افشای غارتگریها و تباهی و تخریبی که سپاه پاسداران و قرارگاه موسوم به خاتم سپاه در منابع ثروت میهن ما بهعمل آورده، موجب شده که سپاه ضدمردمی در دفاع از خودش اقدام به پخش گزارشها و مصاحبههای سراسر دروغ درباره بهاصطلاح اقدامات سازندگیاش بهعمل بیاورد، در همین رابطه روز سهشنبه 25آذر تلویزیون رژیم با سرکرده قرارگاه خاتم سرتیپ پاسدار عبادالله عبداللهی مصاحبهیی بهعمل آورد و او درباره بهاصطلاح خدماتی که این قرارگاه در زمینههای مختلف بهعمل آورده، انبوهی دروغ به هم بافت.
پرداختن به همهٴ ادعاهای این پاسدار در حوصلهٴ این مختصر نیست، در اینجا فقط به یک جنبه از ادعاهای او، یعنی سد سازی میپردازیم. پاسدار عبداللهی گفته است:
«در بحث سد… چیزی حدود 21میلیارد متر مکعب، ما ساخت مخازن سد داشتیم، بهعنوان نمونه سد کرخه که بزرگترین سد خاکی هست، یا سد گتوند که بلندترین سد خاکی است. حجم سد گتوند چیزی حدود ۵.۵میلیارد مترمکعب است و حدود 70، 80کیلومتر بیشتر طول دریاچه این سد است.
کشور ما از نظر آب واقعاً مشکل دارد، کشور ما یک کشور نیمه خشک است، اگر این کارها انجام نمیگرفت، ما مشکلات زیادی داشتیم، از بحث جیرهبندی آب و سایر مواردی که وجود دارد، در بحث آب… ما آبهای زیادی داریم که هدر میرود. (کار ما) جمعآوری این آبها و انتقال آن به مناطقی که کشاورزی دارد، بوده است که چیزی حدود 124هزار هکتار زمین را آبیاری میکند، چه حجمی از آدمها آنجا مشغول کار میشوند، ایجاد شغل میشود و یک شغل پایدار برای مردم و در جهت رشد و شکوفایی اقتصاد چقدر کمک میکند…».
اما واقعیت چیست؟ بخشی از واقعیت در یکی از روزنامههای حکومتی (ابتکار 30شهریور 92) در گزارشی تحت عنوان: «سدها قاتل تالابها» چنین منعکس شده است:
«… در سالهای اخیر شاهد کاهش بخشهایی از مساحت تالابها و دریاچهها در سراسر کشور هستیم و در حالیکه در کنار عوامل جوی و خشکسالیها بر خلاف نظر مسئولان وزارت نیرو همچنان بسیاری از کارشناسان و متخصصان سدسازی در بالادست تالابها را اصلیترین عامل خشک شدن آنها عنوان میکنند».
اما واقعیت بسی هولناکتر از آن است که این روزنامه حکومتی بیان میکند. واقعیت این است که بر اثر سدسازیهای بیرویه سپاه پاسداران و قرارگاه خاتم، بسیاری از دریاچهها و تالابها و رودها خشک شدهاند. دریاچه ارومیه، دریاچه بختگان، دریاچههامون، تالاب جزموریان، تالاب گاوخونی، تالاب شادگان و رودهای زاینده رود و کارون از این جمله هستند.
پرداختن به همهٴ ادعاهای این پاسدار در حوصلهٴ این مختصر نیست، در اینجا فقط به یک جنبه از ادعاهای او، یعنی سد سازی میپردازیم. پاسدار عبداللهی گفته است:
«در بحث سد… چیزی حدود 21میلیارد متر مکعب، ما ساخت مخازن سد داشتیم، بهعنوان نمونه سد کرخه که بزرگترین سد خاکی هست، یا سد گتوند که بلندترین سد خاکی است. حجم سد گتوند چیزی حدود ۵.۵میلیارد مترمکعب است و حدود 70، 80کیلومتر بیشتر طول دریاچه این سد است.
کشور ما از نظر آب واقعاً مشکل دارد، کشور ما یک کشور نیمه خشک است، اگر این کارها انجام نمیگرفت، ما مشکلات زیادی داشتیم، از بحث جیرهبندی آب و سایر مواردی که وجود دارد، در بحث آب… ما آبهای زیادی داریم که هدر میرود. (کار ما) جمعآوری این آبها و انتقال آن به مناطقی که کشاورزی دارد، بوده است که چیزی حدود 124هزار هکتار زمین را آبیاری میکند، چه حجمی از آدمها آنجا مشغول کار میشوند، ایجاد شغل میشود و یک شغل پایدار برای مردم و در جهت رشد و شکوفایی اقتصاد چقدر کمک میکند…».
اما واقعیت چیست؟ بخشی از واقعیت در یکی از روزنامههای حکومتی (ابتکار 30شهریور 92) در گزارشی تحت عنوان: «سدها قاتل تالابها» چنین منعکس شده است:
«… در سالهای اخیر شاهد کاهش بخشهایی از مساحت تالابها و دریاچهها در سراسر کشور هستیم و در حالیکه در کنار عوامل جوی و خشکسالیها بر خلاف نظر مسئولان وزارت نیرو همچنان بسیاری از کارشناسان و متخصصان سدسازی در بالادست تالابها را اصلیترین عامل خشک شدن آنها عنوان میکنند».
اما واقعیت بسی هولناکتر از آن است که این روزنامه حکومتی بیان میکند. واقعیت این است که بر اثر سدسازیهای بیرویه سپاه پاسداران و قرارگاه خاتم، بسیاری از دریاچهها و تالابها و رودها خشک شدهاند. دریاچه ارومیه، دریاچه بختگان، دریاچههامون، تالاب جزموریان، تالاب گاوخونی، تالاب شادگان و رودهای زاینده رود و کارون از این جمله هستند.
خشک شدن و مرگ این منابع آبی، نه ربطی به کاهش نزولات جوی دارد و نه ارتباطی به «گرم شدن زمین»، یک قلم دریاچهٴ ارومیه به این دلیل مرد که روی 14رودی که به این دریاچه میریخت، بیش از 40سد ساخته شد و هنوز هم تعدادی سد نیمهکاره در دست ساخت و تعداد دیگری هم در دست مطالعه است! اما چرا این همه سد ساختند که به گفته صاحبنظران به هیچوجه متناسب با شرایط اقلیمی ایران نیست؟ چون سدسازی و فروش آب و برق حاصله از آن، برای پاسداران غارتگر سود سرشاری دارد.
تمامی 7میلیارد مترمکعب حقّابهٴ دریاچه را به زمینهایی رساندند که عمده آنها متعلق به باندها یا عناصر وابسته به رژیم است، البته پاسداران هم از این آب، به «نان و نوایی» برسند.
در استانهای اصفهان و چهار محال و بختیاری، روی زایندهرود 20سد ساخته شده است و 11 سد بزرگ و یک سد کوچک هم در دست مطالعه است. بر اثر این سدسازیها که تماماً با هدف غارت و بهمنظور فروش آب آنها ساخته شده زایندهرود و تالاب گاوخونی خشک شده است. این اقدامات تبهکارانه، کشاورزان بخش وسیعی از استان چهار محال و بختیاری و دهها روستای مسیر زایندهرود را از هستی ساقط کرده است و آنها تا کنون طی چندین تظاهرات و راهپیمایی خشم و اعتراض خود را ابراز کردهاند.
همین فاجعه، در حوزه آبخیزداری کارون هم بهوقوع پیوسته و پاسداران با احداث سد و تونل، آب این پرآبترین رود کشور را به جانب زمینهای مورد نظر خودشان منحرف کردهاند و کارون را نیز همچون زایندهرود در معرض مرگ و نابودی قرار دادهاند و در پی آن، صدها شهر و روستای مسیر کارون هم در معرض نابودی قرار گرفتهاند.
علاوه بر این بهدلیل سدسازیهای بدون مطالعه و برداشت بیرویة آب از سفرههای زیرزمینی توسط سپاه پاسداران، این سفرهها از بین رفته و چندین دشت از بهترین و حاصلخیزترین دشتهای کشور کلاً نشست کردهاند و لطماتی فاجعهبار به کشور وارد آمده و چهرهٴ سرزمینی ایران تغییر کرده است؛ امری که هرگز قابل جبران نیست. این است جنایتی که سپاه پاسداران و سرکردگان غارتگر و جنایتکار آن با حرث و نسل میهن ما کردهاند.