روزنامههای باند رفسنجانی -روحانی در مقالاتشان در مورد مذاکرات هستهیی رژیم و دیدار دوجانبه با آمریکا در این زمینه و اندر فواید این مذاکرات، قلم فرسایی کردهاند.
در این رابطه یکی از رسانههای این باند در تیترمقالهای نوشته است ”امید به وین در ژنو رویید“.
سؤال این است که دولت روحانی چه امیدی به وین دارد که از ژنو روییده است؟
علی خرم یکی از مهرههای وابسته به باند رفسنجانی- روحانی به سطح بالای هیأت مذاکرهکننده آمریکایی با رژیم در ژنو اشاره میکند، و آن را نشانه آمادگی آمریکا برای حل موضوعات معوقه میداند.
شاید از نظر این مهره باند رفسنجانی- روحانی، سطح بالای هیأت مذاکرهکننده آمریکایی امید به وین را از ژنو روئیده باشد.
علی خرم در مورد مذاکرات دوجانبه با آمریکا مینویسد: ”طرف آمریکایی از بالاترین سطح ممکن وزارت امور خارجه خود چون سالیوان و ویلیام برنز استفاده کرده تا به اهداف خود برای اعتمادسازی با ایران جامه عمل بپوشاند. ورود چنین افرادی به صحنه مذاکرات هستهیی نشان از آمادگی آمریکا برای حل موضوعات معوقه در پرونده هستهیی با ایران دارد“.
بنا بر نظر این مهره باند رفسنجانی - روحانی، مذاکرات وین است که به مذاکرات ژنو امید و شتاب میبخشد. چرا که تفاهم بین رژیم و آمریکا مورد استقبال بقیه اعضای 1+5 میشود: ”چنین مذاکرات دوجانبهیی قادر خواهد بود مذاکرات ایران و گروه 1+5 را شتاب بخشیده و در زمان صرفهجویی شود. یقینا هر گونه تفاهم بین ایران و آمریکا بهعنوان طرفهای اصلی پرونده هستهیی مورد استقبال بقیه اعضای 1+5 نیز قرار خواهد گرفت؛ زیرا این گروه نزدیک به 13سال است در انتظار حل سوءتفاهمات بین ایران و آمریکا است تا مذاکرات به نتیجه رسیده و شرایط عادی شود“
در راستای همین روئیدن ”امید“ است که یک نماینده باند رفسنجانی- روحانی در مجلس رژیم، به اهمیت مذاکره دوجانبه با آمریکا اشاره میکند و باند خامنهای را مورد سرزنش قرار میدهد که میبایست برای مذاکره با آمریکا زودتر و در زمان ریاستجمهوری آخوند محمد خاتمی اقدام میکرد.
محمدرضا تابش از نمایندگان مجلس رژیم و وابسته به باند رفسنجانی -روحانی در راستای همین عجله برای مذاکره با آمریکا و ”روییدن امید“ است، که به حمایت خامنهای از مذاکرات و دادن مجوز مذاکره دوجانبه توسط ”مقام معظم رهبری“ اشاره میکند و در روزنامه حکومتی اعتماد مینویسد: ”وقتی خود مقام معظم رهبری مجوز دادهاند و دولت نیز با نظر ایشان و درایت و حسن تدبیر این کار را انجام میدهد مشخص است که مقام معظم رهبری در تمامی مراحل از جریان ریز مذاکرات مطلع هستند. کما اینکه وقتی روزنامههای وابسته به برخی نهادهای نظامی موضعگیری میکنند، سردار فیروزآبادی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح که منصوب رهبری هستند به این موضعگیریها اخطار میدهد. از زمان آقای خاتمی تا کنون همواره دبیرکلهای آژانس بینالمللی و مسئولان اتحادیه اروپا یا مستقیم یا غیرمستقیم میگفتند که پرونده هستهیی سعی کنید اولاً امنیتی نشود و فنی بماند. ثانیا حل آن در گرو حل مشکلات فیمابین ایران و آمریکاست. به نظر ما دیر اقدام کردیم. اگر زودتر اقدام کرده بودیم شاید با هزینه کمتر از حق خودمان دفاع کنیم و اجازه نمیدادیم پرونده هستهیی ما امنیتی بشود“..
دیگر نماینده رژیم از همگنان خود پا را فراتر میگذارد و معتقد است به این دلیل که ”دنیا دست آمریکا“ است، نمیتوان درخانه ”صاحب دنیا“ را دق الباب نکرد. پس باید برای وارد شدن به این خانه زودتر اذن دخول طلبید و دق الباب کرد، چرا که: ”در رابطه با مذاکره با آمریکا و جایگاهش در گروه 1+5 باید گفت که نمیتوان این مطلب را کتمان کرد که «دنیا در دست آمریکا است». بالاخره آمریکاییها به علت اقتصادشان، زورشان، مفاسدشان، وابستگی قدرتهای محلی به خودشان و وجود استبداد در جهان و اصل سلطهگری و سلطهپذیری قدرت اول دنیا هستند“.
مهره دیگری از این باند افسوس میخورد که چرا یک خلأ 10ساله مذاکره نکردن با آمریکا بهوجود آمده و به: ”«سه دلیل» نمیتوان از مذاکره مستقیم با آمریکا اجتناب کرد و انتظار موفقیت داشت“.
حسین موسویان یکی از اعضای تیم مذاکرهکننده هستهیی در دولت آخوند محمد خاتمی ضمن برشمردن سه دلیل ضرورت مذاکره مستقیم با آمریکا میگوید: ”«وقتی با وزیر خارجه روسیه مذاکره میکنیم، با وزیر خارجه چین مذاکره میکنیم با وزیر خارجه آلمان مذاکره میکنیم، چرا نباید با وزیر خارجه آمریکا مذاکره کرد؟“
چرا تمامی آدرسها به خانه ”صاحب دنیا“ ختم میشود؟
حرفهای مهرهها و رسانههای وابسته به باند رفسنجانی- روحانی که از آنها نام برده شد، در سه محور زیرین خلاصه میشود:
اولا، رژیم در مذاکره دوجانبه با آمریکا دیرکرد داشته است.
ثانیا، به قول آن نماینده رژیم چون ”دنیا دست آمریکا است“ پس باید درخانه آمریکا را دق الباب کرد و رفتن سراغ خانه دیگران (کشورهای اروپایی، روسیه و چین) بیراهه رفتن است و راه اصلی منتهی به خانه ”کد خدا“ میشود و سهل الوصول است، پس باید این راه را رفت.
ثالثا، صاحب خانه و صاحب دنیا لطف نموده و بالاترین سطح هیأت مذاکرهکننده را فرستاده است، پس چرا نظام از فرصت حضور این هیأت بلندپایه حسن استفاده را نکند و از نعمات مذاکره دوجانبه با صاحب دنیا متنعم نشود.
رابعا، و از همه مهمتر، عجلهای است که تمامی طیفهای وابسته به باند رفسنجانی- روحانی (افراد و رسانههای یاد شده در این نوشته به طیفهای گوناگون باند رفسنجانی - روحانی تعلق دارند) برای آویختن هر چه بیشتر و هر چه سریعتر دولت روحانی به آمریکا دارند، و قلمزنان آنها اندر نوشتن محاسن آویختن به دامن آمریکا و اذن دخول گرفتن از ”صاحب دنیا“ ، گوی سبقت از هم میربایند، تا شاید ”صاحب خانه“ مرحمتی کرده و قدری تحریمها را شل کند و نظام را از این بنبست مرگبار اقتصادی اجتماعی و از ورشکستگی در تمامی زمینههای اجتماعی- اقتصادی نجات دهد.
بنابراین تمامی این عجله کاریها و روییدن امیدها، برای نجات رژیم از غرقاب بحرانها است و این است دلیل شوق و عجله برای مذاکره دوجانبه با آمریک، ا و روییدن امید در دلهای امیدواران به لطف و مرحمت ”صاحب دنیا“ در نظام!.
