728 x 90

اختلافات سیاسی در ایران,

دغدغه خاطر باندهای درونی رژیم چیست؟

-

خامنه‌ای، حسن روحانی، رفسنجانی
خامنه‌ای، حسن روحانی، رفسنجانی
هر روز که از بحران زهرخوران هسته‌یی توسط رژیم و شخص خامنه‌ای می‌گذرد، جام زهر اثرات خود را در پهنه‌های گسترده و بیشتری در نظام ولایت‌فقیه نمایان می‌سازد.
جنگ و جدالهای باندهای درونی رژیم بر سرمذاکرات، موضعگیری پاسدار فیروز آبادی علیه رسانه‌های وابسته به سپاه وبسیج و در حمایت از خط خامنه‌ای در زمینه مذاکرات، سخنان آخوند حسن روحانی در چهارمین جشنواره ارتباطات و فناوری اطلاعات، موضعگیری پاسدار جزایری علیه حرفهای پاسدار فیروز آبادی و علیه باند رفسنجانی- روحانی و... همگی از علائم جام زهری است که سرتا سر پیکره نظام ولایت را مسموم کرده است.
روحانی در سخنانش درچهارمین جشنواره ارتباطات وفناوری اطلاعات با مسخره کردن بلندگوها و منابر آخوندی از جمله باند خامنه‌ای مدعی می‌شود دوران بلندگوها، منبرها و تریبونهای یک طرفه به سرآمده است.
روحانی وانمود می‌کند که گویا مخالف ممنوعیت ویدئو در سالهای اول روی کارآمدن حکومت آخوندی بود و همچنین ادعای ناراضی بودن از محدود بودن پهنای باند اینترنت در کشور و... می‌کند.
رسانه‌ها و مهره‌های باند ولی‌فقیه نیز ادعاهای روحانی را مورد تمسخر قرار می‌دهند. این رسانه‌ها به روحانی سوابق او در سرکوب و مدیریت نهادهای امنیتی رژیم از جمله ریاست شواریعالی امنیت رژیم، را یادآوری می‌کنند و به او گوشزد می‌کنند پزهای امروزی او مغایر با آن سوابق است.
توصیه عناصر باند رقیب به آخوند روحانی این است که در نظامی که بنای آن بر سانسور، سرکوب و اختناق استوار است، نمی‌شود با ادعاهای امروزی پسند، سیاست جا کردن خود و باند خود را در دهکده جهانی پیشبرد و نگاه کدخدای دنیا را نسبت به نظام تغییر داد.
حرف ایادی رقیب روحانی به درستی این است که سرشت تمامی مسئولان و نهادهای این نظام بر اساس سرشت نظام سرکوبگر ولایت‌فقیه است.
روزنامه رسالت 30اردیبهشت93 در سرمقاله‌ای به روحانی توصیه می‌کند به جای این‌که در مورد پهنای باند اینترنت و آزادی ارتباطات ”دغدغه“ داشته باشد، دغدغه خاطر او مقابله با آثار و پیآمد رسانه‌های اجتماعی باشد.
سرمقاله‌نویس روزنامه رسالت سپس با مسخره کردن داعیه‌های روحانی در زمینه آزادی ارتباطات و رسانه‌های اجتماعی، این پیام را به او می‌دهد که از مرز سرخهای نظام ولایت عبور نکند و حواسش باشد که ارتباطات و اینترنت در حکومت ولایت‌فقیه مرز سرخ است و از حرفهای او بوی ریختن جام زهر دیگری به حلقوم مقام عظمای ولایت می‌رسد و با توجه به بحران زهرخوران اتمی، نظام ظرفیت خوردن جام زهرهای دیگر را ندارد.
نویسنده سرمقاله رسالت در پاسخ به حرفهای روحانی در جشنواره ارتباطات از روحانی سؤال می‌کند: ”همان طور که فرمودند دغدغه پهنای باند اینترنت را دارند، دغدغه فعال شدن در شبکه‌های اجتماعی را دارند، اما دغدغه استبداد پیام در شبکه‌های مدرن و مسمومیتهای فرهنگی ناشی از آن را ندارند. چگونه است در دولت تدبیر و امید گفته می‌شود دوران منبر به‌سر آمده است؟!
وقتی اجازه نقد توافق هسته‌یی در رسانه ملی داده نمی‌شود، منتقدان بی‌سواد، بی‌شناسنامه، انحصارطلب و مستبد معرفی می‌شوند و ساخت یک فیلم مستند را به توپ و تشر، محکمه و داغ و درفش می‌بندند و به نقدهای مشفقانه عنایتی نمی‌شود. آیا این حکایت از یک ارتباط یکسویه و یک طرفه نمی‌کند؟“.
کیهان ولی‌فقیه نیز در سرمقاله 30اردیبهشت 92 سخنان روحانی را نه از سر ”اعتدال“ بلکه از سر ”پرخاش“ به باند ولی‌فقیه تعبیر می‌کند و ضمن این‌که شجره نامه و کارنامه روحانی در نظام ولایت‌فقیه را به رخ او می‌کشد در مورد حرفهای روحانی می‌نویسد: ”برخی از این اظهارنظرها با مبانی انقلاب اسلامی، مواضع امام و رهبری به‌ویژه سوابق فکری و سیاسی خود آقای روحانی زاویه دارد. این تندیها چرا حادث می‌شود؟“
سرمقاله‌نویس کیهان سپس حملات روحانی علیه شعارهای باند خامنه‌ای تحت عنوان ”شعاردرمانی“ ، ”گفتاردرمانی“ را انشا گونه دانسته و در پاسخ به او می‌نویسد: ”عجیب است که یک مقام ارشد دولتی بگوید کشور با شعار درمانی و گفتار درمانی درست نمی‌شود و دوره شعر و شعار سپری شده، اما خود از همان موضع رفتار کند و هنوز در حال و هوای تبلیغات انتخاباتی باشد. در اصطلاح عامیانه زنگ انشاء و حساب دوتاست“.
نویسنده سرمقاله کیهان ضرورت بازخوانی و بازنگری در نقشه مسیر را به روحانی و دولتش پیشنهاد می‌کند و معتقد است که اگر روحانی نقشه مسیر را بر اساس نقشه مسیر قبلی و سوابقش در نظام تعیین کند، از ضرر رسیدن به نظام بر پایه نقشه مسیری فعلی (خط وابسته‌گرایی و آویختن به دامان غرب توسط باند رفسنجانی- روحانی) جلوگیری می‌شود.
حرف آخر نویسنده کیهان با روحانی چنین است: ”ضرورت دارد نقشه راه جدیدی برای دولت بر اساس راهنمایی‌های مشفقانه رهبرمعظم انقلاب ترسیم شود؛ که گفته‌اند جلوی ضرر را از هر جا بگیرند منفعت است“.
رئیس دیوان عدالت اداری رژیم نیز حرفهای روحانی را طعنه به قانون رژیم می‌داند. رئیس دیوان عدالت رژیم قوانین شرع نظام ولایت‌فقیه را به روحانی یاد آور می‌شود و از او می‌پرسد: ”آیا به‌لحاظ شرعی، اخلاقی و دینی مجازیم به این بهانه که نمی‌توانیم جلو دسترسی به اطلاعات را بگیریم، به قانون طعنه بزنیم؟“
اگر صرفاً ادعاها و حرفهای طرفین (روحانی و رسانه‌های باند ولی‌فقیه) و نه مواضع عملی آنها مورد بررسی قرارگیرد، در نهایت این سؤال پیش می‌آید که در کادر منافع نظام ولایت حرف کدام یک از طرفین دعوا درست است. ؟
واضح است که در کادر نظام ولایت‌فقیه، طرفین منازعه هر دو درست می‌گویند. نگرانی و دغدغه خاطر آخوند روحانی این است که با توجه به جو انفجاری جامعه و نفرت عموم مردم از این رژیم در زمینه سرکوب، اختناق، سانسور و... چنان‌چه سوپاپ اطمینانی برای دیگ جوشان خشم مردم تعبیه نشود، به ناگهان انفجار خشم مردم ریش و ریشه آخوندها و نظام ولایت‌فقیه را از بنیان می‌سوزاند، بنابراین دغدغه خاطر آخوند حسن روحانی و باند رفسنجانی- روحانی در این زمینه واقعی است.
حرف باند ولی‌فقیه نیز از این جنبه واقعی است که اگر در رژیم ولایت‌فقیه تحت هر عنوان و بهانه، کوچکترین منفذ وشکاف در کوه اختناق و سرکوب رژیم به‌وجود بیاید، آن منفذ و شکاف لاجرم به دره‌یی تبدیل می‌شود که پی آمد آن انفجار خشم توده‌های مردم و خروج مهار اوضاع از چنگ رژیم است.
این است بن‌بست نظام ولایت‌فقیه و ریشه تناقضات درونی آن که هر راهی را که انتخاب کند، انتهای آن به سرنگونی ختم می‌شود و این آن چیزی است که دغدغه خاطر مشترک آخوند حسن روحانی، مهره‌ها و رسانه‌های وابسته به باند خامنه‌ای است.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/24346c95-372c-43bf-8fee-460d896862c2"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات