در سالروز تأسیس بسیج ضدخلقی و نمایش هفتهیی به همین نام، مهرهها و سران رژیم یکی پس از دیگری به صحنه آمدند و اندر وصف این نهاد ضدمردمی و نقش سرکوبگرانه آن برای حفظ نظام آخوندی سخنسرایی کردند.
پاسدار احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی رژیم در مورد ضرورت این نهاد سرکوبگر و نقش کلیدی آن در سرکوب میگوید: ”در دهه اول انقلاب این دفاع در میدان نبرد انجام گرفت اما در ادامه بسیج با نظر حضرت امام (ره) در ادارات و دانشگاهها گسترش یافت، بسیج در میدانهای اجتماعی، فرهنگی و سازندگی شکل گرفت و دفاع را برعهده گرفت. دشمن از در نیرنگ با رسانههای رنگارنگ با جلوههای مختلف برای اغوا و فریب جوانان به کارآمد و اگر بسیج نبود انقلاب قطعاً نمیتوانست با اقتدار باقی بماند. (ایسنا6آذر93)
نظام ولایتفقیه در بدو تأسیس از آنجایی که توان مقابله ایدئولوژیکی و فرهنگی با نیروهای انقلابی و بهویژه مجاهدین خلق را درعرصههای گونان جامعه خصوصاً دانشگاهها، مدارس و ادارات نداشت، برای مقابله با آنها و سرکوب پتانسیل انقلابی و ضدارتجاعی آزاد شده در انقلاب ضدسلطنتی، دست به تشکیل ارگانهای سرکوب، کمیته، سپاه و بهدنبال آنها بسیج ضدمردمی زد. بهطور مشخص هدف از تشکیل چنین نهادهایی سرکوب انقلابیون و در رأس آنها سازمان مجاهدین خلق ایران بود.
تسخیر سفارت آمریکا توسط عوامل خمینی در آبان سال 58 فرصت مناسبی به خمینی داد که این ارگان سرکوب بسیج را برای بر هم زدن متنگها و تجمعات نیروهای سیاسی و حمله به مراکز و ستادهای مجاهدین در تهران و شهرستانها، تأسیس کند.
یکی از سرکردگان سپاه به نام علی مولوی حقیقی در مورد هدف از تشکیل بسیج ضدخلقی توسط خمینی به نقش و جایگاه مجاهدین در مقابله با نظام آخوندی میگوید: ”موضوع امنیت مسأله سادهای نیست از 5آذر 58 تا 5آذر 59 در جنگ منافقین اگر حضور مردم و سازماندهی بسیج نبود جمع کردن منافقان نیز کار سادهای نبود. “
تنها عناصر وابسته به سپاه و بسیج و باند خامنهای نیستند که به نقش قدرتمند سازمان مجاهدین و لزوم تشکیل بسیج و سپاه برای مقابله با آن اعتراف میکنند، عناصر باند رفسنجانی- روحانی نیز به این واقعیت معترفتند.
حمید چیت چیان وزیر نیروی دولت آخوند حسن روحانی ضمن اشاره به جایگاه و قدرت مجاهدین به نقش بسیج در مقابله با مجاهدین اشاره میکند: ”وقتی که منافقین (مجاهدین) وارد فاز نظامی شدند اگر میخواستیم فقط با تکیه بر سازمانهای اطلاعاتی نظامی و انتظامی با آنان برخورد کنیم، امکان آن در کوتاهمدت نبود“.
رئیس عقیدتی سیاسی فرماندهی مرزبانی آذربایجان غربی نیز میگوید: ”وظیفه بسیج فقط به جنگ و مسأله نظامی محدود نمیشود و امنیت داخلی کشور (بخوانید امنیت نظام آخوندی) در سختترین شرایط یعنی دوران فعالیت منافقین به مدد نیروهای بسیج و پایگاههای مقاومت حفظ شد“
اهمیت این ارگان سرکوب برای امنیت نظام آخوندی درگذشته و حال روشن است و به همین دلیل است که این روزها مهرههای ریز و درشت نظام آخوندی در سپاه، بسیج، ارتش، مجلس و دولت نظیر علی لاریجانی رئیس مجلس رژیم، پاسدار محسن رضایی سرکرده سابق سپاه، پاسدار جعفری سرکرده فعلی سپاه، احمدی مقدم، آخوند جنتی و صدها کارگزار ریز و درشت رژیم از هر دو باند به صحنه میآیند و بر ضرورت این ارگان سرکوبگر برای حفظ نظام درگذشته، حال و آینده تأکید میکنند.
