محمدرضا محبوبفر کارشناس امور اجتماعی از یکی دیگر از فاجعههای جامعه ایران تحت حاکمیت آخوندها، سارقانی که سنشان ۶یا ۷سال است پردهبرداری کرد و گفت: «سن سرقت در کشور به ٦ تا ٧سال رسیده است. بسیاری از این کودکان به خانوادههایی تعلق دارند که از نظر مالی شرایط مناسبی ندارند. با وجود آمار ٤٠ میلیونی خط فقر مطلق تعجبی نیست کودکان دست به سرقت بزنند. این کودکان ناچار به درآمدزایی برای خانوادههایشان هستند.
بخشهایی از مطلب روزنامه حکومتی شهروند سهشنبه ۱۹بهمن که اعتراف روشن و ناگزیر به این فاجعه است در زیر آمده است:
صدای اگزوز موتور و دستی که از بند کیف آویزان میشود. شتاب گرفتن و بعد جیغ یا بهت عابری که با چشمانش موتورسواران را بدرقه میکند. گاهی هم لوکیشن اینگونه چیده میشود؛ تعقیب عابری سرگرم مکالمه با آن سوی خط و موتورسواری که در کمین است. باز کردن لاستیک و بردن ضبط صوت ماشین و …. هم به اندازه کیف و گوشیقاپی قدیمی شده. غافلگیر کردن و داستان سردی چاقویی که زیرگلو جاگیر هم میشود بارها سوژه ویدیوهای فضای مجازی بوده.
سرقت دریچههای فاضلاب و کابلدزدی هم کمی تکراری است، اما گویی این روزها سارقان چشم به لباسهایی که روی بندها تاب میخورند هم دارند. کفشهای خسته لَم داده در جاکفشیها هم آسایش ندارند. این روزها گویی تضمینی به ماندگار شدن آیفونها، دوربینهای مداربسته و حتی میلههای محافظ ساختمانها نیست. داستان فقر و نداری به اینجا ختم نمیشود و روایتها حتی به خریدوفروش نوزادان هم میرسد. نوزادانی که گاهی تصاویرشان در فضای مجازی دست به دست میشود برای پیدا کردن خریدار. هرچند زمانی هم این خریدوفروش شوم به لایههای پنهانی شهر میکشد، بیهیچ هیاهویی.
کاهش سن سارقان به ٦ تا ٧ سال! اینجا خانهها تاب ایستادن ندارند. کوچههای باریک، خانههای پیر را در خود جای دادهاند. خانهها هم تنگ دل هم صف کشیدهاند به درازای کوچه باریک. ماشینها لِکلِککنان میان خیابانها تاب میخورند و دود میخورانند به جان شهر. دفتر بقالیها، سیاه شده از لیست نسیهها. سقف آرزوها اینجا کوتاه است؛ کفشی نو برای زمستان، سقفی که نچکد زیر برفوباران، لقمهای نان گرم برای شب بچهها. مردهای کمرخم کرده زیر بار شرمساری اهلوعیال قصه هر روز این کوچههاست. اینجا تهران است، وصله شده به خیابانهای عریض و خانههای لاکچری.
محمدرضا محبوبفر، سرقت را پدیده نویی برای جوامع نمیداند...، اما معتقد است بالا رفتن آمار سرقتها پدیده بیسابقهای است که دلالت بر بحران اجتماعی در کشور دارد. جامعه ایران قبل از بحران اجتماعی، بحران اقتصادی را پشتسر گذاشته است.
در حال حاضر ٦٠میلیون ایرانی زیر خط فقر قرار دارند. البته ٤٠میلیون در خط فقر مطلقاند.» محبوبفر با گفتن از این آمار، افزایش سرقت و جرائم را ناشی از رشد خزنده فقر در جامعه میداند. او معتقد است با وجود آمار ٤٠میلیونی خط فقر مطلق تعجبی نیست کودکان و نوجوانان دست به سرقت بزنند. این کودکان ناچار به درآمدزایی برای خانوادههایشان هستند آن هم با سرقتهای خرد.