728 x 90

اشرف - حمايت بين المللي,

سالگرد «فروغ اشرف» اورسور اواز - فروردین۱۳۹۱

-

سخنرانی رییس جمهور برگزیده مقاومت در سالگرد حماسه  19 فروردین
سخنرانی رییس جمهور برگزیده مقاومت در سالگرد حماسه 19 فروردین
سخنرانی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران:
با سلام به خواهران و برادران عزیزمان در اشرف و لیبرتی شروع می‌کنیم و همچنین به اشرف‌نشان‌ها، اعضا و هوادارن مجاهدین در داخل و خارج کشور. همچنین با سلام به هم میهنان عزیز
یک‌سال از 19فروردین می‌گذرد. از آن حماسه سرخ‌فام، از آن پایداری شگرف و آن فدای عظیم.
هم‌چنان که سال گذشته گفتم این حماسه طلوع فروغهای تابان اشرف بود در آسمان ایران و عراق و همچنین کل منطقه.
با زنان و مردانی که اشرف را زیارتگاه و شهادتگاه آزادی‌خواهان جهان کردند گفتم که آنها اشرف را مایه افتخار بشریت و سوگند مجسم مردم به‌جان آمده‌ ایران کردند. و حالا ما این‌جا بعد از یک‌سال مجدداً جمع شدیم و می‌توانیم نگاه کنیم به آن چه در یک سال گذشت و ببینیم که چگونه خون آنها در تمام جهان جوشید و خروشید.
و چگونه جبهه‌ای گسترده از وجدانهای بیدار را به صحنه آورد تا در برابر ارتجاع و ظلمت و تاریکی، یعنی ولایت‌فقیه حاکم بر ایران. یار و هم‌پیمان مردم و مقاومت ایران باشند.
و باز دیدیم که چگونه این خونها و این پایداریها کلمه مقاومت و مبارزه را دوباره پرارج کرد و بالا برد و چگونه نسل بیشماران مسعود را در اقصی نقاط جهان‌ نمایندگی کرد. و نمایندگی کردند.
بنابراین در نخستین سالگرد فروغ اشرف، حماسه سرخ فام 19فروردین، از جانب مقاومت مردم ایران به روان‌های پر فتوح 36 قهرمان سرفرازی که با فداکاری، شجاعت و ایستادگی بی‌مانند، توطئه بزرگ و همه‌جانبه رژیم ولایت‌فقیه برای انهدام این مقاومت را درهم شکستند، ادای احترام می‌کنم.
شهدای والامقام، سمبلهای زنان مجاهد و مبارز، خواهران عزیزم: صبا و شهناز، مهدیه و آسیه و فائزه و نسترن و مرضیه و فاطمه. و همچنین سلام بر سردارانی مانند سعید چاووشی، امیر مسعود فضل اللهی، جعفر بارجی، قاسم اعتمادی و علیرضا طاهرلو
و سلام بر قهرمانانی مثل حسن اوانی، ناصر سپه پور، محمدرضا یزدان دوست، مهدی برزگر، ضیا پور نادر، مجید عبادیان و منصور حاجیان
همچنین سلام بر دلاورانی هم‌چون، خلیل کعبی، فریدون عینی، محمد قیومی، سعید رضا پورهاشم، احمد آقایی، ورقا سلیمانی، محمدرضا پیرزادی، بهروز ثابت، حسین احمدی و بهمن عتیقی و همچنین درود بر گوهران بی‌بدیل، گوهرانی مانند زهیر ذاکری، پسر شجاع کاک صالح، حنیف کفایی، که مادرش امروز شیراوژن حاضر است. علی اکبر مددزاده، مسعود حاجیلویی، غلام تلغری و مرتضی بهشتی.

