728 x 90

جهان صنعت: فاصله طبقاتی خطری بزرگ در کمین

خیزش مردم سیستان و بلوچستان
خیزش مردم سیستان و بلوچستان

بعد از خیزش‌های اخیر در استان سیستان و بلوچستان در پی قتل سوخت‌بران زحمتکش که برای امرار معاش خود و خانواده‌شان به آن دست زده‌اند، روزنامه‌های حکومتی هر یک مجبور شده‌اند که به آن بپردازند و خطر پیش روی رژیم را هشدار دهند.

روزنامه حکومتی جهان صنعت روز یکشنبه ۱۰ اسفند در مقاله‌ای با عنوان «فاصله طبقاتی خطری بزرگ در کمین جامعه ما» نوشت: «همین که یکی از اصلی‌ترین نهادهای حکومتی یعنی مجلس شورای اسلامی رسماً تأیید کرده است که ۶۰میلیون نفر از جمعیت کشور زیر خط فقر زندگی می‌کنند و مستحق دریافت یارانه هستند نشان می‌دهد کار فاصله طبقاتی در جامعه امروز ایران به جایی رسیده که فرزندان همان ۶۰میلیون نفر جمعیت نیازمند دریافت یارانه سال‌ها بعد از رسیدن به سن بلوغ و پا گذاشتن به درون اجتماع امکان تشکیل خانواده و داشتن یک سرپناه حداقلی را در کشوری که نزدیک به ۱۰میلیون کیلومترمربع مساحت آن است، پیدا نمی‌کنند و در مقابل این اکثریت محروم از … امکانات اولیه زندگی که داشتن شغل و سرپناه از اصلی‌ترین و بدیهی‌ترین آنهاست، اقلیتی هستند که صدها واحد مسکونی در تهران و دیگر کلان شهرهای کشور را در مالکیت خود دارند و چون از منابع کلان درآمدی معتنابه دیگری برخوردارند از عرضه این واحدهای احتکار شده مسکونی به بازار خودداری می‌کنند.

اگر این محرومیتها و این فاصله عمیق اجتماعی به شکل کنونی ادامه پیدا کند، آن روز چندان دور نخواهد بود که قشرهای مرفه یعنی آن اقلیت کوچک برخوردار از همه مواهب زندگی ساکن در برج‌های لاکچری و در ویلاها و قصرهای باشکوه خود احساس امنیت نخواهند کرد و شب‌ها سر آسوده بر بالش نخواهند گذاشت. چنین وضعیتی شباهت به یک بمب ساعت‌شمار دارد که در زیر پوست جامعه ما کار گذاشته شده و چون کسی از زمان انفجار این بمب ساعت‌شمار خبر ندارد خطرات آن برای کشور و جامعه از خطرات بالقوه یک حمله نظامی خارجی یا شیوع یک بیماری مهلک حتی مهلک‌تر از ویروس کرونا مهیب‌تر و ویرانگرتر است و گستردگی دامنه پیامدهای انفجار این بمب ساعت‌شمار دوست و دشمن نمی‌شناسد و اگر در نتیجه سهل‌انگاری زمامداران کشور و دست‌کم گرفتن این خطر بالقوه و مهیب و غفلت‌ورزی آنها در کاهش اساسی فاصله طبقاتی موجود در جامعه روزی این بمب ساعتی منفجر شود، به‌قول خواجه شیراز دیگر نه از تاک‌ نشان خواهد ماند و نه از تاک‌نشان...

این واقعیتی است که تاریخ آن را بارها به اثبات رسانده و آنها که با تاریخ انس و الفت دارند در پذیرش آن کمترین تردیدی به خود راه نمی‌دهند».

روزنامه حکومتی همدلی نیز امروز در مقاله‌یی با عنوان «نگاه امنیتی به فقر» نوشت: مرگ تعدادی از سوخت‌بران در شهر سراوان سبب شد یک بار دیگر نام استان سیستان‌وبلوچستان بر سر زبانها بیفتد.

درگیریهای اخیر نشان داد که چگونه ممکن است بی‌توجهی به آسیب‌های اجتماعی مانند فقر تبدیل به یک مسأله امنیتی شود. آسیب‌هایی که سال‌هاست گریبان مرزهای ایران را گرفته و حیات مردم مرزنشین را تهدید می‌کند.

مردمی که خیلی‌هایشان در مواجهه با امر معیشت دائم یک جمله را تکرار می‌کنند، «این‌جا اول خدا، دوم مرز» این جمله را پیش‌تر دهیار روستای جکیگور در سیستان‌وبلوچستان به روزنامه همدلی گفته بود، روستایی که بخشی از اهالی آن فقط با پول یارانه زندگی می‌کنند.

مرزهای شرقی و غربی ایران مدت‌هاست که با فقر دست و پنجه نرم می‌کنند و مولود چنین وضعیتی پدیده‌هایی به‌نام کولبری در غرب و سوخت‌بری در شرق شده است.

