روز 31مرداد بود که خامنهای به صحنه آمد و هشدار داد: «اگر حصار و خاکریز فرهنگی نباشد، همه چیز از دست میرود». چند روز بعد، 11شهریور، پاسدار جهانبخش کرمی، یکی از سَرپاسدارهای استان زنجان، «خاکریزی» را که خامنهای گفته بود اگر نباشد همه چیز از دست میرود، تعریف کرد و گفت: «بسیجیان بهعنوان خاکریز دفاع از [نظام] هستند».
آری، این جایگاه بسیج ضدمردمی برای رژیم ولایتفقیه است؛ همان بسیجییی که شیشهٴ عمر رژیم را با سرکوب و جنایت حفظ کرده. اما الآن که دیکتاتوری آخوندی وارد هفته بهاصطلاح بسیج خودش شده، توجه کنید که پاسدار نقدی، سرکرده این دستگاه سرکوب به مزدورانش چه میگوید: «نباید در بسیج احساس آشفتگی کنیم... بسیجیان باید خودشان را با شرایط زمان و مکان وفق دهند».
حالا چه شده که نقدی با این دستپاچگی نسبت به «آشفتگی» در بسیج هشدار میدهد؟ پاسخ را میشود از لابلای حرفهای خودش فهمید. توجه کنید: «بنای ما اضافه کردن امتیازات برای بسیجیان نیست، بلکه روز به روز امتیازات بسیج را کمتر کردیم!»
پس نگرانی از «آشفتگی» بسیجیها بهخاطر کم شدن امتیازات و پولهای کلانی هست که رژیم به بسیجیها میداد تا آنها را نگاه دارد؛ بعد هم پاسدار نقدی اضافه میکند: «پاسدارها هم بسیجیانی هستند که شغلشان فقط پاسداری است و کاری غیر از این ندارند بنابراین، این افراد حقوق بگیران نیروهای مسلح هستند».
یعنی بهروشنی میگوید که اگر همان مقدار پولی که ته کیسه نظام باقی مانده را، به پاسدارها میدهیم، شما ناراحت و کینهدار نشوید؛ چون آنها تمام وقت هستند، شما دستکم بروید یک شغل دیگر هم پیدا کنید!
آری، واقعیت «خفگی اقتصادی» و ادامه تحریمها، اینقدر جدی شده که دیکتاتوری آخوندی دیگر حتی پول ندارد به بسیجیهای ساندیسی خودش بدهد؛ همان بسیجیهایی که در این 37سال، هر چقدر هم رژیم از کیسه مردم ایران میدزدید، اما حقوق و مزایای بسیجیها را افزایش میداد و با همین پولها و امتیازات بود که آنها را نگاه میداشت؛ بسیجیها هم فقط با انگیزهٴ همین پولها و امتیازات بود که برای خامنهای جنایت و سرکوب میکردند.. و در یک کلام، «خاکریز نظام» شده بودند. اما حالا که کفگیر نظام به ته دیگ خورده، دچار ریزش و بریدگی میشوند، تا جاییکه همین پاسدار نقدی ناله میکند: «ما امروز با کمبود کادر لازم در برخی حوزهها مواجهیم... دولت باید بودجهیی در این خصوص برای ما در نظر بگیرد!».
آری اینچنین است که خاکریز نظام که به قول خامنهای «اگه نباشه، همه چیز نظام بر باد میره»، در حال فرو ریختن است؛ فرو ریختنی که راه را برای قیام و خیزش نهایی جوانها با اتکا به مقاومت ایران، هر چه بیشتر باز میکند.
آری، این جایگاه بسیج ضدمردمی برای رژیم ولایتفقیه است؛ همان بسیجییی که شیشهٴ عمر رژیم را با سرکوب و جنایت حفظ کرده. اما الآن که دیکتاتوری آخوندی وارد هفته بهاصطلاح بسیج خودش شده، توجه کنید که پاسدار نقدی، سرکرده این دستگاه سرکوب به مزدورانش چه میگوید: «نباید در بسیج احساس آشفتگی کنیم... بسیجیان باید خودشان را با شرایط زمان و مکان وفق دهند».
حالا چه شده که نقدی با این دستپاچگی نسبت به «آشفتگی» در بسیج هشدار میدهد؟ پاسخ را میشود از لابلای حرفهای خودش فهمید. توجه کنید: «بنای ما اضافه کردن امتیازات برای بسیجیان نیست، بلکه روز به روز امتیازات بسیج را کمتر کردیم!»
پس نگرانی از «آشفتگی» بسیجیها بهخاطر کم شدن امتیازات و پولهای کلانی هست که رژیم به بسیجیها میداد تا آنها را نگاه دارد؛ بعد هم پاسدار نقدی اضافه میکند: «پاسدارها هم بسیجیانی هستند که شغلشان فقط پاسداری است و کاری غیر از این ندارند بنابراین، این افراد حقوق بگیران نیروهای مسلح هستند».
یعنی بهروشنی میگوید که اگر همان مقدار پولی که ته کیسه نظام باقی مانده را، به پاسدارها میدهیم، شما ناراحت و کینهدار نشوید؛ چون آنها تمام وقت هستند، شما دستکم بروید یک شغل دیگر هم پیدا کنید!
آری، واقعیت «خفگی اقتصادی» و ادامه تحریمها، اینقدر جدی شده که دیکتاتوری آخوندی دیگر حتی پول ندارد به بسیجیهای ساندیسی خودش بدهد؛ همان بسیجیهایی که در این 37سال، هر چقدر هم رژیم از کیسه مردم ایران میدزدید، اما حقوق و مزایای بسیجیها را افزایش میداد و با همین پولها و امتیازات بود که آنها را نگاه میداشت؛ بسیجیها هم فقط با انگیزهٴ همین پولها و امتیازات بود که برای خامنهای جنایت و سرکوب میکردند.. و در یک کلام، «خاکریز نظام» شده بودند. اما حالا که کفگیر نظام به ته دیگ خورده، دچار ریزش و بریدگی میشوند، تا جاییکه همین پاسدار نقدی ناله میکند: «ما امروز با کمبود کادر لازم در برخی حوزهها مواجهیم... دولت باید بودجهیی در این خصوص برای ما در نظر بگیرد!».
آری اینچنین است که خاکریز نظام که به قول خامنهای «اگه نباشه، همه چیز نظام بر باد میره»، در حال فرو ریختن است؛ فرو ریختنی که راه را برای قیام و خیزش نهایی جوانها با اتکا به مقاومت ایران، هر چه بیشتر باز میکند.