در تاریک و روشن بامداد 19فروردین 90، در آن ظلمات حمله و شقاوت و بیداد، ده یگان نظامی شامل دست‌کم 6 گردان زرهی و پیاده در حال یورش به اشرف بودند. شلیک زرهی‌ها و تیربارها به‌طور فشرده و سنگین بیش از 6ساعت ادامه داشت.
سر و قلب مجاهدان آزادی هدف مستقیم شلیک گلوله‌ها بود. اگر یادتان باشد 22نفر توسط زرهیها زیر گرفته شدند محلهای مسکونی هدف گلوله‌های توپ قرار گرفت. و حتی از رساندن مجروحان در حال اغما به بیمارستان جلوگیری می‌شد. باید گفت که به‌روشنی طرح قتل‌عام تمام مجاهدان اشرف در میان بود. طرح کامل این بود. و در این میان زنان و مردان اشرف، با عزمی آهنین و اراده‌ای سترگ به دفاع از کیان و شرف یک ملت اسیر برخاسته بودند.
یک تابلو شگفت‌انگیز که از یک طرف نیاز مبرم رژیم ولایت‌فقیه را به انهدام مقاومت سازمان‌یافته نشان می‌داد و از طرف دیگر ذلت و زبونی مماشاتگرانی را که با بیرون کشیدن یگان آمریکایی مستقر در اشرف، بر یک جنایت در شرف وقوع چشم بستند.
بله به این ترتیب بود که شکوه و عظمت تابلو 19فروردین در تاریخ مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران و تمام منطقه درخشان و ماندگار شد. باقی ماند و باقی خواهد ماند به این دلیل که در کانون آن یک اراده تسلیم‌ناپذیر برای پیروزی و آزادی عمل کرده است.
به همین دلیل در پایداری 19فروردین، دستاوردهای سال گذشته این مقاومت شتاب فوق‌العاده‌یی گرفت.
همه دیدند که در این یک سال تلاش و تکاپوی آخوندها و پشتیبانان آنها بر انهدام جنبش مقاومت متمرکز بود. به هر طریق، از هر راه ممکن، در هر کجا. آنها تمام دسیسه‌های ده سال گذشته را در همین سال در ابعادی وسیع‌تر مجدداً به‌کار گرفتند. وقتی طرح قتل‌عام خونین اشرفی‌ها در 19فروردین شکست خورد، طرح پراکنده کردن آنها یا طرح انحلال مجاهدین یا ضرب‌الاجل سرکوبگرانه به میان آمد. همراه با شکنجه روانی 24ساعته آن هم با 300 بلندگو و زجرکش بیماران. همراه با یک محاصره رذیلانه، تا آن جا که اجازه تحقیقات بی‌طرف و شفاف درباره آن جنایت علیه بشریت را ندادند و حتی ورود هیأتهای پارلمانی از اروپا و آمریکا به اشرف را منع کردند.

راستی که یک نبرد نابرابر در جریان بود اما سرانجام، طرف پیروز، اشرفی‌ها و مقاومت ایران و ملت ایران بود و طرف بازنده آن رژیم ولایت‌فقیه. زیرا رژیم ولایت‌فقیه قصد کرده بود به هر قیمت، مقاومت سازمان‌یافته که قلب آن در اشرف بود را نابود کند اما نتوانست. و راستی که شما در تمام این یک سال با تمام شهیدان و مجروحانتان سنگر به سنگر در حال نبرد و پیشروی بودید.
پس پرشورترین سلام‌ها نثار همهٴ مجاهدان آزادی و نثار اشرف‌نشان‌ها در ایران و سراسر دنیا که فاتحان پایداری 19فروردین هستند. مجاهدانی که کلمه مقاومت را مایه افتخار جهان بشری و همچنین سوگند مجسم مردم به جان آمده‌ایران کرده‌اند. آنها که با رنج و شکیبایی بسیار، کارزار عظیم یک سال گذشته را به پیروزی رسانده و دوران جدید مقاومت برای آزادی را بنا گذاشتند.

