گزارشی از وضع مدارس ایران و مدرسهسازی رژیم در خارج از ایران
آیا اینجا کلاس است؟ آیا آنها به مدرسه میروند؟ مدرسهشان در فضای باز است؟ یا کلاس در داخل چادر تشکیل میشود؟ آیااینجا ایران است؟
اینجا چطور؟ آیا آن در آهنی، تخته سیاه کلاس است؟ آیا آن دخترک معلم است؟ هزینه تهیة اتاقی برای کلاس درس این دانشآموزان چقدر میشود؟
اینهم یک کلاس دیگر کنار یک روستای ایران:
اکنون به عکسهای زیر نگاه کنید که دانشآموزان آن خوشبخت ترند. چون کلاسشان دست کم، سقف دارد:
گزارشی از این کلاس در مسجد سلیمان:
روستای آغلی آباد در 40 کیلومتری مسجد سلیمان در بین کوهستانی صعب العبور قرار گرفته و بدون آب و برق تا نزدیکترین روستا! حدود 10 کیلومتر فاصله دارد. 12نفر دانشآموزان مقطع ابتدایی از اول تا پنجم بر روی سه عدد نیمکت در تاریکی کلاس به سختی درس میخوانند.
حاتمی معلم زحمتکش این مکان چند منظوره چنین میگوید: این کلاس آغله. گوسفندان هم دم در مشخصه که این کلاس آغله. این دانشآموزان که اینجا دارند درس میخوانند چه گناهی کردهاند که این کلاس به شکل آغل باشه مسئولان محترم آموزش و پرورش شهرستان نتونن لااقل فکری بهحال این روستا بکنند لااقل یک تک اتاقی درست کنند براش.
وقتی از دانشآموزان سؤال شد که آیا میتوانند تخته سیاه را ببینند؟
روستای آغلی آباد در 40 کیلومتری مسجد سلیمان در بین کوهستانی صعب العبور قرار گرفته و بدون آب و برق تا نزدیکترین روستا! حدود 10 کیلومتر فاصله دارد. 12نفر دانشآموزان مقطع ابتدایی از اول تا پنجم بر روی سه عدد نیمکت در تاریکی کلاس به سختی درس میخوانند.
حاتمی معلم زحمتکش این مکان چند منظوره چنین میگوید: این کلاس آغله. گوسفندان هم دم در مشخصه که این کلاس آغله. این دانشآموزان که اینجا دارند درس میخوانند چه گناهی کردهاند که این کلاس به شکل آغل باشه مسئولان محترم آموزش و پرورش شهرستان نتونن لااقل فکری بهحال این روستا بکنند لااقل یک تک اتاقی درست کنند براش.
وقتی از دانشآموزان سؤال شد که آیا میتوانند تخته سیاه را ببینند؟
دانشآموزان گفتند:
یک دانشآموز 10ساله: نه
یک دانشآموز 12ساله: اینقدرتاریکه که نمیتونه چشم ما تخنه سیاه رو ببینه که معلم چی مینویسه
یک دانشآموز 13ساله: صدای گوسفندان و تاریکی آغل نمیگذارد درس بخوانیم.
یک دانش آموز11ساله: خیلی دوست دارم نمرههای خوب بگیرم اما توی این آغل نمیشه
گوسفندان روزانه چندین بار وارد کلاس میشوند. کلاس سرد و نمناک و بدون وسائل گرم کننده امان دانشآموزان را بریده است“.
بسیاری دیگر از کودکان کشور ما که یک سردابة تاریک برای کلاس خود دارند، آنقدر کمبود در مدرسه حقیرانهشان هست که هر ازگاهی مثل بچههای شین آباد، کلاس برایشان جهنم میشود:
آنها که در شین آباد سوختند نیز در چنین سردابة یی بهخاطر نداشتن یک کلاس متعارف و حتی یک در، و دستگیرهٴ سالم! و بخاری بیخطر سوختند.
البته روشن است که پولها و ثروتهای مردم ما خرج تروریسم و بمب و صدور ارتجاع برای حفظ حکومت ولیفقیه میشود یا به غارت آخوندها و همدستانشان میرود. اما حالا ببینیم همان پولهایی هم که میتوان به ساخت مدارس اختصاص داد، در کجا خرج میشود؟ :
8آذر 91: تلویزیون عرب زبان رژیم از افتتاح یک مجتمع آموزشی در نجف توسط پاسدار حسن دانائیفر سفیر رژیم در عراق گزارش داد. این مجتمع که از تجهیزات و امکانات مدرنی برخوردار است با پول ملت محروم ایران ساخته شده، شامل مدارسی درهفت شهر عراق میباشد. تصویر زیر مربوط به یکی از این مدارس است.
8آذر 91: تلویزیون عرب زبان رژیم از افتتاح یک مجتمع آموزشی در نجف توسط پاسدار حسن دانائیفر سفیر رژیم در عراق گزارش داد. این مجتمع که از تجهیزات و امکانات مدرنی برخوردار است با پول ملت محروم ایران ساخته شده، شامل مدارسی درهفت شهر عراق میباشد. تصویر زیر مربوط به یکی از این مدارس است.
در حالی که فرزندان ایران بر ویرانههای زلزله از همه چیز از جمله مدرسه، محروم شدهاند، رژیم آخوندی سرمایههای آنان را در کشورهای دیگر صرف میکند تا پایگاههای نفوذ و خرید مزدور پیدا کرده و نظامش را حفظ کند.
ـ17آذر 89: ایران یک مدرسه را در عراق در شهر خالص با سرمایة خودش ساخت. این یازدهمین تأسیسات آموزشی است که با پول ایران ساخته میشود.
در پرانتز باید گفت هدف از ساخت این مدرسه در شهر خالص عراق، پوشش دادن به توطئهها علیه مجاهدان اشرف و اقدامهای تروریستیش در استان دیالی است. این مدرسه توسط پاسدار داناییفر، سفیر رژیم آخوندی و از فرماندهان نیروی تروریستی قدس افتتاح شد. و همه همدستان خونریزانی که مجاهدان اشرف را کشتند در آن حضور داشتند.
و حال ببینیم هدف این خرجهای آخوندها چیست؟ روی «پارچه نوشته» ای که درهمان مراسم افتتاح مدرسه، نصب گردیده نوشته:
(قانون اساسی عراق بر پناه ندادن سازمانهای تروریستی تصریح کرده است. بنابراین سازمان تروریستی خلق را طرد کنید)
البته مردم منطقه که از این اقدام سفارت بهشدت منزجرند، از شرکت در ساختن این مدرسه خودداری کردند به همین خاطر سفارت مجبور شد افرادی را از خارج از استان برای ساختن این مدرسه به شهر خالص ببرد.
پس از آن هم، ”تجمع نیروهای ملی ”در دیالی نیت سفیر رژیم ایران درافتتاح مدرسه را محکوم کرد و آن را یک طرح حیلهگرانه رژیم ایران توصیف کرد.
به نمونههای دیگر توجه کنید:
اقدامات رژیم در لبنان:
سایت پاسدار محسن رضایی: ـ3فروردین 1387: اکنون در لبنان در حدود 140 مدرسه بازسازی شده است و 10 مدرسه دیگر در حال تکمیل است و ساخت 7 مدرسه دیگر در حال بررسی است».
جدول اقدامات رژیم در بازسازی لبنان
سرویس اتوبوس مدارس در لبنان با پول ایران! ـ 14اردیبهشت 1389: سایت اشپیگل آن لاین در گزارشی از حزبالله لبنان، با عنوان «پول و نفوذ ایران در لبنان» از جمله نوشت:
ایران برای نفوذ خود در جنوب لبنان سرمایهگذاری کرده و در این بخش چهار میلیونی یکی از بزرگترین مراکز فرهنگی بهنام کمیته فرهنگ ایران و مرکزی مانند انستیتو گوته آلمان با صرف پولهای زیاد ایجاد کرده است.
در گزارش اشپیگل آمده: در این بخش فرهنگی در لبنان، دوهزار دانشآموز لبنانی تحت تبلیغات رژیم آخوندی قرار
میگیرند و بعد از پایان درس با اتوبوسهای سرویس کمیته فرهنگی ایران بهطور رایگان به خانههای خود برده میشوند.
اقدامات رژیم در کشورهای دیگر:
اینها هم نمونههای دیگری از خاصه خرجیهای رژیم در کشورهای دیگر است که خود تصاویر بهاندازه کافی روشنگر است:
آذربایجان – باکو
پاکستان – اسلامآباد
تاجیکستان – دوشنبه
هند
مجتمع آموزشی در قطر.