کنفرانس همبستگی با مقاومت ایران در شهرداری منطقهٔ ۵ پاریس ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
سخنرانیهای:
میشل آلیو ماری - وزیر ارشد پیشین دولت فرانسه، وزیر پیشین خارجه، دفاع، کشور و دادگستری
دومینیک آتیاس- رئیس شورای اداری بنیاد وکلای اروپایی
رئیس پیشین کانون وکلای اروپا با بیش از یک میلیون عضو
شهردار ژان فرانسوا لوگاره – رئیس بنیاد مطالعات خاورمیانه (فمو)
شهردار پیشین منطقه یک پاریس
میشل آلیو ماری:
چقدر خوشحالم که بار دیگر در کنار مریم رجوی هستم
دوستی من با او و تحسینی که برای مبارزه او دارم بسیار زیاد است
او زندگی، آزادی و صداقت خود را در خدمت آرمانی قرار میدهد که
با شور و استعداد از آن دفاع میکند
مهم است که مردان و زنان ایرانی که برای آزادی، دموکراسی
جدایی دین و دولت و برای برابری زن و مرد میجنگند بدانند
که تنها نیستند فرانسه با آنها است
خانم شهردار، فلورانس عزیز، از استقبال شما متشکرم، خوشحالم که شما را در این تالار زیبای شهر میبینم که بهطور کلی چیزهای زیادی را در نظر ما مجسم میکند.
بهخصوص برای من از آنجایی که پدربزرگ و مادربزرگم در میدان استراپان در این ناحیه زندگی میکردند و والدینم در طول جنگ اعضای مقاومت و در ساختمانی بودند که در میدان استراپان قرار دارد.
بنابراین اینجا مکانی است که من آن را بهخوبی میشناسم، خوشحالم که شما را در حال عمل به مسئولیتهایتان میبینم آن هم پس از یک مبارزه خاص که من کاملاً به یاد دارم و شما به حق این جایگاه را کسب کردهاید.
بنابراین از شما تشکر میکنم و دوباره بهخاطر کاری که انجام دادهاید به شما تبریک میگویم.
من میخواهم همچنین به مبارزه ژان فرانسوا درود بفرستم، زیرا او سخنان بسیار محبت آمیزی نسبت به من داشت و من باید بگویم که فعالیت و حمایت او از شما مریم رجوی عزیز، که مدتهاست در کنار شما بوده مهم است. او در یککلام یکی از مدافعان بزرگ آزادی، حقوقبشر و حقوق زنان است. ما او را فراموش نمیکنیم، مخصوصاً امروز.
من دیگر به تک به تک شخصیتهایی که اینجا هستند سلام نمیکنم، اما میخواهم به همه شما بگویم که چقدر خوشحالم که بار دیگر در کنار مریم رجوی هستم.
شما میدانید دوستی من با او و تحسینی که برای مبارزه او دارم بسیار زیاد است. بله این درست است که صحبتکردن از پشت میکروفون در چنین مکانهای راحتی در اینجا کار سادهیی است. او زندگی، آزادی و صداقت خود را در خدمت آرمانی قرار میدهد که با شور و استعداد از آن دفاع میکند بنابراین میخواهم در نهایت خشوع و تواضع بگویم که زنانی هستند که شایسته کمک هستند و مریم رجوی یکی از آنهاست.
شما امروز چنین مکان نمادینی را برای برگزاری این جلسه انتخاب کردهاید. ما در کوه سنژونویو هستیم.
کوه سنژونویو، نقطه شروع اولین مقاومت بود و مقاومت زنی بود که در قرن پنجم میلادی توانست دیگران را وادار کند و آموزش دهد، از جمله مردانی را برای مقاومت در برابر آتیلا و گروهی که میخواستند پاریس و هر آنچه که در آنجا وجود داشت و هرآنچه را که نمایندگی میکرد نابود کنند، آماده کرد. من معتقدم این یک نماد بسیار زیبا از این مبارزه دوجانبه است که شما رهبری میکنید، مبارزه برای آزادی، مبارزه برای حقوق اساسی و همچنین مبارزه برای برابری زن و مرد و حمایت از کسانی که میجنگند. این مکان در کوه سنژونویو که برای اولین بار نمادی از صلح بود، از دو جهت دیگر نیز نمادین است. اولین مورد پانتئون است که شما به آن اشاره کردید، پانتئون که در نهایت نماد این آزادی، این برابری، این برادری و شناختی است که همه ما برخورداری از آنها را مدیون کسانی هستیم که تماماً به میهن خودشان متعهد بودند. هرگز نباید فراموش کنیم که آنها اغلب این کار را با بهخطر انداختن جان خود انجام میدادند، که علاوه بر این بسیاری در آن زمان جان خود را از دست دادند و بیشک ما بدون آنها اینجا نمیبودیم و پاریس آن چیزی که امروز هست و فرانسه آن چیزی که هست نبود.