دوستان عزیز، خواهران و برادران گرامی
اگر یادتان باشد، سه روز بعد از حمله قوای عراقی به اشرف در همین جا در مراسم گرامیداشت شهیدان که در اور، برگزار شد، گفتم که:
«طبق قوانین و کنوانسیونهای بین‌المللی و حقوق‌بشر، حقوق ساکنان اشرف انکار ناپذیر است و نمی‌توان آن را زیرپا گذاشت مگر این‌که کسی بخواهد فرزندان مردم ایران را به‌خاطر خوش آمدن دیکتاتورها قربانی کند.
با اینهمه، از روز اول مسعود بارها اعلام کرد، و همچنین مسئولان مقاومت در اشرف به جانشین نیروهای چندملیتی و نمایندگان دولت و سفارت آمریکا گفتند، دو روز قبل از حمله نوزده فروردین سال90 هم مجدداً به سازمان ملل و آمریکاییها گفته شد که ما اصراری در ماندن در عراق نداریم و همین الآن می‌توانند هواپیما آورده و همه ساکنان اشرف را به آمریکا که سلاحهایشان را از آنها گرفته و یا به اروپا ببرند. هزینه هواپیما را هم خودمان می‌دهیم. …
اگر یادتان باشد این را هم که قبلاً خود من اعلام کردم که قبل از هرکجا حاضریم و ترجیح می‌دهیم به وطن خودمان یعنی ایران برویم، به شرط امنیت و آزادی بیان و فعالیت سیاسی و تضمین آن از جانب شورای امنیت و قبول و اعلام این امر از جانب ولی‌فقیه ارتجاع با اسم و امضای خودش. البته همه می‌دانند و همه می‌دانیم که این چیزی محال و غیرممکن است به‌خصوص برای ولی‌فقیه و دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران زیرا به خوبی می‌داند که اگر حتی یک درصد آزادی برای مردم و مقاومت ایران به‌رسمیت بشناسد، روز دوم اثری از ولایت‌فقیه و دیکتاتوری مذهبی در ایران بر جای نخواهد ماند.
بله در یک سال گذشته هم باز این ما بودیم که برای پذیرش طرح پارلمان اروپا، یعنی انتقال به کشور ثالث پیشقدم شدیم. ما بودیم که حتی برای انتقال به قطعه زمینی در یک کشور همسایه عراق اعلام آمادگی کردیم و بسیاری طرحهای دیگر که الآن دوباره نمی‌خواهم آنها را تکرار کنم.
کما این‌که ساکنان اشرف با چشم‌پوشی از حقوق مسلم خود از جمله موقعیت پناهندگی خود، دوباره متقاضی پناهندگی شده و نزد سازمان ملل اسم‌نویسی کردند.
بنابراین ما هر راه‌حلی را جز زانو زدن و ندامت و تسلیم در برابر فاشیسم مذهبی، پیشاپیش روی میز گذاشتیم.
و همه را به همکاری با آن فراخواندیم. حال آن که طرف مقابل با پیروی از طرح دیکته شده خامنه‌ای، تماماً در تدارک انهدام مجاهدان آزادی بود و با همین قصد، بی‌وقفه بر طبل ضرب‌الاجل می‌کوبید. و باز اگر یادتان باشد، یک هفته بعد از 19فروردین، مسعود در پیامی گفت: «مبادا از بابت زمینهای شمال قرارگاه یا اموال و اجناس و خودروهای به سرقت رفته دچار حیف و افسوس بشوید. در جنگ و مقاومت انقلابی، اصل موضوع، نه سلاح و زمین، بلکه عنصر انسانی و پیشرفت مبارزه برای آزادی است».
این اصل اساسی است که ما از آن پیروی کرده و می‌کنیم. بله اصل طلایی برای همه جنبش‌ها و انقلاب‌ها.
به‌نحو قابل فهمی دشمن شما نیز تمام تمرکز خود را بر انهدام همین عنصر انسانی یعنی جنبش و سازمان و تشکیلات و نیروی تغییر و آزادی گذاشته. و همین اصل است که اثبات کننده پیروزی شما و شکست قاطع ولایت‌فقیه در یک سال گذشته است.
آن ادعاهای پر سر و صدا درباره زمین‌های کشاورزی یا حاکمیت ملی عراق را آیا به یاد می‌آورید؟
چه مضحکه‌یی از این رسواتر که بیت خامنه‌ای سنگ حاکمیت ملی عراق را به سینه می‌زد و می‌زند.
نصب دکل‌های شنود و جاسوسی با مارک سپاه پاسداران در مجاورت اشرف با ادعای حاکمیت ملی عراق، آوردن دسته‌دسته بسیجی و مزدور وزارت بدنام اطلاعات به در ورودی اشرف زیر علم حاکمیت ملی عراق
و سرانجام کشتار اشرفی‌ها با توجیه حاکمیت عراق.
وقایع یک سال گذشته به تمام و کمال نشان داد که این ادعاها همراه با تروریسم و ارعاب و پول از بیت خامنه‌ای به عراق پمپاژ می‌شود. اما پایداری شما اشرفیها و این‌که به جهان نشان دادید که بر گفته‌ها و مواضع خود استوارید و به تعهدات خود پایبند، نیرنگ و افسون و دسیسه دشمن را خنثی و آن را مات و مبهوت کرد.
هرگز در محاسبه رژیم ولایت‌فقیه نمی‌گنجید که شما بتوانید با وادار کردن جامعه جهانی به دخالت در معادله اشرف، در معادلات سیاسی، ضرب‌الاجل پایان سال میلادی را پس بزنید. هرگز در محاسبه خامنه‌ای نمی‌گنجید که شما بتوانید با عزیمت به محل دیگر، یعنی محل جدید یعنی لیبرتی و گذار به مرحله‌یی تازه‌ طرح نابودی جنبش مقاومت سازمان‌یافته را خنثی کنید.
حرکت و عزیمت شما تمام سرمایه‌گذاری سیاسی و طمع رژیم و پشتیبانانش برای انهدام نیروی رزم‌آور ضدولایت فقیه را دود کرده و آنها را حسرت‌زده برجا گذاشت.

قرار بود که حلقه محاصره اشرف که هر روز تنگ‌تر و مرگبارتر می‌شد، به محو کردن و به محاق بردن کل این مقاومت به‌انجامد، ولی شما اشرف یعنی مقاومت برای آزادی مردمتان را جهانی کرده‌اید.
کما این‌که امروز جبهه گسترده‌یی از مقامهای ارشد دولتهای 20سال اخیر آمریکا و همچنین کنگره و سنای آمریکا و اکثریت بیش از سی پارلمان کشورهای اروپایی در پی اتخاذ یک سیاست صحیح راجع به ایران به حمایت از این مقاومت برخاسته و رو در روی سیاست استمالت بر تغییر رژیم و برقراری آزادی و دموکراسی توسط مردم ایران و مقاومت ایران تأکید می‌کنند.
بله محاصره بین‌المللی مقاومت درهم‌شکسته، و این مقاومت در برابر انظار جهانی، در معادله‌یی که قدرتهای بزرگ و ملل‌متحد آن را پذیرفتند، الآن وارد شده‌. معادله‌یی که دیگر خود مقاومت و این جنبش در آن نقش تعیین‌کننده دارند و اجازه نمی‌دهند بر سر میز مذاکرات فقط طرفهای ثالث نشسته و تصمیم بگیرند.
می‌خواستند جنبش و تشکیلات و سازمان شما را متلاشی و پراکنده و منحل کنند. حالا شما بسا مستحکمتر و منسجم‌تر قد برافراشتید و اشرف را که نابودی آن دستور روز بود، حالا تکثیر کردید.

