گلوبال نیوز ایتالیا روز پنجشنبه ۳ خردادماه نوشت: مرگ ناگهانی ابراهیم رئیسی باعث ایجاد شکافهای عمیق در رژیم ایران شده است
مرگ ناگهانی ابراهیم رئیسی باعث ایجاد شکافهای عمیق در رژیم ایران شده است. رئیسی، مرد مورد اعتماد علی خامنهای بهدلیل نقش کلیدیاش در کشتار ۱۹۸۸، در تحکیم قدرت خامنهای نقش اساسی داشت.
درگذشت او نشاندهنده ضربه سختی به خامنهای است و پایههای رژیم را متزلزل میکند و خاطرات آخرین روزهای حکومت شاه را تداعی میکند.
خانم مریم رجوی، رئیسجمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران، گفت: مرگ رئیسی ضربه راهبردی جبرانناپذیری به خامنهای و رژیمی است که به اعدامها و قتلعام شناخته میشود.
او تأکید کرد که چگونه این رویداد میتواند باعث ایجاد یک سری بحران در سیستم دین سالار شود و شورشیان جوان و گروههای اپوزیسیون را برای اقدام بسیج کند.
خانم رجوی با تکرار تعهد شورای ملی مقاومت ایران به [ادامه کار جنبش] عدالت خواهی و سرنگونی این رژیم، به قربانیان کشتار ۱۹۸۸ احترام گذاشت.
خامنهای بهدقت روی رئیسی سرمایهگذاری کرده بود و بسیاری از چهرههای با نفوذ در رژیم را کنار گذاشت و قدرت را در اطراف ریاستجمهوری رئیسی متمرکز کرد.
هدف این استراتژی ایجاد یک ساختار قدرت یکپارچه برای جلوگیری از خیزشهای مردمی بود.
با مرگ ناگهانی رئیسی، تلاشهای خامنهای بینتیجه ماند و اختلافات داخلی را افزایش داد و ناآرامی را در جامعه شعلهور ساخت.
وضعیت کنونی رژیم یادآور مرحله پایانی دیکتاتوری شاه است.
بر اساس اصل ۱۳۱ قانون اساسی: «معاون اول رئیسجمهور با تصویب رهبری اختیارات و مسئولیتها را برعهده میگیرد و شورایی مرکب از رئیس مجلس، رئیس قوه قضاییه و معاون اول رئیسجمهور موظف است. سازماندهی انتخاب رئیسجمهور جدید حداکثر ظرف مدت ۵۰ روز [را محقق کند].
این وضعیتی است که خامنهای سالها با دستکاری و مهندسی انتخابات و حذف نزدیکترین یاران خودش سعی کرد تا از آن دوری کند.
مرگ رئیسی زمینه را برای مبارزه شدید قدرت در میان بالاترین ردههای رژیم فراهم میکند و نه تنها درگیریهای داخلی را تشدید میکند، بلکه فضای مساعدی را برای اعتراضات و قیامهای عمومی ایجاد میکند.
مرگ ابراهیم رئیسی، که بهدلیل دست داشتن در قتلعام ۳۰۰۰۰ زندانی سیاسی در سال ۱۹۸۸ - عمدتاً هواداران سازمان مجاهدین خلق ایرا ن و کشته شدن ۱۵۰۰ نفر در جریان قیام سال ۲۰۱۹ شناخته میشود، موجب آرامش گسترده مردم ایران شد.
این رویداد روحیه مردم و خانوادههای قربانیان رژیم را به میزان قابل توجهی تقویت کرد و نقطه عطفی را رقم زد که میتواند موج جدیدی از اعتراضات علیه رژیم را تسریع کند. رژیم با پیشبینی این ناآرامیها، نیروهای سرکوبگر را برای حفظ کنترل بسیج کرد. با این حال، نارضایتی اجتماعی به قدری عمیق است که ممکن است فقط یک مسأله زمان باشد که اعتراضی بزرگتر و رادیکالتر از شورشهای سال ۲۰۲۲ فوران کند.
خامنهای اکنون با یک تصمیم حیاتی روبهروست:
یا از مسیری که با رئیسی دنبال میکرد عقبنشینی کند یا راهبردهای موجود در سرکوب و تحکیم قدرت خود را دو چندان کند. راه دوم که محتمل ترین راه است، شامل افزایش سرکوب، حذف بیشتر خودیهای رژیم، تشدید تروریسم و جنگافروزی در منطقه و بهطور بالقوه، تسریع در توسعه سلاحهای هستهیی است.
این رویکرد ممکن است بهطور موقت از فروپاشی داخلی جلوگیری کند، اما بدون شک باعث خیزشهای بیشتر در جامعهیی از قبل بیثبات میشود که در نهایت منجر به سقوط رژیم میشود.
ایران اکنون در نقطه حساسی قرار دارد. مرگ ابراهیم رئیسی بیش از از دست دادن یک چهره است:
نمادی از آسیب پذیری و پتانسیل رو به رشد رژیم برای تغییرات دگرگون کننده است.
هفتهها و ماههای آینده احتمالاً شاهد تحولات مهمی خواهیم بود، زیرا رژیم با جنگ قدرت در داخل رژیم و یک اپوزیسیون تجدید قوا یافته مواجه میشود.
موقعیت خامنهای بهعنوان یک مستضعف استراتژیک بهطور فزایندهیی آشکار میشود زیرا او با وظیفه دلهره آور حفظ کنترل در میان چالشهای فزاینده مواجه ست.