واقعیت نهفته در دل این میزان حمایت و تعریف و تمجید از این ارگان ضدخلقی، بیتردید ترس از سرنگونی و روحیه باختگی این ارگان سرکوب در مقابله با وضعیت بحرانی رژیم و خیزشهای اجتماعی اقشار مختلف مردم درجای جای کشور است.
مؤسسات و امتیازات ویژه مالی که برای این نیروی سرکوب در نظرگر فته شده است در جهت حفظ آنها و ممانعت از ریزش آنهاست. از جمله این موسسات، «صندوق قرض الحسنه بسیجیان» که بعداً به مؤسسه مالی و اعتباری مهر معروف شد. این صندوق بهاصطلاح قرض الحسنه، حضوری پر رنگ در فعالیتهای بورس دارد و در اواخر اردیبهشت 87، با اعمال فشار و زور ۴۲.۵ درصد از کارخانه تراکتور سازی تبریز را خرید و باز با اعمال نفوذ سیاسی و نظامی از مبلغ 177میلیارد تومان قیمتی که باید میپرداخت، 132میلیارد تومان آن تبدیل به اقساط 5ساله شد. نرخ قیمتگذاری هم بسیار کمتر از ارزش واقعی سهام آن بود“.
در بحبوحه قیامهای مردمی سال 88 و در تیرماه همان سال فرمانده ’سازمان بسیج سازندگی’ به هفتهنامه صبح صادق، ارگان دفتر سیاسی سپاه گفت: ’با نظر مساعد وزیر آموزش و پرورش برای افزایش مشارکت بسیج سازندگی، در توافقی دوجانبه ظرف دو سال آینده بهسازی 80 هزار مدرسه کشور به بسیج سازندگی سپرده می شود.’غیر از هزینه سه هزار پروژه عمرانی که از سوی بخشهای مختلف دولت به بسیج سازندگی پرداخت میشود، 75 درصد بودجه نقل و انتقال، سکونت و دستمزد نیروهای بسیجی هم ازطریق اعتبارات اوقات فراغت و تملک دارایی طرحهای زود بازده استانها پرداخت می شود.
تحویل دادن بسیاری از شرکتها و مؤسسات و کارخانهها به سرکردگان بسیج با دست باز بهرغم فشار اقتصادی طاقتفرسا بر مردم محروم کشورمان، اهمیت حفط این نیروی سرکوبگر و نیازمندی رژیم به سرپا نگهداشتن آن را مشخص میکند.
بر اساس گزارش نشریه حکومتی هم میهن دربهمن همانسال ”طبق برنامه چهارم توسعه، برای بسیج، سالانه 400میلیارد تومان بودجه درنظر گرفته شده، اما در دو سال اخیر همواره امکانات مالی بیشتری در اختیار این نهاد قرار گرفته است“
در همان زمان پاسدار نقدی رئیس بسیج از افزایش هفت برابری بودجه این نهاد سرکوبگر خبر داد و گفت: ”امسال اعتبارات پایگاهها دو تا هفت برابر افزایش مییابد ”.
پاسدار نقدی اضافه کرد که این افزایش: ”در طول سالهای گذشته بینظیر است“
روز 28فروردین سال89 رسانههای حکومتی اعلام کردند: ”رئیس مرکز امور اصناف ایران اعلام کرد که بسیج طرحی برای ایجاد 300 فروشگاه بزرگ زنجیرهیی در سطح کشور تهیه کرده است“
·بنابراین بزرگداشت بسیج توسط نظام آخوندی و به صحنه آمدن مهرههای ریز و درشت نظام در تجلیل از بسیج در مقطع کنونی نیز برای سرپا نگهداشتن این نیروی سرکوب و جلوگیری از وارفتگی آن در برابر مقاومتهای مردمی در شرایط کنونی است. خصوصاً اینکه ایستادگی مردم و افزایش گوشمالی بسیجیهای هار توسط مردم و بهویژه جوانان و زنان در دو ساله اخیر افزایش یافته است.
