به دنبال اظهارات بسیار تند روز دوشنبه (20مرداد) حسن روحانی در جمع سفیران رژیم، چنان که انتظار میرفت، باند ولیفقیه هم اقدام به پاتک کرده و سکوت و آتشبس نسبی هفتههای اخیر را شکستهاند. کیهان خامنهای به آتشبس تحمیلی و سکوت «چند ماه» «ناصحان دلسوز» یا همان دلواپسان اشاره کرده و اظهارات روحانی را به طعنه «رونمایی گفتمان اعتدالی» و ناشی از شکست او در بستن با «کدخدا» ارزیابی کرده است. در مورد سکوت تحمیلی که باند دلواپسان چند هفته یا چند ماه بر خود هموار کردند، لازم است قدری به عقب بازگردیم.
خامنهای در 21اردیبهشت ماه گذشته طی سخنانی در ستاد فرماندهی نیروی هوافضای سپاه به صحنه آمد و برای اولین بار بدون دوگانهگویی از مذاکرات هستهیی حمایت قاطع کرد و صراحتاً از دلواپسان باند خود خواست «تحریمها را به مذاکره گره نزنند». خامنهای سپس برای دهنه زدن به بخش متمرد باند خود، مهرههای نزدیک به خود را به صحنه فرستاد.
پاسدار فیروز آبادی رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح رژیم که نزدیکترین مهرهٴ نظامی به خامنهای است (در روز 29اردیبهشت) به حمایت از دولت روحانی و حمایت از مذاکرات وارد صحنه شد و خطاب به رسانههای وابسته به نیروهای مسلح رژیم و در واقع به دلواپسان باند ولیفقیه هشدار داد که اگر روش خود را در برابر دولت روحانی و مذاکرات هستهیی رژیم اصلاح نکنند با آنها برخورد میشود.
متعاقباً آخوند محمود علوی وزیر اطلاعات دولت آخوند روحانی به اشارهٴ خامنهای، روز 11خرداد 1393 با پاسدار شریعتمداری نماینده خامنهای در کیهان ملاقات کرد.
بسیاری از ناظران و رسانههای خود رژیم این دیدار یک ساعت و نیمه را بهمثابه هشدار به شریعتمداری و روزنامه کیهان دانستند و گفتند که خلاصه پیام و هشدار آخوند علوی این بوده که در برابر خط ولیفقیه در حمایت از مذاکرات حریم شناسی کند و پا را از گلیم خود فراتر نگذارد.
بعد نوبت آخوند سعیدی نماینده خامنهای در سپاه و سخنگوی سپاه بود که به صحنه بیایند و موضع فیروز آبادی در مورد رسانههای وابسته به باند ولی را تأیید کنند.
بهدنبال این موضعگیریها بود که، رسانههایی مانند کیهان، روزنامه جوان (ارگان بسیج) خبرگزاری سپاه پاسداران (فارس)، تسنیم (خبرگزاری نیروی تروریستی قدس) و… شمشیرهای از رو بسته خود علیه مذاکرات و زهرخوران اتمی را غلاف کردند.
البته رسانههای وابسته به باند ولیفقیه، راه مخالفخوانیهای خود و روی آب انداختن پتة خط ذلتبار روحانی را پیدا کردند و حرفهای خود را با نقلقول از کارشناسان، رسانهها و حتی مقامات مجهول آمریکایی ابراز میکردند
اکنون که آخوند روحانی طاقتش طاق شده و برای باند ولیفقیه از روبسته است، روزنامه کیهان هم سکوت تحمیلی را شکسته و به روحانی گوشزد میکند که این اوست که حرمت سکوت را پاس نداشته و آدرس جهنم را به آنان نشان داده است تا به این وسیله از واقعیات وعینیاتی بگریزد که همانها، عرصه را بر ذهنیات و تصورات دولت و از جمله شخص آخوند روحانی تنگ کرده است.
کیهان خامنهای (21مرداد93) با اشاره به اظهارات روحانی مینویسد: او ”روش پرخاش، تندی و عصبانیت و فرار به جلو“ را پیشه خود کرده است و ”منتقدان سکوت اختیار کرده“ را ”تحریک کرده“ که اینها مذاکره هراس، و بزدل و بیشناسنامه و افراطی وبی خبر از دنیا هستند و به جهنم که نگرانند.
کیهان واقعیتها و در واقع ناکامیها و شکستهایی که عرصه را بر طیف حاکم از جمله شخص آخوند روحانی تنگ کرده چنین برشمرده است: ”تماس تلفنی با اوباما و چند ملاقات زنجیرهیی با وزیر و معاونین وزیر خارجه آمریکا و تا بیان اینکه «من آقای اوباما را مودب و باهوش یافتم» و تا نوع نرمشهایی که قبل و بعد از توافق ژنو- قهرمانانه یا غیرقهرمانانه- از سوی همین دوستان به نمایش درآمد، باید راهی در دل کدخدا میگشود و نگشود چرا با وجود تصوری که از نرمش داشتند و آن را اعمال کردند نتوانستند در وین 1 و 2 با کدخدا ببندند؟ آیا اینها از مدار اعتدال ادعایی خارج شدند یا شیطان بزرگ زبان مفاهمه انسانی را حالی نبود؟ تعداد سانتریفیوژها و ظرفیت غنیسازی مورد نیاز و تکلیف توسعه برنامه هستهیی بر اساس اولویتها یا سرنوشت فردو و راکتور اراک به کنار، آیا در همین مذاکرات که کاملاً از سوی تیم ایرانی برای داخل کشور سرّی نگه داشته شده، تکلیف لغو تحریمها معلوم شده است؟! حتی تحریمها پیشکش! رئیسجمهور محترم به یک سؤال ساده و سرراست پاسخ روشن بدهند؛ کاری هم به احترام پاسپورت ایرانی نداریم: چرا بالغ بر 7ماه است که دولت اوبامای مودب و اهل مفاهمه، به سفیر جدید ایران در سازمان ملل (ابوطالبی معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور) که نامزد شخص آقای روحانی است ویزا نمیدهد؟ مذاکره و مفاهمهای که نتواند امر روتین و عادی معرفی سفیر یک کشور در مقر سازمان ملل را به سرانجام برساند، چه قدر محاسبه شده و شجاعانه است؟“
احتمالاً بهخاطر لیست کردن همین طلبها و همین واقعیات و عینیات که لابد پیش از این و در خفا روی میز آخوند روحانی قرار گرفته است، بار دیگر نزاع در بالای هرم قدرت رژیم آخوندی بالا گرفته و روحانی هم آدرس جهنم به باند ولیفقیه میدهد و تصریح میکند که بهرغم نگرانی و دل پریشانی آنها، مسیر زهرخور کردن مقام ولایت را ادامه میدهد و پیش میبرد.
از این جریان درسها و عبرتهای مهمی را میتوان نتیجه گرفت، از جمله آن که مسیر زهرخوران مسیر انفجار تضادها و رویارویی باندهاست. ممکن است با دستور و فرمان، چند روزی بشود بهطور نسبی باندهای متخاصم را دهنه زد، اما همان سکوت و آتشبس تحمیلی، سوخت و دینامیسم آتش جنگ بعدی است که شدیدتر از پیش شعله خواهد کشید. اظهارات روحانی، بنزین بر روی این آتش ریخته و در روزهای آینده شاهد بالا گرفتن شعلههای آن خواهیم بود.
خامنهای در 21اردیبهشت ماه گذشته طی سخنانی در ستاد فرماندهی نیروی هوافضای سپاه به صحنه آمد و برای اولین بار بدون دوگانهگویی از مذاکرات هستهیی حمایت قاطع کرد و صراحتاً از دلواپسان باند خود خواست «تحریمها را به مذاکره گره نزنند». خامنهای سپس برای دهنه زدن به بخش متمرد باند خود، مهرههای نزدیک به خود را به صحنه فرستاد.
پاسدار فیروز آبادی رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح رژیم که نزدیکترین مهرهٴ نظامی به خامنهای است (در روز 29اردیبهشت) به حمایت از دولت روحانی و حمایت از مذاکرات وارد صحنه شد و خطاب به رسانههای وابسته به نیروهای مسلح رژیم و در واقع به دلواپسان باند ولیفقیه هشدار داد که اگر روش خود را در برابر دولت روحانی و مذاکرات هستهیی رژیم اصلاح نکنند با آنها برخورد میشود.
متعاقباً آخوند محمود علوی وزیر اطلاعات دولت آخوند روحانی به اشارهٴ خامنهای، روز 11خرداد 1393 با پاسدار شریعتمداری نماینده خامنهای در کیهان ملاقات کرد.
بسیاری از ناظران و رسانههای خود رژیم این دیدار یک ساعت و نیمه را بهمثابه هشدار به شریعتمداری و روزنامه کیهان دانستند و گفتند که خلاصه پیام و هشدار آخوند علوی این بوده که در برابر خط ولیفقیه در حمایت از مذاکرات حریم شناسی کند و پا را از گلیم خود فراتر نگذارد.
بعد نوبت آخوند سعیدی نماینده خامنهای در سپاه و سخنگوی سپاه بود که به صحنه بیایند و موضع فیروز آبادی در مورد رسانههای وابسته به باند ولی را تأیید کنند.
بهدنبال این موضعگیریها بود که، رسانههایی مانند کیهان، روزنامه جوان (ارگان بسیج) خبرگزاری سپاه پاسداران (فارس)، تسنیم (خبرگزاری نیروی تروریستی قدس) و… شمشیرهای از رو بسته خود علیه مذاکرات و زهرخوران اتمی را غلاف کردند.
البته رسانههای وابسته به باند ولیفقیه، راه مخالفخوانیهای خود و روی آب انداختن پتة خط ذلتبار روحانی را پیدا کردند و حرفهای خود را با نقلقول از کارشناسان، رسانهها و حتی مقامات مجهول آمریکایی ابراز میکردند
اکنون که آخوند روحانی طاقتش طاق شده و برای باند ولیفقیه از روبسته است، روزنامه کیهان هم سکوت تحمیلی را شکسته و به روحانی گوشزد میکند که این اوست که حرمت سکوت را پاس نداشته و آدرس جهنم را به آنان نشان داده است تا به این وسیله از واقعیات وعینیاتی بگریزد که همانها، عرصه را بر ذهنیات و تصورات دولت و از جمله شخص آخوند روحانی تنگ کرده است.
کیهان خامنهای (21مرداد93) با اشاره به اظهارات روحانی مینویسد: او ”روش پرخاش، تندی و عصبانیت و فرار به جلو“ را پیشه خود کرده است و ”منتقدان سکوت اختیار کرده“ را ”تحریک کرده“ که اینها مذاکره هراس، و بزدل و بیشناسنامه و افراطی وبی خبر از دنیا هستند و به جهنم که نگرانند.
کیهان واقعیتها و در واقع ناکامیها و شکستهایی که عرصه را بر طیف حاکم از جمله شخص آخوند روحانی تنگ کرده چنین برشمرده است: ”تماس تلفنی با اوباما و چند ملاقات زنجیرهیی با وزیر و معاونین وزیر خارجه آمریکا و تا بیان اینکه «من آقای اوباما را مودب و باهوش یافتم» و تا نوع نرمشهایی که قبل و بعد از توافق ژنو- قهرمانانه یا غیرقهرمانانه- از سوی همین دوستان به نمایش درآمد، باید راهی در دل کدخدا میگشود و نگشود چرا با وجود تصوری که از نرمش داشتند و آن را اعمال کردند نتوانستند در وین 1 و 2 با کدخدا ببندند؟ آیا اینها از مدار اعتدال ادعایی خارج شدند یا شیطان بزرگ زبان مفاهمه انسانی را حالی نبود؟ تعداد سانتریفیوژها و ظرفیت غنیسازی مورد نیاز و تکلیف توسعه برنامه هستهیی بر اساس اولویتها یا سرنوشت فردو و راکتور اراک به کنار، آیا در همین مذاکرات که کاملاً از سوی تیم ایرانی برای داخل کشور سرّی نگه داشته شده، تکلیف لغو تحریمها معلوم شده است؟! حتی تحریمها پیشکش! رئیسجمهور محترم به یک سؤال ساده و سرراست پاسخ روشن بدهند؛ کاری هم به احترام پاسپورت ایرانی نداریم: چرا بالغ بر 7ماه است که دولت اوبامای مودب و اهل مفاهمه، به سفیر جدید ایران در سازمان ملل (ابوطالبی معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور) که نامزد شخص آقای روحانی است ویزا نمیدهد؟ مذاکره و مفاهمهای که نتواند امر روتین و عادی معرفی سفیر یک کشور در مقر سازمان ملل را به سرانجام برساند، چه قدر محاسبه شده و شجاعانه است؟“
احتمالاً بهخاطر لیست کردن همین طلبها و همین واقعیات و عینیات که لابد پیش از این و در خفا روی میز آخوند روحانی قرار گرفته است، بار دیگر نزاع در بالای هرم قدرت رژیم آخوندی بالا گرفته و روحانی هم آدرس جهنم به باند ولیفقیه میدهد و تصریح میکند که بهرغم نگرانی و دل پریشانی آنها، مسیر زهرخور کردن مقام ولایت را ادامه میدهد و پیش میبرد.
از این جریان درسها و عبرتهای مهمی را میتوان نتیجه گرفت، از جمله آن که مسیر زهرخوران مسیر انفجار تضادها و رویارویی باندهاست. ممکن است با دستور و فرمان، چند روزی بشود بهطور نسبی باندهای متخاصم را دهنه زد، اما همان سکوت و آتشبس تحمیلی، سوخت و دینامیسم آتش جنگ بعدی است که شدیدتر از پیش شعله خواهد کشید. اظهارات روحانی، بنزین بر روی این آتش ریخته و در روزهای آینده شاهد بالا گرفتن شعلههای آن خواهیم بود.