دو ماه از برگزاری نمایش انتخابات میگذرد و حسن روحانی هنوز هیچ اطلاع قابل توجهی از ترکیب کابینه بهبیرون درز نداده است. روحانی تنها در اظهاراتی که روز چهارشنبه (28تیر) در جلسه هیأت دولت داشت، فاش کرد که در پشت پرده کشمکش شدیدی بر سر ترکیب کابینه وجود دارد. او در این سخنان، بهطور سربسته بهگوشهیی از فشارهایی که از جهات مختلف بر او وارد میشود اشاره نمود و گفت که در مورد ترکیب کابینه با «جناحهای مختلف اصولگرا و اصلاحطلب و میانهرو و اعتدالیون» مشورت کرده و تأکید نمود «دولت دوازدهم هم مانند دولت یازدهم، فراجناحی خواهد بود».
وقتی روحانی از کابینهٴ فراجناحی حرف میزند، میتواند نشانهٴ آن باشد که مجبور شده بخشی از سهمخواهیها را بپذیرد و بهعوامل فشار سهمی بدهد؛ اما حرف او مبنی بر اینکه کابینهٴ دوازدهم نیز مثل کابینهٴ یازدهم فراجناحی خواهد بود، حرفی دوپهلوست چرا که میدانیم در کابینهٴ یازدهم سهمی بهسپاه که طرف اصلی دعوای سهمخواهی است، داده نشده بود؛ در این صورت این حرف میتواند بهمعنی آن باشد که در دولت دوازدهم همچنان سهمی از کابینه بهسپاه داده نخواهد شد؛ اما چه بسا این حرف برای کاهش حساسیت نیروهای باند خودش باشد؛ چرا که با توجه بهشرایط بعد از انتخابات و فشارهای خامنهای و مشخصاً دستگیری برادرش توسط سپاه، بسیار بعید است که روحانی بتواند در برابر فشار فزایندهٴ سپاه ایستادگی کند؛ کما اینکه گرفتن و آزاد کردن سریع حسین فریدون و لحن فروخوردهٴ روحانی، آنجاکه با لحن ضعیفی از دستگیری برادر خود بهعنوان «حاشیه سازی قوه قضاییه» گلایه کرد و گفت: «اکنون وقت حاشیهسازی نیست. باید حاشیهها را کنار بگذاریم و بهفکر وحدت، مردم و آینده مملکت باشیم» میتواند علامتی از یک معامله در پشت پرده باشد.
روحانی همچنین بهطور متناقضی از ضرورت تشکیل یک کابینهٴ یکدست سخن گفت، کابینهیی که بهزعم او برآمده از تفکر 24میلیونی است که گویا در انتخابات به او رأی دادهاند؛ وی در این رابطه تصریح کرد: «آن تفکر باید در دولت حاکم شود، در استاندارها و فرماندارها، در مدیرکلها، در مسئولیتهای رده بالا باید حاکم باشد... (وگرنه) برای چی ما رأی دادیم؟ برای چی انتخابات کردیم؟» از این سخنان چنین برمیآید که روحانی نه تنها در دولت بلکه حتی در همهٴ «مسئولیتهای رده بالا» حتی تا سطح مدیرکلها هم نمیخواهد سهمی بهباندهای دیگر بدهد. اما این اظهارات ضد و نقیض نشانهٴ آن است که جنگ و کشمکش بر سر کابینه بین باندهای مختلف و عمدتاً بین باند روحانی و سپاه پاسداران پایان نیافته و در روزهای آینده تا سرفصل تنفیذ، بارزتر خواهد شد.
اما اگر روحانی در برابر فشارها تسلیم شود و بهسهمخواهیها، ولو اندک، پاسخ مثبت بدهد، بهشکاف در درون کابینه تن داده است که معنی آن، راه یافتن شقه و شکاف از رأس نظام بهدرون دولت و عمق یافتن آن است که متعاقباً و در هر گام دولت را از درون بهتنش و تشنج و فلج خواهد کشاند. اما اگر روحانی تسلیم فشارها نشود و سهم مورد نظر را بهسپاه و بهباند خامنهای ندهد، روشن است که طرف مقابل کوتاه نخواهد آمد و فشارهای خود را از بیرون بر روحانی تشدید خواهد کرد که یک نمونهٴ آن دستگیری برادر روحانی بود و حتماً از این قبیل در آینده بیشتر خواهد بود و روزنامه حکومتی آفتاب یزد (28تیر) از آن بهعنوان «روزهای سخت روحانی» یاد میکند؛ چرا که در هر دو صورت جنگ قدرت و بحران درونی رژیم تشدید خواهد شد.
وقتی روحانی از کابینهٴ فراجناحی حرف میزند، میتواند نشانهٴ آن باشد که مجبور شده بخشی از سهمخواهیها را بپذیرد و بهعوامل فشار سهمی بدهد؛ اما حرف او مبنی بر اینکه کابینهٴ دوازدهم نیز مثل کابینهٴ یازدهم فراجناحی خواهد بود، حرفی دوپهلوست چرا که میدانیم در کابینهٴ یازدهم سهمی بهسپاه که طرف اصلی دعوای سهمخواهی است، داده نشده بود؛ در این صورت این حرف میتواند بهمعنی آن باشد که در دولت دوازدهم همچنان سهمی از کابینه بهسپاه داده نخواهد شد؛ اما چه بسا این حرف برای کاهش حساسیت نیروهای باند خودش باشد؛ چرا که با توجه بهشرایط بعد از انتخابات و فشارهای خامنهای و مشخصاً دستگیری برادرش توسط سپاه، بسیار بعید است که روحانی بتواند در برابر فشار فزایندهٴ سپاه ایستادگی کند؛ کما اینکه گرفتن و آزاد کردن سریع حسین فریدون و لحن فروخوردهٴ روحانی، آنجاکه با لحن ضعیفی از دستگیری برادر خود بهعنوان «حاشیه سازی قوه قضاییه» گلایه کرد و گفت: «اکنون وقت حاشیهسازی نیست. باید حاشیهها را کنار بگذاریم و بهفکر وحدت، مردم و آینده مملکت باشیم» میتواند علامتی از یک معامله در پشت پرده باشد.
روحانی همچنین بهطور متناقضی از ضرورت تشکیل یک کابینهٴ یکدست سخن گفت، کابینهیی که بهزعم او برآمده از تفکر 24میلیونی است که گویا در انتخابات به او رأی دادهاند؛ وی در این رابطه تصریح کرد: «آن تفکر باید در دولت حاکم شود، در استاندارها و فرماندارها، در مدیرکلها، در مسئولیتهای رده بالا باید حاکم باشد... (وگرنه) برای چی ما رأی دادیم؟ برای چی انتخابات کردیم؟» از این سخنان چنین برمیآید که روحانی نه تنها در دولت بلکه حتی در همهٴ «مسئولیتهای رده بالا» حتی تا سطح مدیرکلها هم نمیخواهد سهمی بهباندهای دیگر بدهد. اما این اظهارات ضد و نقیض نشانهٴ آن است که جنگ و کشمکش بر سر کابینه بین باندهای مختلف و عمدتاً بین باند روحانی و سپاه پاسداران پایان نیافته و در روزهای آینده تا سرفصل تنفیذ، بارزتر خواهد شد.
اما اگر روحانی در برابر فشارها تسلیم شود و بهسهمخواهیها، ولو اندک، پاسخ مثبت بدهد، بهشکاف در درون کابینه تن داده است که معنی آن، راه یافتن شقه و شکاف از رأس نظام بهدرون دولت و عمق یافتن آن است که متعاقباً و در هر گام دولت را از درون بهتنش و تشنج و فلج خواهد کشاند. اما اگر روحانی تسلیم فشارها نشود و سهم مورد نظر را بهسپاه و بهباند خامنهای ندهد، روشن است که طرف مقابل کوتاه نخواهد آمد و فشارهای خود را از بیرون بر روحانی تشدید خواهد کرد که یک نمونهٴ آن دستگیری برادر روحانی بود و حتماً از این قبیل در آینده بیشتر خواهد بود و روزنامه حکومتی آفتاب یزد (28تیر) از آن بهعنوان «روزهای سخت روحانی» یاد میکند؛ چرا که در هر دو صورت جنگ قدرت و بحران درونی رژیم تشدید خواهد شد.