خواهران عزیز، با درود به همه شما عزیزان
من از کانادا در اینجا هستم و ائتلاف بینالمللی زنان علیه بنیادگرایی را نمایندگی میکنم. خیلی خوشحال هستم که در حضور رئیسجمهور واقعی ایران یعنی خانم مریم رجوی و میهمانان عالیقدر از 5 قاره صحبت میکنم. برای ما زنان ایرانی روز زن و حقوق زن جایگاه خاصی دارد چرا که 34سال است کشور ما تحت حاکمیت یک رژیم زنستیز است. من فکر میکنم جهان هنوز از ابعاد ستمی که بر زن ایرانی وارد شده خبردار نشده است. آخوندها فقط کشور ما را تبدیل به ویرانه نکردند بلکه هدف آنها نابود کردن فرهنگ، حتی هویت انسانی زنان بوده است. اگر به نوشتههای آنها مراجعه کنید در نظر آنها زن تجسم یک شیطان است که باید سرکوب شود. وقتی با زنانی که تحت حاکمیت این رژیم زندگی کردهاند، صحبت میکنیم، درد و رنج آنها غیرقابلتصور است. بله آخوندها تلاش کردهاند هر گونه امیدی را در مردم ایران بهویژه زنان نابود کنند. از سالهای قبل ما در برابر این سؤال قرار داشتهایم که چه باید کرد؟ راهحل چیست؟ مبارزه فمنیستی برای احقاق حقوق زنان. در یک جامعه دموکراتیک مبارزات فمنیستی برای ارتقای حقوق زنان بسیار عالی است ولی در کشوری که هویت انسانی زنان نفی میشود. تنها راه مشارکت فعال زنان در سیاست در مقاومت است. اگر امروز من بهعنوان یک زن ایرانی میتوانم به آینده امید داشته باشم بهدلیل حضور فعال زنان در همهٴ سطوح مقاومت است. ایران تنها کشوری در دنیای معاصر و حتی تاریخ است که دهها هزار زن بهدلیل عقاید سیاسی و بهدلیل فعالیتهای سیاسی دستگیر، شکنجه و اعدام شده و میشوند. من هیچگاه عضو سازمان مجاهدین نبودم ولی به این سازمان بهعنوان یک نقطه امید برای یک ایران آزاد آینده نگاه میکنم. چرا؟ من پنهان نمیکنم. احساس عاطفی من به این دلیل است که برادرم که عضو این سازمان بود سالها قبل توسط رژیم اعدام شد. ولی برای من بهعنوان یک زن روشنفکر این احساس عاطفی به تنهایی کافی نبود. دلایل مهمتری برای من وجود دارد که من امروز میخواهم بهدلیل موضوع جلسه فقط به یکی از آنها اشاره کنم. مجاهدین اعتقاد خود به برابری را در پهنه عمل به اثبات رساندند. به نظر من حضور زنان در این سازمان و نقش رهبری کننده آنها یک شاخص بسیار مهم از دموکراتیسم این سازمان و پایبندی آن به اصول دموکراتیک است، به نظر من برابری جنسی و مشارکت زنان در همه پهنهها یکی از شاخصهای دموکراسی در هر جامعه است. من با خیلی از اعضای مجاهدین از نزدیک کار کردهام و اعتقاد به برابری را در عمل مشاهده کردهام. زنانی را دیدهام که از حالت بیتفاوتی و متکی به دیگران خارج شده و در موضع مسئول قرار گرفته و خود دارای نقش جدی اجتماعی و سیاسی میباشند. در آنها جدیت و اعتماد بهنفس دیده میشود و ذهنشان پرواز میکند و به تو یاد میدهند که سقفهای شیشهیی را بشکنید و توان واقعی خود را بهعنوان یک انسان ببینید. من در آنها فرهنگ جدیدی را دیدم. آنها محبت و عاطفه را جایگزین حسادت و کین و تلافیجویی کردند و مردانی را دیدم که در عمل اعتقاد به برابری را نشان دادند. بله این واقعیتها من را به این باور رسانده که این بار با سازمانی در اپوزیسیون مواجهیم که بهراستی نه در پی کسب قدرت بلکه در پی حاکمیت واقعی مردم و برابری واقعی زن و مرد است. در پایان اجازه بدهید خانم رجوی، از شما بهخاطر رهبریتان سپاسگزاری کنم. شما به همه زنان ایران با هر عقیده و مرام و عقیده و مذهب آموختید که میتوان و باید همه موانع و بهویژه مانع بزرگ یعنی رژیم آخوندی را کنار زد و آزادی و برابری را در ایران محقق کرد. بله شما فراتر از یک سازمان به تمام مردم ایران تعلق دارید. از همه شما بهخاطر گوش کردن به حرفهای من سپاسگزارم.