بنابراین آنها برای ما وظیفهای ایجاد کردند و این وظیفه برعهده ماست که با حفظ ارزشهای آنها و ادای احترام به همه کسانی که امروز در پانتئون هستند و شایسته احترام ما هستند، راهشان را ادامه دهیم. من به جز نامهایی که شما برشمردید، میخواهم اشاره کنم به به سیمون ویل که بهخوبی او را میشناختم، دوست من بود و دقیقاً تجسم این مقاومت و این استقامت زنان در هر شرایطی و این خواست به پیشروی است.
بنابراین بله، ما بهطور واقعی در یک مکان نمادین هستیم و مریم رجوی، من متوجه شدم که این مکان برای شما بسیار مناسب است. زیرا، شما مظهر اراده برای مقاومت در برابر بیعدالتی، و تحقق حقوق بنیادی هستید. شما تجسم اراده برای دفاع از این آزادی، این برابری بین زن و مرد، این دموکراسی هستید. پس دوستان عزیز، درست است که باید به کسانی که تجسم این اراده را هستند، درود فرستاد، ولی ما باید همچنین همه کسانی را که به این آرمان دلبسته هستند و کسانی به صلح متعهد هستند، بسیج کنیم.
زیرا در واقع صورتمسأله صلح است. ایران از ما دور اما در عینحال نزدیک است و در جهانی که همه جا خطرناک است، بسیار خطرناکتر از چند سال پیش و بهویژه خاورمیانه که بسیار بیثبات است و در عینحال منجر به بیثباتی جهان میشود، ما نیز وظیفه داریم که بیتفاوت نباشیم، در نظر نگیریم که همه این کشورها از ما دور هستند. ما باید احساس نگرانی کنیم. بهخصوص وقتی صحبت از خاورمیانه است. زیرا خاورمیانه شامل کشورهایی است که ما با آنها نزدیکی زیادی داریم، نزدیکی تاریخی، همچنین نزدیکی فرهنگی و منافع زیادی که در هم تنیده شده است و آنچه در خاورمیانه اتفاق میافتد، ناگزیر در کشورهای ما بازتاب دارد، ما آنرا میبینیم. منظور فقط اثرات اقتصادی نیستند. بلکه این اتفاقات پیامدهای امنیتی نیز دارند. مانند تروریسم که چندی پیش شاهد بودیم، و مزدور رژیم ایران که در بلژیک دستگیر، محاکمه و محکوم شد و سپس بهدلیل مذاکرات پشتپرده با تعدادی زندانی مبادله شد، ما میبینیم که بهطور واقعی اقدامات تروریستی وجود دارد. در آنچه که در خاورمیانه میگذرد، باید گفت که حکومت کنونی در ایران و ما فقط باید به این خاطر تأسف بخوریم، نقش فوقالعاده مهم و در عینحال بسیار مضری دارد. هر سرویس اطلاعاتی در جهان به شما خواهد گفت که (رژیم) ایران پشت اکثر گروهها و افرادی است که برای بیثبات کردن حکومتها سلاح به دست گرفتهاند. آنچه در یمن و در لبنان و آنچه در سوریه و عراق میگذرد، ما (رژیم) ایران را پشت همه اینها میبینیم. ما این حکومت را از طریق آموزش، از طریق تأمین سلاح و ابزارهایی میبینیم که در اختیار گروههای مختلفی قرار میدهد که بهدنبال بیثباتی هستند، بهدنبال بیثباتکردن کشورها هستند، اما بهطور کلی بهدنبال بیثباتکردن کل خاورمیانه هستند. این اقدامات بیثباتکننده خارجی علیه همه اصول و علیه حقوق اساسی اغلب توسط دولتها محکوم میشود، اما صرفاً در کلام است. در نتیجه ما تصور میکنیم که هر چه مقاومت در داخل ایران بیشتر شود، رژیم سرکوب بیشتری میکند همانطور که اغلب اتفاق میافتد. رژیمی که شکننده میشود بیرحمتر و سرکوبگرتر میشود و متأسفانه چند نمونه را ذکر کردید، این تشدید سرکوب برای همه سخت و سنگین است. این (سرکوب)، زنان را هدف قرار میدهد و ما چندینبار آن را دیدهایم، بهویژه پس از تظاهرات بزرگی که پس از مرگ مهسا رخ داد. امروز تقریباً هر روز آنرا میبینیم. هزاران نفر دستگیر، زندانی، شکنجه و اعدام میشوند. تعداد اعدامها در سال۲۰۲۳ در مقایسه با سال۲۰۲۲، ۴۸درصد افزایش یافته است و بین سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۳، ۱۷۲درصد افزایش یافته است.