پاسدار احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی رژیم در مورد ضرورت این نهاد سرکوبگر و نقش کلیدی آن در سرکوب میگوید: ”در دهه اول انقلاب این دفاع در میدان نبرد انجام گرفت اما در ادامه بسیج با نظر حضرت امام (ره) در ادارات و دانشگاهها گسترش یافت، بسیج در میدانهای اجتماعی، فرهنگی و سازندگی شکل گرفت و دفاع را برعهده گرفت. دشمن از در نیرنگ با رسانههای رنگارنگ با جلوههای مختلف برای اغوا و فریب جوانان به کارآمد و اگر بسیج نبود انقلاب قطعاً نمیتوانست با اقتدار باقی بماند. (ایسنا6آذر93)
نظام ولایتفقیه در بدو تأسیس از آنجایی که توان مقابله ایدئولوژیکی و فرهنگی با نیروهای انقلابی و بهویژه مجاهدین خلق را درعرصههای گونان جامعه خصوصاً دانشگاهها، مدارس و ادارات نداشت، برای مقابله با آنها و سرکوب پتانسیل انقلابی و ضدارتجاعی آزاد شده در انقلاب ضدسلطنتی، دست به تشکیل ارگانهای سرکوب، کمیته، سپاه و بهدنبال آنها بسیج ضدمردمی زد. بهطور مشخص هدف از تشکیل چنین نهادهایی سرکوب انقلابیون و در رأس آنها سازمان مجاهدین خلق ایران بود.
تسخیر سفارت آمریکا توسط عوامل خمینی در آبان سال 58 فرصت مناسبی به خمینی داد که این ارگان سرکوب بسیج را برای بر هم زدن متنگها و تجمعات نیروهای سیاسی و حمله به مراکز و ستادهای مجاهدین در تهران و شهرستانها، تأسیس کند.
یکی از سرکردگان سپاه به نام علی مولوی حقیقی در مورد هدف از تشکیل بسیج ضدخلقی توسط خمینی به نقش و جایگاه مجاهدین در مقابله با نظام آخوندی میگوید: ”موضوع امنیت مسأله سادهای نیست از 5آذر 58 تا 5آذر 59 در جنگ منافقین اگر حضور مردم و سازماندهی بسیج نبود جمع کردن منافقان نیز کار سادهای نبود. “
تنها عناصر وابسته به سپاه و بسیج و باند خامنهای نیستند که به نقش قدرتمند سازمان مجاهدین و لزوم تشکیل بسیج و سپاه برای مقابله با آن اعتراف میکنند، عناصر باند رفسنجانی- روحانی نیز به این واقعیت معترفتند.
حمید چیت چیان وزیر نیروی دولت آخوند حسن روحانی ضمن اشاره به جایگاه و قدرت مجاهدین به نقش بسیج در مقابله با مجاهدین اشاره میکند: ”وقتی که منافقین (مجاهدین) وارد فاز نظامی شدند اگر میخواستیم فقط با تکیه بر سازمانهای اطلاعاتی نظامی و انتظامی با آنان برخورد کنیم، امکان آن در کوتاهمدت نبود“.
رئیس عقیدتی سیاسی فرماندهی مرزبانی آذربایجان غربی نیز میگوید: ”وظیفه بسیج فقط به جنگ و مسأله نظامی محدود نمیشود و امنیت داخلی کشور (بخوانید امنیت نظام آخوندی) در سختترین شرایط یعنی دوران فعالیت منافقین به مدد نیروهای بسیج و پایگاههای مقاومت حفظ شد“
اهمیت این ارگان سرکوب برای امنیت نظام آخوندی درگذشته و حال روشن است و به همین دلیل است که این روزها مهرههای ریز و درشت نظام آخوندی در سپاه، بسیج، ارتش، مجلس و دولت نظیر علی لاریجانی رئیس مجلس رژیم، پاسدار محسن رضایی سرکرده سابق سپاه، پاسدار جعفری سرکرده فعلی سپاه، احمدی مقدم، آخوند جنتی و صدها کارگزار ریز و درشت رژیم از هر دو باند به صحنه میآیند و بر ضرورت این ارگان سرکوبگر برای حفظ نظام درگذشته، حال و آینده تأکید میکنند.
واقعیت نهفته در دل این میزان حمایت و تعریف و تمجید از این ارگان ضدخلقی، بیتردید ترس از سرنگونی و روحیه باختگی این ارگان سرکوب در مقابله با وضعیت بحرانی رژیم و خیزشهای اجتماعی اقشار مختلف مردم درجای جای کشور است.
مؤسسات و امتیازات ویژه مالی که برای این نیروی سرکوب در نظرگر فته شده است در جهت حفظ آنها و ممانعت از ریزش آنهاست. از جمله این موسسات، «صندوق قرض الحسنه بسیجیان» که بعداً به مؤسسه مالی و اعتباری مهر معروف شد. این صندوق بهاصطلاح قرض الحسنه، حضوری پر رنگ در فعالیتهای بورس دارد و در اواخر اردیبهشت 87، با اعمال فشار و زور ۴۲.۵ درصد از کارخانه تراکتور سازی تبریز را خرید و باز با اعمال نفوذ سیاسی و نظامی از مبلغ 177میلیارد تومان قیمتی که باید میپرداخت، 132میلیارد تومان آن تبدیل به اقساط 5ساله شد. نرخ قیمتگذاری هم بسیار کمتر از ارزش واقعی سهام آن بود“.
در بحبوحه قیامهای مردمی سال 88 و در تیرماه همان سال فرمانده ’سازمان بسیج سازندگی’ به هفتهنامه صبح صادق، ارگان دفتر سیاسی سپاه گفت: ’با نظر مساعد وزیر آموزش و پرورش برای افزایش مشارکت بسیج سازندگی، در توافقی دوجانبه ظرف دو سال آینده بهسازی 80 هزار مدرسه کشور به بسیج سازندگی سپرده می شود.’غیر از هزینه سه هزار پروژه عمرانی که از سوی بخشهای مختلف دولت به بسیج سازندگی پرداخت میشود، 75 درصد بودجه نقل و انتقال، سکونت و دستمزد نیروهای بسیجی هم ازطریق اعتبارات اوقات فراغت و تملک دارایی طرحهای زود بازده استانها پرداخت می شود.
تحویل دادن بسیاری از شرکتها و مؤسسات و کارخانهها به سرکردگان بسیج با دست باز بهرغم فشار اقتصادی طاقتفرسا بر مردم محروم کشورمان، اهمیت حفط این نیروی سرکوبگر و نیازمندی رژیم به سرپا نگهداشتن آن را مشخص میکند.
بر اساس گزارش نشریه حکومتی هم میهن دربهمن همانسال ”طبق برنامه چهارم توسعه، برای بسیج، سالانه 400میلیارد تومان بودجه درنظر گرفته شده، اما در دو سال اخیر همواره امکانات مالی بیشتری در اختیار این نهاد قرار گرفته است“
در همان زمان پاسدار نقدی رئیس بسیج از افزایش هفت برابری بودجه این نهاد سرکوبگر خبر داد و گفت: ”امسال اعتبارات پایگاهها دو تا هفت برابر افزایش مییابد ”.
پاسدار نقدی اضافه کرد که این افزایش: ”در طول سالهای گذشته بینظیر است“
روز 28فروردین سال89 رسانههای حکومتی اعلام کردند: ”رئیس مرکز امور اصناف ایران اعلام کرد که بسیج طرحی برای ایجاد 300 فروشگاه بزرگ زنجیرهیی در سطح کشور تهیه کرده است“
·بنابراین بزرگداشت بسیج توسط نظام آخوندی و به صحنه آمدن مهرههای ریز و درشت نظام در تجلیل از بسیج در مقطع کنونی نیز برای سرپا نگهداشتن این نیروی سرکوب و جلوگیری از وارفتگی آن در برابر مقاومتهای مردمی در شرایط کنونی است. خصوصاً اینکه ایستادگی مردم و افزایش گوشمالی بسیجیهای هار توسط مردم و بهویژه جوانان و زنان در دو ساله اخیر افزایش یافته است.