آخوند حسن روحانی در گزارشی از عملکرد صد روزه دولتش، به جای اینکه بیلانی از پیشرفت اقتصادی و اجتماعی در زمان ریاستش را بدهد و یک کارنامه مثبت از عملکرد دولت بهاصطلاح ”تدبیرامید“ ارائه کند، به گوشههایی از ورشکستگی اقتصادی و اجتماعی نظام منفور ولایت اعتراف کرد.
البته اعترافها آخوند روحانی به هیچوجه تمامی واقعیتها و مصیبتهایی نیست که از جانب این نظام منفور، بر سر مردم، اقتصاد و ثروتهای مردم ایران آمده است، و طبعاً یک مقام حکومتی آن هم در سطح ریاستجمهوری نظام، نه میتواند و نه میخواهد همه فجایعی را که از جانب این رژیم بر مردم ایران وارد شده بیان کند، زیرا در این صورت باید به نامشروع بودن تام وت مام این رژیم اعتراف کند.
بنابراین واضح است که در این گزارش، بسیاری از حقایق و واقعیتها کتمان شده است، اما همین میزان از اعتراف رئیسجمهور ارتجاع، بهوضوح ورشکستگی تمامعیار رژیم حاکم بر ایران را نشان میدهد.
روحانی در گزارش و عملکرد صد روزهٴ دولتش گفت، بلافاصله بعد از پیروزیاش در انتخابات خبردار شده که ذخیره کالاهای اساسی بسیار کم است و دولت حتی برای پرداخت حقوق کارکنانش مشکل دارد.
آخوند حسن روحانی در این گزارش به تاثیرگذاری تحریمها بر وضعیت اقتصادی رژیم اشاره کرد و ورق پاره دانستن تحریمها را نشانهٴ بدتدبیری دانست.
رئیسجمهور ارتجاع، در مورد وضعیت تورم و بیسابقه بودن آن گفت: ”این حد رکود و این حد تورم در تاریخ 50ساله کشورمان بیسابقه است. به غیر از سال 57-58 که سال انقلاب بود که شرایط خاصی برکشور حاکم بود، در50سال گذشته یک همچون رکود تورمی در کشور سابقه نداشته“.
روحانی به خالی بودن انبارها از کالاهای اساسی اشاره کرد و گفت: ”در همین اواخر خرداد اوایل تیر، گزارشی که به دست من رسید این بود که کشور از لحاظ کالای اساسی و از جمله گندم دچار مشکل است، یک گزارشی به دست من رسید که در یکی از استانها گندم فقط برای سه روز در سیلو وجود داره“.
در زمینه خالی بودن خزانه و ورشکستگی آن، روحانی گفت: ”در همان ماه مرداد، دولت برای پرداخت حقوق چهارهزاروششصد تقریبی میلیارد تومان بدهکار بود، و میبایست تأمین میکرد، و کل موجودی حدود دوهزاروهشتصد میلیارد تومان موجودی ما نبود. این وضع تا امروز هم ادامه دارد“.
محمد باقر نوبخت معاون روحانی نیز در مجلس ارتجاع به افلاس و ورشکستگی رژیم اعتراف کرد و گفت: ”ورودی خزانه آنقدر محدود است که از آن فقط میتوانیم دستمزدها را پرداخت کنیم“.
اعترافها روحانی به ورشکستگی رژیم در حالی است که به گفته او رژیم آخوندی در8سال گذشته، از درآمد نفتی حدود 600میلیارد دلار درآمد داشته که این رقم بیسابقه بوده است. البته آماری که روحانی از درآمد نفتی میدهد کمتر از آن چیزی است که قبلاً کارگزاران حکومتی میدادند که رقمی نزدیک به 800میلیارد دلار بود.
اعترافها روحانی، اعترافها کسی است که از روز اول روی کارآمدن نظام منحوس ولایتفقیه، یکی از مهرهها و کارگزاران بالای هرم حکومتی و یکی از دستاندرکاران سیاسی و اجرایی نظام بوده است. این اعترافها بیانگر در گل نشستگی کشتی نظام ولایت در بحرانهای اقتصادی و اجتماعی مختلف است.
بهدنبال انتشار گزارش صد روزه روحانی و پخش آن از تلویزیون رژیم، جنگ و جدالهای درونی رژیم اوج تازهیی گرفت و رسانههای باند خامنهای با نوشتن مقالات متعدد، حرفهای او را زیر رگباری از اعتراض قرار دادند با این مضمون که روحانی بهخاطر منافع باندی پته ورشکستگی نظام را روی آب انداخته است. از جمله روزنامه رسالت ارگان باند فاشیستی مؤتلفه در مقالهیی با عنوان «دوری از اخلاق در سیاست ورزی» به تاریخ 14آبان 92 نوشت: ”مجموعهای از رویدادها، نشانگر آن شد که سیاستگذاران دولت یازدهم، در برآورد میزان ’اقتدار’ خویش نقصان دارند، یا اساساً در درک اصل مفهوم ’اقتدار’ ، با دشواری مواجهاند، یا هر دو. در همین پرده اخیر، عالی مقام، دکتر حسن روحانی، در حالی گزارش صد روزه خویش را به هجو غیرمنصفانه دولت پیشین تقلیل دادند.
بیگمان، و از هر زاویه دیدی که به موضوع بنگریم، آنها مجموعهیی از خطاهای راهبردی را در تقابل با سایر نیروهای سیاسی مرتکب شدند، که نشان میدهد که این جمع که کهنهکار که نه، کهنهکار کهنهکار به نظر میرسند، درک درستی از مفهوم ’اقتدار’ و ’قدرت’ ندارند.“
در ادامه مطلب، روزنامه رسالت، بهطور تلویحی آخوند روحانی تهدید میشود و آرای او در خیمه شب بازی انتخابات ریاستجمهوری را لرزان میداند و مینویسد: ”متصدی مقام رفیع ریاستجمهوری اسلامی ایران، باید بدانند که از ابتدا با یک اکثریت لغزان و با میزان متوسط و کاملاً متوسطی از محبوبیت به قدرت رسیدهاند و نباید علاوه بر آنکه رئیسجمهور پیش از خود را اینچنین، ’هجو’ و ’هزل’ مینمایند، از این حد هم عبور فرمایند، و باز در طعنهای آشکار از واژه قبیح و طعنه آلود ’سرهنگ’ استفاده نمایند؛ از این حد هم عبور فرمایند، و مجلس شورای اسلامی را که این همه با او همراهی کرده است را به طعنه بیازارد؛ از این حد هم عبور فرمایند، و حتی سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی را“
بنا بر گزارش رسانههای حکومتی، پاسدار احمدینژاد نیز روحانی را دعوت به مناظره تلویزیونی کرده که مقامات حکومت آخوند روحانی پیشنهاد او را رد کردهاند.
روزنامه حکومتی ابتکار14آذر92 در مورد نامه احمدینژاد به روحانی و دعوت از او به مناظره نوشت: ”احمدینژاد در نامه خود آقای روحانی را به طرح ادعاهای غیرمنصفانه و بیپایه درباره دولتهای نهم و دهم متهم کرده و نوشته است که قصد دارد در مناظرهیی صریح، اصولی و روشنگر در منظر افکار عمومی، حقایق ناب را آنطور که هست بیان کند. احمدینژاد در حالی چنین ادعایی را طرح میکند که برخی کارشناسان سیاسی عقیده دارند که آقای روحانی در گزارش خود بسیاری از ناگفتهها را بیان نکرد تا از وارد آوردن بار روانی سنگین بر روی مردم خودداری کند“.
سایر رسانههای باند ولیفقیه از جمله کیهان شریعتمداری، روزنامه جوان ارگان سپاه ضدمردمی و... نیز به گزارش صد روزه روحانی اعتراض کردهاند و این گزارش را به نقد کشیدهاند.
به میدان آمدن عناصر باند ولیفقیه به دفاع از احمدینژاد که نوک حمله آخوند روحانی در گزاش صد روزه، اش ظاهراً متوجه او بود. بهخاطر خود احمدینژاد نیست، کما اینکه همین عناصر در پایان دوران ریاست احمدینژاد روزانه او را زیر ضرب میگرفتند و از دادن صفاتی همچون «انحرافی» و «جن زده» به احمدینژاد فروگذار نمیکردند. به صحنه شتافتن پاسداران قلم به دست رژیم، از آن رو است که هر گونه زیر سؤال بردن دوران 8ساله گذشته و افشای ورشکستگی و افلاس و فجایع دوران احمدینژاد در واقع حمله به خامنهای محسوب میشود که این گماشته را سر کار آورده و خطوط دولت او را به وی دیکته میکرد.
خامنهای در دور دوم حکومت احمدینژاد، در اولین جلسه دیدار با اعضای دولت، احمدینژاد را بهعنوان پرکارترین و زحمتکش ترین فرد نظام نامید، و تازمانی که احمدینژاد به ولیفقیه لگد نزد و برای او شاخ و شانه نکشید، خامنهای بارها او را مورد تشویق و تمجید قرار داد.
همچنین گزارش روحانی و واکنش باند ولیفقیه در مورد آن، نشانه این است که توفان تضاد ها و جنگ وجدالهای باندهای رژیم، نه تنها سر بازایستادن ندارد، بلکه بهشدت و حدت آن، روز به روز افزوده میشود و بهمراتب بیش از گذشته، این نظام جهنمی و شخص ولیفقیه ارتجاع را تضعیف میکند. خصوصاً در زمانی که ولیفقیه به ناگزیر جام زهر نوشیده و عقبنشینی از مواضعش در زمینه دستیابی به بمب اتم به وی تحمیل شده و اضافه بر این همه، چشمانداز اوجگیری بیش از پیش جنبشهای اجتماعی و اعتراضی اقشار مختلف مردم همچون کابوسی در برابر او نمایان شده است.
آری، اعتراف آخوند روحانی به ورشکستگی و افلاس نظام و شعلهور شدن تضادهای درونی رژیم بر سر این گزارش، نشانه ضعف مفرط شخص ولیفقیه است که از مهار جنگ و جدال باندهای درون نظام عاجز است.
از این جهت است که شعلههای تضاد درونی نظام در آینده نیز برافروختهتر میشود، تا روزی که این رژیم به دست مردم ایران به زبالهدان تاریخ انداخته شود.
البته اعترافها آخوند روحانی به هیچوجه تمامی واقعیتها و مصیبتهایی نیست که از جانب این نظام منفور، بر سر مردم، اقتصاد و ثروتهای مردم ایران آمده است، و طبعاً یک مقام حکومتی آن هم در سطح ریاستجمهوری نظام، نه میتواند و نه میخواهد همه فجایعی را که از جانب این رژیم بر مردم ایران وارد شده بیان کند، زیرا در این صورت باید به نامشروع بودن تام وت مام این رژیم اعتراف کند.
بنابراین واضح است که در این گزارش، بسیاری از حقایق و واقعیتها کتمان شده است، اما همین میزان از اعتراف رئیسجمهور ارتجاع، بهوضوح ورشکستگی تمامعیار رژیم حاکم بر ایران را نشان میدهد.
روحانی در گزارش و عملکرد صد روزهٴ دولتش گفت، بلافاصله بعد از پیروزیاش در انتخابات خبردار شده که ذخیره کالاهای اساسی بسیار کم است و دولت حتی برای پرداخت حقوق کارکنانش مشکل دارد.
آخوند حسن روحانی در این گزارش به تاثیرگذاری تحریمها بر وضعیت اقتصادی رژیم اشاره کرد و ورق پاره دانستن تحریمها را نشانهٴ بدتدبیری دانست.
رئیسجمهور ارتجاع، در مورد وضعیت تورم و بیسابقه بودن آن گفت: ”این حد رکود و این حد تورم در تاریخ 50ساله کشورمان بیسابقه است. به غیر از سال 57-58 که سال انقلاب بود که شرایط خاصی برکشور حاکم بود، در50سال گذشته یک همچون رکود تورمی در کشور سابقه نداشته“.
روحانی به خالی بودن انبارها از کالاهای اساسی اشاره کرد و گفت: ”در همین اواخر خرداد اوایل تیر، گزارشی که به دست من رسید این بود که کشور از لحاظ کالای اساسی و از جمله گندم دچار مشکل است، یک گزارشی به دست من رسید که در یکی از استانها گندم فقط برای سه روز در سیلو وجود داره“.
در زمینه خالی بودن خزانه و ورشکستگی آن، روحانی گفت: ”در همان ماه مرداد، دولت برای پرداخت حقوق چهارهزاروششصد تقریبی میلیارد تومان بدهکار بود، و میبایست تأمین میکرد، و کل موجودی حدود دوهزاروهشتصد میلیارد تومان موجودی ما نبود. این وضع تا امروز هم ادامه دارد“.
محمد باقر نوبخت معاون روحانی نیز در مجلس ارتجاع به افلاس و ورشکستگی رژیم اعتراف کرد و گفت: ”ورودی خزانه آنقدر محدود است که از آن فقط میتوانیم دستمزدها را پرداخت کنیم“.
اعترافها روحانی به ورشکستگی رژیم در حالی است که به گفته او رژیم آخوندی در8سال گذشته، از درآمد نفتی حدود 600میلیارد دلار درآمد داشته که این رقم بیسابقه بوده است. البته آماری که روحانی از درآمد نفتی میدهد کمتر از آن چیزی است که قبلاً کارگزاران حکومتی میدادند که رقمی نزدیک به 800میلیارد دلار بود.
اعترافها روحانی، اعترافها کسی است که از روز اول روی کارآمدن نظام منحوس ولایتفقیه، یکی از مهرهها و کارگزاران بالای هرم حکومتی و یکی از دستاندرکاران سیاسی و اجرایی نظام بوده است. این اعترافها بیانگر در گل نشستگی کشتی نظام ولایت در بحرانهای اقتصادی و اجتماعی مختلف است.
بهدنبال انتشار گزارش صد روزه روحانی و پخش آن از تلویزیون رژیم، جنگ و جدالهای درونی رژیم اوج تازهیی گرفت و رسانههای باند خامنهای با نوشتن مقالات متعدد، حرفهای او را زیر رگباری از اعتراض قرار دادند با این مضمون که روحانی بهخاطر منافع باندی پته ورشکستگی نظام را روی آب انداخته است. از جمله روزنامه رسالت ارگان باند فاشیستی مؤتلفه در مقالهیی با عنوان «دوری از اخلاق در سیاست ورزی» به تاریخ 14آبان 92 نوشت: ”مجموعهای از رویدادها، نشانگر آن شد که سیاستگذاران دولت یازدهم، در برآورد میزان ’اقتدار’ خویش نقصان دارند، یا اساساً در درک اصل مفهوم ’اقتدار’ ، با دشواری مواجهاند، یا هر دو. در همین پرده اخیر، عالی مقام، دکتر حسن روحانی، در حالی گزارش صد روزه خویش را به هجو غیرمنصفانه دولت پیشین تقلیل دادند.
بیگمان، و از هر زاویه دیدی که به موضوع بنگریم، آنها مجموعهیی از خطاهای راهبردی را در تقابل با سایر نیروهای سیاسی مرتکب شدند، که نشان میدهد که این جمع که کهنهکار که نه، کهنهکار کهنهکار به نظر میرسند، درک درستی از مفهوم ’اقتدار’ و ’قدرت’ ندارند.“
در ادامه مطلب، روزنامه رسالت، بهطور تلویحی آخوند روحانی تهدید میشود و آرای او در خیمه شب بازی انتخابات ریاستجمهوری را لرزان میداند و مینویسد: ”متصدی مقام رفیع ریاستجمهوری اسلامی ایران، باید بدانند که از ابتدا با یک اکثریت لغزان و با میزان متوسط و کاملاً متوسطی از محبوبیت به قدرت رسیدهاند و نباید علاوه بر آنکه رئیسجمهور پیش از خود را اینچنین، ’هجو’ و ’هزل’ مینمایند، از این حد هم عبور فرمایند، و باز در طعنهای آشکار از واژه قبیح و طعنه آلود ’سرهنگ’ استفاده نمایند؛ از این حد هم عبور فرمایند، و مجلس شورای اسلامی را که این همه با او همراهی کرده است را به طعنه بیازارد؛ از این حد هم عبور فرمایند، و حتی سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی را“
بنا بر گزارش رسانههای حکومتی، پاسدار احمدینژاد نیز روحانی را دعوت به مناظره تلویزیونی کرده که مقامات حکومت آخوند روحانی پیشنهاد او را رد کردهاند.
روزنامه حکومتی ابتکار14آذر92 در مورد نامه احمدینژاد به روحانی و دعوت از او به مناظره نوشت: ”احمدینژاد در نامه خود آقای روحانی را به طرح ادعاهای غیرمنصفانه و بیپایه درباره دولتهای نهم و دهم متهم کرده و نوشته است که قصد دارد در مناظرهیی صریح، اصولی و روشنگر در منظر افکار عمومی، حقایق ناب را آنطور که هست بیان کند. احمدینژاد در حالی چنین ادعایی را طرح میکند که برخی کارشناسان سیاسی عقیده دارند که آقای روحانی در گزارش خود بسیاری از ناگفتهها را بیان نکرد تا از وارد آوردن بار روانی سنگین بر روی مردم خودداری کند“.
سایر رسانههای باند ولیفقیه از جمله کیهان شریعتمداری، روزنامه جوان ارگان سپاه ضدمردمی و... نیز به گزارش صد روزه روحانی اعتراض کردهاند و این گزارش را به نقد کشیدهاند.
به میدان آمدن عناصر باند ولیفقیه به دفاع از احمدینژاد که نوک حمله آخوند روحانی در گزاش صد روزه، اش ظاهراً متوجه او بود. بهخاطر خود احمدینژاد نیست، کما اینکه همین عناصر در پایان دوران ریاست احمدینژاد روزانه او را زیر ضرب میگرفتند و از دادن صفاتی همچون «انحرافی» و «جن زده» به احمدینژاد فروگذار نمیکردند. به صحنه شتافتن پاسداران قلم به دست رژیم، از آن رو است که هر گونه زیر سؤال بردن دوران 8ساله گذشته و افشای ورشکستگی و افلاس و فجایع دوران احمدینژاد در واقع حمله به خامنهای محسوب میشود که این گماشته را سر کار آورده و خطوط دولت او را به وی دیکته میکرد.
خامنهای در دور دوم حکومت احمدینژاد، در اولین جلسه دیدار با اعضای دولت، احمدینژاد را بهعنوان پرکارترین و زحمتکش ترین فرد نظام نامید، و تازمانی که احمدینژاد به ولیفقیه لگد نزد و برای او شاخ و شانه نکشید، خامنهای بارها او را مورد تشویق و تمجید قرار داد.
همچنین گزارش روحانی و واکنش باند ولیفقیه در مورد آن، نشانه این است که توفان تضاد ها و جنگ وجدالهای باندهای رژیم، نه تنها سر بازایستادن ندارد، بلکه بهشدت و حدت آن، روز به روز افزوده میشود و بهمراتب بیش از گذشته، این نظام جهنمی و شخص ولیفقیه ارتجاع را تضعیف میکند. خصوصاً در زمانی که ولیفقیه به ناگزیر جام زهر نوشیده و عقبنشینی از مواضعش در زمینه دستیابی به بمب اتم به وی تحمیل شده و اضافه بر این همه، چشمانداز اوجگیری بیش از پیش جنبشهای اجتماعی و اعتراضی اقشار مختلف مردم همچون کابوسی در برابر او نمایان شده است.
آری، اعتراف آخوند روحانی به ورشکستگی و افلاس نظام و شعلهور شدن تضادهای درونی رژیم بر سر این گزارش، نشانه ضعف مفرط شخص ولیفقیه است که از مهار جنگ و جدال باندهای درون نظام عاجز است.
از این جهت است که شعلههای تضاد درونی نظام در آینده نیز برافروختهتر میشود، تا روزی که این رژیم به دست مردم ایران به زبالهدان تاریخ انداخته شود.