اما، من فکر میکنم که همه کسانی که در پانتئون دفن شدهاند، میتوانند به این واقعیت شهادت دهند که سرکوب هرگز نتوانسته جلوی کسانی را بگیرد که اراده کردهاند از آزادی دفاع کنند. این چیزی است که همه شما تجسم آن هستید، این همچنین همان چیزی است که باید از آن دفاع کرد مسلماً این برعهده مردم ایران است تا حکومت خودشان را انتخاب کنند. صحبت از مداخله (نظامی) نیست، ولی ما همچنین میتوانیم با نگرشهایی که داریم، بدانیم که چگونه جبهه خودمان را انتخاب کنیم، همانطور که تعدادی از ما اینجا انجام دادهایم. من معتقدم آنچه امروز مهم است این است که مردان و زنان ایرانی که برای آزادی خودشان، برای دموکراسی میجنگند، برای جدایی دین از دولت، برای برابری بین زن و مرد میجنگند، بدانند که آنها تنها نیستند. نه، آنها تنها نیستند، فرانسه با آنهاست.
دومینیک آتیاس:
روزهای آخوندها و اوباش آنها بهشمارش افتاده است
بگذارید صدای تیکتاک انتقام را بشنوند
آنها باید پاسخگوی جنایاتشان علیه بشریت باشند که هر روز مرتکب میشوند
در انتظار آن روز سربلند و پرقدرت زنان ایرانی هستیم و
ما در کنار آنها رو در روی ستمگران و کل جهان فریاد سر میدهیم
زن، مقاومت، آزادی
خانمها، چه افتخاری، چه افتخاری که در کنار شما باشم، چه افتخاری که امروز اینجا هستم به شما میگویم گوش کنید، به این زنان گوش دهید که از اعماق زندان فریاد میکشند، فریاد مقاومت، مقاومت و آزادی برای مردم ایران، مقاومت ایرانیان بیش از یک قرن است جریان دارد. ابتدا در سال ۱۲۸۵ (انقلاب مشروطه) بعد علیه دیکتاتوری شاه که بهزور چادر را از سر زنانی که میخواستند آنرا بپوشند میکشید، همان شاهی که با زنان بهمانند موجوداتی پستتر از مردان رفتار میکرد. معلوم نیست چرا این مردان اینقدر روی پوشش ما تمرکز میکنند! و حالا بیش از چهل سال مقاومت در برابر آخوندها و نوچههای پاسدارشان، به بهای گذشتن از جان خود.
این آتش شعلهور ماند و شعلههای آن اکنون چشمها را خیره میکنند و دیگر هیچچیزی نمیتواند آنرا خاموش کند، با اینکه آخوندها هر کاری از دستشان بر میآمد کردند. در سال ۱۳۶۷ همچنانکه شما، خانم رجوی، یادآوری کردید، با کشتار نوجوانان، زنان باردار، زنان مسن. و حالا نگاه کنید، نگاه کنید به خواهران آنها، به دخترانشان و به نوههایشان که مشعل مقاومت را به دست گرفتهاند. در ایران امروز، زن بودن یعنی متهم بودن، یعنی آزادیت در گرو خواست دیکتاتوری است، یعنی کشته شدن بدون اینکه خانواده شما بتواند جنازه شما را به دست بیاورد و برای شما سوگواری کند. کسانی که که بر علیه این خون بهناحق ریخته شده شورش کردند فریاد زدند «مقاومت!»، روزنامهنگاران، دانشجویان، زنان کوچه و خیابان. پاسخ آخوندها چه بود؟ بازداشت خودسرانه، خشونت، شکنجه، آزار و اذیت. اخیرا، بله این اواخر سرکوب وحشیانهتر شده است، اما هیچ چیز زن ایرانی را تسلیم نمیکند. هدفی که زن ایرانی از آن دفاع میکند فراتر از خودش، سلامتی خودش، امنیت و زندگیاش است. این افراد زنستیز و این پاسداران چاپلوس و سادیست نمیفهمند که سرکوب عزم این زنان را جزمتر میکند. آنها، پیر و جوان، دست در دست هم، در تاریکی با هم به سوی روشنایی میروند، و حالا در خیابانهای ایران، مردم خشمگین از رفتار غیرانسانی با خواهران و مادران و مادربزرگهایشان، بهپامیخیزند و با گشتهای ارشاد درگیر میشوند.
در ژانویه ۲۰۲۳، در یکی از سخنرانیهایم، با تکیه به تاریخ زندگی زنانی که از چهار دهه پیش در سازمان مجاهدین خلق ایران و در شورای ملی مقاومت ایران مبارزه و مقاومت میکنند، سخنرانیام را با شعار «زن مقاومت، آزادی» به پایان رساندم. من این شعار را در سخنرانیام در کنفرانس روز جهانی زن امسال در پاریس تکرار کردم. امروز میبینم که این شعار جزیی از مبارزه زنان در ایران شده است و از این امر بسیار سرشارم. نمیدانید چقدر من این زنان را تحسین میکنم، نمیدانید چقدر شما، خانم رجوی را تحسین میکنم.
روزهای آخوندها و اوباش آنها به شمارش افتاده است. بگذارید صدای تیکتاک انتقام را بشنوند. آنها باید پاسخگوی جنایاتشان علیه بشریت باشند که هر روز مرتکب میشوند، زیرا بله، به بردگی گرفتن و سرکوب یک جنس انسان، زنان، جنایت علیه بشریت بهشمار میاید و پروندههای این جنایت در حال تشکیل شدن هستند. در انتظار آن روز، سربلند و پرقدرت، زنان ایرانی و ما در کنار آنها فریاد میزنیم، رو در روی ستمگران و رو در روی کل جهان فریاد سر میدهیم: «زن، مقاومت، آزادی!».
شهردار ژان فرانسوا لوگاره:
ما اینجا هستیم که بگوییم نه شاه و نه شیخ بلکه دموکراسی و جمهوری
این انتقال دموکراتیک میتواند یک الگو باشد
این یک نمونهٔ تاریخی است که در راه و اجتنابناپذیر است
خانم شهردار منطقهٔ پنجم، فلورانس برتو عزیز، خانم پرزیدنت شورای ملی مقاومت ایران، مریم رجوی عزیز، خانم وزیر، میشل آلیو ماری عزیز، اینگرید بتانکور عزیز، دومینیک آتیاس عزیز، ژان پیر برار و پیر ایو بورنازل عزیز و همه دوستانی که طبیعتاً در این سالن مراسم بسیار بسیار زیبای شهرداری منطقهٔ پنجم هستند.
اول، من میخواستم همهٔ ما قدرشناسیمان را از فلورانس برتو ابراز کنیم بهخاطر این سالن بسیار معتبر که در نزدیکی نماد سمبل جمهوری است. فکر میکنم این یک نماد بسیار قوی است و باید امروز بعدازظهر الهامبخش ما باشد.
بنابراین مهم است که اینجا ملاقات میکنیم و مهم است که امروز ملاقات میکنیم، زیرا متأسفانه از مدتها قبل میدانیم که ایران تحت حاکمیت آخوندها، رژیم ترور است، اما این وحشت روز بهروز تشدید و بدتر میشود و تعداد اعدامها و محکومیتها مانند یک فیلم ترسناک شتاب میگیرد و هرگز متوقف نمیشود، ما در مورد ۳۹ اعدام انجام شده در ۱۰روز گذشته صحبت میکنیم، من میگویم که وحشت، بهواقع به نقطه نهایی خود میرسد و بنابراین لحظهیی است که ایران تحت حاکمیت آخوندها در سطح بینالمللی، وارد جنگ شده و ابراز قدرتنمایی کرده، که از طرفی همیشه خیلی قطعی بهنظر نمیرسید، اما چنین تمایلی دارد که تمام انرژی خود را در خدمت استراتژی مذهبی، نظامی، مالی و بینالمللی خود قرار دهد؛ چیزی که بهضرر مردم ایران است. مردم ایران را بهحساب نمیآورد، جان انسان در نظر گرفته نمیشود، اولویت این رژیم این است که جنون سلطه و اعمال قدرت خود را بهسرانجام برساند. بههمین دلیل ما نباید در مبارزه خود اشتباه کنیم و باید در نظر داشته باشیم که متأسفانه مردم ایران در طول این دهههای طولانی فقط چیزی جز ظلم و شکنجه و اعدامِ یک رژیم پلیسی مطلقاً سرکش ندیدهاند، این چیزی بود که در زمان شاه هم وجود داشت و پس از آن طبیعتاً رژیمی که توسط خمینی پایهگذاری شد رژیمی است که امروز مردم ایران از آن رنج میبرند. همچنین بههمین دلیل است که ما رسالت جمعی خود را رسیدن به نتیجهیی میدانیم که باید به آن برسیم، یعنی سقوط رژیم آخوندها.
سقوط رژیم آخوندها و استقرار یک جمهوری دموکراتیک که همه ارزشهای احترام، انسانیت، تمدن، اعمال حقوقبشر، حقوق زنان، عدالت، یک جمهوری با جدایی دین و دولت، یک جمهوری غیراتمی را در بر میگیرد. تمام نکاتی را که شما خانم رئیسجمهور بهدرستی بیان کردهاید و این درخواست، جای تأکید مجدد دارد که بیش از نیمی از نمایندگان فرانسوی آنرا امضا کردهاند. اکثریت مطلق در مجلس ملی، همهٔ گروههای سیاسی با هم، من معتقدم که این یک نتیجه دموکراتیک فوقالعاده دلگرمکننده و چیزی است که امروز باید ما را مملو از امید و انرژی در مبارزهٴمان کند. همچنین لحظهٔ گردهم آمدن است، زیرا هرگز مبارزه زنان به این نقطه نمادین از تجسم امید یک خلق نرسیده بود و امروز این مبارزه به مبارزه «زن مقاومت آزادی» تبدیل شده است. زنان مظهر مقاومت ایران هستند. زنان حضور دارند و تعداد بسیاری در این سالن و در پنل هستند و من بسیار با احترام به آنها سلام میکنم. مبارزه زنان عامل انگیزاننده بوده است. این مبارزه چهره مقاومت ایران را در برابر مطبوعات بینالمللی و حتی مطبوعات فرانسوی تغییر داد که تاکنون نسبتاً کم از مبارزه این مقاومت بیان کردهاند. اما میبینید که امروز موضوع ایران خیلی بیشتر مطرح است و از شرایط آن صحبت میکنیم. آنچه باید کاملاً توضیح داده شود، زیرا ما نقش تربیتی نیز داریم، این حقیقت است که ایران تحت حاکمیت آخوندها، مردم ایران را نمایندگی نمیکند. حقیقتاً یک کشور واقعی وجود دارد که دیگر مطلقاً تجسم یا نمایندگی نمیشود. رژیمی هست که بهامور خودش مشغول است و بهطور مداوم هیچ خواستهیی غیر از اعمال سلطه و قبضهٔ قدرت ندارد. ما اینجا هستیم که بگوییم نه شاه و نه شیخ، بلکه دموکراسی، جمهوری، یک جمهوری که باید بیاید، هر چه زودتر و همچنین من با اشراف میگویم، زیرا این انتقال دموکراتیک میتواند یک الگو باشد. فکر میکنم این یک نمونهٔ تاریخی است که در راه است، اجتنابناپذیر است، بزرگترین امید ما، بزرگترین آرزوی ما این است که این لحظه تاریخی را تجربه کنیم و در آن شریک باشیم و آنرا با هم به سرانجام برسانیم. با تشکر.