میرسد رقصان شکوفهی سیب سرخ از راه دور
می تراود هر نفس از طرف گل ، بانگ چگور
می تراود هر نفس از طرف گل ، بانگ چگور
راه ، سبز و ماه ، سبز و خانه سبز ، آیینه ، سبز؛
رقصِ خاک و رقصِ باد و رقصِ بید و رقصِ نور
شانهٴ عطرست و زلف یاس و دستان نسیم ،
می درخشد آب ، در آیینه، ماهی در بلور
آسمان با بال مرغان فتح شد ، باران شکفت
ارغوان شو -آذرافشان- خیز از این گورِ نمور
رقصِ خاک و رقصِ باد و رقصِ بید و رقصِ نور
شانهٴ عطرست و زلف یاس و دستان نسیم ،
می درخشد آب ، در آیینه، ماهی در بلور
آسمان با بال مرغان فتح شد ، باران شکفت
ارغوان شو -آذرافشان- خیز از این گورِ نمور
ای بهاران ای بهاران ای بهاران ، ای بهار!
ای دلم را کرده بیدار ، ای هجوم شور و شور!
ای رها! ای انفجار سبز! ای هماره «آمدن»!
مقدمت بادا خجسته! ای یقین ، آه! ای ظهور!
می ربایم ماه را از ابرها ، مینوشمش
مستْ ، من ، مستانه ، تو ، مرده ، من و تو ، نفخِ صور
پنجره بشکفت و شهر از گامهای مست باد ،
کوچه کوچه ، پر شد از موسیقیِ سبزِ عبور
از شمیمت هر مسلسل لاله افشان کرده است
نو بهارا! شعله زن بر اهرمن! سرخ وشرور.
ای دلم را کرده بیدار ، ای هجوم شور و شور!
ای رها! ای انفجار سبز! ای هماره «آمدن»!
مقدمت بادا خجسته! ای یقین ، آه! ای ظهور!
می ربایم ماه را از ابرها ، مینوشمش
مستْ ، من ، مستانه ، تو ، مرده ، من و تو ، نفخِ صور
پنجره بشکفت و شهر از گامهای مست باد ،
کوچه کوچه ، پر شد از موسیقیِ سبزِ عبور
از شمیمت هر مسلسل لاله افشان کرده است
نو بهارا! شعله زن بر اهرمن! سرخ وشرور.
ع. طارق.