بعد از سالها سرکوب دانشگاه، دوباره خروش دانشجویان و جوانان در قیام 18تیر78 مثل رعدی در آسمان بیابر پیدا شد؟ چرا؟ مگر رژیم ولایتفقیه همهٴ دستگاهها و همهٴ روشهای سرکوبی را بهکار نگرفته بود؟
بگذارید به وقایع سالهای قبل از 18تیر نگاهی بکنیم.
در نیمه دهه اول سال هفتاد، مقاومت ایران گامهای بزرگی به جلو برداشت. شورای ملی مقاومت یک زن را بهعنوان ریاستجمهوری دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران انتخاب کرد. با ارائهٴ برنامههای این رئیسجمهور برای ایرانی آزاد و دموکراتیک، جامعه امید و نیروی بسیار زیادی گرفت. به موازات آن، ارتش آزادیبخش ملی ایران نیز مانورهای عظیمی داشت که به مردم برای نجات از حاکمیت آخوندی، پشتگرمی میداد. از اینسو در حاکمیت آخوندی، موج سرکوبی روشنفکران و موج نفرتانگیز قتلهای زنجیرهای، هرچه بیشتر اقشار آگاه جامعه، جوانان و زنان را به اعتراض کشاند.
تضاد و تشتت در درون حاکمیت هم، رژیم را سه سره کرد. خاتمی با ترفند اصلاحات خواست این امواج آگاهی و خروش و امید را به سمت رژیم سمت و سو بدهد. اما ناگهان دانشگاه، این ترفند را به فرصتی بزرگ تبدیل کرد که تمام فریبکاریهای او را نقش برآب کرد. ناگهان قیام سر کشید.
بهطوریکه خاتمی زودتر از سایر سردمداران رژیم به میدان آمد و دستور سرکوب دانشجویان را صادر کرد. این یکی از بزرگترین قیامها در تاریخ دانشگاههای ایران بود.
آن قیام عظیم را در سالگرد شانزده آذر به یادآوریم تا ابعاد آن و نقش دانشگاه و دانشجو و جوانان آگاه کشور هرچه بیشتر یادآوری شود.
نیمهشب هیجدهم تیرماه78 انبوهی از دانشجویان در خوابگاه امیرآباد در تهران، بهیک تظاهرات ضدحکومتی دست زدند. دانشجویان علیه اختناق شعار دادند و شیشههای خوابگاهها را شکستند. مدتی بعد ، یکانهای ویژه ضدشورش با محاصره منطقه، با گاز اشکآور و باتون و سلاح به خوابگاهها هجوم آوردند و دانشجویان را بهطرز وحشیانهیی مورد ضرب وجرح قرار دادند. این مقدمه قیام بزرگی شد که بهمدت یک هفته، تهران و سپس 17 شهر از جمله تبریز را دربرگرفت.
دراولین هجوم نیروهای رژیم، بیشاز 1000تن از دانشجویان زخمی شده و حدود 1000تن نیز توسط پاسداران دستگیر شدند. بهدنبال آن دانشجویان خواستار استعفای وزیر کشور خاتمی گردیدند.
روز 19تیر، هزاران دانشجو به تظاهرات علیه رژیم پرداختند. در جریان این درگیریهای پیاپی و در اثر مقاومت دانشجویان 3وزیر کابینه، 2مشاور رئیسجمهور، معاون سیاسی وزیر کشور و چند تن از نمایندگان مجلس که با نقاب اصلاحطلبی خواستند خودشان را به دانشجویان نزدیک جلوه دهند، در اجتماعات حاضر و با کتک و سنگ از سوی دانشجویان و مردم پذیرایی شدند. در تظاهرات دانشجویان در تبریز نیز، دهها تن مجروح و بیش از صد دانشجو دستگیر شدند.
شورای عالی امنیت رژیم بهریاست خاتمی، در اطلاعیههای پیدرپی تظاهرات را غیرقانونی نامید و جواز سرکوب قیام دانشجویان و مردم را صادرکرد. نقش آخوند حسن روحانی که در آن زمان دبیر شورای عالی امنیت رژیم بود در سرکوب قیام 18تیر آنچنان بود که بعد از بیرون آمدن او از صندوق انتخابات ریاستجمهوری رژیم، روزنامه وال استریت ژورنال این نقش را یادآوری کرد و نوشت: «روحانی در دوران دبیری در شورای عالی امنیت رژیم، سرکوب قیام دانشجویان در سال 1999 را هدایت کرد. او تظاهرات دموکراسی خواهانه دانشجویان را وحشیانه سرکوب کرد». روحانی در جریان قیام 18تیر در یک سخنرانی دانشجویان را «عوامل فرصتطلب و شورشی» مینامید و گفت: ”ما یک فرمان قاطعانه انقلابی دریافت کردیم تا هر گونه حرکتی از سوی عوامل فرصتطلب را در هر کجا که صورت بگیرد بیرحمانه و قویاً سرکوب کنیم.
مردم ما شاهد خواهند بود، که چگونه نیروی انتظامی ما در صحنه با این عوامل فرصتطلب و شورشی برخورد خواهد کرد، اگر که فقط جرأت کنند و چهرههایشان را نشان بدهند“.
اما با آن که در نهایت همه باندهای هیأت حاکمه آخوندی، تمام قوای خود را در تهران برای مقابله با قیام مردم به صحنه آوردند، روز23تیر نیز تظاهرات جوانان مبارز با نیروهای سرکوبگر رژیم آخوندی در مناطق گوناگون تهران ادامه پیدا کرد.
به این ترتیب جوشش خون دانشجویان مجاهد و مبارز شهیدی که در زندانها به چوبهٴ تیرباران و طناب دار بوسه زدند، یا در قتلعام سال67 همراه با سی هزار شهید سرفراز، از هویت خود دفاع کردند، دانشگاه را از زیر خاکستر همهٴ سرکوبها دوباره بپا داشت. یک دانشجوی شهید بهنام عزت ابراهیم نژاد و یک جوان مفقود بهنام سعید زینالی از فدیههای قیام هیجده تیر78 بودند.
از آن پس، سالگردهای هیجده تیر، روز هراس برای رژیم آخوندی بود.
بگذارید به وقایع سالهای قبل از 18تیر نگاهی بکنیم.
در نیمه دهه اول سال هفتاد، مقاومت ایران گامهای بزرگی به جلو برداشت. شورای ملی مقاومت یک زن را بهعنوان ریاستجمهوری دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران انتخاب کرد. با ارائهٴ برنامههای این رئیسجمهور برای ایرانی آزاد و دموکراتیک، جامعه امید و نیروی بسیار زیادی گرفت. به موازات آن، ارتش آزادیبخش ملی ایران نیز مانورهای عظیمی داشت که به مردم برای نجات از حاکمیت آخوندی، پشتگرمی میداد. از اینسو در حاکمیت آخوندی، موج سرکوبی روشنفکران و موج نفرتانگیز قتلهای زنجیرهای، هرچه بیشتر اقشار آگاه جامعه، جوانان و زنان را به اعتراض کشاند.
تضاد و تشتت در درون حاکمیت هم، رژیم را سه سره کرد. خاتمی با ترفند اصلاحات خواست این امواج آگاهی و خروش و امید را به سمت رژیم سمت و سو بدهد. اما ناگهان دانشگاه، این ترفند را به فرصتی بزرگ تبدیل کرد که تمام فریبکاریهای او را نقش برآب کرد. ناگهان قیام سر کشید.
بهطوریکه خاتمی زودتر از سایر سردمداران رژیم به میدان آمد و دستور سرکوب دانشجویان را صادر کرد. این یکی از بزرگترین قیامها در تاریخ دانشگاههای ایران بود.
آن قیام عظیم را در سالگرد شانزده آذر به یادآوریم تا ابعاد آن و نقش دانشگاه و دانشجو و جوانان آگاه کشور هرچه بیشتر یادآوری شود.
18تیر 1378 قیام بزرگ دانشجویان و مردم در تیرماه 78.
نیمهشب هیجدهم تیرماه78 انبوهی از دانشجویان در خوابگاه امیرآباد در تهران، بهیک تظاهرات ضدحکومتی دست زدند. دانشجویان علیه اختناق شعار دادند و شیشههای خوابگاهها را شکستند. مدتی بعد ، یکانهای ویژه ضدشورش با محاصره منطقه، با گاز اشکآور و باتون و سلاح به خوابگاهها هجوم آوردند و دانشجویان را بهطرز وحشیانهیی مورد ضرب وجرح قرار دادند. این مقدمه قیام بزرگی شد که بهمدت یک هفته، تهران و سپس 17 شهر از جمله تبریز را دربرگرفت.
دراولین هجوم نیروهای رژیم، بیشاز 1000تن از دانشجویان زخمی شده و حدود 1000تن نیز توسط پاسداران دستگیر شدند. بهدنبال آن دانشجویان خواستار استعفای وزیر کشور خاتمی گردیدند.
روز 19تیر، هزاران دانشجو به تظاهرات علیه رژیم پرداختند. در جریان این درگیریهای پیاپی و در اثر مقاومت دانشجویان 3وزیر کابینه، 2مشاور رئیسجمهور، معاون سیاسی وزیر کشور و چند تن از نمایندگان مجلس که با نقاب اصلاحطلبی خواستند خودشان را به دانشجویان نزدیک جلوه دهند، در اجتماعات حاضر و با کتک و سنگ از سوی دانشجویان و مردم پذیرایی شدند. در تظاهرات دانشجویان در تبریز نیز، دهها تن مجروح و بیش از صد دانشجو دستگیر شدند.
شورای عالی امنیت رژیم بهریاست خاتمی، در اطلاعیههای پیدرپی تظاهرات را غیرقانونی نامید و جواز سرکوب قیام دانشجویان و مردم را صادرکرد. نقش آخوند حسن روحانی که در آن زمان دبیر شورای عالی امنیت رژیم بود در سرکوب قیام 18تیر آنچنان بود که بعد از بیرون آمدن او از صندوق انتخابات ریاستجمهوری رژیم، روزنامه وال استریت ژورنال این نقش را یادآوری کرد و نوشت: «روحانی در دوران دبیری در شورای عالی امنیت رژیم، سرکوب قیام دانشجویان در سال 1999 را هدایت کرد. او تظاهرات دموکراسی خواهانه دانشجویان را وحشیانه سرکوب کرد». روحانی در جریان قیام 18تیر در یک سخنرانی دانشجویان را «عوامل فرصتطلب و شورشی» مینامید و گفت: ”ما یک فرمان قاطعانه انقلابی دریافت کردیم تا هر گونه حرکتی از سوی عوامل فرصتطلب را در هر کجا که صورت بگیرد بیرحمانه و قویاً سرکوب کنیم.
مردم ما شاهد خواهند بود، که چگونه نیروی انتظامی ما در صحنه با این عوامل فرصتطلب و شورشی برخورد خواهد کرد، اگر که فقط جرأت کنند و چهرههایشان را نشان بدهند“.
اما با آن که در نهایت همه باندهای هیأت حاکمه آخوندی، تمام قوای خود را در تهران برای مقابله با قیام مردم به صحنه آوردند، روز23تیر نیز تظاهرات جوانان مبارز با نیروهای سرکوبگر رژیم آخوندی در مناطق گوناگون تهران ادامه پیدا کرد.
به این ترتیب جوشش خون دانشجویان مجاهد و مبارز شهیدی که در زندانها به چوبهٴ تیرباران و طناب دار بوسه زدند، یا در قتلعام سال67 همراه با سی هزار شهید سرفراز، از هویت خود دفاع کردند، دانشگاه را از زیر خاکستر همهٴ سرکوبها دوباره بپا داشت. یک دانشجوی شهید بهنام عزت ابراهیم نژاد و یک جوان مفقود بهنام سعید زینالی از فدیههای قیام هیجده تیر78 بودند.
از آن پس، سالگردهای هیجده تیر، روز هراس برای رژیم آخوندی بود.