اگر روزی مبادله کالا به‌شکل غیررسمی از مرزها، آخرین راه تأمین معیشت برای ساکنان مرز بود، امروز به تنها راه تبدیل شده است و این چیزی نیست جز نمایش یک فقر پایدار، فقری که برخی کارشناسان ریشه آن را در تبعیض می‌دانند.

همدلی به‌نقل از یک جامعه‌شناس می‌نویسد: ریشه این وضعیت از تبعیض شروع می‌شود، . شما به‌فرض زندگی مردمان مناطق محروم مرزی ایران را با زندگی مردمان شمال شهر تهران مقایسه کنید شاید چیزی حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰سال با یکدیگر فاصله دارند. این فاصله و تبعیض سبب‌ساز ایجاد شرایط نامساعد درباره زندگی مردم مرزنشین است».

این روزنامه حکومتی ادامه داد: «از طرفی در کشور ما دولتها به‌لحاظ سرمایه‌گذاری، ایجاد اشتغال و فقرزدایی تقریباً جامعه را رها کردند، ما چند دهه‌ای است که سرمایه‌گذاری کلان خارجی در ایران نداریم، در کشور فقر و بیکاری بیداد می‌کند. معتقدم وجود تبعیض و هم‌چنین فقر اقتصادی تبدیل به‌چیزی می‌شود که ما آن را سوخت‌بر یا کولبر می‌نامیم که در سابقه تاریخی ایران به این شکل وجود نداشته است. جامعه هم این وضعیت را مدتی تحمل می‌کند، اما ممکن است در نهایت این تحمل سبب اعتراض شود، همان‌طورکه امروز در سیستان‌وبلوچستان شاهد هستیم».

این جامعه‌شناس رژیم افزود: «دولت ما اقتصاد را رها کرده است، ما چیزی به‌نام برنامه اقتصادی نداریم، حالا جامعه برای امرار معاش مناسب‌ترین راهی را که پیرامون خودش هست، انتخاب می‌کند».

کارشناس دیگر رژیم گفت: «شما باید نگاه کنید و ببینید امروز برای مردم آن منطقه چه چیزی باقی مانده است غیر از فروختن سوخت؟ من به‌عنوان یک جامعه‌شناس چیزی در آن منطقه نمی‌بینم که مردم آنجا بتوانند از طریق آن خرج و مخارج خانواده خود را تأمین کنند. بنابراین دولت در چنین شرایطی موقعیتی را فراهم کند که مردم آنجا بتوانند حداقل با فروختن سوخت کمی امرار معاش کنند. یک طرحی در منطقه سیستان بلوچستان وجود دارد به‌نام رزاق، که به مرزنشینانی که در ۲۵کیلومتری اطراف مرز هستند اجازه سوخت‌بری داده شود، اما من این را مناسب نمی‌دانم، برای این‌که معتقدم به‌دلیل شرایط سخت و فقر منطقه باید این شعاع در نظر گرفته شده بیشتر شود. در غیر این‌صورت سبب افزایش افراد بیکار می‌شویم که به‌جای سوخت‌بری مجدد سراغ قاچاق مواد مخدر بروند».

جامعه‌شناس دیگر رژیم نیز گفت: «این‌که ما در غرب مشکل کولبران و در شرق حکایت غم‌انگیز سوخت‌بران را داریم، نشان از یک بی‌نظمی و بی‌انضباطی در حوزه مدیریتی ما دارد این اتفاقات هشدار بزرگ برای مسئولان است که جایی از کارتان ایراد دارد، و آن این‌که شما اگر کاری نکنید خود مردم آن منطقه برای تأمین معاش خود کاری انجام می‌دهند. هر کدام از ما هم اگر در آن مناطق باشیم و سرمایه‌یی نداشته باشیم، با توجه به نبود شغل، بنابراین ناچار هستیم دست به سوخت‌بری در مرزهای شرق یا کولبری در مرزهای غرب بزنیم».

وی افزود: «نکته مهم این است که نباید این وضعیت را در آن استانها مخفی کنیم، پنهان کردن پدیده سوخت‌بری سبب کاهش توجه به مشکلات مردم آن منطقه می‌شود، اگر پنهان‌کاری انجام دهیم آسیب‌ها دست نخورده باقی می‌مانند».

همدلی در پایان نوشت: «تلاش دولتها برای اجرای سیاست‌های فقرزدایی کافی نبوده و حاصل آن تولد دائمی کولبران و سوخت‌برانی است که گاهی در مواجهه با نگاه امنیتی با برخوردهای قهرآمیز روبه‌رو می‌شوند، وضعیتی که سال‌ها ادامه داشته و احتمالاً کسی نمی‌داند آخر این ماجرا چگونه ختم می‌شود؟»

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/6118b154-1278-4769-91a6-1998a2c35299"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات