… و اژدها
که همیشه،
از قعر چاه میآمد
در قاب ماه آمد
هر گام او
فرود فاجعهای!
و پلکان معصیت
یک به یک
در پشت سر نهاده شد
مهمانی گراز
بر سفرهٴ کبوتران.
هر گام او
وقوع سانحهیی بود
با طبلهای ابر مرگ
آمد،
و جنگ
نعمت شد
و مدرسه زندان
فحشا
چون سیل در خیابان
و اعتیاد
اسباب بازی فرزندان
من از شرح دختران فراری
در میگذرم.
آغوش گرم خانواده
کنج خیابان است.
دریغ که ما
تنها
با قصهٴ قدیمی گرگ
در پوستین شبان
آشنا شده بودیم
اما
این بار
اژدها
که همیشه،
از قعر چاه میآمد
در قاب ماه آمد.
که همیشه،
از قعر چاه میآمد
در قاب ماه آمد
هر گام او
فرود فاجعهای!
و پلکان معصیت
یک به یک
در پشت سر نهاده شد
مهمانی گراز
بر سفرهٴ کبوتران.
هر گام او
وقوع سانحهیی بود
با طبلهای ابر مرگ
آمد،
و جنگ
نعمت شد
و مدرسه زندان
فحشا
چون سیل در خیابان
و اعتیاد
اسباب بازی فرزندان
من از شرح دختران فراری
در میگذرم.
آغوش گرم خانواده
کنج خیابان است.
دریغ که ما
تنها
با قصهٴ قدیمی گرگ
در پوستین شبان
آشنا شده بودیم
اما
این بار
اژدها
که همیشه،
از قعر چاه میآمد
در قاب ماه آمد.