24آذر، 1394
سخنرانان عالیقدر،
دوستان عزیز
به همه شما سلام می‌کنم و از توجه شما به مسأله ایران و مقاومت مردم ایران سپاسگزارم. همچنین از حمایت شما از مردم ایران برای مبارزه‌شان در راه آزادی و حقوق‌بشر تشکر می‌کنم.
جای خوشوقتی است که گروه قابل توجهی از سیاستمداران پراعتبار مانند شما با یک واقع‌گرایی تحسین‌برانگیز، راه‌حل بحران خطیر خاورمیانه را در ایستادگی در مقابل افراطی‌گری اسلامی، به‌ویژه در برابر دیکتاتوری دینی ایران به‌مثابه کانون بنیادگرایی و تروریسم و در حمایت از مبارزه مردم و مقاومت ایران یافته‌اند. مقاومتی که برای نجات ایران از استبداد و بربریت و برای احیای تمدن و صلح و همزیستی و پایان دادن به ترس و ترور تحت نام اسلام، متعهد شده است.
جهان ما ـ از آسیا و خاورمیانه و آفریقا تا فرانسه، بلژیک، دانمارک و آمریکا ـ به‌وسیله دشمن مشترکی هدف قرار گرفته است. این دشمن، افراطی‌گری تحت نام اسلام است. پیروان این ایدئولوژی ظواهر گوناگونی دارند. اما با هر نامی ـ اعم از شیعه و سنی ـ ارکان عقیدتی و برنامه عملشان در اساس مشترک است. به‌علاوه، همگی از بدو پیدایش تا گسترش‌شان، قائم به وجود یک حکومت بنیادگرا در ایران هستند.
بدون وجود یک رژیم بنیادگرا در ایران، نه ایده تشکیل خلافت اسلامی، نه بی‌اعتبار تلقی کردن مرزها، نه مبادرت به کشتار تحت عنوان جهاد فعلیت نمی‌یافت.
اعمال فجیع امروز داعش یا بوکو حرام، همه از جنایاتی که آخوندها برای دهه‌ها علیه مردم ایران مرتکب شدند، الهام گرفته است. همان جنایاتی که این رژیم از طریق نیروی تروریستی قدس و حزب‌الله و میلیشیاهای به‌اصطلاح شیعه در عراق و سوریه و لبنان و یمن مرتکب می‌شود.
همان اندیشه‌یی که موجد فتوای خمینی برای قتل سلمان رشدی شد، بعداً افراد را در شارلی هبدو در پاریس به‌قتل رساند.
همان فکری که فتوای خمینی برای قتل‌عام سی هزار زندانی سیاسی را صادر کرد، در یک سال اخیر موجب پاکسازی سنی‌های عراق و کشتار تماشاگران کنسرت در پاریس، یا کارمندان بهزیستی کالیفرنیا شد. این، همان روح شیطانی است که به تعدی به زندانیان زن در ایران و زنان ایزدی در عراق، راه می‌برد. اما فراتر از تأثیر فکر و ایدئولوژی، به سیاست عملی نگاه کنید.
اگر نسل‌کشی مردم سوریه توسط سپاه پاسداران برای حفظ بشار اسد نبود، سوریه محل رشد داعش نمی‌شد. اگر دخالت ویرانگر ملاها در عراق و سرکوبگری هولناک نخست وزیر دست‌نشانده ایران یعنی مالکی نبود، داعش هرگز فرصت اشغال بخشی از این کشور را پیدا نمی‌کرد.
تشکیل ائتلاف بین‌المللی به رهبری ایالات متحده برای مقابله با داعش، گام مثبتی بود. اما کمبود اساسی این ائتلاف فقدان یک سیاست قاطع در قبال رژیم ملاها که سرچشمه بحران در منطقه است، می باشد.
از بین بردن داعش؛ مستلزم سرنگونی بشار اسد در سوریه و مستلزم خلع‌ید از رژیم ایران و شبه‌نظامیان وابسته به آن، در عراق است. گروه داعش، به‌رغم هر اختلافی با اسد و رژیم آخوندی، عملاً در جبهه آنهاست. آنها هدف اصلی حملات خود را نیروهای میانه‌رو سوریه قرار داده‌اند.
اجازه بدهید صریح بگویم: راه‌حل نهایی در برابر بنیادگرایی و تروریسم تحت نام اسلام، سرنگونی فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران توسط مردم و مقاومت ایران است.
به همین دلیل، ملایان از هیچ جنایتی برای از بین بردن مقاومت از جمله حملات موشکی به اعضای بی‌دفاعش در کمپ لیبرتی در عراق که آنها را به‌مثابه تهدید اصلی خود می‌دانند دریغ نکردند.
اجازه بدهید از موضع‌گیریهای قاطع سناتورها مک کین، شومر، منندز، بلانت، شهین، و تیلیس در محکومیت حمله موشکی اخیر به لیبرتی تشکر کنم. البته مایلم به‌طور خاص از سناتور مک‌کین و سناتور جک رید، به‌خاطر ابتکار الحاقیه قانون بودجه دفاعی ایالات متحده درباره حفاظت مجاهدان لیبرتی، از جانب مردم ایران و به‌ویژه مجاهدان لیبرتی تشکر کنم.
امروز مجاهدان لیبرتی، در یک موقعیت کاملاً آسیب‌پذیر و ناامن و تحت محاصره قرار دارند. آنها همه کسانی هستند که آمریکا مسئولیت حفاظت آنها را رسماً و کتباً عهده‌دار شده بود؛ تعهدی که متأسفانه به آن عمل نشد.
در ۷آبان، در لیبرتی ۲۴ تن، جان خود را در حمله موشکی هدایت شده توسط ملایان از دست دادند.
تا کنون ۱۴۱تن از این پناهندگان در ۷ قتل‌عام کشته و ۲۷نفر در اثر محاصره ضدانسانی جان باخته‌اند.
من از قانونگذاران می‌خواهم دولت آمریکا را موظف کنند لیبرتی را تحت پوشش حفاظت هوایی نیروهای آمریکایی قرار دهد. جلوگیری از تکرار یک فاجعه انسانی دیگر در لیبرتی و حفاظت از آزادیخواهان ایرانی، امری فراتر از منافع مردم ایران است و یک ضرورت برای مقابله با بنیادگرایی اسلامی تحت هدایت رژیم ایران که برای جلوگیری از سرنگونی خود، در حال به آتش کشیدن تمام منطقه است، به‌شمار می‌رود.
سرنگونی رژیم ایران، تضمین صلح و امنیت در منطقه و جهان خواهد بود.
از همه شما بسیار متشکرم.
دوستان عزیز
به همه شما سلام می‌کنم و از توجه شما به مسأله ایران و مقاومت مردم ایران سپاسگزارم. همچنین از حمایت شما از مردم ایران برای مبارزه‌شان در راه آزادی و حقوق‌بشر تشکر می‌کنم.
جای خوشوقتی است که گروه قابل توجهی از سیاستمداران پراعتبار مانند شما با یک واقع‌گرایی تحسین‌برانگیز، راه‌حل بحران خطیر خاورمیانه را در ایستادگی در مقابل افراطی‌گری اسلامی، به‌ویژه در برابر دیکتاتوری دینی ایران به‌مثابه کانون بنیادگرایی و تروریسم و در حمایت از مبارزه مردم و مقاومت ایران یافته‌اند. مقاومتی که برای نجات ایران از استبداد و بربریت و برای احیای تمدن و صلح و همزیستی و پایان دادن به ترس و ترور تحت نام اسلام، متعهد شده است.
جهان ما ـ از آسیا و خاورمیانه و آفریقا تا فرانسه، بلژیک، دانمارک و آمریکا ـ به‌وسیله دشمن مشترکی هدف قرار گرفته است. این دشمن، افراطی‌گری تحت نام اسلام است. پیروان این ایدئولوژی ظواهر گوناگونی دارند. اما با هر نامی ـ اعم از شیعه و سنی ـ ارکان عقیدتی و برنامه عملشان در اساس مشترک است. به‌علاوه، همگی از بدو پیدایش تا گسترش‌شان، قائم به وجود یک حکومت بنیادگرا در ایران هستند.
بدون وجود یک رژیم بنیادگرا در ایران، نه ایده تشکیل خلافت اسلامی، نه بی‌اعتبار تلقی کردن مرزها، نه مبادرت به کشتار تحت عنوان جهاد فعلیت نمی‌یافت.
اعمال فجیع امروز داعش یا بوکو حرام، همه از جنایاتی که آخوندها برای دهه‌ها علیه مردم ایران مرتکب شدند، الهام گرفته است. همان جنایاتی که این رژیم از طریق نیروی تروریستی قدس و حزب‌الله و میلیشیاهای به‌اصطلاح شیعه در عراق و سوریه و لبنان و یمن مرتکب می‌شود.
همان اندیشه‌یی که موجد فتوای خمینی برای قتل سلمان رشدی شد، بعداً افراد را در شارلی هبدو در پاریس به‌قتل رساند.
همان فکری که فتوای خمینی برای قتل‌عام سی هزار زندانی سیاسی را صادر کرد، در یک سال اخیر موجب پاکسازی سنی‌های عراق و کشتار تماشاگران کنسرت در پاریس، یا کارمندان بهزیستی کالیفرنیا شد. این، همان روح شیطانی است که به تعدی به زندانیان زن در ایران و زنان ایزدی در عراق، راه می‌برد. اما فراتر از تأثیر فکر و ایدئولوژی، به سیاست عملی نگاه کنید.
اگر نسل‌کشی مردم سوریه توسط سپاه پاسداران برای حفظ بشار اسد نبود، سوریه محل رشد داعش نمی‌شد. اگر دخالت ویرانگر ملاها در عراق و سرکوبگری هولناک نخست وزیر دست‌نشانده ایران یعنی مالکی نبود، داعش هرگز فرصت اشغال بخشی از این کشور را پیدا نمی‌کرد.
تشکیل ائتلاف بین‌المللی به رهبری ایالات متحده برای مقابله با داعش، گام مثبتی بود. اما کمبود اساسی این ائتلاف فقدان یک سیاست قاطع در قبال رژیم ملاها که سرچشمه بحران در منطقه است، می باشد.
از بین بردن داعش؛ مستلزم سرنگونی بشار اسد در سوریه و مستلزم خلع‌ید از رژیم ایران و شبه‌نظامیان وابسته به آن، در عراق است. گروه داعش، به‌رغم هر اختلافی با اسد و رژیم آخوندی، عملاً در جبهه آنهاست. آنها هدف اصلی حملات خود را نیروهای میانه‌رو سوریه قرار داده‌اند.
اجازه بدهید صریح بگویم: راه‌حل نهایی در برابر بنیادگرایی و تروریسم تحت نام اسلام، سرنگونی فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران توسط مردم و مقاومت ایران است.
به همین دلیل، ملایان از هیچ جنایتی برای از بین بردن مقاومت از جمله حملات موشکی به اعضای بی‌دفاعش در کمپ لیبرتی در عراق که آنها را به‌مثابه تهدید اصلی خود می‌دانند دریغ نکردند.
اجازه بدهید از موضع‌گیریهای قاطع سناتورها مک کین، شومر، منندز، بلانت، شهین، و تیلیس در محکومیت حمله موشکی اخیر به لیبرتی تشکر کنم. البته مایلم به‌طور خاص از سناتور مک‌کین و سناتور جک رید، به‌خاطر ابتکار الحاقیه قانون بودجه دفاعی ایالات متحده درباره حفاظت مجاهدان لیبرتی، از جانب مردم ایران و به‌ویژه مجاهدان لیبرتی تشکر کنم.
امروز مجاهدان لیبرتی، در یک موقعیت کاملاً آسیب‌پذیر و ناامن و تحت محاصره قرار دارند. آنها همه کسانی هستند که آمریکا مسئولیت حفاظت آنها را رسماً و کتباً عهده‌دار شده بود؛ تعهدی که متأسفانه به آن عمل نشد.
در ۷آبان، در لیبرتی ۲۴ تن، جان خود را در حمله موشکی هدایت شده توسط ملایان از دست دادند.
تا کنون ۱۴۱تن از این پناهندگان در ۷ قتل‌عام کشته و ۲۷نفر در اثر محاصره ضدانسانی جان باخته‌اند.
من از قانونگذاران می‌خواهم دولت آمریکا را موظف کنند لیبرتی را تحت پوشش حفاظت هوایی نیروهای آمریکایی قرار دهد. جلوگیری از تکرار یک فاجعه انسانی دیگر در لیبرتی و حفاظت از آزادیخواهان ایرانی، امری فراتر از منافع مردم ایران است و یک ضرورت برای مقابله با بنیادگرایی اسلامی تحت هدایت رژیم ایران که برای جلوگیری از سرنگونی خود، در حال به آتش کشیدن تمام منطقه است، به‌شمار می‌رود.
سرنگونی رژیم ایران، تضمین صلح و امنیت در منطقه و جهان خواهد بود.
از همه شما بسیار متشکرم.
