دجالیت و فریب، یکی از ویژگیهای پایهیی نظام ولایتفقیه است که از خود خمینی دجال تا خامنهای و روحانی را در برمیگیرد. اظهارات 3مهر آخوند روحانی در یکی از مدارس تهران یکی از نمونههای همین دجالیت است، وقتی او در برابر شماری از دانشآموزان دبستانی، دجالگرانه گفت: «شما امروز در یک محیط امن درس خود را آغاز میکنید. اما در عراق و سوریه و یمن، مدارس آنان ویران شده است. دوستان آنها به خاک و خون کشیده شدهاند».
روحانی در حالی این اظهارات دجالگرانه را به زبان میآورد که رسانههای حکومتی از افزایش تکان دهندهٴ شمار خودکشی در میان دانشآموزان مینویسند. از 13خودکشی دانشآموزان در سال تحصیلی گذشته تنها در یزد. از 17خودکشی در میان دانشآموزان در سال تحصیلی گذشته در نقاط مختلف و تیتر کردن جملاتی مانند اینکه «خودکشی دانشآموزان در هفتههای اخیر زنگ خطر را به صدا درآورده».
آخوند روحانی نگفت که حرف زدن از مدرسه ویران و به خاک و خون کشیده شدن بچههای کشورهای منطقه، جز دجالیت چیزی نیست. چون مگر تمامی این فجایع منطقهای، از جمله کشتار کودکان سوریه، جز به فرمان رژیم آخوندی است؟ مگر پاسدارِ جنایتکار قاسم سلیمانی نیست که تمامی این جنایات را در کشورهای منطقه پیش میبرد؟
آخوند روحانی طوری با دجالگری و نعل وارونه حرف میزند که گویی خودش و رژیمش اصلاً نقشی در خشونت ندارند؛ مگر سردمداران رژیم که همین روحانی هم در میان آنها مسئولیتهای مهمی در جنگ داشت، طی 8سال جنگ ضدمیهنی، انبوهی بچهها را از سر کلاسهای درس به روی میدانهای مین نفرستادند؟ آمار بیش از 30هزار دانشآموز که روی میدانهای مین فرستاده شده و به خاک و خون کشیده شدند توسط همین جنایتکاران داده شده است.
آری، آخوند روحانی هیچکدام از اینها را نگفت و به جای آن، تلاش کرد با دروغ و فریب، طوری وانمود کند که خود و رژیمش، ضد خشونت هستند. اما کیست که نداند که در دنیای امروز، رژیم ولایتفقیه و سران آن، از جمله خامنهای و رفسنجانی و روحانی هستند که پدرخواندهٴ خشونت، تروریسم، افراطیگری و کشتارند. بالاترین کشور حامی تروریسم که بارها توسط جامعه بینالمللی برای این رژیم ضدبشری استفاده شده، آیا اثباتگر این نیست که این رژیم سرتا پا درگیر خشونت و کشتار است؟
به همین دلیل است که جوانهای ایران، بهویژه در سال تحصیلی جدید، بنا دارند بیش از قبل در برابر این دیکتاتوری بایستند و هر چه بیشتر پرچم شورش و اعتراض را بالاتر ببرند.
روحانی در حالی این اظهارات دجالگرانه را به زبان میآورد که رسانههای حکومتی از افزایش تکان دهندهٴ شمار خودکشی در میان دانشآموزان مینویسند. از 13خودکشی دانشآموزان در سال تحصیلی گذشته تنها در یزد. از 17خودکشی در میان دانشآموزان در سال تحصیلی گذشته در نقاط مختلف و تیتر کردن جملاتی مانند اینکه «خودکشی دانشآموزان در هفتههای اخیر زنگ خطر را به صدا درآورده».
آخوند روحانی نگفت که حرف زدن از مدرسه ویران و به خاک و خون کشیده شدن بچههای کشورهای منطقه، جز دجالیت چیزی نیست. چون مگر تمامی این فجایع منطقهای، از جمله کشتار کودکان سوریه، جز به فرمان رژیم آخوندی است؟ مگر پاسدارِ جنایتکار قاسم سلیمانی نیست که تمامی این جنایات را در کشورهای منطقه پیش میبرد؟
آخوند روحانی طوری با دجالگری و نعل وارونه حرف میزند که گویی خودش و رژیمش اصلاً نقشی در خشونت ندارند؛ مگر سردمداران رژیم که همین روحانی هم در میان آنها مسئولیتهای مهمی در جنگ داشت، طی 8سال جنگ ضدمیهنی، انبوهی بچهها را از سر کلاسهای درس به روی میدانهای مین نفرستادند؟ آمار بیش از 30هزار دانشآموز که روی میدانهای مین فرستاده شده و به خاک و خون کشیده شدند توسط همین جنایتکاران داده شده است.
آری، آخوند روحانی هیچکدام از اینها را نگفت و به جای آن، تلاش کرد با دروغ و فریب، طوری وانمود کند که خود و رژیمش، ضد خشونت هستند. اما کیست که نداند که در دنیای امروز، رژیم ولایتفقیه و سران آن، از جمله خامنهای و رفسنجانی و روحانی هستند که پدرخواندهٴ خشونت، تروریسم، افراطیگری و کشتارند. بالاترین کشور حامی تروریسم که بارها توسط جامعه بینالمللی برای این رژیم ضدبشری استفاده شده، آیا اثباتگر این نیست که این رژیم سرتا پا درگیر خشونت و کشتار است؟
به همین دلیل است که جوانهای ایران، بهویژه در سال تحصیلی جدید، بنا دارند بیش از قبل در برابر این دیکتاتوری بایستند و هر چه بیشتر پرچم شورش و اعتراض را بالاتر ببرند.