بله اشرف سرمایه و نقدینه آزادی است که در شما، در شما اشرفیها و در شما ساکنان لیبرتی که الآن باید بهتان گفت ساکنان اشرف دوم و در همه شما اشرف‌نشانها در سراسر جهان و در سراسر ایران آری، در شما در همه جا و در این جا و جاهای دیگر، در پیوندهای شما، در تعهد جوشان شما برای رهایی مردمتان، در ایمان‌ خلل‌ناپذیر شما در ارزشها و فضیلتهای انسانی شما و در انقلاب رهایی‌بخش شماست.
اشرف مایه و گوهر دگرگونی و آزادی است.
بله اشرف طرح آزادی ایران و سرمایه پیشروی و پیروزی است.
چنان که مسعود گفته است و بارها من آن را تکرار کردم و باز دلم می‌خواهد تکرار کنم: «اگر صحبت از عنصر انسانی و عنصر تعیین کننده. و عنصر مجاهد خلق است... بعد از این یک دهه به گواهی مردم جهان، اشرف به اوج رسید، تکثیر شد، ماندگار شد و جاودانه شد.

در کجا تکثیر شد، در تک‌تک شما و یاران اشرف‌نشان در ایران و سراسر جهان و در تاریخ معاصر».
کسانی که انقلاب ضدسلطنتی را به یاد دارند یا تاریخچه آن را خوانده‌اند می‌دانند که در فردای پیروزی آن انقلاب، سرمایه و دارایی مجاهدین شمار محدودی از کادرهایی بود که تازه از زندان ساواک رها شده بودند. اما همان‌ها که در کنار مسعود در زندان‌های شاه آبدیده شده بودند، به سرعت تکثیر شده‌ هزار برابر و هزاران برابر شدند و جنبش عظیمی را در سراسر ایران شکوفا کردند که خمینی دجال را به زانو درآورد. و آن را وادار کردند که ماهیت ارتجاعی خودش را به تمام و کمال بارز کند.
ده سال پیش هم، رژیم ولایت‌فقیه 12 دولت را با خود همراه کرده بود و گمان می‌کرد برای همیشه به‌کار مجاهدین و مقاومت پایان دهد. اما مجاهدین بدون سلاح، کانون استراتژیک نبرد را در اشرف به‌پا کردند. و آن را هر چه شعله ورتر کردند.
حالا شما ای اشرفیها با گذار به دورانی را آغاز می‌کنید که رویش و شکوفایی جدیدی برای کل مقاومت ایران است.

گذار به دورانی است صدبار پرشکوه‌تر، با افق‌هایی صدبار روشن‌تر و چشم‌اندازی صد بار پرثمرتر. درست به همین دلیل به نبرد صد برابر نیاز دارید و من تردیدی ندارم کسانی که پایداری پیروزمند ده ساله را بنا کرده‌اند و به اوج رساندند، از این آزمایش نیز سربلند و پیروز بیرون خواهند آمد.

دوستان عزیز، هم میهنان گرامی و ای اشرفیها و ساکنان لیبرتی که من را می‌شنوید
در یک سال گذشته، این واقعیت بارها به اثبات رسید که کشتار مجاهدان آزادی با استناد به نام‌گذاری نامشروع مجاهدین توسط وزارت‌خارجه آمریکا صورت گرفته است.
ادامه یک تصمیم غیرقانونی، برخلاف حکم دادگاه و بر ضد خواست و تمایل نمایندگان کنگره از هر دو حزب عمده این کشور. بنابراین، ما باز هم این حقیقت را گوشزد می‌کنیم که در حالی که ایالات متحده کمترین کمکی به مبارزه مردم ایران برای کسب آزادی نکرده است، دست‌کم امدادرسان فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران نباشد. و زمان آن است که به این نام‌گذاری که شراکت در سرکوب مردم ایران و ریختن خون فرزندان آنهاست، خاتمه دهد. ما همه خواستار آن هستیم که ایالات متحده هرچه سریعتر در طرف درست تاریخ قرار بگیرد و به خواسته مردم ایران برای برچیدن نظام دیکتاتوری حاکم بر ایران گوش فرا بدهد و حق قانونی آنها برای مقاومت را به‌رسمیت بشناسد

