لارش ریسه – نماینده سابق پارلمان نروژ
برای من یک افتخار ویژه است که اینجا حضور داشته باشم در حالیکه خانم رجوی یاد کسانی که در این روز وحشتناک بهقتل رسیدند را گرامی میداشت. روزی که حمله موشکی به کمپ لیبرتی رخ داد و 24نفر جان باختند. این سمبل این جنبش است، افرادی که حاضرند بهخاطر مردم شان کشته شوند. وقتی که با چنین پدیدهیی مواجه میشویم، واقعاً ما را تحت تأثیر قرار میدهد.
در ورودی پارلمان ما، یک نماد برای یادبود کسانی است که در جنگ جهانی دوم در نروژ کشته شدند. تعداد آنها بسیار نبود اما رژیم آلمانها بسیار وحشی بود. در این یادبود نوشته شده: ما یاد همه آنهایی که برای کشورشان جان خود را از دست دادند، گرامی میداریم. آنها جان خود را از دست دادند تا دیگر مردمان بتوانند به حیات خود ادامه دهند. این منعکسکننده محتوای صحبتهای حضرت مسیح در کتاب یوحنا، باب 15است که در آن میگوید: ”عشقی بزرگتر از این نیست که کسی جان خود را به جهت دوستان خویش بدهد“.
در یک لحظه بسیار تعیینکننده، صبح بود که یک نوشته از یک پیامبر قدیمی خواندم. اکنون میخواهم برای شما هم بخوانم“. روح خدا بر من است چون او از من خواسته است تا خبرهای خوب به مردمان فقیر برسانم. او من را فرستاده است تا اسرا را آزاد کنم، بینایی را به افراد کور بازگردانم، و مردم سرکوبشده را رها سازم“ من گفتم کسی که 30سال یا 40سال، برای آزادی جنگیده است، نمیتواند قبول کند که مستقیم از اسارت وارد دنیایی مملو از سرکوبی دیگر شود. این باید حرکتی و تغییری به سوی دموکراسی و آزادی سیاسی باشد.
من خیلی خوشحالم که این فرصت فراهم شد که ما بتوانیم از اسارت به آزادی منتقل شویم. بهجای اینکه وارد نوع دیگر از سرکوب شویم. اما این تنها یک قدم در مسیر و هدف واقعی، یعنی آزادی برای مردم ایران است،
خوان گارسه – حقوقدان ارشد بینالمللی – وکیل مجاهدین
خوشحالی، چون میتوانم شما را آزاد ببینم و در شرایطی زندگی میکنید که بتوانید بر اساس خواسته خود، زندگی خود را محقق کنید.
یادبود برای کسانی که کشته شدند، در حالیکه برای آرمانهای شما میجنگیدند. من از یک کشور مدیترانهیی میآیم. کشوری که دادگاهی در آن، تحولات اشرف و کمپ لیبرتی را دنبال میکند. در سال 2004 به شما استاتوی افراد حفاظتشده، تحت کنوانسیون چهارم ژنو داده شد. متأسفانه، بهطور خاص از سال 2009، شما از عدم احترام به این استاتو رنج میبردید. شما از تمامی حقوق بنیادین محروم شده بو دید. شما در معرض شکنجه روانی و فیزیکی قرار داشتید. به خوبی بلندگوها با ولوم بالا را به یاد دارم، روزها و ماهها با همه تأثیرات روانیاش بر روی شما. اما شما نه تنها برای یک آرمان میجنگیدید، بلکه بر اساس قانون عمل میکردید. این را باید مورد تأکید قرار دهم، یعنی اهمیت مبارزه شما و احترام به قانون در حالیکه متقابلاً چنین احترامی بهلحاظ قانونی به حقوق شما نگذاشتند.
امروز جنایات جنگی در بسیاری از کشورهای خاورمیانه بهطور رزمره رخ میدهد. در دیگر قسمتهای جهان میگویند: ما باید افرادی که چنین جنایاتی مرتکب میشوند را محاکمه کنیم. ما این را در اسپانیا آغاز کردیم. شواهدی که جمعآوری شده، آماده است و در زمان خودش عدالت برقرار خواهد شد. با مبارزه و نمونه شما، عدالت در آینده محقق خواهد شد، و من اطمینان دارم، چون جنایاتی که علیه شما صورت گرفته است، جنایاتی که علیه شما شده، شامل مرور زمان نمیشود، چرا که جنایت علیه جامعه بینالمللی بود. قانون کماکان به قوت خود باقی است و تنها مسأله زمانی است که این افراد مورد محاکمه قرار خواهند گرفت. این بهترین آرزوی من است که عدالت باید محقق شود. نمونه شما و مبارزه شما، بهطور واقع، در این رابطه کمک بسیار شایانی است.
وسلی مارتین: فرمانده حفاظت اشرف
قبل از اینکه اشرف را ترک کنم، بسیاری از شما، از من خواستید که صدای شما باشم. برخی از شما مرا به چالش کشیدید. اکنون امیدوارم که پاسخ مثبتی داده باشم و به وعدههایی که به شما دادم، پایبند بوده باشم.
صدای شما بودن برای من بواقع کار نسبتاً سادهای بود، چون داشتم بهنمایندگی از تعداد خیلی زیادی افراد خارقالعاده صحبت میکردم. قهرمانان واقعی کمپ لیبرتی ساکنان آن هستند که تسلیم وحشت و ظلم دولت مالکی و رژیم ایران نشدند. شما پایداری کردید و در قبال اعتقادات خود، راسخ ایستادید. صحبت از طرف شما کار بسیار سادهیی بود.
7آبان 94 روزی است که هرگز فراموش نخواهد شد. 24تن از آن قهرمانان جسما از ما ربوده شدند، اما آنها همواره با ما هستند. آنها به مرحله بعد رفتهاند و ما روزی آنها را مجدداً خواهیم دید، و امیدوارم در آن روزی که آنها را مجدداً میبینیم با فدای بزرگشان برابری کنیم. آنها فداکاری زیادی برای آرمان آزادی کردند وقتی بلندگوهای قوی تلاش میکردند بلحاظ روانی شما را شکنجه کنند، شما پایداری کردید. وقتی از غذا، مسائل لجیستیکی و حمایتهای پایهیی انسانی محروم بو دید، شما باز هم پایداری کردید. در نتیجه دوستان شما در خارج از کمپ لیبرتی میتوانستند به شما تکیه کنند.
هرچقدر رژیم تهران تلاش کرد شما را شکست دهد، در این کار خودش شکست خورد. همانطور که ملایان هرگز آرمان لیبرتی و شرافت انسانی را در ایران شکست نخواهند داد.
در پایان، اجازه دهید بگویم، و این را قبلاً هم از من شنیدهاید:
ما در دشتهای استان دیالی با هم بودیم.
ما اکنون با هم هستیم
و ما همواره در کنار هم خواهیم بود.
با تشکر.
خیلی ممنون.
«گر مرد رهی میان خون باید رفت از پای فتاده سرنگون باید رفت.
به هرحال من میخوام اینو خدمتتون بگم که شما شیرزنان، ابرمردان و قهرمانان واقعی تاریخ ایران هستید
شما نشون دادید به مردم ایران چقدر فداکارید و چقدر به مردمتون ایمان و اعتقاد دارید و چقدر برای آزادی و استقلال میهنتون فداکاری کردید.
من امروز میبینم در هفت آبان برای 24شهید عزیزمون که حسین رو برادر عزیزم رو نمیتونم تحمل کنم حتی وقتی عکسشون میبینم ازدستمون رفته. و بقیه همچنان و خواهر نیره اینا میخواستند این مقاومت رواز بین ببرند. اشرف رو بمباران کردند به امید اینکه وقتی اشرف بمباران بشه، بقیه فرار میکنند. خانم رجوی و 166نفر از افراد رو گرفتند. و گفتند که ما این مقاومت رو نابود میکنیم بعد کوتاه نیامدند مقاومت رو در آمریکا و اروپا و کانادا در لیست تروریستی قرار دادند که شاید دیگران فرار کنند اشرفنشانها هم صدایشان در نیاد از ترس تروریست بودن. غافل از اینکه اگر قرار بود ما ها بیایم کوتاه بیاییم... در کشورمون ایستادهایم. در خانهی خودمان ما آمدیم تا صدای مظلومیت ملتی بزرگ باشیم.
برای این هدف شما. خانم رجوی ما همه دوباره میگیم حاضر حاضر حاضر حاضر حاضر
این مقاومت اینجاست و برای پرش بالابلندتری آماده است. شما آمده اید اینجا، یک قله باقی مانده. اونهم آزادی ایران و مردم ایران و تمام توانتون را و اشرفنشانها هم پشت سر شما آماده هستند که به این قله پرواز کنیم بریم. مردم ایران منتظرند. مردم ایران کشته و مردهی شما هستند. بگذاریم رژیم سعی میکنه بگه اینها اصلاً نیستند، چرا هستند. ما خود شما وخودتون تک تکتون با مردم ایران تماس دارید و میدانید که چقدر طرفدار دارید.
به هر حال من مفتخرم که امروز در خدمت شما هستم و واقعاً هیچوقت به اندازهی این یک هفته لذت نبردهام از عمرم. که من بین قهرمانان دلیر ایران نوادگان راستین جوانمردانی مثل پوریای ولی و تختی هستم. پاک و پاکدامن و انسانهای بسیار قوی که واقعاً به همه تون افتخار میکنم.