نمود و حتی سوارش هم شد».
ما یکی از کسانی که مدیریت گاو را خیلی خوب بلد است که هم میتواند شیر نامبرده را بخورد و هم شاخش را نخورد، معرفی میکنیم: گوساله! امیدواریم که جماعت رفسنجانی و حسن روحانی و روزنامه ابتکار از رهنمودهای کارشناسی جناب گوساله استفاده کنند و همین جوری بیگدار به آب نزنند و زیر شکم هر گاوی نروند، چون بعضی گاوها نرند! بهخصوص که در میتولوژی (متللوژی خودمان!) پس از طرح صورت مسأله که «گاو حسن چه جوره؟» تصریح شده که «نه شیر داره، نه پستون!…».