جان مککین سناتور آمریکایی از واشنگتن میخواهد حضور بیشتری در حملات هوایی ناتو داشته باشد؛ او بهتازگی از بنغازی... دیدار کرده و میگوید، شورشیان برای سرنگونکردن قذافی به کمکهای خارجی بیشتری نیاز دارند. گزارشگر تلویزیون سی.ان.ان از یک کارخانه اسلحهسازی در بنغازی اینطور گزارش میکند:
دو ماه پیش مسعود که یک دانشجوی20ساله است در حال فراگرفتن زبان انگلیسی بود. او امروز در یک کارگاه مخفی اسلحهسازی کار میکند. آنها با جوشدادن قطعات کهنه، موشکاندازهایی را برای نیروهای اپوزیسیون سرهم میکنند.
مسعود اوجیلی میگوید: احساس عجیب و غریبیه، اما به کارم افتخار میکنم.
شورشیان به ما اجازه ورود به محلی را دادند که در آن... با خلاقیتهای خود، سلاحهای قدیمی و آسیبدیده را به سرعت به تسلیحات ساده مرگبار تبدیل میکنند.
200داوطلب اینجا هستند که از 8 صبح تا 3 بعدازظهر کار میکنند؛ دستمزدی هم نمیگیرند.
با این حال کمبود نفر وجود ندارد. پدر مسعود هم جزو داوطلبان است. او میگوید، 2برادر کوچکش هم برای نشاندادن علاقه و حمایت خود به اینجا میآیند.
مسعود میگوید: این کار را برای کشورم انجام میدهم.
بسیاری از اینها سربازانی هستند که از رژیم (لیبی) جدا شدهاند. برخی دیگر هم تازهوارد هستند و دقیقاً نمیدانند چه کار میکنند.
رامی ترهونی نفر دیگری است که میگوید: نمیدانم باید چه کار کنم، ولی تلاشم را میکنم.
رامی ترهونی تا چند هفته پیش یک نماینده بیمه بود، علی عبدالسلام داروسازی میکرد و حسین منصور هم راننده بود.
سرهنگی که به گفته خودش از نیروی هوایی ارتش قذافی جدا شده، میگوید: کسانی که در عمرشان سلاح ندیدهاند، از هیچ چیز، تسلیحات میسازند.
گزارشگر با نشاندادن قطعهای میگوید: این قبلاً قطعهیی از راکتانداز یک جت جنگنده بوده، حالا اگر همهچیز خوب پیش برود، به یک موشکانداز دوشپرتاب... تبدیلش میکنند.
شورشیان، موشکاندازهای دوران شوروی را تجزیه میکنند تا بتوان آنها را در خودروهای کوچکتر بهکار گرفت.
بعد از سرهمکردن این موشکاندازها... آنها را روی خودروهایی سوار و راهی جبهه میکنند. (ماشه این سلاح) با خلاقیت فوقالعادهیی از کلیدهای نوری ساخته شده، البته طبعاً ... کارکرد آن تضمیندار نیست.
مسعود میگوید، بعضاً چیزهایی داریم که کار نمیکنند.
اگر آرزویش محقق شود، قذافی خواهد رفت و او به دانشگاه باز خواهد گشت. اما تا آن موقع به همین کار ادامه خواهد داد.
دو ماه پیش مسعود که یک دانشجوی20ساله است در حال فراگرفتن زبان انگلیسی بود. او امروز در یک کارگاه مخفی اسلحهسازی کار میکند. آنها با جوشدادن قطعات کهنه، موشکاندازهایی را برای نیروهای اپوزیسیون سرهم میکنند.
مسعود اوجیلی میگوید: احساس عجیب و غریبیه، اما به کارم افتخار میکنم.
شورشیان به ما اجازه ورود به محلی را دادند که در آن... با خلاقیتهای خود، سلاحهای قدیمی و آسیبدیده را به سرعت به تسلیحات ساده مرگبار تبدیل میکنند.
200داوطلب اینجا هستند که از 8 صبح تا 3 بعدازظهر کار میکنند؛ دستمزدی هم نمیگیرند.
با این حال کمبود نفر وجود ندارد. پدر مسعود هم جزو داوطلبان است. او میگوید، 2برادر کوچکش هم برای نشاندادن علاقه و حمایت خود به اینجا میآیند.
مسعود میگوید: این کار را برای کشورم انجام میدهم.
بسیاری از اینها سربازانی هستند که از رژیم (لیبی) جدا شدهاند. برخی دیگر هم تازهوارد هستند و دقیقاً نمیدانند چه کار میکنند.
رامی ترهونی نفر دیگری است که میگوید: نمیدانم باید چه کار کنم، ولی تلاشم را میکنم.
رامی ترهونی تا چند هفته پیش یک نماینده بیمه بود، علی عبدالسلام داروسازی میکرد و حسین منصور هم راننده بود.
سرهنگی که به گفته خودش از نیروی هوایی ارتش قذافی جدا شده، میگوید: کسانی که در عمرشان سلاح ندیدهاند، از هیچ چیز، تسلیحات میسازند.
گزارشگر با نشاندادن قطعهای میگوید: این قبلاً قطعهیی از راکتانداز یک جت جنگنده بوده، حالا اگر همهچیز خوب پیش برود، به یک موشکانداز دوشپرتاب... تبدیلش میکنند.
شورشیان، موشکاندازهای دوران شوروی را تجزیه میکنند تا بتوان آنها را در خودروهای کوچکتر بهکار گرفت.
بعد از سرهمکردن این موشکاندازها... آنها را روی خودروهایی سوار و راهی جبهه میکنند. (ماشه این سلاح) با خلاقیت فوقالعادهیی از کلیدهای نوری ساخته شده، البته طبعاً ... کارکرد آن تضمیندار نیست.
مسعود میگوید، بعضاً چیزهایی داریم که کار نمیکنند.
اگر آرزویش محقق شود، قذافی خواهد رفت و او به دانشگاه باز خواهد گشت. اما تا آن موقع به همین کار ادامه خواهد داد.