چکیده: رفسنجانی اکنون جبههیی و لشکری را علیه خامنهای تشکیل داده که میمنهاش قوه مجریه و بخش عمده قوه مقننه (مجلس) و قوه قضاییه و میسرهاش آخوندهای دانه درشت قم و یک نمونهاش اردبیلی است. پیام رفسنجانی به خامنهای این است که تو مرا از ریاستجمهوری کنار گذاشتی، اما حالا باید سهم مرا در حالی که ریاستجمهوری را با روحانی و کابینهاش در جیب بغل خودم دارم، بدهی؟ سهمی از قدرت مطلقه ولیفقیه.
در ادامه حملات و ضربات زنجیرهیی رفسنجانی به خامنهای، او امروز گام دیگری در این عرصه برداشت و به تصفیه حساب با خامنهای بر سر حذف خوار کنندهاش از نمایش انتخابات ریاستجمهوری اخیر رژیم پرداخت. حمله سازماندهی شده اخیر رفسنجانی که در شمارهٴ امروز (28دی) روزنامه اعتماد علنی شده، بهخصوص از این جهت حائز اهمیت است که او این بار آخوند اردبیلی را هم بهعنوان «آیتالله العظمی» و یکی از مراجع قم علیه ولیفقیه همراه و همجبهه کرده است.
اعتماد این مطلب را با عنوان «پشتپردهٴ روزهای ثبتنام انتخابات و بررسی صلاحیتها از زبان آیتالله موسوی اردبیلی» و با تیتر کردن و برجسته کردن این نقلقول از اردبیلی چار کرده است که «به هاشمی گفتم نیایید، باید جواب خدا را بدهید».
سناریویی که رفسنجانی از طریق روزنامه اعتماد پیش میبرد، با طرح این سؤال آغاز میشود که: «چگونه شد که یار دیرین امام و انقلاب احساس تکلیف کرد که به صحنه انتخابات بیاید و کمی آن طرفتر چگونه شد که آیتالله که ریاست مجمعی برای تشخیص مصلحت نظام را بر عهده دارد فاقد صلاحیت برای ریاستجمهوری نظام شناخته شد؟».
رفسنجانی با طرح این سؤال، روی تناقضات اصلی رد صلاحیت خود دست میگذارد که پاسخ به آن به هیچوجه برای خامنهای آسان نیست، به سختی او را در تنگنا قرار میدهد.
روزنامه اعتماد اما در پاسخ به این سؤال که رفسنجانی چرا کاندیدا شد، میکوشد این را جا بیندازد که گویا خود او تمایلی به شرکت در انتخابات نداشته، اما در آن روزها «همه برای راضی کردن آیتالله (یعنی رفسنجانی) برای حضور در عرصه انتخابات بسیج شده بودند»، و سرانجام او به اصرار عقلایی که نگران وضعیت نظام بودند و برای نجات کشور وارد این قضیه شده است. در همین رابطه روزنامه اعتماد بهنقل از اردبیلی خطاب به رفسنجانی مینویسد: «اگر میخواهید کاری برای مردم و کشور انجام دهید، معطل نکنید و ثبتنام کنید، چرا که اگر دخالت نکنید وضع کشور بدتر از گذشته خواهد شد و باید جواب خدا را بدهید».
اعتماد ماجرای رد صلاحیت رفسنجانی را از زبان اردبیلی چنان شرح میدهد که طی آن معلوم میشود که این حذف با دستور خامنهای و مباشرت جنتی صورت گرفته است. بهنقل از اردبیلی مینویسد: «با یکی از اعضای شورای نگهبان گفتوگویی داشتم و به ایشان گفتم که شنیدم ایشان را کنار گذاشتید؛ گفتم این کار را نکنید، این کار مردم را خشمگین و ناامید میکند؛ ایشان هم گفت به فلان شخص بگویید، چرا که او بیش از همه به این کار اصرار دارد».
اعتماد سپس ماجرای ملاقات علی لاریجانی با رفسنجانی را که پیداست فرستادهٴ خامنهای بوده شرح داده و مینویسد: «هاشمی در آن جلسه گفت: آقای لاریجانی پیغامی از شورای نگهبان آورده بود که من از حضور در صحنه انتخابات انصراف بدهم. من به ایشان گفتم: هرگز این کار را نمیکنم. پس از بحثهایی که شد، گفتم: رهبری به من بگویند انصراف بده که در این صورت البته با ذکر دستور رهبری انصراف میدهم».
اکنون روشن است رفسنجانی که از حذف و رد صلاحیت خوار کننده خود بهشدت خشمگین و زخمدار بوده، در شرایط کنونی که ولیفقیه در موقعیت بهشدت ضعیفی قرار دارد، فرصت را برای تصفیه حساب با او مغتنم شمرده است. اما روشن است که این صرفاً تلافی یک دلخوری شخصی نیست و به همین جا هم متوقف نخواهد شد. رفسنجانی اکنون جبههیی و لشکری را علیه خامنهای تشکیل داده که میمنهاش قوه مجریه و بخش عمده قوه مقننه (مجلس) و قوه قضاییه و میسرهاش آخوندهای دانه درشت قم هستند که یک نمونهاش اردبیلی است. پیام رفسنجانی به خامنهای این است که تو مرا از ریاستجمهوری کنار گذاشتی، اما حالا باید سهم مرا در حالی که ریاستجمهوری را با روحانی و کابینهاش در جیب بغل خودم دارم، بدهی؟ سهمی که رفسنجانی میخواهد سهمی از قدرت مطلقه ولیفقیه است. روشن است که خامنهای به این تن نخواهد داد و اقدام به پاتک متقابل خواهد کرد. نتیجه چه خواهد بود؟ نتیجه صرفنظر از برد یا باخت خامنهای و رفسنجانی، تشدید شقه و هر چه عمیقتر شدن شکاف و تضعیف کیفی دیکتاتوری فرتوت ولایتفقیه و تسریع در پیروزی و آزادی مردم ایران است.
در ادامه حملات و ضربات زنجیرهیی رفسنجانی به خامنهای، او امروز گام دیگری در این عرصه برداشت و به تصفیه حساب با خامنهای بر سر حذف خوار کنندهاش از نمایش انتخابات ریاستجمهوری اخیر رژیم پرداخت. حمله سازماندهی شده اخیر رفسنجانی که در شمارهٴ امروز (28دی) روزنامه اعتماد علنی شده، بهخصوص از این جهت حائز اهمیت است که او این بار آخوند اردبیلی را هم بهعنوان «آیتالله العظمی» و یکی از مراجع قم علیه ولیفقیه همراه و همجبهه کرده است.
اعتماد این مطلب را با عنوان «پشتپردهٴ روزهای ثبتنام انتخابات و بررسی صلاحیتها از زبان آیتالله موسوی اردبیلی» و با تیتر کردن و برجسته کردن این نقلقول از اردبیلی چار کرده است که «به هاشمی گفتم نیایید، باید جواب خدا را بدهید».
سناریویی که رفسنجانی از طریق روزنامه اعتماد پیش میبرد، با طرح این سؤال آغاز میشود که: «چگونه شد که یار دیرین امام و انقلاب احساس تکلیف کرد که به صحنه انتخابات بیاید و کمی آن طرفتر چگونه شد که آیتالله که ریاست مجمعی برای تشخیص مصلحت نظام را بر عهده دارد فاقد صلاحیت برای ریاستجمهوری نظام شناخته شد؟».
رفسنجانی با طرح این سؤال، روی تناقضات اصلی رد صلاحیت خود دست میگذارد که پاسخ به آن به هیچوجه برای خامنهای آسان نیست، به سختی او را در تنگنا قرار میدهد.
روزنامه اعتماد اما در پاسخ به این سؤال که رفسنجانی چرا کاندیدا شد، میکوشد این را جا بیندازد که گویا خود او تمایلی به شرکت در انتخابات نداشته، اما در آن روزها «همه برای راضی کردن آیتالله (یعنی رفسنجانی) برای حضور در عرصه انتخابات بسیج شده بودند»، و سرانجام او به اصرار عقلایی که نگران وضعیت نظام بودند و برای نجات کشور وارد این قضیه شده است. در همین رابطه روزنامه اعتماد بهنقل از اردبیلی خطاب به رفسنجانی مینویسد: «اگر میخواهید کاری برای مردم و کشور انجام دهید، معطل نکنید و ثبتنام کنید، چرا که اگر دخالت نکنید وضع کشور بدتر از گذشته خواهد شد و باید جواب خدا را بدهید».
اعتماد ماجرای رد صلاحیت رفسنجانی را از زبان اردبیلی چنان شرح میدهد که طی آن معلوم میشود که این حذف با دستور خامنهای و مباشرت جنتی صورت گرفته است. بهنقل از اردبیلی مینویسد: «با یکی از اعضای شورای نگهبان گفتوگویی داشتم و به ایشان گفتم که شنیدم ایشان را کنار گذاشتید؛ گفتم این کار را نکنید، این کار مردم را خشمگین و ناامید میکند؛ ایشان هم گفت به فلان شخص بگویید، چرا که او بیش از همه به این کار اصرار دارد».
اعتماد سپس ماجرای ملاقات علی لاریجانی با رفسنجانی را که پیداست فرستادهٴ خامنهای بوده شرح داده و مینویسد: «هاشمی در آن جلسه گفت: آقای لاریجانی پیغامی از شورای نگهبان آورده بود که من از حضور در صحنه انتخابات انصراف بدهم. من به ایشان گفتم: هرگز این کار را نمیکنم. پس از بحثهایی که شد، گفتم: رهبری به من بگویند انصراف بده که در این صورت البته با ذکر دستور رهبری انصراف میدهم».
اکنون روشن است رفسنجانی که از حذف و رد صلاحیت خوار کننده خود بهشدت خشمگین و زخمدار بوده، در شرایط کنونی که ولیفقیه در موقعیت بهشدت ضعیفی قرار دارد، فرصت را برای تصفیه حساب با او مغتنم شمرده است. اما روشن است که این صرفاً تلافی یک دلخوری شخصی نیست و به همین جا هم متوقف نخواهد شد. رفسنجانی اکنون جبههیی و لشکری را علیه خامنهای تشکیل داده که میمنهاش قوه مجریه و بخش عمده قوه مقننه (مجلس) و قوه قضاییه و میسرهاش آخوندهای دانه درشت قم هستند که یک نمونهاش اردبیلی است. پیام رفسنجانی به خامنهای این است که تو مرا از ریاستجمهوری کنار گذاشتی، اما حالا باید سهم مرا در حالی که ریاستجمهوری را با روحانی و کابینهاش در جیب بغل خودم دارم، بدهی؟ سهمی که رفسنجانی میخواهد سهمی از قدرت مطلقه ولیفقیه است. روشن است که خامنهای به این تن نخواهد داد و اقدام به پاتک متقابل خواهد کرد. نتیجه چه خواهد بود؟ نتیجه صرفنظر از برد یا باخت خامنهای و رفسنجانی، تشدید شقه و هر چه عمیقتر شدن شکاف و تضعیف کیفی دیکتاتوری فرتوت ولایتفقیه و تسریع در پیروزی و آزادی مردم ایران است.