در این رابطه یکی از رسانههای این باند در تیترمقالهای نوشته است ”امید به وین در ژنو رویید“.
سؤال این است که دولت روحانی چه امیدی به وین دارد که از ژنو روییده است؟
علی خرم یکی از مهرههای وابسته به باند رفسنجانی- روحانی به سطح بالای هیأت مذاکرهکننده آمریکایی با رژیم در ژنو اشاره میکند، و آن را نشانه آمادگی آمریکا برای حل موضوعات معوقه میداند.
شاید از نظر این مهره باند رفسنجانی- روحانی، سطح بالای هیأت مذاکرهکننده آمریکایی امید به وین را از ژنو روئیده باشد.
علی خرم در مورد مذاکرات دوجانبه با آمریکا مینویسد: ”طرف آمریکایی از بالاترین سطح ممکن وزارت امور خارجه خود چون سالیوان و ویلیام برنز استفاده کرده تا به اهداف خود برای اعتمادسازی با ایران جامه عمل بپوشاند. ورود چنین افرادی به صحنه مذاکرات هستهیی نشان از آمادگی آمریکا برای حل موضوعات معوقه در پرونده هستهیی با ایران دارد“.
بنا بر نظر این مهره باند رفسنجانی - روحانی، مذاکرات وین است که به مذاکرات ژنو امید و شتاب میبخشد. چرا که تفاهم بین رژیم و آمریکا مورد استقبال بقیه اعضای 1+5 میشود: ”چنین مذاکرات دوجانبهیی قادر خواهد بود مذاکرات ایران و گروه 1+5 را شتاب بخشیده و در زمان صرفهجویی شود. یقینا هر گونه تفاهم بین ایران و آمریکا بهعنوان طرفهای اصلی پرونده هستهیی مورد استقبال بقیه اعضای 1+5 نیز قرار خواهد گرفت؛ زیرا این گروه نزدیک به 13سال است در انتظار حل سوءتفاهمات بین ایران و آمریکا است تا مذاکرات به نتیجه رسیده و شرایط عادی شود“
در راستای همین روئیدن ”امید“ است که یک نماینده باند رفسنجانی- روحانی در مجلس رژیم، به اهمیت مذاکره دوجانبه با آمریکا اشاره میکند و باند خامنهای را مورد سرزنش قرار میدهد که میبایست برای مذاکره با آمریکا زودتر و در زمان ریاستجمهوری آخوند محمد خاتمی اقدام میکرد.
محمدرضا تابش از نمایندگان مجلس رژیم و وابسته به باند رفسنجانی -روحانی در راستای همین عجله برای مذاکره با آمریکا و ”روییدن امید“ است، که به حمایت خامنهای از مذاکرات و دادن مجوز مذاکره دوجانبه توسط ”مقام معظم رهبری“ اشاره میکند و در روزنامه حکومتی اعتماد مینویسد: ”وقتی خود مقام معظم رهبری مجوز دادهاند و دولت نیز با نظر ایشان و درایت و حسن تدبیر این کار را انجام میدهد مشخص است که مقام معظم رهبری در تمامی مراحل از جریان ریز مذاکرات مطلع هستند. کما اینکه وقتی روزنامههای وابسته به برخی نهادهای نظامی موضعگیری میکنند، سردار فیروزآبادی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح که منصوب رهبری هستند به این موضعگیریها اخطار میدهد. از زمان آقای خاتمی تا کنون همواره دبیرکلهای آژانس بینالمللی و مسئولان اتحادیه اروپا یا مستقیم یا غیرمستقیم میگفتند که پرونده هستهیی سعی کنید اولاً امنیتی نشود و فنی بماند. ثانیا حل آن در گرو حل مشکلات فیمابین ایران و آمریکاست. به نظر ما دیر اقدام کردیم. اگر زودتر اقدام کرده بودیم شاید با هزینه کمتر از حق خودمان دفاع کنیم و اجازه نمیدادیم پرونده هستهیی ما امنیتی بشود“..
