728 x 90

روز حقوق بشر,

اعدام و شکنجه و کشتار درخدمت حاکمیت خمینی و رژیم آخوندی

-

آتش زدن عکس خمینی دجال
آتش زدن عکس خمینی دجال
27سال از خیانت خمینی به اعتماد مردم و غصب حاکمیت مردمی می‌گذرد آن چه اکنون به‌عنوان کارنامه‌این حاکمیت خونریز و عملکرد خمینی و اعوان و انصار دست پرورده او پیش روی ماست دریایی از خون شهدایی است که ازمثله و تجاوز در شکنجه‌گاهها تا چوبه‌های دار و تیرباران راه سپرده‌اند، تاپهنه گسترده‌یی از اعدامهای خیابانی و شلاق و دست و پابریدن و چشم از حدقه در آوردن و احکام شوکه‌کننده‌یی مانند پرت کردن از کوه و سنگسار که با فتوای خمینی بنیان گذاشته شده و تا به امروز بدون وقفه ادامه پیدا کرده است. امری که در هیچ برهه‌یی از تاریخ میهن ما با این شدت و حدت سابقه نداشته.
خمینی خونریزبه‌کشتار رشیدترین فرزندان مردم ایران پرداخت، زندانیان سیاسی بی‌دفاع را قتل‌عام کرد، فتوای خون کشیدن از محکومان به اعدام، فتوای تجاوز به دختران قبل از اعدام و فتوای مباح بودن خون و جان و مال مجاهدین را صادر کرد و واماندگان از او در حاکمیت برای حفظ حاکمیت ننگین خودشان گام به گام طبق فتوا و دستور خمینی عمل کردند.
در سال 1360 آخوند رفسنجانی که رئیس مجلس ارتجاع بود رسماً طی سخنرانی خود اعلام کرد 4حکم بر اعضای مجاهدین لازم‌الاجراست: کشته شوند، بدار آویخته شوند، دست و پایشان قطع شود، از جامعه جدا شوند.
و در شهریور سال 60رئیس وقت دیوان عالی خمینی آخوند محمدی گیلانی طی نطقی در مورد مجاهدین و کسانی که با آنان همکاری می‌کنند گفت: «کشتن به شدیدترین وجه، حلق‌آویز کردن به فضاحت بارترین حالت ممکن، دست راست و پای چپ آنان بریده شود، در کنار دیوار همان جا آنها را گلوله بزنید از نظر فقهی لازم نیست به محاکم صالحه بیاورید زیر تعزیر هم جان بدهند کسی ضامن نیست که عین فتوای امام است. (جمهوری اسلامی28اردیبهشت61 و کیهان29شهریور60)
در تابستان سال 60 محسن رضایی فرمانده وقت سپاه ضد‌مردمی خمینی خطاب به پاسداران جمله‌یی به این مضمون را به‌عنوان رهنمود گفت: «ماشین اعدامها را راه‌اندازی کنید ترور خودش پا درخواهد آورد» هدف این بود که علاوه برکشتار مجاهدین دهانهای مخالفان هم بسته شود و وحشت را به میان توده‌های مردم ببرد. اما کشتار و ترور و سرکوبی مردم از آنجا که یکی از پایه‌های حاکمیت خمینی و رژیم ولایت‌فقیهی وامانده از اوست نه تنها هرگز شتاب و گسترش فاجعه بارش را از دست نداد بلکه برگسترش آن بر پایه فتاوای خمینی و دست باز دادنهای او اصرار هم می‌شد. در تابستان 1367 رژیم خمینی قتل‌عام زندانیان سیاسی در ایران را که محکوم شده دادگاههای خمینی و بیشترشان مجاهد بودند آغاز کرد. ظرف چند ماه بیش از 30هزار زندانی سیاسی بدون محاکمه و بدون هیچ‌گونه دلیل به جوخه‌های اعدام سپرده شدند. این قتل‌عام چنان مفتضح بود که منتظری ولیعهد آن روز خمینی را وادار به اعتراض کرد وی طی نامه‌یی در این رابطه خطاب به خمینی نوشت: «افرادی که در سابق محکوم به کمتر از اعدام شده‌اند، اعدام کردن آنان بدون مقدمه و بدون فعالیت تازه‌یی بی‌اعتنایی به همه موازین قضایی و احکام قضات است. با حکم جنابعالی بسا بیگناهانی هم ا عدام می‌شوند.
درجه شقاوت خمینی و رژیم آدمکشان بازمانده از او حیرت‌انگیز است. اعدام و دست و پا بریدن و چشم از حدقه در آوردن و شلاق شیوه‌های رایج آخوندهای جنایتکاری است که دست سبعیت قرون وسطا را از پشت بسته‌اند و در سوء‌استفاده از دین با هیچ دوره‌یی از حاکمیت دینی قابل قیاس نیستند چون به‌دنبال پیشرفت و تحول اروپا کلیسای واتیکان نیز حکم اعدام را لغو کرد در حالی که در کشور ما مجازات اعدام و اعمال شنیعی مانند شکنجه و شلاق تحت عنوان خمینی ساخته مجازات در خدمت منافع حاکمیت نامشروع آخوندهاست.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/3d6f317c-7504-4669-a101-64cfaff477dc"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات