در خلال تبلیغات پرحجمی که بهمناسبت «هفته بسیج» درباره این ارگان سرکوب و جنایت، در جریان است، شاهد اعترافهای قابل توجهی درباره تضعیف بسیج هستیم. در این میان آه و نالهٴ پاسدار نقدی سرکرده بسیج قابلتوجه است؛ وی طی مصاحبهیی میگوید: «بسیجیان باید خودشان را با شرایط زمان و مکان وفق دهند. بنای ما اضافه کردن امتیازات برای بسیجیان نیست، بلکه روز به روز امتیازات بسیج را کمتر کردیم… ما امروز با کمبود کادر لازم در برخی حوزهها مواجهیم و دولت باید بودجهیی را در این خصوص برای ما در نظر بگیرد». (1)
پاسدار نقدی چند روز پیش از آن هم به قم رفته و با مراجع و آخوندهای دانه درشت حوزه قم دیدار و گفتگو کرده است. از پاسخ آنها به اظهارات نقدی میتوان پی برد که مضمون اظهارات نقدی در این دیدارها چه بوده و او چه هدفی را دنبال میکرده است.
در گزارشی از این دیدارها از جمله گفته شده است: آخوند علوی گرگانی خطاب به دولت تأکید کرد: «انتظار داریم مسئولان در توجه به بسیج کوتاهی نکنند و برای رفع نیازهای بسیجیان و کمک به فعالیتهای بسیج از هیچ کوششی فروگذار نکنند».
آخوند نوری همدانی «تلاش بسیج در رفع مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور را ضروری دانست».
آخوند مکارم شیرازی «بر تسخیر تمام فضاهای جامعه توسط بسیجیان» تأکید کرد.
آخوند جعفر سبحانی بر لزوم «حضور بسیج در عرصه تولید و… عرصه اقتصادی» تأکید کرد. و… (2)
روشن است که مضمون این دیدارها و اظهارات پاسدار نقدی، شکوه و شکایت از وضعیت موجود و کمبود بودجه و امکانات بسیج ضدمردمی و درخواست او مبنی بر اختصاص سهم بیشتری از غارت به ارگان تحت مسئولیت خود بوده است.
البته کشمکش دو باند حاکم بر سر بسیج، که اساساً در قبضهٴ خامنهای است و نقش آن در نمایش انتخابات پیشرو، موضوع مهمی است و درخور آن است که مستقلاً مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد، اما آنچه در این مقاله مورد نظر است، ورشکستگی و داغانی وضعیت اقتصادی است که دامنهٴ آن حتی به ارگان سرکوبگر رژیم نیز رسیده است؛ ارگانی که نقش مهمی در سرکوب تمامی خیزشهای مردمی، بهخصوص قیام 88 داشته است؛ تا آنجاکه سرکرده بسیج صراحتاً از «کمبود کادر لازم» و کاستن از امتیازات بسیج سخن میگوید. این امر برای رژیمی که مثل تخم چشم از طلسم اختناق و ارگانهای نگهدارندهٴ آن حفاظت میکند، معنایی جز این ندارد که بهلحاظ اقتصادی، بهراستی کارد از پوست و گوشت گذشته و به استخوان رسیده است. برای به دست آوردن تصویری از وضعیت اقتصادی رژیم که کلماتی مانند «بحران»، «رکود»، «فلج» و امثالهم، برای توصیف آن نارسا مینمایند، یادآوری برخی دادهها، اگر چه تکراری، اما ضروری است:
خامنهای در سخنرانی نوروزی امسال در مشهد اعتراف کرد: «60درصد امکانات تولید داخلی یا تعطیل است یا زیر ظرفیت کار میکند». بدیهی است که این رقم از واقعیت کمتر و با توجه به رکود فزاینده طی 8ماه گذشته بسا بدتر شده است.
نادری عضو مجلس ارتجاع: «کلیدی را که روحانی در زمان انتخابات با خود همراه داشت و آن را به مردم نشان داد، تنها راه قفل کردن کارخانجات و واحدهای صنعتی و از کار افتادن سانتریفیوژها را بهخوبی اجرایی کرد». (3)
رزاقی از اقتصاددانان حکومتی: 80درصد حقوقبگیران و کارکنان دولت (اعم از کارگر و کارمند) زیر خط فقر هستند. (4)
به اعتراف آقاجانی معاون وزارت بهداشت دولت روحانی، «شرکتهای دارویی و چرخهٴ تولید و توزیع دارو به علت نپرداختن مطالبات آنها به مدت یک سال توسط دولت با بحران مواجه شده؛ شرکتهای تهیهٴ لوازم پزشکی یک سال است که از بیمارستانهای دولتی طلب دارند و پزشکان و پرستاران و پرسنل درمانی نیز یک سال است که حقوق دریافت نکردهاند. (5)
مدت تعویق در پرداخت حقوق و دستمزد کارگران در برخی کارخانهها به 2سال و گاه به 32ماه میرسد.
روزی نیست که شاهد حرکتهای اعتراضی کارگران، معلمان، پرستاران، کشاورزان و سایر اقشار مردم به ستوه آمده از فشارهای اقتصادی در تهران و سراسر کشور نباشیم؛ فضای اجتماعی چنان ملتهب است که یکی از اقتصاددانان حکومتی هشدار میدهد: «نشانهها حاکی از آن است که ما به سرعت به نقطه بحران نزدیک میشویم و… باید چارهای برایش بیندیشیم». (6)
اقتصاددان حکومتی دیگری نیز اعلام خطر میکند: «این نگرانی وجود دارد که 12 میلیون بیکار و 30 میلیون فقیر نسبت به آینده کشور بدبین شوند، حتی ممکن است در آینده منجر به اعتراض از سوی مردم شود… نباید شرایط به سمتی حرکت کند که این قشر از ادامه مسیر ناامید شوند» (7).
در این شرایط انفجاری، کاستن از امتیازات بسیج که پیآمد آن لاجرم ریزش آنها و به اعتراف سرکرده بسیج «کمبود کادر» میباشد، معنایش این است که فاشیسم فرتوت مذهبی که جز با سرکوب و پاسدار و بسیجی سر پا نیست، در حفظ و ادامه سلطه جبارانهٴ خود، افزون بر محدودیتهای سیاسی و اجتماعی ناشی از تغییر دوران، با محدودیتهای فزایندهٴ اقتصادی نیز مواجه است و این به «وضعیت انقلابی» که اکنون جامعه ملتهب ایران آن را تجربه میکند، معنایی عینیتر و عمیقتر میبخشد. (8)
پانویس:
1 ـ خبرگزاری حکومتی مهر- 2آذر95
2 ـ کیهان خامنهای ـ 29آبان 95
3 ـ سایت حکومتی نما- 3آذر 95
4 ـ روزنامه رسالت 3آذر 95
5 ـ شبکهٴ2 تلویزیون رژیم ـ اول آذر 95
6 ـ محسن رنانی ـ روزنامه شرق-3آذر 95
7 ـ رزاقی ـ روزنامه رسالت 3آذر 95
8 ـ «وضعیت انقلابی» به شرایطی گفته میشود که «بالاییها نتوانند مثل قبل حکومت کنند و پایینیها نیز نخواهند مثل قبل به حکومت تن بدهند».
پاسدار نقدی چند روز پیش از آن هم به قم رفته و با مراجع و آخوندهای دانه درشت حوزه قم دیدار و گفتگو کرده است. از پاسخ آنها به اظهارات نقدی میتوان پی برد که مضمون اظهارات نقدی در این دیدارها چه بوده و او چه هدفی را دنبال میکرده است.
در گزارشی از این دیدارها از جمله گفته شده است: آخوند علوی گرگانی خطاب به دولت تأکید کرد: «انتظار داریم مسئولان در توجه به بسیج کوتاهی نکنند و برای رفع نیازهای بسیجیان و کمک به فعالیتهای بسیج از هیچ کوششی فروگذار نکنند».
آخوند نوری همدانی «تلاش بسیج در رفع مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور را ضروری دانست».
آخوند مکارم شیرازی «بر تسخیر تمام فضاهای جامعه توسط بسیجیان» تأکید کرد.
آخوند جعفر سبحانی بر لزوم «حضور بسیج در عرصه تولید و… عرصه اقتصادی» تأکید کرد. و… (2)
روشن است که مضمون این دیدارها و اظهارات پاسدار نقدی، شکوه و شکایت از وضعیت موجود و کمبود بودجه و امکانات بسیج ضدمردمی و درخواست او مبنی بر اختصاص سهم بیشتری از غارت به ارگان تحت مسئولیت خود بوده است.
البته کشمکش دو باند حاکم بر سر بسیج، که اساساً در قبضهٴ خامنهای است و نقش آن در نمایش انتخابات پیشرو، موضوع مهمی است و درخور آن است که مستقلاً مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد، اما آنچه در این مقاله مورد نظر است، ورشکستگی و داغانی وضعیت اقتصادی است که دامنهٴ آن حتی به ارگان سرکوبگر رژیم نیز رسیده است؛ ارگانی که نقش مهمی در سرکوب تمامی خیزشهای مردمی، بهخصوص قیام 88 داشته است؛ تا آنجاکه سرکرده بسیج صراحتاً از «کمبود کادر لازم» و کاستن از امتیازات بسیج سخن میگوید. این امر برای رژیمی که مثل تخم چشم از طلسم اختناق و ارگانهای نگهدارندهٴ آن حفاظت میکند، معنایی جز این ندارد که بهلحاظ اقتصادی، بهراستی کارد از پوست و گوشت گذشته و به استخوان رسیده است. برای به دست آوردن تصویری از وضعیت اقتصادی رژیم که کلماتی مانند «بحران»، «رکود»، «فلج» و امثالهم، برای توصیف آن نارسا مینمایند، یادآوری برخی دادهها، اگر چه تکراری، اما ضروری است:
خامنهای در سخنرانی نوروزی امسال در مشهد اعتراف کرد: «60درصد امکانات تولید داخلی یا تعطیل است یا زیر ظرفیت کار میکند». بدیهی است که این رقم از واقعیت کمتر و با توجه به رکود فزاینده طی 8ماه گذشته بسا بدتر شده است.
نادری عضو مجلس ارتجاع: «کلیدی را که روحانی در زمان انتخابات با خود همراه داشت و آن را به مردم نشان داد، تنها راه قفل کردن کارخانجات و واحدهای صنعتی و از کار افتادن سانتریفیوژها را بهخوبی اجرایی کرد». (3)
رزاقی از اقتصاددانان حکومتی: 80درصد حقوقبگیران و کارکنان دولت (اعم از کارگر و کارمند) زیر خط فقر هستند. (4)
به اعتراف آقاجانی معاون وزارت بهداشت دولت روحانی، «شرکتهای دارویی و چرخهٴ تولید و توزیع دارو به علت نپرداختن مطالبات آنها به مدت یک سال توسط دولت با بحران مواجه شده؛ شرکتهای تهیهٴ لوازم پزشکی یک سال است که از بیمارستانهای دولتی طلب دارند و پزشکان و پرستاران و پرسنل درمانی نیز یک سال است که حقوق دریافت نکردهاند. (5)
مدت تعویق در پرداخت حقوق و دستمزد کارگران در برخی کارخانهها به 2سال و گاه به 32ماه میرسد.
روزی نیست که شاهد حرکتهای اعتراضی کارگران، معلمان، پرستاران، کشاورزان و سایر اقشار مردم به ستوه آمده از فشارهای اقتصادی در تهران و سراسر کشور نباشیم؛ فضای اجتماعی چنان ملتهب است که یکی از اقتصاددانان حکومتی هشدار میدهد: «نشانهها حاکی از آن است که ما به سرعت به نقطه بحران نزدیک میشویم و… باید چارهای برایش بیندیشیم». (6)
اقتصاددان حکومتی دیگری نیز اعلام خطر میکند: «این نگرانی وجود دارد که 12 میلیون بیکار و 30 میلیون فقیر نسبت به آینده کشور بدبین شوند، حتی ممکن است در آینده منجر به اعتراض از سوی مردم شود… نباید شرایط به سمتی حرکت کند که این قشر از ادامه مسیر ناامید شوند» (7).
در این شرایط انفجاری، کاستن از امتیازات بسیج که پیآمد آن لاجرم ریزش آنها و به اعتراف سرکرده بسیج «کمبود کادر» میباشد، معنایش این است که فاشیسم فرتوت مذهبی که جز با سرکوب و پاسدار و بسیجی سر پا نیست، در حفظ و ادامه سلطه جبارانهٴ خود، افزون بر محدودیتهای سیاسی و اجتماعی ناشی از تغییر دوران، با محدودیتهای فزایندهٴ اقتصادی نیز مواجه است و این به «وضعیت انقلابی» که اکنون جامعه ملتهب ایران آن را تجربه میکند، معنایی عینیتر و عمیقتر میبخشد. (8)
پانویس:
1 ـ خبرگزاری حکومتی مهر- 2آذر95
2 ـ کیهان خامنهای ـ 29آبان 95
3 ـ سایت حکومتی نما- 3آذر 95
4 ـ روزنامه رسالت 3آذر 95
5 ـ شبکهٴ2 تلویزیون رژیم ـ اول آذر 95
6 ـ محسن رنانی ـ روزنامه شرق-3آذر 95
7 ـ رزاقی ـ روزنامه رسالت 3آذر 95
8 ـ «وضعیت انقلابی» به شرایطی گفته میشود که «بالاییها نتوانند مثل قبل حکومت کنند و پایینیها نیز نخواهند مثل قبل به حکومت تن بدهند».