آخوند روحانی روز گذشته با غیظ از افشای وطنفروشی و غارتگری رژیم گفت: امروز میگویند کوهها را جنگلها را اقیانوسها را وقف کردند، یک روز میگویند شرق کشور را فروختند، جنوب کشور را فروختند جزایر را فروختند، عجیب این است که چطور گوش شنوا وجود دارد! گاهی میبینیم برخی از دوستان هم شایعات را نقل و بیان میکنند.
روزنامه حکومتی ابتکار درباره تعجب آخوند روحانی و آفت زیاد حرف زدن او و دروغگوییهایش، طی مطلبی نوشت: «تعجب رئیسجمهوری از این شرایط خود عجیب و تعجببرانگیز است. حسن روحانی در طول سالها مسئولیت، بسیار حرف زده است. آفت زیاد حرف زدن، از دست رفتن نخ تسبیح کلام است. گویندگان پرگو، اغلب فراموش میکنند چه چیزهایی را با چه ادبیات و منطقی گفتهاند و چه بسا در روند جریان سیال ذهن و آموختههای جدید درباره یک موضوع، گفتههای پیشین خود را نقض کنند یا حرفهایی بزنند که در تضاد و تعارض با گفتهها و حتی اعمال پیشینشان قرار گیرد».
روزنامه حکومتی با بیان اینکه دلایل ریشهیی و زیرساختی باعث شکلگیری بیاعتمادی به رژیم و مصداقهای عملی باعث اثبات آن میشود مینویسد:
«نگاه امنیتی به جامعه و رویدادها و اخبارش، یکی دیگر از دلایلی است که باعث میشود هر خبری در کشور با حساسیت مضاعفی روبهرو باشد. در واقع بسیاری از مدیران حتی در سطوح میانی و پایینی، با دستاویز قرار دادن بهانههای امنیتی و تلقین چنین جوی، نسبت به رویدادها و اخبار واکنش نشان میدهند. جامعه این امنیتیسازی را درک میکند و برداشت عام بر این است که اگر موضوعی ماهیت امنیتی به خود میگیرد، حتماً چیزی فراتر از آن چه گفته میشود پشت آن است».
ابتکار به چند فقره از پنهانکاریهای رژیم آخوندی اشاره کرده و مینویسد: «ناآرامیهای آبان 98، تأخیر در اعلام تعداد کشتهشدگان آن، قطعی اینترنت و ... – را بهعنوان یک نمونه پر دامنه داشتهایم. به فاصله کمی بعد از آن، ساقط شدن هواپیمای پرواز ۷۵۲ اوکراین با شلیک پدافند هوایی سپاه بود که بعد از سه روز سکوت و حتی ایجاد شبهه نقص فنی. تناقض حرف و رفتارها با رخدادهای عینی در مورد بازار ارز و مسکن و ... هم نمودهای دیگری از عدم تطابق گفتهها و رویدادهای اخیر هستند که تعدد و بسامدشان بر بیاعتمادی عمومی دامن میزند».