دیگر نماینده رژیم از همگنان خود پا را فراتر میگذارد و معتقد است به این دلیل که ”دنیا دست آمریکا“ است، نمیتوان درخانه ”صاحب دنیا“ را دق الباب نکرد. پس باید برای وارد شدن به این خانه زودتر اذن دخول طلبید و دق الباب کرد، چرا که: ”در رابطه با مذاکره با آمریکا و جایگاهش در گروه 1+5 باید گفت که نمیتوان این مطلب را کتمان کرد که «دنیا در دست آمریکا است». بالاخره آمریکاییها به علت اقتصادشان، زورشان، مفاسدشان، وابستگی قدرتهای محلی به خودشان و وجود استبداد در جهان و اصل سلطهگری و سلطهپذیری قدرت اول دنیا هستند“.
مهره دیگری از این باند افسوس میخورد که چرا یک خلأ 10ساله مذاکره نکردن با آمریکا بهوجود آمده و به: ”«سه دلیل» نمیتوان از مذاکره مستقیم با آمریکا اجتناب کرد و انتظار موفقیت داشت“.
حسین موسویان یکی از اعضای تیم مذاکرهکننده هستهیی در دولت آخوند محمد خاتمی ضمن برشمردن سه دلیل ضرورت مذاکره مستقیم با آمریکا میگوید: ”«وقتی با وزیر خارجه روسیه مذاکره میکنیم، با وزیر خارجه چین مذاکره میکنیم با وزیر خارجه آلمان مذاکره میکنیم، چرا نباید با وزیر خارجه آمریکا مذاکره کرد؟“
چرا تمامی آدرسها به خانه ”صاحب دنیا“ ختم میشود؟
حرفهای مهرهها و رسانههای وابسته به باند رفسنجانی- روحانی که از آنها نام برده شد، در سه محور زیرین خلاصه میشود:
اولا، رژیم در مذاکره دوجانبه با آمریکا دیرکرد داشته است.
ثانیا، به قول آن نماینده رژیم چون ”دنیا دست آمریکا است“ پس باید درخانه آمریکا را دق الباب کرد و رفتن سراغ خانه دیگران (کشورهای اروپایی، روسیه و چین) بیراهه رفتن است و راه اصلی منتهی به خانه ”کد خدا“ میشود و سهل الوصول است، پس باید این راه را رفت.
ثالثا، صاحب خانه و صاحب دنیا لطف نموده و بالاترین سطح هیأت مذاکرهکننده را فرستاده است، پس چرا نظام از فرصت حضور این هیأت بلندپایه حسن استفاده را نکند و از نعمات مذاکره دوجانبه با صاحب دنیا متنعم نشود.
رابعا، و از همه مهمتر، عجلهای است که تمامی طیفهای وابسته به باند رفسنجانی- روحانی (افراد و رسانههای یاد شده در این نوشته به طیفهای گوناگون باند رفسنجانی - روحانی تعلق دارند) برای آویختن هر چه بیشتر و هر چه سریعتر دولت روحانی به آمریکا دارند، و قلمزنان آنها اندر نوشتن محاسن آویختن به دامن آمریکا و اذن دخول گرفتن از ”صاحب دنیا“ ، گوی سبقت از هم میربایند، تا شاید ”صاحب خانه“ مرحمتی کرده و قدری تحریمها را شل کند و نظام را از این بنبست مرگبار اقتصادی اجتماعی و از ورشکستگی در تمامی زمینههای اجتماعی- اقتصادی نجات دهد.
بنابراین تمامی این عجله کاریها و روییدن امیدها، برای نجات رژیم از غرقاب بحرانها است و این است دلیل شوق و عجله برای مذاکره دوجانبه با آمریک، ا و روییدن امید در دلهای امیدواران به لطف و مرحمت ”صاحب دنیا“ در نظام!.