سایت خبری نیوزویک روز ۹آذر در مطلبی از قاضی تدپو نماینده سابق کنگره آمریکا درباره بازگشت رژیم آخوندی به مذاکرات هستهای با قدرتهای جهانی و همچنین اقدامات تنشآفرین این رژیم در منطقه نوشت: با وجود افزایش فعالیتهای شریرانه رژیم ایران، مذاکرات برای احیای توافق هستهیی ۲۰۱۵ ایران روز دوشنبه در وین از سر گرفته شد. در اوایل ماه جاری، نیروهای رژیم ایران یک نفتکش را در خلیج عمان توقیف کردند و تمرینات نظامی جامعی را انجام دادند، و تسلیحات نظامی مختلف از جمله پهپادهای انتحاری، مانند آنچه در سوءقصد برای ترور مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق استفاده شد را به نمایش گذاشتند.
محمد اسلامی، رئیس جدید سازمان انرژی اتمی رژیم ایران اخیراً رجز میخواند که این کشور حتی از آنچه آژانس بینالمللی انرژی اتمی در آخرین گزارش سه ماهه خود تخمین زده بود، ذخایر اورانیوم با غنای بیشتری به دست آورده است. ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور رژیم، با اطمینان، اسلامی را با این درک که با دشمنان غربی برخورد خصمانه میکند و توافق هستهیی را تضعیف میکند، به این سمت منصوب کرد. او تنها یکی از بسیاری افراد منصوب شده است که مظهر موضع تندروی افراطی دولت جدید در ایران است.
شهرت و رفتار خود رئیسی جدی گرفتن اعلام بازگشت به مذاکرات هستهیی را بسیار دشوار میکند. در حالی که برخی از سیاستگذاران آمریکایی مشتاق هستند که وقایع جاری در وین را بهعنوان نشانهای از تمایلات همکاری در دولت جدید در نظر بگیرند، بیشتر آنها میدانند که از این خبرها نیست. آنها قبلاً این چیزها را دیدهاند و میدانند که نتیجه چه خواهد بود.
تد پو در ادامه نوشت: بیش از ۱۴سال در کنگره ایالات متحده، من شاهد موارد بیشماری بودم که مقامات ایرانی بهدلیل میانهرویشان مورد تحسین قرار میگرفتند، تا اینکه بعداً از پیشینیان تندرو خود در تهدید منافع غرب، تضعیف امنیت جهانی و سرکوب خشونتآمیز مردم خود پیروی کردند. بسیاری از همکاران سابق من مدتهاست که این تصور را، که رفتار ایران با تلاش مقامات خودش تغییر خواهد کرد را کنار گذاشتهاند، و به این رسیدهاند که چنین تغییری به احتمال زیاد از سوی گروههای فعال دموکراسی خواه در جامعه ایران ایجاد میشود.
عضو پیشین کنگره آمریکا در ادامه افزود: در کنفرانس واشنگتن در مورد ایران در ماه گذشته، مایک پنس، معاون رئیسجمهور سابق، روی برخی از منابع احتمالی تغییر انگشت گذاشت. وی انتصاب رئیسی بهعنوان رئیسجمهور را "بهمنظور سرکوب مخالفتهای داخلی و ارعاب مردم ایران برای سکوت"توصیف کرد. اما او همچنین خاطرنشان کرد که انتخاب چنین رهبری که علناً تندرو است،"نشانهای از ناامیدی و آسیب پذیری فزاینده رژیم" و نیاز آن به تسریع سرکوب مخالفان است.
همانطور که پنس بیان کرد، "یکی از بزرگترین دروغهایی که رژیم حاکم به خورد جهان داده است این است که هیچ جایگزینی برای وضعیت موجود وجود ندارد. اما یک جایگزین وجود دارد - آلترناتیو سازمان یافته، کاملاً آماده، کاملاً واجد شرایط و مورد حمایت مردمی به نام مجاهدین خلق."پنس، رهبر این جنبش اپوزیسیون، خانم مریم رجوی را"زنی فوق العاده"و"الهام بخش جهان" توصیف کرد. پنس درست میگوید. من در سالهای حضور در کنگره بهطور مستقیم با این جریان برخورد کردم، و شخصاً با خانم رجوی آشنا شدم. وقت آن است که آمریکا به جای تمنا از چهرههای نامحبوب رژیم، روی شرکای واقعی در ایران سرمایهگذاری کند.
در ژانویه ۲۰۱۸، جمهوری اسلامی تحت تأثیر یک خیزش سراسری قرار گرفت که بیش از صد شهر و شهرستان را در بر گرفت. نزدیک به ۲۰۰نقطه در قیام دیگری در نوامبر ۲۰۱۹ شرکت کردند و هر دو جنبش شعارهایی سر میدادند که سیاستمداران "اصلاح طلب"و"اصولگرا" مورد تأیید رژیم را بهعنوان دو روی یک سکه محکوم میکردند. اگر چه پاندمی کووید-۱۹ از آن زمان به جلوگیری از ناآرامیهای گسترده کمک کرده است، مریم رجوی که در کنفرانس ماه گذشته نیز سخنرانی کرد، پیشبینی کرده است که دوران دولت رئیسی با افزایش بیسابقه «خصومت و دشمنی» بین رژیم ایران و مردمش تعریف میشود.
این «خصومت و دشمنی» در همان انتخاباتی که رئیسی در ژوئن ۲۰۲۱ طی آن به قدرت رسید و همچنین در انتخابات پارلمانی سال قبل کاملاً نمایان شد. مردم ایران برای نشان دادن نارضایتی خود نسبت به سیاستمداران دست چین شده تهران، دست به بایکوت گسترده انتخاباتی زدند.
بر اساس برخی گزارشها، کمتر از ده درصد از واجدین شرایط در ایران در واقع به رئیسی رأی دادند. اکثر آنها بهطور کلی از این روند ساختگی اجتناب کردند، در حالی که برخی عمداً برگههای رأی غیرمعتبر به صندوق انداختند. این بایکوت منعکسکننده همان خواسته برای تغییر بود که مشخصه قیامهای قبلی بود، اما بیشتر از بهرسمیت شناختن سابقه کاندید پیشرو در نقض حقوقبشر و سرکوب مخالفان انگیزه میگرفت. رئیسی در قتلعام سی هزار زندانی سیاسی در سال۱۹۸۸ و در سرکوب قیام سال۲۰۱۹ که منجر به کشته شدن حداقل ۱۵۰۰ معترض مسالمت جو شد، نقش داشت.
با ظهور درگیریهای داخلی در ایران، جامعه بینالمللی باید برای جانبداری آماده شود. بخش عمده جهان به ایالات متحده برای نشان دادن رهبری در این زمینه نگاه خواهند کرد. ایالات متحده نباید برای حمایت از مردم ایران هیچ زمانی را از دست بدهد، زیرا آنها برای تحکیم میراث قیامهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ و همچنین تحریمهای اخیر انتخاباتی تلاش میکنند.
اقدامات گذشته رئیسی، زمینهای آشکار برای تحریمهای بیشتر علیه جمهوری اسلامی بهطور اعم، و رئیس جمهور بهطور اخص است. آنها همچنین در صورتی که سازمان ملل در نهایت تحقیقات مناسبی را در مورد سال۱۹۸۸ انجام دهد، ممکن است زمینهای برای پیگرد قانونی در دادگاه کیفری بینالمللی باشند. ایالات متحده در موقعیتی قوی برای رهبری هر دو موضوع قرار دارد.
شرکتکنندگان غربی در توافق هستهیی ایران اخیراً در واشنگتن ملاقات کردند و گزارش دادند که اعتماد جدیدی به اتحاد خود در مورد سیاست ایران پیدا کردهاند. متأسفانه، اگر این وحدت صرفاً در جهت مذاکره با دولت رئیسی در تلاشی بیهوده برای تقویت انگیزههای معتدل در رژیم فعلی باشد، هدر خواهد رفت. سیاستهای قاطعانه از بیرون، و فشار در طرفداری از دموکراسی در داخل، تنها امید برای ایجاد تغییر در حکومت ایران است. هدف ما باید الهام بخشیدن به مردم ایران برای تغییر آن حکومت، یک بار برای همیشه، از دیکتاتوری به دموکراسی باشد.