728 x 90

مرضيه,

مرثیه - از الف. مهر

-

مرضیه
مرضیه
در رثای تو جویبار درنگی کرد
پرندگان به سکوت بنشستند
و صدا در هیچ گوشی نپیچید
چه بگوید که صدایت
غرور جاودانگی‌ست
رثای تو را جز صدای تو بایسته نیست
در اعماق تیرهٴ خاک
چون ریشه که هرگز شکوفه را نمی‌بیند

تا قطره آبی را بکوشد
تنها آن کو زیبایی را خلق توانست کرد
که خود بر آن چشم فروپوشد
سپید موی و سپید روی
چون چشمه‌های پربرکت کوهستانها
در خویش کاهیدی
تا بر دیگران بیفزایی
اگر ‌چه تراویدن چشمه‌سار
تنها دلیل طراوت اوست
ورنه مردابی که تیره روست
به روزگاری که شمارهٴ زخمها
از روزهای عمر نیز در می‌گذرد
صدای همیشگی‌ات
مرهم شبانهٴ قلبهاست
آری تو مرگ را به سخره گرفته‌ای
چه کس این‌گونه توانست زیست
رثای تو را
جز صدای تو بایسته نیست.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/219e7848-cb13-40b5-9fe6-dcc52b626d11"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات