برعکس تصویری که رژیم ایران سعی دارد در مورد خودش و مواضعش علیه آمریکا ترسیم کند، این مواضع از حد شعار ”مرگ بر آمریکا“ که فقط حرف است، فراتر نمی‌رود. از نیمه دهه 90 میلادی رژیم ایران مشغول تشکیل گروه‌های فشار با نام ”لابی“ در پایتخت آمریکا با پشتوانه مالی رژیم ایران شد. این گروهها تحت کنترل هیأت دائمی رژیم ایران در سازمان ملل‌متحد در نیویورک بودند. نویسنده مقاله ادامه می‌دهد:
در دفتر کارم در واشینگتن دعوتی از ”مرکز وودر وویلسون“ که خیلی پرآوازه است، به‌دستم رسید که خواسته بودند در یک سمینار تحت عنوان ”ایران در 5سال آینده تغییر یا تثبیت بیشتر وضعیت فعلی“ شرکت کنم.
پاکت دعوت را باز کردم دیدم یکی از سخنگویان را می‌شناسم او یک روزنامه‌نگار آمریکایی است که در مورد خاورمیانه چیزهای تقریباً واقعی می‌نویسد. اما سخنرانان دیگر آمریکایی نبودند و این امر من را وادار کرد که راجع به آنها تحقیق کنم. یکی از آنها مدیر یک شرکت مشورتی است،
با یک پیگیری سریع دریافتم که این شرکت کذایی مشورتی ”آتیه انتر ناشنال“ نامیده می‌شود که وابسته به «گروه آتیه» در تهران است که خودش را بر روی سایتش به‌عنوان یک مؤسسه متخصص در ارائه «کمک و توصیه به شرکتهای خارجی برای ورود و کار موفق در بازار ایرانی» معرفی می‌کند.
سخنران دوم یک محقق فرانسوی به‌نام برنارد هورکارد است که می‌خواهد به رژیم ایران فرصت داده شود که اورانیوم را غنی‌سازی کند و رسیدن به توافق با آن منجر به رفع تحریمها و عادی‌سازی روابط با غرب به‌ویژه‌ایالات متحده می‌شود.
سومین سخنران روبرتو توسکانو ایتالیایی بود که قبلاً سفیر کشورش در ایران در سالهای 2003 تا 2008 بوده است. در یک مقاله در هافینگتون پست توسکانو نوشته بود که برای سیاستهای آمریکا بهتر است که به سخنان ضد آمریکایی رژیم (ایران) توجهی نکند و به سمت گشایش با آن ادامه دهد
توسکانو که وظیفه دارد چهره رژیم ایران را بزک کند و نسبت به جنگ هشدار دهد و از شورای ایرانی- آمریکایی تعریف و تمجید کند، مقاله‌اش را با حمایت همین شورا منتشر کرده است. شورایی که یک ایرانی – سوئدی مقیم واشینگتن به‌نام تریتا پارسی که به‌طور نوبه‌ای در این سایت می‌نویسد، آن را اداره می‌کند.
تریتا پارسی یک دهه است که دوست وزیر خارجه رژیم ایران جواد ظریف است، از آن زمان که ظریف نماینده دائمی رژیم ایران در سازمان ملل در نیویورک بود. در نیمه دهه گذشته ایرانی مخالف حسن داعی الاسلام پارسی را متهم نمود. و پارسی هم به نوبه خود یک افترانامه را علیه داعی الاسلام اقامه دعوا نمود. دادگاه دستور بازکردن ایمیل پارسی را داد تا این‌که مشخص شود که وی در تماس با ظریف بوده است و او اقدام به هماهنگی بین اعضای کنگره از هر دو حزب با این مسئول ایرانی می‌نموده است.
ایمیلهای که پرده از آن برداشته شد مشخص کرد که ظریف و پارسی بار اول در مارس 2006 با هم ملاقات کرده‌اند. ظریف به تریتا پارسی سند «معامله بزرگ» را که رژیم ایران به آمریکاییها در جریان جنگ عراق در سال 2003 ارائه داده بود و واشینگتن با آن مخالفت کرده بود، داده است.
اسناد دادگاه نشان می‌دهد که تهران این سند را به سفیر سویس در ایران که حافظ منافع آمریکاست داده است که او به نوبه خود به آمریکاییها منتقل کرده است.
پارسی در ایمیلش به نمایندگی رژیم ایران برآورد هزینه 6ماهه کار این پروژه را که شامل دعوت از 10 تا 15 کارشناس امور ایران از سراسر جهان است، به‌مبلغ 100هزار دلار ضمیمه می‌کند.
در سپتامبر 2012 دادگاه علیه پارسی حکمی صادر کرد و او را به پرداخت مبلغ 185هزار دلار جریمه به داعی الاسلام محکوم کرد.
نمایندگی دائم رژیم ایران در سازمان ملل در نیویورک نه تنها بر لابی رژیم در واشینگتن نظارت دارد بلکه همچنین بنا‌به‌نقل قول کریستیان ساینس مانیتور از دو بازپرس فدرال آمریکا در نوامبر 2009 بر کار آنچه که به‌نام «بنیاد علوی» شناخته می‌شود، نظارت دارد.
این بنیاد توسط شاه ایران در سال 1973 تحت نام «بنیاد پهلوی» تأسیس شد. در سال 1979 نام آن به مؤسسه مستضعفین تبدیل شد و بعداً به «بنیاد علوی» معروف شد. در فوریه 2012 پلیس مخفی نیویورک اسنادی که مربوط به می2006 می شد فاش ساخت که در آن «ارگانهای اطلاعات رژیم ایران در ایالات متحده از طریق مؤسسات متعدد از جمله «بنیاد علوی» فعالیت می‌کنند. این اتهامی بود که این بنیاد بر روی سایت خودش مکرراً آن را تکذیب می‌کند و می‌گوید که مأموریت اساسی آن «شرح فرهنگ اسلامی و زبان فارسی و ادبیات و تمدن است». در صفحات دیگر سایتش این بنیاد معتقد است که هدفش حمایت از «فرهنگ شیعه» است.
این بنیاد دارای یک آسمانخراش در مرکز شهر نیویورک است که از اجاره‌هایی که دریافت می‌کند درآمد کلانی دارد که از آن برای کمک مالی به بیش از 30 مؤسسه آموزشی در سراسر ایالات متحده استفاده می‌کند. کارشناسان معتقدند که تهران این اموال را برای پاداش دادن به دانشگاهیانی که به نفع آن می‌نویسند و یا ارگانهای تربیتی که تحقیقاتی را به نفع منافع تهران منتشر می‌کنند، استفاده می‌کند.
اما به‌رغم تکذیبیه «بنیاد علوی» مبنی بر این‌که هیچ ارتباطی با تهران ندارد، دفتر اف.بی.آی فاش ساخت که رئیس مؤسسه فرشید جاهدی در سال 2008 اقدام به از بین بردن اسنادی کرده است که ثابت می‌کند که این مؤسسه بخشی از اموال بانک ملی تهران متعلق به دولت ایران را پرداخت کرده است. بخشی از این اموال ممکن است در برنامه هسته‌یی ایران مورد استفاده قرار گرفته باشد.
در آوریل سال 2010 دادگاه فدرال نیویورک حکم سه ماه زندان را به اتهام سنگ‌اندازی در تحقیقات و مانع شدن در اجرای عدالت علیه جاهدی صادر کرد. همچنین بر بخش زیادی از اموال و داراییهای این مؤسسه دست گذاشته شد.
در واشینگتن فعالیتهای متنوع لابی‌های رژیم ایران ادامه یافت که همگی خواهان برداشته شدن غیرمشروط تحریمها از رژیم ایران و ائتلاف با آن می‌شوند حتی اگر نیاز به امتیاز دادن به آن در سوریه و لبنان و عراق و کل منطقه باشد. فعالیتهای لابی‌های رژیم ایران در شکل سمینارها و انتشار تحقیقات و برگزاری جلسات و انتشار مقالات در مطبوعات مختلف آمریکا و ایجاد دوستی با محققان و کارشناسان آمریکایی و همچنین با مسئولان دولتی و در کنگره و دستیاران آنها خود را نشان می‌دهد.
تاریخ:6می 2014
در دفتر کارم در واشینگتن دعوتی از ”مرکز وودر وویلسون“ که خیلی پرآوازه است، به‌دستم رسید که خواسته بودند در یک سمینار تحت عنوان ”ایران در 5سال آینده تغییر یا تثبیت بیشتر وضعیت فعلی“ شرکت کنم.
پاکت دعوت را باز کردم دیدم یکی از سخنگویان را می‌شناسم او یک روزنامه‌نگار آمریکایی است که در مورد خاورمیانه چیزهای تقریباً واقعی می‌نویسد. اما سخنرانان دیگر آمریکایی نبودند و این امر من را وادار کرد که راجع به آنها تحقیق کنم. یکی از آنها مدیر یک شرکت مشورتی است،
با یک پیگیری سریع دریافتم که این شرکت کذایی مشورتی ”آتیه انتر ناشنال“ نامیده می‌شود که وابسته به «گروه آتیه» در تهران است که خودش را بر روی سایتش به‌عنوان یک مؤسسه متخصص در ارائه «کمک و توصیه به شرکتهای خارجی برای ورود و کار موفق در بازار ایرانی» معرفی می‌کند.
سخنران دوم یک محقق فرانسوی به‌نام برنارد هورکارد است که می‌خواهد به رژیم ایران فرصت داده شود که اورانیوم را غنی‌سازی کند و رسیدن به توافق با آن منجر به رفع تحریمها و عادی‌سازی روابط با غرب به‌ویژه‌ایالات متحده می‌شود.
سومین سخنران روبرتو توسکانو ایتالیایی بود که قبلاً سفیر کشورش در ایران در سالهای 2003 تا 2008 بوده است. در یک مقاله در هافینگتون پست توسکانو نوشته بود که برای سیاستهای آمریکا بهتر است که به سخنان ضد آمریکایی رژیم (ایران) توجهی نکند و به سمت گشایش با آن ادامه دهد
توسکانو که وظیفه دارد چهره رژیم ایران را بزک کند و نسبت به جنگ هشدار دهد و از شورای ایرانی- آمریکایی تعریف و تمجید کند، مقاله‌اش را با حمایت همین شورا منتشر کرده است. شورایی که یک ایرانی – سوئدی مقیم واشینگتن به‌نام تریتا پارسی که به‌طور نوبه‌ای در این سایت می‌نویسد، آن را اداره می‌کند.
تریتا پارسی یک دهه است که دوست وزیر خارجه رژیم ایران جواد ظریف است، از آن زمان که ظریف نماینده دائمی رژیم ایران در سازمان ملل در نیویورک بود. در نیمه دهه گذشته ایرانی مخالف حسن داعی الاسلام پارسی را متهم نمود. و پارسی هم به نوبه خود یک افترانامه را علیه داعی الاسلام اقامه دعوا نمود. دادگاه دستور بازکردن ایمیل پارسی را داد تا این‌که مشخص شود که وی در تماس با ظریف بوده است و او اقدام به هماهنگی بین اعضای کنگره از هر دو حزب با این مسئول ایرانی می‌نموده است.
ایمیلهای که پرده از آن برداشته شد مشخص کرد که ظریف و پارسی بار اول در مارس 2006 با هم ملاقات کرده‌اند. ظریف به تریتا پارسی سند «معامله بزرگ» را که رژیم ایران به آمریکاییها در جریان جنگ عراق در سال 2003 ارائه داده بود و واشینگتن با آن مخالفت کرده بود، داده است.
اسناد دادگاه نشان می‌دهد که تهران این سند را به سفیر سویس در ایران که حافظ منافع آمریکاست داده است که او به نوبه خود به آمریکاییها منتقل کرده است.
پارسی در ایمیلش به نمایندگی رژیم ایران برآورد هزینه 6ماهه کار این پروژه را که شامل دعوت از 10 تا 15 کارشناس امور ایران از سراسر جهان است، به‌مبلغ 100هزار دلار ضمیمه می‌کند.
در سپتامبر 2012 دادگاه علیه پارسی حکمی صادر کرد و او را به پرداخت مبلغ 185هزار دلار جریمه به داعی الاسلام محکوم کرد.
نمایندگی دائم رژیم ایران در سازمان ملل در نیویورک نه تنها بر لابی رژیم در واشینگتن نظارت دارد بلکه همچنین بنا‌به‌نقل قول کریستیان ساینس مانیتور از دو بازپرس فدرال آمریکا در نوامبر 2009 بر کار آنچه که به‌نام «بنیاد علوی» شناخته می‌شود، نظارت دارد.
این بنیاد توسط شاه ایران در سال 1973 تحت نام «بنیاد پهلوی» تأسیس شد. در سال 1979 نام آن به مؤسسه مستضعفین تبدیل شد و بعداً به «بنیاد علوی» معروف شد. در فوریه 2012 پلیس مخفی نیویورک اسنادی که مربوط به می2006 می شد فاش ساخت که در آن «ارگانهای اطلاعات رژیم ایران در ایالات متحده از طریق مؤسسات متعدد از جمله «بنیاد علوی» فعالیت می‌کنند. این اتهامی بود که این بنیاد بر روی سایت خودش مکرراً آن را تکذیب می‌کند و می‌گوید که مأموریت اساسی آن «شرح فرهنگ اسلامی و زبان فارسی و ادبیات و تمدن است». در صفحات دیگر سایتش این بنیاد معتقد است که هدفش حمایت از «فرهنگ شیعه» است.
این بنیاد دارای یک آسمانخراش در مرکز شهر نیویورک است که از اجاره‌هایی که دریافت می‌کند درآمد کلانی دارد که از آن برای کمک مالی به بیش از 30 مؤسسه آموزشی در سراسر ایالات متحده استفاده می‌کند. کارشناسان معتقدند که تهران این اموال را برای پاداش دادن به دانشگاهیانی که به نفع آن می‌نویسند و یا ارگانهای تربیتی که تحقیقاتی را به نفع منافع تهران منتشر می‌کنند، استفاده می‌کند.
اما به‌رغم تکذیبیه «بنیاد علوی» مبنی بر این‌که هیچ ارتباطی با تهران ندارد، دفتر اف.بی.آی فاش ساخت که رئیس مؤسسه فرشید جاهدی در سال 2008 اقدام به از بین بردن اسنادی کرده است که ثابت می‌کند که این مؤسسه بخشی از اموال بانک ملی تهران متعلق به دولت ایران را پرداخت کرده است. بخشی از این اموال ممکن است در برنامه هسته‌یی ایران مورد استفاده قرار گرفته باشد.
در آوریل سال 2010 دادگاه فدرال نیویورک حکم سه ماه زندان را به اتهام سنگ‌اندازی در تحقیقات و مانع شدن در اجرای عدالت علیه جاهدی صادر کرد. همچنین بر بخش زیادی از اموال و داراییهای این مؤسسه دست گذاشته شد.
در واشینگتن فعالیتهای متنوع لابی‌های رژیم ایران ادامه یافت که همگی خواهان برداشته شدن غیرمشروط تحریمها از رژیم ایران و ائتلاف با آن می‌شوند حتی اگر نیاز به امتیاز دادن به آن در سوریه و لبنان و عراق و کل منطقه باشد. فعالیتهای لابی‌های رژیم ایران در شکل سمینارها و انتشار تحقیقات و برگزاری جلسات و انتشار مقالات در مطبوعات مختلف آمریکا و ایجاد دوستی با محققان و کارشناسان آمریکایی و همچنین با مسئولان دولتی و در کنگره و دستیاران آنها خود را نشان می‌دهد.
تاریخ:6می 2014
