فراخوان دادخواهی علیه ثابتی و دیگر آمران و عاملان شکنجه و کشتار مردم در نظام سلطنتی
انسانهای آزاده!
بازماندگان نظام دیکتاتوری سلطنت محمدرضا پهلوی از چندی پیش میکوشند در سایهٔ سرکوب و جنایتهای بیپایان و گستردهٔ رژیم جمهوری اسلامی بر شکنجه و سرکوب رایج در رژیم شاه پرده بیفکنند و با انکار آن، واقعیت تلخ آن دوره را از نسلهای جوان پنهان نگه دارند. برخی از آنها تصور کردند جنبش فراگیر «زن زندگی آزادی» فرصت مناسبی را برای این مقصود فراهم کرده است و نسلهای جوان بدون تحقیق دروغهای ایشان را باور میکنند: پرویز ثابتی، رئیس ادارهٔ سوم ساواک و از آمران و عاملان اصلی بازجویان و شکنجهگران ساواک، و احمد فراستی، فرماندهٔ عملیات ادارهٔ سوم ساواک، در برابر چشمان مردم ظاهر شدند.
در پی آن، پرویز ثابتی، که به اعتراف خود او از طریق ساواک به شیوههای مختلف با تبلیغ برای خمینی و روحانیت شیعه در رسیدن آنها بهقدرت کمک رسانده بود، در مصاحبهیی طولانی (در پنج بخش؛ و هفت ساعت) با تلویزیون «من و تو» از سرکوب سازمانها و جریانهای سیاسی مخالف دیکتاتوری شاه دفاع و اعلام کرد با پخش برخی از فیلمها و سریالها در تلویزیون آن زمان مخالف بوده و حتی دادن اجازهٔ انتشار به بعضی داستانهای کودکان را خطرناک میدانسته است.
او همچنین ادعا کرد ایران در سال ۱۳۵۵ در بهترین موقعیت امنیتی بود و شاه در موافقت با «باز شدن» فضای سیاسی اشتباه کرد. بدین ترتیب «مقام امنیتی» دستگاه سلطنت، بهزبان خویش اعتراف میکند که با سرکوب آزاداندیشان، روشنفکران، نیروهای چپ و کمونیست و هر دگراندیشی در جامعه ایران بهجز روحانیتی که همیشه مورد لطف شاهانه بود، پیشزمینههای بهقدرترسیدن بنیادگرایان اسلامی را فراهم آوردهاند.
چکیدهٔ حرف او، علاوه بر توجیه جنایتهای حکومت پهلوی، این است که شاه میبایست با تمام نیرو هر حرکت اعتراضی را درهم میکوبید و به خون میکشید. بهعلاوه، این «انتقاد» او از شاه توصیهای به جمهوری اسلامی است. در واقع امر، او به جمهوری اسلامی میگوید که اگر بقای خود را میخواهد، بایستی بیش از پیش به کشتار و سرکوب جنبش تودهیی و نیروهای چپ و مترقی ادامه دهد.
امروز زنان ایرانی برای پایان دادن به نابرابری جنسیتی بهپا خاستهاند. کارگران و زحمتکشان، زنان، جامعهٔ کوئیر، جوانان، کنشگران جنبشهای اجتماعیطبقاتی، روزنامهنگاران، دانشجویان، فرهنگیان، وکلای دادگستری و حقوقدانان مستقل، بازنشستگان، ملیتهای مختلف، همه و همه، برای حق تعیین سرنوشت و برای آزادی، برابری و دموکراسی، پیکار مشترکی را بهپیش میبرند. ما در صورتی میتوانیم به حق زندگی آزاد در فضایی دموکراتیک دستیابیم که با هر نوع استبداد و دیکتاتوری به مخالفت و مبارزه برخیزیم.
بنابراین، علاوه بر مبارزهٔ بیامان علیه استبداد حاکم، بایستی با هشیاری با دستاندرکاران شکنجه و سرکوب در دیکتاتوری شاهنشاهی نیز مقابله کنیم و آنها را بهخاطر جنایتهایشان به پاسخگویی واداریم.
دادخواهی محدودهٔ زمانی و مکانی ندارد؛ از دوران رژیم پیشین آغاز شده و تاکنون نیز ادامه دارد. تفاوتی میان شکنجهگران قبلی و کنونی نیست. همه را باید مورد پیگرد قرار داد.
این دادخواهی بخشی از مبارزه در راه آزادی و اعمال حق حاکمیت مردم کشور ماست. سازمانیابی و سازماندهی تودهها از پایین برای تحقق اهداف دادخواهی، گسترش جنبشی تودهیی و پیشبرد مبارزه در راه عدالت و آزادی، برابری و دموکراسی و دستیابی به پیروزی ضروری خواهد بود.
ما شما را به همدلی و همرزمی در این راه طولانی فرا میخوانیم. بر این پایه، همهٔ مدافعان آزادی، برابری و دموکراسی را به امضای این فراخوان و پیگیری دادخواهی علیه سردمداران شکنجه و سرکوب رژیم شاه ــ از جمله ثابتی و احمد فراستی ــ دعوت میکنیم. بیایید تا بر تلاش خود برای مخالفت و مبارزه با استبداد، شکنجه، زندان و اعدام، و تقویت صف آزاداندیشان و مخالفان پیگیر سرکوبگری در جامعهٔ ایران بیفزاییم.