(بر اساس یک داستان واقعی)
در یکی از پروازهای شلوغ هواپیمای ایرفرانس، یکی از مسافران وقتی به صندلی خود رسید متوقف شد و از نشستن خودداری کرد. روی صندلی یک مرد سیاهپوست نشسته بود و مسافر که یک خانم شیک پوش بود، از نشستن کنار یک سیاهپوست حالش خراب می‌شد! او فوراً میهماندار را صدا زد و درخواست کرد جای دیگری به او بدهند و ادامه داد: من مطلقاً حاضر نیستم کنار این مرد سیاهپوست بنشینم!
مهماندار گفت اجازه بدهید نگاهی به لیست مسافران بیندازم و ببینم آیا جای خالی دیگری وجود دارد. ﺑﻌﺪ از ﻣﺪﺕ ﻛﻮﺗﺎﻫﻰ مهماندار برگشت و گفت متأسفانه من جای دیگری پیدا نکردم. با این همه خانم شیک پوش باز هم قبول نکرد کنار یک مرد سیاهپوست بنشیند. میهماندار گفت: در این صورت من باید با کاپیتان صحبت کنم! او مجدداً بعد از دقایقی برگشت و گفت: جناب خلبان گفتند که تنها جای خالی که داریم در قسمت درجه یک هواپیماست که در قوانین شرکتهای هواپیمایی به هیچ‌وجه امکان انتقال یک مسافر از از قسمت درجه دو به قسمت درجه یک وجود ندارد. در این لحظه مرد سیاهپوست به آرامی در حال اشک ریختن بود! میهماندار ادامه داد: با این همه جناب خلبان گفتند چون درست نیست که یک فرد ناخوشایند و بی‌نزاکت کنار یک فرد محترم و متشخص (سپاهپوست) بنشیند، ایشان همین یکبار با این جابه‌جایی موافقت می‌کنند. سپس رو به مرد سیاهپوست کرد و گفت: آقای محترم لطفاً وسایلتان رو بردارید تا من شما را به قسمت درجه یک راهنمایی کنم!
با شنیدن حرف میهماندار تمامی هواپیما شروع به کف زدن کردند و آن خلبان که نامش دنیس گورالیدو بود به‌خاطر این حرکت زیبا و انسان‌دوستانه بعدها به سمت رئیس شرکت هواپیمایی ایرفرانس انتخاب شد.
در یکی از پروازهای شلوغ هواپیمای ایرفرانس، یکی از مسافران وقتی به صندلی خود رسید متوقف شد و از نشستن خودداری کرد. روی صندلی یک مرد سیاهپوست نشسته بود و مسافر که یک خانم شیک پوش بود، از نشستن کنار یک سیاهپوست حالش خراب می‌شد! او فوراً میهماندار را صدا زد و درخواست کرد جای دیگری به او بدهند و ادامه داد: من مطلقاً حاضر نیستم کنار این مرد سیاهپوست بنشینم!
مهماندار گفت اجازه بدهید نگاهی به لیست مسافران بیندازم و ببینم آیا جای خالی دیگری وجود دارد. ﺑﻌﺪ از ﻣﺪﺕ ﻛﻮﺗﺎﻫﻰ مهماندار برگشت و گفت متأسفانه من جای دیگری پیدا نکردم. با این همه خانم شیک پوش باز هم قبول نکرد کنار یک مرد سیاهپوست بنشیند. میهماندار گفت: در این صورت من باید با کاپیتان صحبت کنم! او مجدداً بعد از دقایقی برگشت و گفت: جناب خلبان گفتند که تنها جای خالی که داریم در قسمت درجه یک هواپیماست که در قوانین شرکتهای هواپیمایی به هیچ‌وجه امکان انتقال یک مسافر از از قسمت درجه دو به قسمت درجه یک وجود ندارد. در این لحظه مرد سیاهپوست به آرامی در حال اشک ریختن بود! میهماندار ادامه داد: با این همه جناب خلبان گفتند چون درست نیست که یک فرد ناخوشایند و بی‌نزاکت کنار یک فرد محترم و متشخص (سپاهپوست) بنشیند، ایشان همین یکبار با این جابه‌جایی موافقت می‌کنند. سپس رو به مرد سیاهپوست کرد و گفت: آقای محترم لطفاً وسایلتان رو بردارید تا من شما را به قسمت درجه یک راهنمایی کنم!
با شنیدن حرف میهماندار تمامی هواپیما شروع به کف زدن کردند و آن خلبان که نامش دنیس گورالیدو بود به‌خاطر این حرکت زیبا و انسان‌دوستانه بعدها به سمت رئیس شرکت هواپیمایی ایرفرانس انتخاب شد.
