آخوند حسن روحانی بار دیگر جناج رقیب را متهم کرد به جای توجه به مشکلات واقعی کشور، همه توجهات خود را معطوف به جنگ قدرت و دعوای باندی کرده است و به باند مقابل هشدار داد جنگ قدرت درونی رژیم آرامش جامعه! (آرامش نظام آخوندی) را به هم میریزد.
روحانی با ذکر اینکه «دعواهای گروهی تا حد و اندازه معمول بد نیست» گفت: «اندازه دعواها از نمک گذشته و فلفل شده است، هر چیزی اندازه دارد، دعواها و رقابتهای معمول عیبی ندارد، اما اگر همهاش دعواهای جناحی باشد نمیشود به توسعه دست یافت».
روحانی در ادامه سخنانش گفت: «اگر شش ماه قبل از انتخابات دعوا باشد عیبی ندارد، اما بهمحض تمام شدن انتخابات در کشور ما، دعوا برای انتخابات بعد آغاز میشود، دعوا میکنند تا کسی که پیروز انتخابات است، موفق نشود؛ تا در دوره بعد کاندیدای آنها پیروز شود».
اشاره روحانی به جنگ قدرت، اشارهیی است به حملات بیسابقهیی که طی روزهای اخیر باند خامنهای و رسانههای وابسته به این باند خصوصاً رسانههای وابسته به سپاه و بسیج علیه سیاست خارجی و سیاست هستهیی دولت روحانی در پیش گرفتهاند. این حملات آنچنان شدید بود که خامنهای پاسدار حسین فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح رژیم را به صحنه فرستاد تا رسانههای وابسته به سپاه و بسیج را تهدید به بگیر و ببند کند. فیروزآبادی در این هشدار گفت: «رسانههایی که به نوعی به نیروهای مسلح مرتبطند، خطا میکنند و برابر مشی و منویات رهبری حرکت نمیکنند که باید روششان را اصلاح کنند».
هنوز مرکب حرفهای پاسدار فیروز آبادی خشک نشده بود که پاسدار جزایری (معاون ستادکل نیروهای مسلح و معاون فیروز آبادی) در مقام پاسخگویی به سخنان پاسدار فیروز آبادی برآمد و باند روحانی- رفسنجانی را تحت عنوان ”دیگران“ تهدید کرد و به آنها توصیه کرد خطوط قرمز نظام را رعایت کند و اگر ”دیگران“ از خطوط قرمز نظام عبورکنند، با آنها برخورد میشود.
با توجه به این جنگ فزاینده درونی رژیم و تحولات جدید (به میدان آمدن سران و سرکردگان سپاه و نیروی مسلح رژیم) و مخالفت فزاینده دلواپسان باند خامنهای با سیاست باند رفسنجانی - روحانی است که بار دیگر روحانی ناگزیر شده است شخصاً به صحنه بیاید.
نگرانی آخوند روحانی از این است که دعواهای باندهای رژیم همچنان افزایش مییابد و این گفته او ”این که نمیشود که همیشه دعوا باشد“ ناظر از این دلنگرانی و دلواپسی روحانی است.
روحانی در این سخنان بهطور تلویحی باند خامنهای را متهم به خشونت طلبی میکند و انتخاب خودش را بهعنوان انتخاب مشی اعتدالی در مقابل خشونت و خشونت طلبان قالب میکند و مدعی حمایت مردم از خود میشود و میگوید ”مردم اعلام کردند ما از افراط و خشونت رویگردانیم، مسیری که برگزیدیم مسیر میانهروی اعتدال عدالت اخلاق است“.
ورود سرکردگان سپاه و نیروهای مسلح رژیم به صحنه و حمله روز گذشته آخوند حسن روحانی به باند مقابل و خشونتگرا و افراطگرا نامیدن آنها، بیش از پیش این نظریه را به اثبات میرساند و تقویت میکند که در مرحله واپسین عمر نظام ولایتفقیه و در بحبوحه زهر خوران اتمی، بیش از پیش طلسم ولایت خامنهای شکسته شده تا جایی که هیچ روزی نیست که در اثر جنگ گرگها، ارکان این رژیم بیش از گذشته به لرزه درنیاید.
شاخص بارز این نظریه ورود این روزهای سران رژیم و از جمله سران نیروهای مسلح است که بهاصطلاح میخواهند شعله سرکش تضادهای درونی رژیم را قدری مهار کنند، اما ورود آنان به صحنه نیز نه تنها دردی از رژیم دوا نمیکند و مرحمی بر زخمهای عمیق تضادهای درونی نمیگذارد، بلکه ورود آنان از جمله ورود شخص آخوند روحانی تضادها را تشدید و وسعت شکاف درونی رژیم را بیشتر میکند.
طبعاً جنگ وجدالهای درونی اخیر رژیم تحتتاثیر مذاکرات هستهیی رژیم شدت وحدت گرفته است. هرقدر که باند رفسنجانی- روحانی و تیم مذاکرهکننده هستهیی روی توافق نهایی تأکید بیشتری میکنند و مدعی فرا رسیدن موعد نهایی برای توافقات میشوند جنگ درونی باندها نیز بالا گرفته و شدت بیشتری پیدا میکند.
با توجه به به این واقعیات و با توجه به طلسمشکستگی خامنهای است که ولیفقیه از مهار تضادهای درونی نظام عاجز است و مثل سابق این توان را ندارد که یکی از دو طرف متخاصم درونی نظام را سرجایش بنشاند. بر همین اساس، در روزها و هفتههای آینده انتظار شعله ورشدن بیش از پیش جنگ جناحها در سایر زمینهها میرود. همچنانکه این روزها جنگ باندها در زمینه فساد باندهای رژیم و روکردن دست یکدیگر در فساد و دزدی کار را حتی به اعدام عناصر باندهای رقیب کشانده است.
روحانی با ذکر اینکه «دعواهای گروهی تا حد و اندازه معمول بد نیست» گفت: «اندازه دعواها از نمک گذشته و فلفل شده است، هر چیزی اندازه دارد، دعواها و رقابتهای معمول عیبی ندارد، اما اگر همهاش دعواهای جناحی باشد نمیشود به توسعه دست یافت».
روحانی در ادامه سخنانش گفت: «اگر شش ماه قبل از انتخابات دعوا باشد عیبی ندارد، اما بهمحض تمام شدن انتخابات در کشور ما، دعوا برای انتخابات بعد آغاز میشود، دعوا میکنند تا کسی که پیروز انتخابات است، موفق نشود؛ تا در دوره بعد کاندیدای آنها پیروز شود».
اشاره روحانی به جنگ قدرت، اشارهیی است به حملات بیسابقهیی که طی روزهای اخیر باند خامنهای و رسانههای وابسته به این باند خصوصاً رسانههای وابسته به سپاه و بسیج علیه سیاست خارجی و سیاست هستهیی دولت روحانی در پیش گرفتهاند. این حملات آنچنان شدید بود که خامنهای پاسدار حسین فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح رژیم را به صحنه فرستاد تا رسانههای وابسته به سپاه و بسیج را تهدید به بگیر و ببند کند. فیروزآبادی در این هشدار گفت: «رسانههایی که به نوعی به نیروهای مسلح مرتبطند، خطا میکنند و برابر مشی و منویات رهبری حرکت نمیکنند که باید روششان را اصلاح کنند».
هنوز مرکب حرفهای پاسدار فیروز آبادی خشک نشده بود که پاسدار جزایری (معاون ستادکل نیروهای مسلح و معاون فیروز آبادی) در مقام پاسخگویی به سخنان پاسدار فیروز آبادی برآمد و باند روحانی- رفسنجانی را تحت عنوان ”دیگران“ تهدید کرد و به آنها توصیه کرد خطوط قرمز نظام را رعایت کند و اگر ”دیگران“ از خطوط قرمز نظام عبورکنند، با آنها برخورد میشود.
با توجه به این جنگ فزاینده درونی رژیم و تحولات جدید (به میدان آمدن سران و سرکردگان سپاه و نیروی مسلح رژیم) و مخالفت فزاینده دلواپسان باند خامنهای با سیاست باند رفسنجانی - روحانی است که بار دیگر روحانی ناگزیر شده است شخصاً به صحنه بیاید.
نگرانی آخوند روحانی از این است که دعواهای باندهای رژیم همچنان افزایش مییابد و این گفته او ”این که نمیشود که همیشه دعوا باشد“ ناظر از این دلنگرانی و دلواپسی روحانی است.
روحانی در این سخنان بهطور تلویحی باند خامنهای را متهم به خشونت طلبی میکند و انتخاب خودش را بهعنوان انتخاب مشی اعتدالی در مقابل خشونت و خشونت طلبان قالب میکند و مدعی حمایت مردم از خود میشود و میگوید ”مردم اعلام کردند ما از افراط و خشونت رویگردانیم، مسیری که برگزیدیم مسیر میانهروی اعتدال عدالت اخلاق است“.
ورود سرکردگان سپاه و نیروهای مسلح رژیم به صحنه و حمله روز گذشته آخوند حسن روحانی به باند مقابل و خشونتگرا و افراطگرا نامیدن آنها، بیش از پیش این نظریه را به اثبات میرساند و تقویت میکند که در مرحله واپسین عمر نظام ولایتفقیه و در بحبوحه زهر خوران اتمی، بیش از پیش طلسم ولایت خامنهای شکسته شده تا جایی که هیچ روزی نیست که در اثر جنگ گرگها، ارکان این رژیم بیش از گذشته به لرزه درنیاید.
شاخص بارز این نظریه ورود این روزهای سران رژیم و از جمله سران نیروهای مسلح است که بهاصطلاح میخواهند شعله سرکش تضادهای درونی رژیم را قدری مهار کنند، اما ورود آنان به صحنه نیز نه تنها دردی از رژیم دوا نمیکند و مرحمی بر زخمهای عمیق تضادهای درونی نمیگذارد، بلکه ورود آنان از جمله ورود شخص آخوند روحانی تضادها را تشدید و وسعت شکاف درونی رژیم را بیشتر میکند.
طبعاً جنگ وجدالهای درونی اخیر رژیم تحتتاثیر مذاکرات هستهیی رژیم شدت وحدت گرفته است. هرقدر که باند رفسنجانی- روحانی و تیم مذاکرهکننده هستهیی روی توافق نهایی تأکید بیشتری میکنند و مدعی فرا رسیدن موعد نهایی برای توافقات میشوند جنگ درونی باندها نیز بالا گرفته و شدت بیشتری پیدا میکند.
با توجه به به این واقعیات و با توجه به طلسمشکستگی خامنهای است که ولیفقیه از مهار تضادهای درونی نظام عاجز است و مثل سابق این توان را ندارد که یکی از دو طرف متخاصم درونی نظام را سرجایش بنشاند. بر همین اساس، در روزها و هفتههای آینده انتظار شعله ورشدن بیش از پیش جنگ جناحها در سایر زمینهها میرود. همچنانکه این روزها جنگ باندها در زمینه فساد باندهای رژیم و روکردن دست یکدیگر در فساد و دزدی کار را حتی به اعدام عناصر باندهای رقیب کشانده است.