اجلاس بینالمللی شاهدان قتلعام ۳۰هزار زندانی سیاسی درباره نقش آخوند جلاد ابراهیم رئیسی در قتلعام ۶۷
همزمان با پخش سخنان او در مجمع عمومی بهعنوان رئیسجمهور رژیم
استکهلم۳۰ شهریور ۱۴۰۰-۲۱ سپتامبر ۲۰۲۱
فراخوان به محاکمهٔ بینالمللی خامنهای، رئیسی و اژهای به جرم نسلکشی و جنایت علیه بشریت
در اجلاس شاهدان قتلعام ۶۷ در سوئد علاوه بر زندانیان از بند رسته، شماری از نمایندگان پارلمان و شخصیتهای سیاسی از سوئد و انگلستان طی سخنان و پیامهایی همبستگی خود را با خواست شرکتکنندگان ابراز کرده و از جامعه بینالمللی خواستار محاکمه عاملان و آمران قتلعام۶۷ بهویژه خامنهای و رئیسی جلاد شدند.
سخنرانی شماری از نمایندگان پارلمان و شخصیتهای سیاسی از سوئد و انگلستان
دیوید جونز نمایندهٔ پارلمان انگلستان و وزیر برگزیت این کشور تا (۲۰۱۷) در سخنان خود خطاب به شرکتکنندگان در اجلاس گفت: شهادتهای امروز شما داستان نسلی است که در برابر رژیم ایستاد و هرگز در حمایت از مخالفان ایران، سازمان مجاهدین خلق و تعهد خود به مردم ایران در ایجاد ایران آزاد و دمکراتیک، تردید نکرد.
من امروز کاملاً از شاهدان، بازماندگان و خانواده قربانیان حمایت میکنم و صدای خود را با درخواست آنها از سازمان ملل متحد میافزایم تا فوراً تحقیقات مستقلی در مورد کشتار زندانیان رژیم در سال۱۹۸۸ آغاز کرده و در مورد دخالت ابراهیم رئیسی رئیسجمهور جدید رژیم ایران تحقیق کنند.
بسیاری از کارشناسان حقوقی، کارشناسان حقوقبشر و حقوقدانان گفتهاند که آنچه در تابستان ۱۹۸۸ اتفاق افتاد یک مورد آشکار جنایت علیه بشریت و حتی یک نسلکشی تحت پیگرد کنوانسیون نسلکشی ۱۹۴۸ است که توسط ایران نیز در ۱۹۵۶ امضا شده است
من و تعداد زیادی از همکاران از همه احزاب در هر دو مجلس پارلمان بهشدت از هر گونه تلاش برای اطمینان از تحقیقات بینالمللی با حکم تعقیب مسئولان کشتار ۱۹۸۸ حمایت میکنیم ما این را نه تنها به قربانیان و خانوادههای آنها بلکه به نسلهای آینده مدیون هستیم. ما هرگز نباید در چنین جنایاتی در سال۱۹۸۸ و دوباره در سال۲۰۲۱ تسلیم شویم. مردم ایران شجاعانه خواسته خود را برای تغییر دمکراتیک و رد رژیم ستمگر از جمله رهبر کنونی آن به جهان نشان دادند. زیرا ابراهیم رئیسی بهوضوح نماینده آن افراد نیست. ما باید به جهان نشان دهیم که قربانیان سال۱۹۸۸ فراموش نمیشوند و مسئولان مرگ آنها نیز فراموش نمیشوند. اکنون زمان اجرای عدالت است.
اینگمار شیلستروم، نماینده پارلمان سوئد طی سخنانی در این اجلاس حمایت خود را خواست محاکمه بینالمللی آخوند جلاد ابراهیم رئیسی اعلام کرد و گفت:
من بهعنوان نماینده پارلمان سوئد خواستار آن هستم تا سوئد نقش فعالی در ترویج برخورداری انسانها از جمله مردم ایران از حقوق طبیعی و جهانشمول خود بدون هیچ تهدید و آزار و اذیت برخوردار شود. ما انتطار داریم تا در ایران شاهد یک حکومت جدید باشیم. و ضروری است که دولت سوئد برای تغییر وضعیت در ایران تلاش کند.
مگنوس اسکارشون نماینده پارلمان سوئد با اشاره به اینکه نباید از جنایات صورت گرفته در زندانهای رژیم در سال۶۷ با بیتفاوتی گذشت گفت.
دولت سوئد و پارلمان سوئد باید درباره این قتلعام موضعگیری کنند از اینکه یکی از جلادان قتلعام در سوئد محاکمه میشود خوشحالم و امیدوارم این محاکمه آغازی باشد بر محاکمه سایر جلادان رژیم ایران.
وی افزود: رئیسی باید بهجای سخنرانی در سازمان ملل در مقابل یک دادگاه بینالمللی قرار گرفته و محاکمه شود.
شل آرنه اوتوسون نماینده پارلمان سوئد از حزب دموکرات مسیحی در پیام خود با اشاره به نقش رئیسی در قتلعام ۳۰هزار زندانی سیاسی و شهادت ۱۵۰۰تن در جریان قیام آبانماه گفت:
ابراهیم رئیسی که از سوی علی خامنهای بهعنوان رئیسجمهور منتصب شده هیچ شباهتی به رئیسجمهوری که در یک پروسه انتخاباتی دمکراتیک انتخاب شده باشد ندارد... او عضو کمیته مرگ تهران بود که اعدام ۳۰هزار زندانی سیاسی در سال۱۳۶۷ را به اجرا گذاشت.
رئیسی باید بهجای سخنرانی در سازمان ملل در یک دادگاه بینالمللی محاکمه شود.
کیمو ساسی –وزیر ترابری فنلاند (۲۰۰۳)، وزیر تجارت خارجی این کشور تا (۲۰۰۲) طی سخنانی گفت: ما اینجا جمع شدهایم تا یک پیام روشن را منتقل کنیم این پیام که حقوقبشر حق هر انسان است و نقض کنندگان آن باید مجازات شوند- در قتلعام ۶۷ هزاران نفر بدون محاکمه اعدام شدند بسیاری از کارشناسان این قتلعام را جنایت علیه بشریت توصیف میکنند بنابراین اکنون زمان انجام یک تحقیقات بینالمللی است این وظیفه سازمان ملل متحد است که دست به این کار بزند و این کار از اهمیت بینالمللی زیادی برخودار است این فقط آغاز یک روند طولانی در بررسی این قتلعام است.
اتحادیه اروپا باید حق مردم ایران و مقاومت آنها را برای سرنگونی این رژیم و استقرار یک حکومت دمکراتیک را بهرسمیت بشناسد و مراوداتش با رژیم ایران باید مشروط به پاسخگویی رژیم به این قتلعام و توقف نقض حقوقبشر در ایران باشد.
استرون استیونسون هماهنگکنندهٔ کارزار تغییر در ایران در پیامی به اجلاس شاهدان قتلعام ۶۷ با اشاره به فراخوان عفو بینالمللی برای محاکمه رئیسی و گزارش آنتونیو گوترز به مجمع عمومی سازمان ملل درباره نقض حقوقبشر در ایران افزود:
اکنون شورای امنیت سازمان ملل باید پیگرد ابراهیم رئیسی و دیگر مقامات مسئول دهها جنایت و نقض حقوقبشر، بهویژه نسلکشی علیه زندانیان سیاسی قتلعام در سال۱۳۶۷ را تسهیل کند.
باید مجازاتی برای قتلهای جمعی توسط رئیسی وجود داشته باشد.
ما باید واضحترین پیام ممکن را به ابراهیم رئیسی ارسال کنیم. جنایات او فراموش و بخشیده نمیشود. قربانیان وی و خانوادههای آنها خواهان عدالت هستند. یک سلول زندان در لاهه در انتظار رئیسی است.
پرویز خزایی نماینده شورای ملی مقاومت ایران در کشورهای اسکاندیناوی ضمن تشکر و قدردانی از سازماندهندگان برنامه گفت:
حضور شاهدان در این گردهمایی تاریخی من را به یاد یک واقعه تاریخی انداخت. هفت دهه پیش در همین اروپا محاکمه جنایتکاران نازیسم و موسیلینی و هیروهیتو در ژاپن توسط بازماندگان و شاهدان آن قربانیان برگزار شد. در آن زمان این جانیان در دادگاه نورنبرگ بهخاطر جنایات فجیعی که علیه بشریت انجام داده بودند، محاکمه شدند...
این را تأکید میکنم که ما در این راه از هیچ چیز برای محاکمه این جانیان کوتاهی نخواهیم کرد.
من به خانم رجوی بهخاطر سخنرانیشان و اینکه به ما رهنمود دادند که چگونه پلههای این مسیر را طی کنیم و این جنایتکاران را به پای عدالت بکشانیم، درود میفرستم... . ما بدون شک در این مسیر پیروز خواهیم شد.
نامه بستگان شهیدان قتلعام۶۷ به وزیر خارجه سوئد
در اجلاس شاهدان قتلعام ۶۷ در استکهلم، نامه بستگان شهیدان سربهدار در قتلعام ۶۷ به وزیر خارجه سوئد توسط یکی از بستگان شهیدان قرائت شد.
محمد دارآفرین
با سلام خانم وزیر آن لینده
از سال۱۳۶۰ رژیم ملاها ۱۲۰هزار نفر را بدلائل سیاسی اعدام کرده است. در تابستان ۱۳۶۷ به تنهایی ۳۰هزار زندانی سیاسی که بیش از ۹۰درصد آنها از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران بودند طی چند ماه قتلعام شدند
این قتلعام بهدنبال فتوای خمینی صورت گرفت که نوشت کسانی که در سراسر کشور در موضع نفاق خود پافشاری میکنند محارب و محکوم می باشند
این مصداق بارز نسلکشی است بهخصوص که قبل از آن هم در سال۵۹ حاکم ضدشرع خمینی جلاد در شهر بم در حکم خود نوشت مجاهدین به فرمان خمینی هیچگونه احترام مالی ندارند بلکه جانی هم ندارند
آخوند رئیسی رئیسجمهور کنونی رژیم هم در دیماه سال۱۳۸۸ گفت همه مجاهدین محارب و محکوم به اعدام هستند. عفو بینالملل این قتلعام را بهعنوان جنایت علیه بشریت توصیف کرده و بسیاری از متخصصان قانون بینالملل نیز قتلعام هواداران مجاهدین را بهعنوان نسلکشی توصیف کردهاند.
ابراهیم رئیسی شخصاً در تصمیمگیری برای اعدام هزاران نفر در زندانهای اوین و گوهردشت نقش کلیدی داشت. رئیسی در موضع قبلی خودش بهعنوان رئیس قوه قضاییه مسئول سرکوب اعتراضات ضددولتی از جمله در آبان ۹۸ بود که ۱۵۰۰ تظاهر کننده کشته و ۱۲۰۰۰نفر دستگیر شدند زندانی و یا تحت شکنجه قرار گرفتند
عفو بینالملل در تاریخ ۱۹ژوئن ۲۰۲۱ خواستار حسابرسی از ٰرئیسی بهخاطر نقشش در قتلعام ۶۷ شد.
ما از شما میخواهیم که منطبق بر ارزشهایی که سوئد به آنها معتقد است دست به اقدامات ضروری برای حسابرسی از رئیسی و دیگر مسئولان قتلعام بزنید.
احسان نیاکان
با سلام و به نام قهرمانان سربدار۶۷ که ۳۳سال پیش با امضای رئیسی جلاد بهشهادت رسیدند.
من احسان نیاکان از زندانیان سیاسی دهه۶۰ هستم که رژیم آخوندی مرا ۱۰سال فقط بهخاطر هواداری از سازمان مجاهدین خلق در زندان نگه داشت. سه تن از بستگانم به نام حسین نیاکان و زهرا نیاکان و حمیدرضا نظری از شهیدان قتلعام۶۷ هستند. داییام مجاهد شهید حیدر نیاکان بود از زندانیان زمان شاه که در سال۶۱ اعدام شد.
من خودم رئیسی جلاد را در کمیته مرگ در زندان اوین از نزدیک دیدم و شاهد بودم که چگونه در این کمیته دستهدسته احکام مرگ زندانیان مجاهد را امضا و آنها را روانه جوخههای اعدام میکرد. رئیسی در مقام معاونت دادستان تهران نقش کلیدی در اعدام هزاران زندانی سیاسی ایفا کرد. چند روز قبل از این در حالیکه با پاهای مجروح و دو عصا مرا از انفرادی به کمیته مرگ منتقل میکردند در نزدیکی بند۲۰۹ یک تریلی یخچالدار نو آبی رنگ را دیدم و که در فضای آزاد که تو این مسیر داشتند من رو انتقال میدادند، با چشمبند تلی از دمپاییهایی را دیدم که در کنارش فرغونی بود که معلوم بود دمپاییها را با این فرغون حمل کردند و یک تپهای تشکیل شده بود.
و در روز ۲۵مرداد۶۷ بعد از خروج از کمیته مرگ مرا به سلولی فوقالعاده کثیفی که در همان نزدیکی اتاق مرگ بود به آنجا منتقل کردند که روی دیوارش اسم سه نفر حک شده بود با یک چیزی ظاهراً نوشته بودند روی دیوار یک نامی بود به نام رباب، مهین و هاجر.
بعد در آن سلول روی اسم آن سه نفر که نوشته شده بود یک ضربدر کشیده شده بود و زیرش هم نوشته شده بود مرگ بر خمینی. سه خواهر قهرمانی که در مقابل فشارهای سرجلاد نیری برای محکوم کردن مجاهدین سرخم نکردند و سرموضع و سرفراز شهادت را پذیرفته بودند.
خدا میداند در تابستان ۶۷ چه تعداد از مجاهدین در اوین اعدام شدند. اوین هزاران زندانی را، که اکثراً مجاهد بودند در خود جای میداد. در برخی مقاطع ۱۰ تا ۱۵هزار زندانی در آنجا بود. ، قتلعام سه روز زودتر از گوهردشت یعنی از ۵مرداد از اوین شروع شد، تا جایی که من میدانم اعدامهای انبوه در اوین روزهای متوالی بعد از ۲۵مرداد، یعنی روز پایان اعدامهای گوهردشت، ادامه داشت.
یاران مقاومت
هدف رژیم از قتلعام۶۷، پاک کردن صورت مسأله مجاهدین از صفحه سیاسی ایران بود. چرا که خمینی با نسلی روبهرو بود که از مسعود رجوی ارزشهای والای انسانی را آموخته بود و دست از جان شسته، حاضر بود هر قیمتی را برای آزادی ایران بدهد. خمینی در بود مجاهدین، نبود خودش را میدید و این جدیترین معضل نظام آخوندی بود. یادم میآید سال۶۵ یکبار که جلاد حمید نوری که آن موقع به نام عباسی او را میشناختیم، مرا که بهخاطر وخامت حالم قرار بود به بیمارستان منتقل کنند. من عصا زیر بغلم بود موقعی که داشتند مرا میبردند او که آن زمان معاون دادیار بود به من گفت مسعود رجوی چی بهتو داده که اینطوری پشت سرش راه افتادی.
در سال۸۸ که من دوباره دستگیر شده بودم، محبی، دژخیم شعبه یک اوین، به من گفت اشتباه کردیم که شما را اعدام نکردیم. و در عمل نیز قتلعام هرگز متوقف نشد.
در پایان بگذارید بر این حقیقت تأکید کنم در حالیکه خون آن شهیدان سربهدار در اوج گرفتن رزم و نبرد مجاهدین و کانونهای شورشی هر روز بهثمر مینشیند و سازمان مجاهدین خلق ایران قدمهای هر چه جدیتری به سمت سرنگونی این رژیم برمیدارد. متقابلا خامنهای، ولیفقیه مفلوک نظام، قاتل بدنام مجاهدین رئیسی را به ریاستجمهوری رسانده است. این واقعیت امروز ایران است. از یکسو مجاهدین و از سوی دیگر خامنهای و رئیسی و دیگر قاتلان مجاهدین،
ما برای آزادی و رهایی مردم خود تا به آخر به این نبرد ادامه خواهیم داد.
بتول ماجانی
بتول ماجانی هستم. در نظام آخوندی در دهه۶۰ چهار بار دستگیر شدم و هفت سال زندان بودم.
رئیسی یکی از بالاترین مسئولان نسلکشی علیه مجاهدین طبق فتوای خمینی بود. علت نسلکشی این بود که مجاهدین عقیده راسخی داشتند که این رژیم مستبد و فاسد شایسته مردم ایران نیست و باید برود تا مردم ایران آزادانه آینده خود را بسازند. خمینی که با شم ضد انقلابی خود مجاهدین را تهدیدی برای حکومتش میدانست، از اولین ماههای سرقت رهبری انقلاب به سرکوب مجاهدین دست زد و در سال۶۷ پروژه شوم خود برای نابودی تمامعیار مجاهدین را به اجرا گذاشت. نسلکشی هولناکی که درباره آن زیاد دیده و شنیدهام: و اندک تعدادی از این شنیدهها و دیدهها را میگویم:
ساعت ۱۱شب ۵مرداد در زندان اوین صدای بلندگو سکوت شب شکست. ۵نفر از زندانیان زن باید با کلیه وسایلشان به دفتر بند مراجعه میکردند، : زهرا فلاحتی، محبوبه حاج علی، سهیلامحمدرحیمی...
همه سراسیمه از خواب پریدند. هرگز سابقه نداشت که شب کسی را برای اعدام ببرند. از آن ساعت قتلعام زنان مجاهد در اوین کلید خورد. زنانی که پس از هفت سال مقاومت در مقابل سبعانهترین شکنجهها و چشیدن طعم تلخ ۶۰روز شکنجه روانی و جسمی شبانهروزی در واحد مسکونی و ۹ماه حبس در قفس و حبسهای طولانی در سلولهای انفرادی و زیرزمینهای نمور اوین این بار باید با بوسهزدن بر طنابهای دار قیمت مجاهد بودن خود را میدادند که با سرفرازی از عهده آن برآمدند.
زهرا کیائی ۱۷ساله، دانشآموز شجاعی که در خرداد ۶۱ دستگیر شد، با وجود آن که کف پاهایش بر اثر شدت شکنجه متلاشی و غرق عفونت بود روحیهیی شاداب و سرشار داشت. او را سه سال زیر حکم نگهداشتند که تن به مصاحبه بدهد. اما او بر موضع خود یعنی هواداری از مجاهدین پایداری کرد و با حکم ۱۵سال حبس، به دستور کمیته مرگ در قتلعام اعدام شد.
فرح آقایان، دانشجوی دانشگاه تهران در اسفند۶۱ دستگیر شد و تحت شدیدترین شکنجهها قرار گرفت. فرح از زنان مجاهد مقاوم در «اتاق دربسته» بود که مرتباً مورد حملههای وحشیانه و شکنجه پاسداران قرار میگرفتند. این زنان دلیر از اولین نفراتی بودند که به جرم پایداری بر هویت مجاهدی خود قتلعام شدند.
عفت اسماعیلی ایوانکی در وصیت نامهاش نوشت: تا پای جانم برای این سازمان و آرمانهای توحیدی و انقلابیاش مبارزه خواهم کرد. بگذار مرتجعین باز هم ما را به زندان اندازند، شکنجه و اعدام کنند اما در عزم ما خللی وارد نخواهد شد. آنان محکوم به فنا هستند و ما پیروزیم.
طیبه خسروآبادی با دو پای فلج تا آخرین لحظه پایداری کرد و در آستانه آزادی از زندان، اعدام شد.
اعظم طاقدره گفت: من مجاهد خواهم ماند و تا آخرین لحظه پایداری خواهم کرد.
فضیلت علامه قبل از اعدام گفت به من حکم اعدام دادهاند. شب برای اعدام میروم و قبل از آن هم شلاق خواهم خورد.
ملیحه اقوامی روی دیوار سلول نوشت: ساعت۳ به دادگاه رفتم. حکم اعدام به من ابلاغ شد. ساعت ۷ برای اعدام میروم. حدیث مرد مؤمن با تو گویم که چون مرگش رسد خندان بمیرد.
اشرف عزیزی توسط برادر پاسدارش برای آزادی بهقیمت همکاری با رژیم تحت فشار بود. اما با شجاعت به طناب دار بوسه زد و به ننگ تسلیم تن نداد.
روزی که خلق بداند هر قطره خون تو محراب میشود.
و امروز میبینیم که چطور خون پاک آن شهیدان در رگان کانونهای قهرمان شورشی و جوانان شورشگر جاری شده و چطور سمبل پایداری در مبارزه علیه نظام آخوندهای آدمخوار شدهاند. توفان برخاسته از خشم مردم ایران بیتردید دودمان نظام قتلعام را در مینوردد و بر ویرانههای کاخ ستم خامنهای ما ایران آزاد و آباد را بر پایههای آرمان رجوی و آرزوهای زیبای شهیدانمان بنا خواهیم کرد. و در صحنه این نبرد تا به آخر حاضریم حاضر حاضر حاضر. درود بر همگی شما
رسول تبریزی
بنام خدا و با سلام
در آغاز صحبتم میخواستم یادی کنم از حمید خلاقدوست دوست و همرزم همه زندانیان و مطمئن هستم که او در اینجا حاضر و ناظر این جنبش دادخواهی یاران شهیدش هست.
من زندانی سیاسی هستم که ابراهیم رئیسی را از نزدیک در هیات مرگ دیدم و هزاران زندانی سیاسی و من جمله صدها تن از دوستانم به فرمان ابراهیم رئیسی قتلعام شدند.
آنچه در مورد اعضا و هواداران سازمان از سال۶۰ اتفاق افتاده و اوج آن در سال۶۷ هست، به تمام معنا یک نسلکشی بود. نسلکشی که ابراهیم رئیسی و خامنهای و همدستان دیگرش از مسئولان درجه یک این قتلعام هستند که باید در مقابل میز عدالت قرار بگیرد، به جای اینکه تریبونهای ملل متحد در اختیار همچین جنایتکارهایی قرار بگیرد.
امروز ما در جریان دادگاه حمید نوری گوشههایی از جنایتهایی که فقط در یک زندان ان هم گوهردشت اتفاق افتاده را داریم بازگو میکنیم. ولی از خیلی از زندانهای سراسر کشور کسی باقی نمانده که بیاید و شهادت بدهد. از سال۶۰ هفته و روزی نبود که مقاومت ایران و رهبریش نسبت به این نسلکشی که در جریان سال۶۷ اتفاق میافتاد هشدار ندهد ولی صاحبان قدرت متأسفانه گوشهایشان را بسته بودند و در جستجوی میانهرو در میان قبیله آدمخواران بودند و بهراحتی در مقابل این جنایتها سکوت کردند و امروز تریبونهای ملل متحد را در اختیارشون قرار دادند. این خنجری است به اصول جهانشمول حقوق بشر.
میخواهم بگویم که آیشمن چه کرد که رئیسی و همدستانش با ۳۰هزار زندانی در سال۶۷ نکردند. امروز ما در جریان دادگاه حمید نوری داریم میبینیم چه اتفاقاتی افتاده است. بچهها گوشهیی از این شهادت ها را چیزهایی را که دیدند دارند آنجا بازگو میکنند ولی همزمان در اوین، محتاطانهترین ارزیابیها سه برابر زندان گوهردشت زندانیان را در آن جا قتلعام کردند. اینجا میخواهم یک نقل قولی را از دوست عزیزم اکبر صفری که در آن مقطع در زندان اوین حضور داشته برای شما، نقل کنم:
روز ۲۶مرداد سال۶۷ بند ۲۰۹ اوین حوالی ساعت یک و نیم هیأت مرگ برای صرف نهار موقتاً تعطیل میشود. اکبر را به سلول انفرادی میبرند. لحظهای از ورود اکبر به سلول نگذشته بود که در باز میشود، یک نفر وارد میشود خودش را معرفی میکند و میگوید مسعود جمشیدی هستم از بند چهار بالای اوین آمده بود. اکبر به او میگوید تو رفتی نزد هیأت مرگ چی گذشت؟ مسعود جمشیدی میگوید من رفتم هیات مرگ اولین سؤال هیأت این بود که اسمت چیست؟ من هم در مقابلشان گفتم اسمم مجاهد خلق، بعد سؤال دومشان این بود که نام خانوادگیت چیست؟ گفتم فدایی، من مریم و مسعود هستم. اکبر روایت میکند و میگوید که مگر نمیدانی شرایط چیست؟ مسعود در جوابم گفت که هر طور که برخورد بکنی آخرش اینجاست. بعد میگفت وقتی من به هیات مرگ گفتم اسمم مجاهد خلق و فامیلم فدایی مسعود و مریم، توی چشماهایشان که نگاه کردم دیدم که نفس در سینه هایشان حبس شده بود. این فقط یک نمونه از رشادتها و شجاعتهای بچههایی بود که عمدتاً در زندانهای مختلف چنین شهامتها و جسارتهایی را نشان دادند. چشم در چشم حاکمان شرع نگاه کردند و با این جملات رفتند سربهدار شدند.
مورد بعدی که میخواستم بگویم وقتی که اعدامها در گوهردشت تمام شد، همین حمید نوری (عباسی) در جمع ما زندانیان صبحت کرد. جملاتش را با یکسری کلماتی که واقعاً چندشآور و مهوع بود بیان کرد و بارها گفت من از امام معذرت میخواهم. امام ما را ببخشد، توبه میکنم ما قصور کردیم، طبق فتوایی که خمینی داده بود، فتوایی که امام داده بود ما اون را کامل اجرا نکردیم. اگر آن را اجرا میکردیم شما زندانیان که هیچ ما باید نصف بیشتر مردمی که خارج از زندان هستند را هم میگرفتیم و میآوردیم و اعدام میکردیم. این وسعت فتوایی بود که خمینی داده بود و میشد تا این حد جلو بروند.
در پایان می خواهم بگویم که رژیم با تمام شقاوتها و جنایتهایش که نظام آخوندی میخواست که همه مجاهدین را از ریشه برکند، اما گور تاریخی خودش را با این حرکت کند و در آخر خلق جهان بداند مسعود معلم ماست.
در پایان این اجلاس شاهدان و بستگان شهیدان مجاهد قتلعام۶۷ در یک کنفرانس مطبوعاتی بر خواستهای خود برای انجام تحقیقات مستقل بینالمللی و محاکمه عاملان و آمران قتلعام بهویژه خامنهای و رئیسی جلاد و آخوند اژهای در دادگاههای بینالمللی و سپردن جنایتکاران به دست عدالت، تأکید کردند.
نصرالله مرندی: امروز یک روز ننگین برای بشریت معاصر است که چنین جنایتکاری در مجمع عمومی ملل متحد سخنرانی میکند به همان اندازه خیانت به آرمان دمکراسی و حقوقبشر است که آیشمن اجازه یابد در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کند