روزنامه جوان در مطلبی با عنوان ”آقای هاشمی! مملکت داری جناح بازی نیست ”نوشت:
در همه سالهای پس از پایان جنگ ایران و عراق تا همین روزهایی که کشور به کشور در خاورمیانه در آتش خشونت و ناامنی میسوزد، ایران در موقعیتی نبوده و نیست که بتواند بودجه دفاعی خود را به کمتر از آنچه هست، برساند... . اگر هم منظورش از تمثیل پایان جنگ، این توافقنامه نیمبند کذایی برجام است که سادهلوحی خاصی میخواهد که پس از آن همه توصیف فتحالفتوحی از برجام، شرایط امروز ایران را در موقعیت شکستخوردگان جنگ جهانی دوم بدانیم که باید تسلیم غرب شده و خود را از نیروی نظامی محروم سازد. سراغ این فکر وحشتناک هم نمیرویم که وقتی بحث محدود کردن نظامی ایران توسط غرب در میان است، این عبارات چه پالسهایی به غرب میفرستد. گرچه آن دوگانه «ناآگاهی یا خیانت» هم که رهبر انقلاب در مورد جمله «دنیای فردا، دنیای گفتمانهاست نه موشکها» فرمودند، همچنان سر جایش است؛ ولی فیالحال میگذریم، چرا؟ چون رئیس مجمع تشخیص مصلحت کسی نیست که این بدیهیات کشورداری را نداند.
ارگان سپاه پاسداران در ادامه نوشت: سیاستگذاریهای اصلاحطلبان و شخص آقای هاشمی که سالهای اخیر شدیداً تغییر کرده و لیدر مخالفان سابق خود شدهاند، بیش از حد مصداقی شده است. یک روز که دولت را در دست دارند، انتقاد به دولت را کارشکنی میدانند؛ روزی که خود در مقام نقد دولت هستند، از هیچ تخریبی فروگذار نمیکنند. روزی که مخالفشان انتخابات را ببرد، زیر میز قانون و رأی ملت میزنند؛ روزی که خودشان انتخابات را ببرند، از پیام 24خرداد میگویند و احترام به رأی ملت. روزی که آنها رئیسجمهور باشند، پی افزایش اختیارات رئیسجمهوری هستند، روزی که دیگری رئیسجمهور باشد، میگویند چرا پی مدیریت جهانی است! نظارت استصوابی اگر رقبای ما را رد صلاحیت کند، خیلی خوب است و اگر رفقای ما را رد کند، اصل موجودیتش را باید زیر سؤال برد. وزارت اطلاعات تحت نظر ما باید دعوت به فعالیت اقتصادی شود، اما سپاه با همه سابقه در این زمینه باید پس زده شود.
دولت اگر دست ماست، مجلس هم باید همسو باشد، دولت اگر دست رقباست، مجلس همسو باعث عدم نظارت مجلس بر دولت میشود.
در همه سالهای پس از پایان جنگ ایران و عراق تا همین روزهایی که کشور به کشور در خاورمیانه در آتش خشونت و ناامنی میسوزد، ایران در موقعیتی نبوده و نیست که بتواند بودجه دفاعی خود را به کمتر از آنچه هست، برساند... . اگر هم منظورش از تمثیل پایان جنگ، این توافقنامه نیمبند کذایی برجام است که سادهلوحی خاصی میخواهد که پس از آن همه توصیف فتحالفتوحی از برجام، شرایط امروز ایران را در موقعیت شکستخوردگان جنگ جهانی دوم بدانیم که باید تسلیم غرب شده و خود را از نیروی نظامی محروم سازد. سراغ این فکر وحشتناک هم نمیرویم که وقتی بحث محدود کردن نظامی ایران توسط غرب در میان است، این عبارات چه پالسهایی به غرب میفرستد. گرچه آن دوگانه «ناآگاهی یا خیانت» هم که رهبر انقلاب در مورد جمله «دنیای فردا، دنیای گفتمانهاست نه موشکها» فرمودند، همچنان سر جایش است؛ ولی فیالحال میگذریم، چرا؟ چون رئیس مجمع تشخیص مصلحت کسی نیست که این بدیهیات کشورداری را نداند.
ارگان سپاه پاسداران در ادامه نوشت: سیاستگذاریهای اصلاحطلبان و شخص آقای هاشمی که سالهای اخیر شدیداً تغییر کرده و لیدر مخالفان سابق خود شدهاند، بیش از حد مصداقی شده است. یک روز که دولت را در دست دارند، انتقاد به دولت را کارشکنی میدانند؛ روزی که خود در مقام نقد دولت هستند، از هیچ تخریبی فروگذار نمیکنند. روزی که مخالفشان انتخابات را ببرد، زیر میز قانون و رأی ملت میزنند؛ روزی که خودشان انتخابات را ببرند، از پیام 24خرداد میگویند و احترام به رأی ملت. روزی که آنها رئیسجمهور باشند، پی افزایش اختیارات رئیسجمهوری هستند، روزی که دیگری رئیسجمهور باشد، میگویند چرا پی مدیریت جهانی است! نظارت استصوابی اگر رقبای ما را رد صلاحیت کند، خیلی خوب است و اگر رفقای ما را رد کند، اصل موجودیتش را باید زیر سؤال برد. وزارت اطلاعات تحت نظر ما باید دعوت به فعالیت اقتصادی شود، اما سپاه با همه سابقه در این زمینه باید پس زده شود.
دولت اگر دست ماست، مجلس هم باید همسو باشد، دولت اگر دست رقباست، مجلس همسو باعث عدم نظارت مجلس بر دولت میشود.