در 19فروردین سال گذشته، بی‌تردید چنان‌چه آمریکا و ملل‌متحد و اتحادیه اروپا به مسئولیت خود عمل می‌کردند، چنان کشتاری پیش نمی‌آمد و قطعاً قابل پیشگیری بود. امروز هم مسئولیت آنها به قوت خود باقی است. آنها در واداشتن دولت عراق به فراهم کردن استانداردهای انسان‌دوستانه و حقوق‌بشری در محل استقرار مجاهدین در لیبرتی و همچنین در خاتمه دادن به محدودیتهای ضدانسانی علیه آنها و جلوگیری از فاجعه‌ انسانی که رژیم آخوندی در تدارک آن است، مسئولیت دارند.
در یک سال اخیر، به‌ویژه در سه ماه گذشته، همگان دیدند که ساکنان اشرف و مقاومت ایران حداکثر حسن‌نیت و منتهای انعطاف و گذشت و بردباری را از خودشان نشان دادند. تا آن جا که ساکنان اشرف از بسیاری حقوق حقه خودشون چشم پوشیدند و بسیاری نقض عهدها، فشارها، آزارها و توهینها را برای صیانت از راه‌حل صلح‌آمیز تحمل کردند.
و حالا بر جامعه جهانی به‌خصوص ملل‌متحد است که نقش مسئولانه خود را ایفا کند. عمل کردن به چنین مسئولیتی، قبل از هر چیز برای بستن راه توطئه‌های بی‌شماری است که فاشیسم مذهبی با تروریسم و بنیادگرایی در سراسر جهان دست‌اندرکار آن است.
ما به‌خصوص از شورای امنیت، دبیرکل ملل‌متحد و نماینده آن می‌خواهیم که دولت عراق را در برابر مسئولیتش قرار دهند و گوشزد کنند که زیرپا گذاشتن مکرر تعهدات بین‌المللی از جانب عراق و دولت عراق، تنها مطلوب رژیم ولایت‌فقیه و در خدمت نیات شوم این رژیم است.
گو این‌که در هر حال مثل همیشه تکیه مقاومت ایران به هموطنان و یاران و حامیان این مقاومت است. بنابراین خطاب من به شماست. به شما خواهران و برادرانم در اشرف، در لبیرتی، در این‌جا، در ایران و در سراسر دنیا که پیش‌بردن و شعله‌ور کردن دوران تازه مسئولیت یک‌به‌یک شماست.
شما سازندگان و خالقان این دوران هستید، هم‌چنان که بوده‌اید هم‌چنان که این دوران را تلاشهای شما توانست بسازد و جلو هزاران توطئه را توانستید بگیرید و توطئه‌ها را در هم بشکنید آری شما خالقان این دورانید و قطعاً پیروزی محتوم از آن شماست.
سلام بر شهیدان فروغ اشرف
سلام بر مردم ایران
سلام بر آزادی
درود بر همه شما.


شایسته سلمانی - مادر شهید مجاهد خلق حنیف کفایی
دوستان عزیز
صحبت کوتاهم را در یادبود شهدای والا مقام 19فروردین۱۳۹۰ با درود به رهبر مقاومت و خواهر مریم آغاز می‌کنم.
آنها که راه و مسیر ایستادگی، تسلیم ناپذیری و مبارزه برای آزادی مردم به هر قیمت را به ما آموختند و می‌آموزند.
سلام و درود به خواهران و برادرانم در اشرف و لیبرتی، درود بر رزم و پایداری شما، سلام بر شهدای 19فروردین، خواهران قهرمانم. صبا، آسیه، مهدیه، نسترن، مرضیه و شهناز و فاطمه. و برادران دلیرم: ... ... جعفر، قاسم، علیرضا و زهیر و قهرمانان دیگر و پسرم حنیف که زندگی کوتاه اما پر بارش را با نام مجاهد خلق غنا بخشید و با پایانی شکوهمند آن را مهر کرد. در سحرگاه 19فروردین در تب و تاب آن قتل‌عام خونین، نمی‌دانستم که این خونها چگونه نام سرخ اشرف را به همه جا می‌برد، و در قلب هر آزادیخواه و هر وجدان آگاهی به ثبت می‌رساند، و آن روز بیش از همیشه به این یقین رسیدم که پیشرفت هر گام نزدیک شدن به آزادی و رهایی یک خلق اسیر، بدون قیمت و فدای همه چیز امکان ناپذیر است. و باز از آن روز بیش از همیشه به این باور رسیدم که تنها راه ماندگاری آمادگی برای از دست دادن همه چیز و فدای بی‌چشمداشت است. وگرنه، هر چیز غیر از این توقف، وا دادن و تسلیم شدن است. از آن جمعه خونین تا امروز که برای گرامیداشت یاد قهرمانان گردهم آمده‌ایم، بیش از همیشه برایم به اثبات رسید که مجاهدین و مقاومت ایران تنها و تنها با یک شاخص و آن هم جنگ و نبرد صد برابر با رژیم نقشه مسیرشان را رسم می‌کنند. و به همین دلیل همان قدر که سرسخت، پولادین و جنگ آورند. همانقدر هم منعطف، صبور و شکیبایند. آن خونهای جوشان، این پایداری خروشان و بی‌مانند و تلاش و فداکاری همه اشرف‌نشانها، آرمان اشرف یعنی آرمان آزادی مردم ایران را پیروز کرد. این نام دیگر ماندنی است و این آرمان جاودانه است. می‌خواهم خطاب به سرداران اشرف و لیبرتی و خواهر مریم و همه شما بگویم که ما متعهدیم به سرنگونی رژیم ضدبشری آخوندی، ما متعهدیم به آزادی مردم تحت ستم ایران، ما متعهدیم به جنگ صد برابر با عزم و اراده حد اکثر. و خون شهدای 19فروردین ضامن تعهد و پیروزی ما در این نبرد است.
از همه شما متشکرم

انیسه بومدین ـ بانوی اول الجزایر در دوران پرزیدنت بومدین
خانم رئیس‌جمهور، خانمها و آقایان
به چهره این شهیدان نگاه می‌کنم که اکثراً جوان هستند و عمرشان می‌توانست سالها ادامه داشته باشد، اما متأسفانه زندگی آنها درو شد. البته آنها سرفراز و پرچمدار هم هستند و والدین آنها می‌توانند به آنها افتخار کنند. برای این‌که آنها پرچمدار یک مقاومت هستند. آنها مصمم بودند که به مبارزان برای ایران، انگیزه بدهند. انگیزه علیه آخوندها. همچنین وظیفه‌یی را در مقابل این مقاومت و مقاومتهای دیگر به جا گذاشتند. برای این‌که آنها شهید شدند و بقیه هنوز زنده هستند. اینها وظیفه دارند که مبارزه را که این شهیدان، این 36فدیه به‌خاطرش جان باختند، جاویدان نگهدارند.
من همواره فکر می‌کردم که مبارزه اشرف، کسانی که در اشرف مبارزه می‌کنند، تنها مبارزه برای ایرانیها نیست، بلکه مبارزه سایر مردم در مقابل فاشیسم دینی است که تلاش می‌کند حاکمیت خود را هرچه بیشتر گسترش دهد.. ما به‌عنوان مسلمان اسلام حقیقی را از اسلام بنیادگرا تشخیص می‌دهیم، اسلامی که در مقابل سایرین بخشنده و بردبار است.
بزرگترین پیشرفت برای دموکراسی و حقوق‌بشر که می‌تواند در کشورهای مسلمان برقرار شود وقتی است که این رژیم سقوط کند و آن وقت بنیادگراها از برقراری فاشیسم دینی دست می‌کشند و در این موقع می‌توان از حقوق‌بشر و آزادی در این کشورها سخن گفت.
برای این‌که پیامبر هم قبل از هر چیز گفت: «لا اکراه فی‌الدین» در دین فشار و زوری در کار نیست.
به همین دلیل است که سرنگونی رژیم ایران اجتناب‌ناپذیر و ضروری است. می‌دانم و از این فرار نمی‌کنم که کسانی که در مقابل این رژیم هستند، همواره در معرض امواج توهین و افترا از جمله در اینترنت قرار می‌گیرند که من جزیی از آنها هستم.
اما، ما برای یک هدف درست مبارزه می‌کنیم. ما همواره خواستار یک اسلام حقیقی و بردبار هستیم. آن شناخت دقیقی که ما از اسلام داریم و نه چیزی که این افراد تحت عنوان درس از اسلام می‌گویند.
لذا، من به خانم مریم رجوی و کارزار او درود می‌فرستم، برای این‌که او یک الگویی است برای سایر زنان و به او می‌گویم که هم‌چنان ادامه دهد.
خدای من! می‌دانم که مبارزه بیشتر سخت است، و مبارزه البته خیلی زیبا هم هست. می‌دانیم که در 10آوریل جلسه شورای امنیت خواهد بود و ما بار دیگر از دبیرکل سازمان ملل‌متحد می‌خواهیم که اشرف را نباید فراموش کرد، افراد لیبرتی را فراموش نکند، آنهایی که در کمپ لیبرتی از اساسی‌ترین نیازها محروم هستند. کمبود، آب، کمبود برق و کمبود همه چیز. پیش از این ۱۲۰۰نفر به آنجا منتقل شده‌اند. ما می‌خواهیم که فراموش نکنند که حقوق پناهندگان باید محترم شمرده شود. برای این‌که اکثر شما آقایان غربی همیشه سر خم می‌کنید، سران کشورهای غربی، اکثر شماها در مقابل فاشیسم مذهبی سر خم می‌کند. و این فاشیسم دینی هرچه بیشتر می‌خواهد که قانون خود را به همه مسلمانان که بردبار هستند، تحمیل کند.

بله خانم رئیس‌جمهور،
پس باید بیشتر مقاومت کرد و به آنها که در اشرف و لیبرتی هستند بگویید ما همه با شما هستیم، همه ما دموکراتهای مسلمان با شما هستیم. با تشکر

استاندار ایو بونه - رئیس سازمان اطلاعات فرانسه در دوران پرزیدنت میتران
«من در آستانه سالگرد این رویداد فاجعه‌بار به شخص شما و به‌خصوص به شهدای این واقعه فکر می‌کنم...
مراسم سالگرد معمولاً برای جشن گرفتن یا یادآوری و گرامیداشت دو نوع رویداد برگزار می‌شود: رویدادهای شادی برانگیز یا رویدادهای اندوهبار. اما گاه پیش می‌آید که فاجعه و اندوه در نقطه‌ای به شادی و شعف پیوند می‌خورد که نقطه پیروزی است. به همین دلیل است که به باور من آنچه یک سال پیش در چنین ایامی در اشرف روی داد، باید علاوه بر این‌که ما را به تفکر و تعمق وادارد، به گرفتن دو درس و آموزش اساسی نیز تشویق کند. دو درس و آموزشی که به نظر من کاملاً اساسی است و نه تنها در مورد اشرف و مقاومت ایران مصداق داشته، بلکه در مورد تمام کسانی که در سراسر جهان علیه بی‌عدالتی مبارزه می‌کنند، مصداق پیدا می‌کند. من در تأیید سخنان خانم بومدین که به درستی بر موضوع جایگاه ویژه دموکراتهای مسلمان تأکید کرد، اضافه کنم که مسیحیان شرق نیز جایگاه ویژه‌یی دارند، که حتی پیش از آن که مسیحی باشند، شهروندانی مانند دیگر اعضای جوامع شرق هستند.
و اما اولین درسی که باید از این سالگرد گرفت این است که مبارزاتی که با دست خالی علیه رژیمهای توتالیتر پیش برده می‌شود، نهایتاً پیروز می‌شوند. ما حتی یک مثال تاریخی نداریم، حتی یک مورد مبارزه‌ای را سراغ نداریم که طی آن مردمانی تنها با سلاح ایمان خود با روح و قلب خود و بدون اسلحه جنگیده و سرانجام پیروز نشده باشند. البته و صد البته که بهای این پیروزی بسیار سنگین بوده و هست. صد البته که رنج بسیار برده شده و فداکاریهای غالباً تحمل‌ناپذیر به‌عمل آمده است.
و البته این مبارزات همان‌طور که گفتم همیشه پیروز شده‌اند. لذا مبارزه‌ای که شما پیش می‌برید، خانم، و این بار خطابم به خانم رجوی است، نه به خانم بومدین، مبارزه‌ای که شما پیش می‌برید، باید به واقع گفت مبارزه‌ای باور نکردنی است، چرا که سی و دو سال است ادامه دارد و ما جنبش مقاومت دیگری را سراغ نداریم که مدتی چنین طولانی تاب آورده و ادامه یافته باشد و پا برجا باشد آن هم به‌صورت آماده‌باش جنگی، منظورم آماده‌باش و آرایش جنگی مسالمت‌آمیز است که بر پایه آن سرانجام در اکثر زمینه‌ها موفق شده قانع کند و به حساب آورده شود و ایده‌ها و آرمانهای خود را به کرسی نشانده باشد. آری این مبارزه‌ای بی‌اندازه مهم است به‌خصوص که شما آن را در شرایطی پیش می‌برید، که اگر بخواهیم واقعیت را بگوئیم، مجاهدین خلق از همه سو هدف حمله و انتقاد قرار دارند... من از این انتقادات آگاهم چون مرتب آنها را دریافت می‌کنم: می‌گویند جنبش فرقه‌گرا، کمونیست، اسلامیست... گویی می‌شود تواماً و هم زمان هم کمونیست بود و هم اسلامیست، قبول چنین چیزی به‌لحاظ فکری و عقلی بسیار دشوار است و اما انتقادات دیگر مثل کیش شخصیت. من به دفعات و به حد کافی به این‌گونه اظهارات و اتهامات بی‌پایه پاسخ داده‌ام که بتوانم قاطعانه بگویم اگر مقاومت ایران منضبط نبود، اگر سازمان و ستاد رهبری و رهبر نداشت، رهبر به‌معنای کسی که مبارزه آن را تجسم و تبلور بخشد، هرگز موفق نمی‌شد. من از گاندی نام بردم و از ماندلا... حال باید از رجوی نام ببرم، به اعتقاد من تلفیق این اراده‌های نیرومند ضروری بوده و حضور شخصیتی از بسیاری جهات سازش‌ناپذیر، چرا که شما متأسفانه نمی‌توانید با خشونت و توحش کنار بیائید، گو این‌که الگویی از انعطاف پذیری و توان گسترده‌یی از آشتی جویی و مسالمت طلبی را در قضیه کمپ لیبرتی از خود نشان دادید که با تأسف بسیار پاسخ درخوری نیافت. اما اگر این مقاومت چیزی غیر از این بود که هست، با این مجموعه اعضاء مقاوم و فعالانی که جسم و روحشان را در خدمت آرمانی قرار داده‌اند که تغییری نکرده و متحد در پشت رهبرانی که مورد احترام هستند، چرا که سزاوار احترام هستند، موفق نبود، زیرا احترامی که از ابتدا وجود داشته چنان‌چه پس از سی سال رهبرانی دیگر شایستگی‌اش را نداشته باشند، طبعاً محو و نابود می‌شود. لذا من معتقدم که این مقاومت راهی طولانی را طی این سالیان با موفقیت پیموده است. و این مسیر خوشبختانه طی سالهای اخیر با حمایت شمار زیادی از دوستان مقاومت باز تر شده است و به نظر من شما امروز می‌توانید بگویید که در سراسر جهان از حمایتهای بسیاری برخوردارید، حمایتهایی محکم و نیرومند، حمایتهایی صادقانه و از سر خلوص، چرا که این حمایت ها از سوی انسانهای آزاد و آزاده است. پس این درس اولی بود که می‌توان از مبارزات اشرف گرفت.
اما درس دوم شاید کمتر از اولی اقناع کننده باشد، و آن ناتوانی مزمن شده نهادهای بین‌المللی جهت تحمیل احترام به حداقلی از اخلاق بین‌المللی است. وقتی می‌بینیم در کمپ لیبرتی چه می‌گذرد (و چه اسم بی‌مسمایی!) وقتی بزدلی، سوء‌نیت و دورویی نمایندگان سازمانهای بین‌المللی را می‌بینیم، به نظرم می‌رسد اگر قرار بود جایزه دورویی و ریا به کسی داده شود، انتخاب برنده بسیار مشکل می‌بود، زیرا کاندیداهای متعددی برای دریافت این جایزه حضور دارند. و این مسأله‌یی است که بی‌چون و چرا باید افکارعمومی را به خود آورد، زیرا افکارعمومی گویا درک نمی‌کند، این سازمانهای بین‌المللی تا چه حد گزینشی رفتار می‌کنند. که البته تازگی ندارد! این را در جریان منازعه یوگسلاوی سابق دیدیم. و شما خانم بومدین حق دارید از غرب با این جدیت انتقاد کنید، غربی که من طبعاً به آن تعلق دارم، چرا که معتقدم متأسفانه هر گاه که غرب خود را درگیر مسائل شرق کرده، مرتکب اشتباهات بزرگ شده است. نمی‌خواهم این‌جا فهرستی از این اشتباهات را به دست دهم چون تا فردا صبح طول خواهد کشید و حال دقیقاً به این دلیل که ما غربیها خود را داخل مسائل آن منطقه کرده‌ایم، متأسفانه حیات و سرنوشت آنان به خطر افتاده و آنها امروز بهای خطاها و دخالتهای ما را می‌پردازند.
البته اینها مقولات خوشایندی نیست. تنها برداشت و مشاهده مستقیمی است از وضعیت موجود که اندوهبار است و تلخ است، اما این تلخی را باید با تصاویر پر وقار این 36 شهیدی که با فدایشان امروز اشرف را به یک سمبل جهانی مبدل کرده‌اند، تعدیل کنیم، سمبلی جهانی که هیچ مسئول سیاسی نمی‌تواند بی‌اعتنا از کنار آن بگذرد، زیرا اشرف امروز نامی شناخته شده و مورد احترام همگان است. امیدوارم نام لیبرتی نیز با همان رویدادهای خشونت‌بار و فدا و قربانیها توأم نگردد. اما این فداکاریها بیهوده نبوده است. می‌دانم که بر زبان آوردن این عبارت ساده است و اغلب بر زبان آورده می‌شود، اما در بین تلاشها و فداکاریهای مبارزان، این‌گونه فدا طبعاً بارورتر و نیرومندتر از انواع دیگر است.
بانوی گرامی، این است آنچه که می‌خواستم به شما بگویم و به همه دوستانی که این‌جا حضور دارند. وظیفه ما به مراتب سنگین‌تر از گذشته است. هر بار که خونی ریخته می‌شود، خونی است که از بدن ما کشیده می‌شود. خون ماست که بر زمین جاری می‌شود. و خونی که امروز هنوز شاید باید از پیکر ما جاری شود و باز هم جاری خواهد شد، اما تردیدی نیست که جوهر و حقوق انسانی، حقوق‌بشر یا هر نامی که به آن داده شود، سرانجام پیروز خواهد شد، به‌خصوص در ایران، ملتی که به‌خاطر تمدن و فرهنگ خود شایسته احترام همگان است... فراموش نکنیم که در روزگاری که ایرانیان، یا آن گونه که در آن زمان نامیده می‌شدند، پارس ها، تمدن جدید را پایه‌گذاری می‌کردند، نیاکان ما هنوز پوست حیوانات بر تن می‌کردند و برای ساختن تبر یا چاقو سنگها را می‌شکستند و تیز می‌کردند.
بانوی گرامی، اما امروز ما تمام احترام، تحسین و ستایش و البته دوستی خود را تقدیم شما می‌کنیم».
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/55ff7854-4f01-4ee3-b174-0d6d11dc13d5"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات