728 x 90

انتصاب آخوند جنایتکار حسینعلی نیری سرجلاد هیأت مرگ در قتل‌عام ۶۷ به‌عنوان مشاور عالی دژخیم اژه‌ای

آخوند جنایتکار حسینعلی نیری سرجلاد هیأت مرگ در قتل‌عام ۶۷
آخوند جنایتکار حسینعلی نیری سرجلاد هیأت مرگ در قتل‌عام ۶۷

انتصاب آخوند جنایتکار حسینعلی نیری سرجلاد هیأت مرگ

در قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال۶۷

به‌عنوان مشاور عالی دژخیم اژه‌ای سردژخیم قضاییه جلادان

به گزارش خبرگزاری قضاییه جلادان (میزان- ۸آذر ۱۴۰۱) اژه‌ای رئیس قوه قضاییه خامنه‌ای، طی احکامی حسینعلی نیری رئیس پیشین دادگاه انتظامی قضات را به‌عنوان مشاور عالی رئیس قوه قضاییه، و آخوند محمد موحدی به‌عنوان رئیس شعبه اول و رئیس دادگاه انتظامی منصوب کرد.

(خبرگزاری میزان رژیم: ۸آذر ۱۴۰۱)

یادآوری می‌کنیم که در تیرماه امسال دژخیم نیری برای ا ولین بار در مصاحبه‌یی درباره قتل‌عام ۶۷و حکم خمینی برای نسل‌کشی و قتل‌عام مجاهدین زندانی، تأکید کرد که اگر حکم خمینی نبود نظام نبود.

گزارشی از سیمای آزادی در روز ۲۰تیر ۱۴۰۱:

آخوند جانی حسینعلی نیری سردژخیم هیأت مرگ در قتل‌عام ۶۷:

آن برهه شرایط ویژه‌یی بود اگر قاطعیت خمینی نبود شاید اصلاً نظام نمی‌ماند

روزی ۵۰ - ۶۰ترور در تهران و شهرهای دیگر اتفاق می‌افتاد

آخوند جانی حسینعلی نیری سردژخیم در هیأت مرگ در قتل‌عام ۶۷ اولین کسی که در فتوای خمینی از او نام برده شده است.

در مصاحبه با مرکز اسناد رژیم گفت: آن برهه شرایط ویژه‌یی بود. وضع مملکت بحرانی بود. یعنی اگر قاطعیت امام نبود شاید ما اصلاً این امنیت را نداشتیم. شاید اصلاً وضعیت طور دیگری بود. شاید اصلاً نظام نمی‌ماند. روزی ۵۰ - ۶۰ تا ترور در تهران و شهرهای دیگر اتفاق می‌افتاد.

آخوند دژخیم نیری رئیس کنونی دادگاه عالی انتظامی قضاییه جلادان در اولین اظهارنظر درباره قتل‌عام ۶۷ می‌گوید: در این شرایط بحرانی باید چه کرد؟ باید حکم قاطعی داد. آن‌که دادگاه را اداره می‌کند و مسائل در دستش است باید مسأله را جمع کند. در این شرایط که نمی‌شود با «قربانت بروم و فدایت بشوم» کشور را اداره کرد!

آخوند دژخیم حسینعلی نیری در مورد مجاهدین و تشکیلات آنها در زندانها و شکنجه‌گاههای رژیم به‌رغم اعدام و قتل‌عام گفت: این‌ها در زندان دوباره شلوغ کردند. در فضای زندان باز هم انسجام خودشان را داشتند. نه تنها رابطه تشکیلاتی داشتند بلکه تشکیلات جدیدی هم درون زندان به‌وجود آورده بودند. از راه‌هایی که می‌دانستند، از بیرون اطلاعات کسب می‌کردند. جو زندان دستشان بود. این‌طور نبود که فقط بخواهند ایام حبسشان را بگذرانند.

آیت‌الله گیلانی فقط می‌گفت: من چه کنم بچه‌هایم به این سرنوشت گرفتار شدند و من اجازه ندارم که حتی برای این‌ها گریه کنم که فردای قیامت خدا به من بگوید برای این بچه منافق چرا گریه کردی؟

 

خانم مریم رجوی -مرداد ۹۵: فراخوان به جنبش دادخواهی بر سر قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال۶۷

سخنان خانم مریم رجوی: خمینی از ریشه‌داری مجاهدین در جامعهٔ ایران و از عزم و استحکام این جنبش می‌ترسید. او چند ماه بعد، در نامه‌یی به منتظری دلیل عزل او را چنین توضیح داد که: «روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرال‌ها و از کانال آنها به منافقین می‌سپارید».

هموطنان عزیز!

اکنون زمان آن است که بر سر قتل‌عام زندانیان سیاسی مجاهد و مبارز، یک جنبش دادخواهی را در هرجا و به‌هر‌شیوهٔ ممکن گسترش دهیم.

جنبش دادخواهی قبل از هر چیز، اعلام مجرمیت قطعی خامنه‌ای، ولی‌فقیه ارتجاع است.

ـ خامنه‌ای و همدستان او مجرمند؛ زیرا بالاترین مسئولان مستقیم قتل‌عام سال۶۷ هستند.

ـ آنها مجرم‌اند زیرا اطلاعات و اسناد این کشتار را پنهان کرده‌اند.

ـ خامنه‌ای و همدستان‌اش مجرم‌اند؛ زیرا خانواده‌های قتل‌عام شدگان را در ۲۸سال گذشته سرکوب کرده‌اند.

ـ آنها مجرم‌اند زیرا مجریان و مسئولان مستقیم کشتار را بی‌وقفه مورد حمایت قرار داده و در بالاترین مناصب سیاسی و قضایی قرار داده‌اند.

جنبش دادخواهی، مؤاخذهٔ رژیم ولایت فقیه بر سر تمامی اسرار مخفی این کشتار است. سران این رژیم باید بگویند اسامی کامل قتل‌عام‌شدگان چیست؟ باید بگویند که در هر شهرستان یا مرکز استان چند نفر را اعدام کرده‌اند؟ و باید بگویند که آنها را در چه نقاطی دفن کرده‌اند و مزارهای جمعی قتل‌عام شدگان در کجاست؟

این ابتدایی‌ترین حق مادران داغدار است که بدانند فرزندانشان در کجا به‌خاک سپرده شده‌اند.

بله‌، باید روشن شود که ماجرای کسانی که در همان روزهای قتل‌عام، دستگیر و بلافاصله اعدام شدند، چه بود؟

ماجرای زندان اهواز، زندان دستجرد اصفهان و فاجعهٔ زندان شیراز یا زندانهای مشهد و تبریز چیست؟

ماجرای اعدام‌های جمعی کسانی که در غرب ایران به‌اتهام احتمالی هواداری از ارتش آزادیبخش دستگیر و به فاصله کمی اعدام شدند، چیست؟

محکومیت جهانی و رسمی این قتل‌عام یک گام ضروری برای توقف اعدام‌های جمعی در ایران است که هم‌چنان ادامه دارد و اخیراً در قتل‌عام ۲۵ زندانی اهل سنت تکرار شد.

بله، دادخواهی خون قتل‌عام‌شدگان، دادخواهی رنج‌ها و دردهای مادران و پدران داغدار و دادخواهی به‌خاطر خسارت انسانی و معنوی عظیمی که این رژیم به‌ملت ایران وارد کرده است.

جنبش دادخواهی با خواست اسامی شهیدان، نشانی مزارها، هویت قاتلان و محاکمهٔ سران این رژیم؛ این جنبشی است که اساس استبداد و ستمگری ولایت فقیه را هدف قرار می‌دهد.

همهٔ مدافعان حقوق‌بشر و هر کس را که در سراسر جهان برای حقوق انسانی احترام قائل است به‌همراهی با خواست مردم ایران برای محاکمهٔ سران رژیم فرا می‌خوانیم

این خواست، البته با آزادی ایران اسیر قرین است و آن روزی است که قهرمانان قتل‌عام شده همراه با همهٔ شهیدان در نسیم حیات‌بخش آزادی، تمام ایران را شکوفا و زنده خواهند کرد.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/6e99cd8c-4b4f-445f-9c05-22f8f423602a"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات