34سال پیش در کشاکش نبردی سترگ، روزی خلق شد، که طی سالها به نمادی بزرگ برای مقاومت مردم ایران تبدیل گردید. سی خرداد روز روزهای مجاهدین، نه تنها سرفصل آغاز مبارزه مسلحانهٴ سراسری، که سرآغاز انقلاب رهایی بخش درونی، روز شهیدان و زندانیان سیاسی، خون هماره جاری دوران، سالروز تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران و آری سرفصل سرفصلهای مقاومت مردم و میهن ماست.
سی خرداد در همهٴ سالروزهایش کلام قاطع ”سازش ناپذیری“ است که تنها واژه تسلیم را برای دشمن میخواهد تا از بیخ و بن برکند و بنیادش از هم بگسلد.
سی خرداد گرچه کلامی است پیشتاز و راهگشا در پیش روی خلقی قهرمان و دربند، در عینحال پیامی است که یاران مقاومت را بر پایداری بر ایمانی سخت فرامیخواند؛ آنچنان که مجاهدان اشرفی طی بیش از 12سال مقاومت و ایستادگی و فداکاری آفریدند؛ آری آری حتی بیسلاح سرد و گرم هم، با بدنهای داغتر باید که بر حفاظت از ناموس خلق و انقلاب کوشید. چون، آنچه قابل حصول و در دسترستر است، سلاح است و آنچه کیمیا و گوهر نایاب، ایمان به برداشتن سلاح و ایقان به پیروزی راه و عزمهای سترگ و صیقل یافتهیی که کارساز نهایی این پیکار دائمی است.
اما پیام سی خرداد تنها بر ”رفتن “ نبود که رسالت عاشوراگونهاش پیام ماندگاری بود در امتداد همان راه، در راستای همان سی خرداد نخستین که همچنان تداوم خواهد یافت. تا راز فدا، رمز بقا باشد و تضمینی بر ماندگاری راه و اندیشهیی که راه بر بشریت در زنجیر خواهد گشود؛ انقلابی که از مجاهدین آغاز گشت و 50سال تداوم یافت.
و سی خرداد، بهمثابه سرآغاز انقلاب درونی، سرفصلی است برای گشودن یک راه و بازگشایی یک بنبست به قدمت همهٴ تاریخ سی خرداد از اینرو دشمن هر شائبه استثماری پیش روی انسان است و در گام نخست، مجاهدین همواره پیشتاز این راهند. گام نهادن در حل یک معضل تاریخی که اینک بهطرزی شگرف با انقلاب و رهایی مردم ایران در هم آمیخته است. بندهای استثماری قرون و هزارهها که در شگفتی تمام، در کسوت مجاهدین به راهحل میرسد. مجاهدین بر سوگند آزادی خلق و میهن، آمادهاند تا هر رشته بند و زنجیر را از پای خود در اولین گام بردارند – در چشم اندازی پرشکوه- و تا هرکجا فدا که لازم باشد، بیهیچ چشمداشت. سی خرداد آغاز چنین رویدادی است سرفصلی که درمان دردها خواهد بود و در اولین گام در صفوف مقاومت و مجاهدین. بیدلیل نیست که تحت سیاهترین خفقان حاکم، باز، گیرندگان پیام سی خرداد در معنای انقلاب آن، مردان و زنانی هستند که بپا میخیزند، گویا پیام پای دارد در میهن و جای دارد در هر قلب زندهای که بشنود. و سرانجام از آنجا که سی خرداد در خیزش مسلحانه خود اولین گام بلند در تأسیس ارتش انقلاب بود، در قرابتی آشکار به سرفصلی تبدیل شد برای اعلام تأسیس ارتش آزادیبخش تا جوهرهٴ مقاومت همهٴ سالیان باشد، چرا که ارتش آزادی همچون آغاز مبارزه مسلحانه یک ضرورت بود، جنگ با دشمن ضدبشری، با سلاح یا بدون آن، یک ضرورت پیش روی ارتش آزادی است. این ارتش پشتوانهای است برای مردمی که هرگز در مقابل دژخیم تسلیم نشدهاند، سر خم نکردن آنان بیتردید به یمن همین ارتش است و همین دلاور زنان و دلیر مردان بیسلاح! شرارههایی که از همین صفوف بیسلاح برمیخیزد آنچنان برای دشمن در بنبست هراسانگیز است، برای دشمنی که صدها هزار مزدور و اندوختههای نجومی از غارت نفت و خرید سلاح را تنها برکندن این مقاومت ـ و پیش از هر چیز بر قلوب مردم ـ هدف قرار داده است. چونکه نفس بقای ارتش آزادی و مجاهدان آزادی ستان، بهمعنای تداوم مبارزه و برافروخته بودن شعله مقاومتی است سراسری و خونبار و از همین روست که علیه اشرف و لیبرتی و علیه این حضور پر صلابت از هیچ رذالتی فروگذار نمیکنند.
نقش ارتش آزادیبخش و ظرف آن اشرف یا هرکجای دیگر، نه فقط امروز بلکه از دهه شصت و روز تأسیس، تنها یک حضور نظامی نبوده چرا که نقش اصیل آن در توازن قوای واقعی سیاسی بوده و هست. و از همین روست که اهمیت بهسزایی در تعادل موجود در صحنه ایران و منطقه داراست. روزهای خطیری که سرنوشت را برای بسیاری رقم خواهد زد. آنچه میماند؛ پایمردی هاست در لحظات تعیین فرجام و سرنوشت، شرایطی که از بیرون ما همچون همیشهٴ تاریخ و تاریخچه مان، ما را در معرض و بر سر انتخابی بزرگ قرار داده است، انتخابی تاریخی یکباره، صدباره و هزار باره برای مجاهد آرمانخواه؛ انتخاب همارهٴ برگزیدن شرف ایستادگی بر مذلت تسلیم، در برّاترین لحظات انتخاب، همچون همان لحظهٴ پرشکوه سی خرداد!
مقاومت در مقابل فرصتطلبیها برای رهایی از شرایط سخت، تندادن به بنبست و تسلیم به وادی هولناکی که بیهیچ چشمانداز به انتخاب فرا میخواند، تسلیم به هدم و مرگ یا ایستادگی تا پایان بر سر جان! این لحظه تکرار شده در همه تاریخ بشری است، بر سر راه نسل تاریخی همه اولیا و انبیا و سرسپاران بر راه، محک جاودانی و جاودانگی در پیش روی انسان.
پاسخ سی خرداد ضدیأس بود، ضدتسلیم، مغایر انفعال و انحلال و منادی ایمان و امید و آرمان. سی خرداد معنای مجسم یک نفی بود و یک نه، به خمینی و آل پلیدش که عصارهٴ تمامیت ارتجاع و سمبل همه فرصتطلبیهای تاریخ ایرانند، سی خرداد سرفصل یک تسویهحساب تاریخی بود با آن جرثومه ننگ، همچنان که حال، با سی خرداد در برهه و سرفصلی دیگر، سرفصل سرنگونی است و همین و بس…
گرامی باد یاد سی خرداد در بیش از سه دهه سابقه پرافتخار آن!
سی خرداد در همهٴ سالروزهایش کلام قاطع ”سازش ناپذیری“ است که تنها واژه تسلیم را برای دشمن میخواهد تا از بیخ و بن برکند و بنیادش از هم بگسلد.
سی خرداد گرچه کلامی است پیشتاز و راهگشا در پیش روی خلقی قهرمان و دربند، در عینحال پیامی است که یاران مقاومت را بر پایداری بر ایمانی سخت فرامیخواند؛ آنچنان که مجاهدان اشرفی طی بیش از 12سال مقاومت و ایستادگی و فداکاری آفریدند؛ آری آری حتی بیسلاح سرد و گرم هم، با بدنهای داغتر باید که بر حفاظت از ناموس خلق و انقلاب کوشید. چون، آنچه قابل حصول و در دسترستر است، سلاح است و آنچه کیمیا و گوهر نایاب، ایمان به برداشتن سلاح و ایقان به پیروزی راه و عزمهای سترگ و صیقل یافتهیی که کارساز نهایی این پیکار دائمی است.
اما پیام سی خرداد تنها بر ”رفتن “ نبود که رسالت عاشوراگونهاش پیام ماندگاری بود در امتداد همان راه، در راستای همان سی خرداد نخستین که همچنان تداوم خواهد یافت. تا راز فدا، رمز بقا باشد و تضمینی بر ماندگاری راه و اندیشهیی که راه بر بشریت در زنجیر خواهد گشود؛ انقلابی که از مجاهدین آغاز گشت و 50سال تداوم یافت.
و سی خرداد، بهمثابه سرآغاز انقلاب درونی، سرفصلی است برای گشودن یک راه و بازگشایی یک بنبست به قدمت همهٴ تاریخ سی خرداد از اینرو دشمن هر شائبه استثماری پیش روی انسان است و در گام نخست، مجاهدین همواره پیشتاز این راهند. گام نهادن در حل یک معضل تاریخی که اینک بهطرزی شگرف با انقلاب و رهایی مردم ایران در هم آمیخته است. بندهای استثماری قرون و هزارهها که در شگفتی تمام، در کسوت مجاهدین به راهحل میرسد. مجاهدین بر سوگند آزادی خلق و میهن، آمادهاند تا هر رشته بند و زنجیر را از پای خود در اولین گام بردارند – در چشم اندازی پرشکوه- و تا هرکجا فدا که لازم باشد، بیهیچ چشمداشت. سی خرداد آغاز چنین رویدادی است سرفصلی که درمان دردها خواهد بود و در اولین گام در صفوف مقاومت و مجاهدین. بیدلیل نیست که تحت سیاهترین خفقان حاکم، باز، گیرندگان پیام سی خرداد در معنای انقلاب آن، مردان و زنانی هستند که بپا میخیزند، گویا پیام پای دارد در میهن و جای دارد در هر قلب زندهای که بشنود. و سرانجام از آنجا که سی خرداد در خیزش مسلحانه خود اولین گام بلند در تأسیس ارتش انقلاب بود، در قرابتی آشکار به سرفصلی تبدیل شد برای اعلام تأسیس ارتش آزادیبخش تا جوهرهٴ مقاومت همهٴ سالیان باشد، چرا که ارتش آزادی همچون آغاز مبارزه مسلحانه یک ضرورت بود، جنگ با دشمن ضدبشری، با سلاح یا بدون آن، یک ضرورت پیش روی ارتش آزادی است. این ارتش پشتوانهای است برای مردمی که هرگز در مقابل دژخیم تسلیم نشدهاند، سر خم نکردن آنان بیتردید به یمن همین ارتش است و همین دلاور زنان و دلیر مردان بیسلاح! شرارههایی که از همین صفوف بیسلاح برمیخیزد آنچنان برای دشمن در بنبست هراسانگیز است، برای دشمنی که صدها هزار مزدور و اندوختههای نجومی از غارت نفت و خرید سلاح را تنها برکندن این مقاومت ـ و پیش از هر چیز بر قلوب مردم ـ هدف قرار داده است. چونکه نفس بقای ارتش آزادی و مجاهدان آزادی ستان، بهمعنای تداوم مبارزه و برافروخته بودن شعله مقاومتی است سراسری و خونبار و از همین روست که علیه اشرف و لیبرتی و علیه این حضور پر صلابت از هیچ رذالتی فروگذار نمیکنند.
نقش ارتش آزادیبخش و ظرف آن اشرف یا هرکجای دیگر، نه فقط امروز بلکه از دهه شصت و روز تأسیس، تنها یک حضور نظامی نبوده چرا که نقش اصیل آن در توازن قوای واقعی سیاسی بوده و هست. و از همین روست که اهمیت بهسزایی در تعادل موجود در صحنه ایران و منطقه داراست. روزهای خطیری که سرنوشت را برای بسیاری رقم خواهد زد. آنچه میماند؛ پایمردی هاست در لحظات تعیین فرجام و سرنوشت، شرایطی که از بیرون ما همچون همیشهٴ تاریخ و تاریخچه مان، ما را در معرض و بر سر انتخابی بزرگ قرار داده است، انتخابی تاریخی یکباره، صدباره و هزار باره برای مجاهد آرمانخواه؛ انتخاب همارهٴ برگزیدن شرف ایستادگی بر مذلت تسلیم، در برّاترین لحظات انتخاب، همچون همان لحظهٴ پرشکوه سی خرداد!
مقاومت در مقابل فرصتطلبیها برای رهایی از شرایط سخت، تندادن به بنبست و تسلیم به وادی هولناکی که بیهیچ چشمانداز به انتخاب فرا میخواند، تسلیم به هدم و مرگ یا ایستادگی تا پایان بر سر جان! این لحظه تکرار شده در همه تاریخ بشری است، بر سر راه نسل تاریخی همه اولیا و انبیا و سرسپاران بر راه، محک جاودانی و جاودانگی در پیش روی انسان.
پاسخ سی خرداد ضدیأس بود، ضدتسلیم، مغایر انفعال و انحلال و منادی ایمان و امید و آرمان. سی خرداد معنای مجسم یک نفی بود و یک نه، به خمینی و آل پلیدش که عصارهٴ تمامیت ارتجاع و سمبل همه فرصتطلبیهای تاریخ ایرانند، سی خرداد سرفصل یک تسویهحساب تاریخی بود با آن جرثومه ننگ، همچنان که حال، با سی خرداد در برهه و سرفصلی دیگر، سرفصل سرنگونی است و همین و بس…
گرامی باد یاد سی خرداد در بیش از سه دهه سابقه پرافتخار آن!