من از کانادا در اینجا هستم و ائتلاف بینالمللی زنان علیه بنیادگرایی را نمایندگی میکنم. خیلی خوشحال هستم که در حضور رئیسجمهور واقعی ایران یعنی خانم مریم رجوی و میهمانان عالیقدر از 5 قاره صحبت میکنم. برای ما زنان ایرانی روز زن و حقوق زن جایگاه خاصی دارد چرا که 34سال است کشور ما تحت حاکمیت یک رژیم زنستیز است. من فکر میکنم جهان هنوز از ابعاد ستمی که بر زن ایرانی وارد شده خبردار نشده است. آخوندها فقط کشور ما را تبدیل به ویرانه نکردند بلکه هدف آنها نابود کردن فرهنگ، حتی هویت انسانی زنان بوده است. اگر به نوشتههای آنها مراجعه کنید در نظر آنها زن تجسم یک شیطان است که باید سرکوب شود. وقتی با زنانی که تحت حاکمیت این رژیم زندگی کردهاند، صحبت میکنیم، درد و رنج آنها غیرقابلتصور است. بله آخوندها تلاش کردهاند هر گونه امیدی را در مردم ایران بهویژه زنان نابود کنند. از سالهای قبل ما در برابر این سؤال قرار داشتهایم که چه باید کرد؟ راهحل چیست؟ مبارزه فمنیستی برای احقاق حقوق زنان. در یک جامعه دموکراتیک مبارزات فمنیستی برای ارتقای حقوق زنان بسیار عالی است ولی در کشوری که هویت انسانی زنان نفی میشود. تنها راه مشارکت فعال زنان در سیاست در مقاومت است. اگر امروز من بهعنوان یک زن ایرانی میتوانم به آینده امید داشته باشم بهدلیل حضور فعال زنان در همهٴ سطوح مقاومت است. ایران تنها کشوری در دنیای معاصر و حتی تاریخ است که دهها هزار زن بهدلیل عقاید سیاسی و بهدلیل فعالیتهای سیاسی دستگیر، شکنجه و اعدام شده و میشوند. من هیچگاه عضو سازمان مجاهدین نبودم ولی به این سازمان بهعنوان یک نقطه امید برای یک ایران آزاد آینده نگاه میکنم. چرا؟ من پنهان نمیکنم. احساس عاطفی من به این دلیل است که برادرم که عضو این سازمان بود سالها قبل توسط رژیم اعدام شد. ولی برای من بهعنوان یک زن روشنفکر این احساس عاطفی به تنهایی کافی نبود. دلایل مهمتری برای من وجود دارد که من امروز میخواهم بهدلیل موضوع جلسه فقط به یکی از آنها اشاره کنم. مجاهدین اعتقاد خود به برابری را در پهنه عمل به اثبات رساندند. به نظر من حضور زنان در این سازمان و نقش رهبری کننده آنها یک شاخص بسیار مهم از دموکراتیسم این سازمان و پایبندی آن به اصول دموکراتیک است، به نظر من برابری جنسی و مشارکت زنان در همه پهنهها یکی از شاخصهای دموکراسی در هر جامعه است. من با خیلی از اعضای مجاهدین از نزدیک کار کردهام و اعتقاد به برابری را در عمل مشاهده کردهام. زنانی را دیدهام که از حالت بیتفاوتی و متکی به دیگران خارج شده و در موضع مسئول قرار گرفته و خود دارای نقش جدی اجتماعی و سیاسی میباشند. در آنها جدیت و اعتماد بهنفس دیده میشود و ذهنشان پرواز میکند و به تو یاد میدهند که سقفهای شیشهیی را بشکنید و توان واقعی خود را بهعنوان یک انسان ببینید. من در آنها فرهنگ جدیدی را دیدم. آنها محبت و عاطفه را جایگزین حسادت و کین و تلافیجویی کردند و مردانی را دیدم که در عمل اعتقاد به برابری را نشان دادند. بله این واقعیتها من را به این باور رسانده که این بار با سازمانی در اپوزیسیون مواجهیم که بهراستی نه در پی کسب قدرت بلکه در پی حاکمیت واقعی مردم و برابری واقعی زن و مرد است. در پایان اجازه بدهید خانم رجوی، از شما بهخاطر رهبریتان سپاسگزاری کنم. شما به همه زنان ایران با هر عقیده و مرام و عقیده و مذهب آموختید که میتوان و باید همه موانع و بهویژه مانع بزرگ یعنی رژیم آخوندی را کنار زد و آزادی و برابری را در ایران محقق کرد. بله شما فراتر از یک سازمان به تمام مردم ایران تعلق دارید. از همه شما بهخاطر گوش کردن به حرفهای من سپاسگزارم.