سناتور رابرت توریسلی گردهمایی نمایندگان تشکلهای جوانان با حضور رئیسجمهور برگزیده مقاومت گفت: ملاها تنها یک دولت شکست خورده نیستند، آنها تنها دچار یک اشتباه در اعمال قانون و سیاست نشدهاند، ملاها یک سرطان هستند که همهٴ آن چیزهایی را که ما در جامعه بینالمللی برای آن اهمیت قائلیم، در معرض خطر است.
سناتور رابرت توریسلی
سناتور رابرت توریسلی
خانم رجوی، دوستان، وقتی که امروز از خواب بیدار شدم به افراد کمپ لیبرتی و مبارزه آنها فکر کردم. اکنون هم به آنها فکر میکنم، امشب به آنها فکر خواهم کرد و من همانطور که شما قسم خوردید، من هم قسم میخورم، تا روزی که آنها در تهران و در یک جمهوری جدید و آزاد و دموکراتیک مورد احترام قرار گیرند، هر روز به آنها فکر کنم و در کنار آنها بایستم. من شنیدم که گفته شد، افراد لیبرتی در بند هستند، حقیقت این است که آنها در حصار یک دیوار هستند. من شنیدم که گفته شد آنها قربانی هستند، حقیقت این است که آنها بدون خدمات درمانی از زخمهای خود رنج میبرند و گاه محرومیتهای غذایی. اموال آنها به غارت برده شده. به آنها شلیک شده. اما 75 میلیون ایرانی امروز در حالی از خواب بیدار شدند که امکان آزادی بیان ندارند، آنها نمیتوانند دولت خود را انتخاب کنند، آنها نمیتوانند آن طور که میخواهند در برابر خدای خود دعا کنند، آنها در یک استبداد مذهبی به بردگی کشیده میشوند. 3000 ایرانی امروز در حالی از خواب بیدار شدند که آزادانه سخن میگفتند، آنها همانطور که خودشان میخواستند خدای خود را میپرستیدند، آنها در حالی که در حصار دیوارهای زندان هستند، آزادانه نفس میکشند، چه در بند اسارت است دوستان من؟ آنهایی که در اسارت ملاها هستند یا 3000نفر ساکنان لیبرتی که در حصار دیوارها با مقاومتشان در برابر ملاها با کرامت زندگی میکنند؟ افراد لیبرتی! ما به شما و مبارزهتان افتخار میکنیم.
من آمدم تا شما را مخاطب قرار دهم اما مرا ببخشید که توجه من رو به افراد جوانی است که امروز با ما در اینجا حضور دارند. حرفهای زیادی در مورد مثبتات رشد سن گفته میشود، من آمدم تا به شما یک حقیقت جاودان را بگویم، چنین چیزی وجود ندارد. اما شاید نگرشی رو به تاریخ و با گذشت زمان، ببینید، آن چیزی که 10 یا 20سال بعد و در نسل بعدی خیلی روشن و واضح به نظر میرسد در زمان خودش پیچیده و بغرنج است. زمان آن است که حقیقت در مورد ایران بیان شود. زمان آن است که نسل شما چیزی را درک کند که در سالهای بعد روشن و واضح خواهد بود. این تنها یک اختلاف در میان تعدادی دیپلومات میانسال نیست، این تنها اختلاف مرزی یا اختلاف بر بخشی از قانون اساسی نیست، این یک مبارزه برای قرن بیست و یکم است. شما وارثان یک فرهنگ غنی هستید. برای هزاران سال مردم ایران فرهنگ و هنر و علم و سیاست را به دنیا نشان دادند، شما با فرهنگ خود دنبالهرو جهان نبودید، بلکه شما کمک کردید تا آن را هدایت کنید و این از شما دزدیده شده است. ملاها سرنوشت شما را به گروگان گرفتهاند، یک تقدیر سرشته با مهر و محبت. آنها کشور و مردم و فرهنگ و فداکاریهای شما را به سرقت بردند. شما این مسئولیت را انتخاب نکردید اما این مسئولیت شماست. ایران باید آزاد شود. باید آزاد باشد تا بتواند دوباره به دنیا بپیوندد تا بتواند به آن بیافزاید. این مأموریت شماست. چیزهای زیادی وجود دارند که من در مورد کشورم به آن علاقه دارم. در آمریکا کلمه سازش و مصالحه، رفع اختلاف و مذاکره، همگی کلمات مثبتی هستند. هر کودک آمریکایی که در حیاط مدرسهاش اختلافی دارد، به دوستش میگوید که بیا هر چه را که باقی است تقسیم کنیم. این در حیاط مدرسه کارآمد است، این در دادگاه آمریکا و زندگی آمریکایی کارآمد است. اما برخی اوقات در زندگیتان شما با چیزی آنقدر شرور، اصولاً آن قدر با اشتباه روبهرو میشوید که نمیتوانید با آن مذاکره کنید و نمیتوانید با آن مصالحه کنید. ملاها تنها یک دولت شکست خورده نیستند، آنها تنها دچار یک اشتباه در اعمال قانون و سیاست نشدهاند، ملاها یک سرطان هستند که همهٴ آن چیزهایی را که ما در جامعه بینالمللی برای آن اهمیت قائلیم، در معرض خطر است. این سرطان 35سال پیش در تهران شروع شد. از طرفی حزبالله لبنان را بلعیده، در حال حاضر دارد سوریه را میبلعد، از این پیشتر عراق را بلعیده، این سؤال بنیادین نسل شماست: آیا آینده با گذشته فرق خواهد کرد؟ این چه نوع حکومتی است که بر روی پناهندگان لیبرتی موشک شلیک میکند؟ این چه نوع حکومتی است که مردم خودش را صدتا صدتا و هزار هزار حلقآویز میکند؟ آن هم تنها بهخاطر بیان حقیقت. چه نوع حکومتی؟ حکومت ایران. برخی اوقات چیزی برای گفتن نیست، تنها کاری برای انجام دادن وجود دارد. رژیم ایران باید از بین برود. من به سخنرانان جوان گوش دادم و یکی از آنها ایران را سرزمین پدران توصیف کرد، دیگری گفت که خانه خودش است. من به یاد پدر خودم افتادم که در جوانی ایتالیا را ترک کرد. او آمریکایی بود. اما بهعنوان یک مرد جوان، هدف وی نابودی فاشیسم ایتالیایی بود. او هنوز به ایتالیا عشق میورزید. شما شاید مقیم فرانسه باشید، شما شاید مقیم کانادا باشید، اما چیزی که در رگان شما جاریست، خون ملتی سربلند است. شما ایرانی هستید. هیچگاه فراموش نکنید. هیچگاه از دفاع از آن دست نکشید. هیچگاه از افتخار کردن به آن کوتاه نیایید.
برایم مهم نیست چه مسافتی را شما طی میکنید، یا به کجا میروید، ساکنان لیبرتی خواهران و برادران شما هستند و آزادی ایران مسئولیت شماست. این در طول عمرتان با شما خواهد بود، هر کجا که بروید.
ساکنان لیبرتی، درد و رنج شما پایان نیافته است. اما یک نفر اینجا نیست که از شما حمایت نکند یا فراموشتان کند و ما فریب نخواهیم خورد، و ما تمرکز و هدف خود را گم نخواهیم کرد
شما میتوانید انتخابات خود را در عراق برگزار کنید، مالکی میتواند صندوقهای رأی خود را پر کند، او میتواند دشمنان خود را بکشد، میتواند از ملایان بیاموزد، و ممکن است موفق شود، اما تاریخ سال بعد یا نسل ما به پایان نمیرسد. همانطور که همکاران من گفتهاند، عدالت میتواند به تأخیر بیافتد. ما میتوانیم مأیوس شویم، اما به همان یقینی که مردم ایران ملایان را به پای عدالت خواهند کشید، خدا شاهد است که مالکی هم به پای عدالت کشیده خواهد شد. یعنی در یک دادگاه، بابت کاری که با ساکنان اشرف و لیبرتی کرد، برای کاری که با مردم خود کرد. ربودن انتخابات چیزی نصیب او نخواهد کرد، کشتن مخالفانش نتیجهیی نخواهد داشت. مالکی، تو به پای عدالت کشیده خواهی شد. خدا شاهد است، تو به پای عدالت کشیده خواهی شد.
با تشکر، در خاتمه دوستان من، به آن افراد جوان که با ما هستند، بار دیگر میگویم، در زندگی خود شما تصمیماتی در مورد خانواده و شغل اتخاذ خواهید کرد. مسائل بسیار مختلفی خواهد بود که باید تصمیم بگیرید و بهزودی تصمیم خواهید گرفت. اما یک تصمیم دیگر نیز وجود دارد که نباید فراموش کنید. دلیلی برای زنده ماندن پیدا کنید. فقط مربوط به خرید شما نیست، یا آنچه ذخیره میکنید، یا حتی آن کسی که تصمیم میگیرد دوست داشته باشید.
مارتین لوتر کینگ گفت فردی که چیزی نیافته تا بهخاطر آن بمیرد دلیلی برای زندگی نیافته است. آرمانهای بسیاری در جهان وجود دارد که ارزش جنگیدن را دارند. ایجاد تغییر در آینده، زدودن جهان از این سرطان، آزاد کردن سر زمین اجداد خود، این آرمانی است که ارزش آن را دارد زندگی خود را وقف آن کنید.
با تشکر فراوان
کریستوفر رولاند - عضو هیأترئیسه دموکرات مسیحیان جوان ـ نروژ
من آمدم تا شما را مخاطب قرار دهم اما مرا ببخشید که توجه من رو به افراد جوانی است که امروز با ما در اینجا حضور دارند. حرفهای زیادی در مورد مثبتات رشد سن گفته میشود، من آمدم تا به شما یک حقیقت جاودان را بگویم، چنین چیزی وجود ندارد. اما شاید نگرشی رو به تاریخ و با گذشت زمان، ببینید، آن چیزی که 10 یا 20سال بعد و در نسل بعدی خیلی روشن و واضح به نظر میرسد در زمان خودش پیچیده و بغرنج است. زمان آن است که حقیقت در مورد ایران بیان شود. زمان آن است که نسل شما چیزی را درک کند که در سالهای بعد روشن و واضح خواهد بود. این تنها یک اختلاف در میان تعدادی دیپلومات میانسال نیست، این تنها اختلاف مرزی یا اختلاف بر بخشی از قانون اساسی نیست، این یک مبارزه برای قرن بیست و یکم است. شما وارثان یک فرهنگ غنی هستید. برای هزاران سال مردم ایران فرهنگ و هنر و علم و سیاست را به دنیا نشان دادند، شما با فرهنگ خود دنبالهرو جهان نبودید، بلکه شما کمک کردید تا آن را هدایت کنید و این از شما دزدیده شده است. ملاها سرنوشت شما را به گروگان گرفتهاند، یک تقدیر سرشته با مهر و محبت. آنها کشور و مردم و فرهنگ و فداکاریهای شما را به سرقت بردند. شما این مسئولیت را انتخاب نکردید اما این مسئولیت شماست. ایران باید آزاد شود. باید آزاد باشد تا بتواند دوباره به دنیا بپیوندد تا بتواند به آن بیافزاید. این مأموریت شماست. چیزهای زیادی وجود دارند که من در مورد کشورم به آن علاقه دارم. در آمریکا کلمه سازش و مصالحه، رفع اختلاف و مذاکره، همگی کلمات مثبتی هستند. هر کودک آمریکایی که در حیاط مدرسهاش اختلافی دارد، به دوستش میگوید که بیا هر چه را که باقی است تقسیم کنیم. این در حیاط مدرسه کارآمد است، این در دادگاه آمریکا و زندگی آمریکایی کارآمد است. اما برخی اوقات در زندگیتان شما با چیزی آنقدر شرور، اصولاً آن قدر با اشتباه روبهرو میشوید که نمیتوانید با آن مذاکره کنید و نمیتوانید با آن مصالحه کنید. ملاها تنها یک دولت شکست خورده نیستند، آنها تنها دچار یک اشتباه در اعمال قانون و سیاست نشدهاند، ملاها یک سرطان هستند که همهٴ آن چیزهایی را که ما در جامعه بینالمللی برای آن اهمیت قائلیم، در معرض خطر است. این سرطان 35سال پیش در تهران شروع شد. از طرفی حزبالله لبنان را بلعیده، در حال حاضر دارد سوریه را میبلعد، از این پیشتر عراق را بلعیده، این سؤال بنیادین نسل شماست: آیا آینده با گذشته فرق خواهد کرد؟ این چه نوع حکومتی است که بر روی پناهندگان لیبرتی موشک شلیک میکند؟ این چه نوع حکومتی است که مردم خودش را صدتا صدتا و هزار هزار حلقآویز میکند؟ آن هم تنها بهخاطر بیان حقیقت. چه نوع حکومتی؟ حکومت ایران. برخی اوقات چیزی برای گفتن نیست، تنها کاری برای انجام دادن وجود دارد. رژیم ایران باید از بین برود. من به سخنرانان جوان گوش دادم و یکی از آنها ایران را سرزمین پدران توصیف کرد، دیگری گفت که خانه خودش است. من به یاد پدر خودم افتادم که در جوانی ایتالیا را ترک کرد. او آمریکایی بود. اما بهعنوان یک مرد جوان، هدف وی نابودی فاشیسم ایتالیایی بود. او هنوز به ایتالیا عشق میورزید. شما شاید مقیم فرانسه باشید، شما شاید مقیم کانادا باشید، اما چیزی که در رگان شما جاریست، خون ملتی سربلند است. شما ایرانی هستید. هیچگاه فراموش نکنید. هیچگاه از دفاع از آن دست نکشید. هیچگاه از افتخار کردن به آن کوتاه نیایید.
برایم مهم نیست چه مسافتی را شما طی میکنید، یا به کجا میروید، ساکنان لیبرتی خواهران و برادران شما هستند و آزادی ایران مسئولیت شماست. این در طول عمرتان با شما خواهد بود، هر کجا که بروید.
ساکنان لیبرتی، درد و رنج شما پایان نیافته است. اما یک نفر اینجا نیست که از شما حمایت نکند یا فراموشتان کند و ما فریب نخواهیم خورد، و ما تمرکز و هدف خود را گم نخواهیم کرد
شما میتوانید انتخابات خود را در عراق برگزار کنید، مالکی میتواند صندوقهای رأی خود را پر کند، او میتواند دشمنان خود را بکشد، میتواند از ملایان بیاموزد، و ممکن است موفق شود، اما تاریخ سال بعد یا نسل ما به پایان نمیرسد. همانطور که همکاران من گفتهاند، عدالت میتواند به تأخیر بیافتد. ما میتوانیم مأیوس شویم، اما به همان یقینی که مردم ایران ملایان را به پای عدالت خواهند کشید، خدا شاهد است که مالکی هم به پای عدالت کشیده خواهد شد. یعنی در یک دادگاه، بابت کاری که با ساکنان اشرف و لیبرتی کرد، برای کاری که با مردم خود کرد. ربودن انتخابات چیزی نصیب او نخواهد کرد، کشتن مخالفانش نتیجهیی نخواهد داشت. مالکی، تو به پای عدالت کشیده خواهی شد. خدا شاهد است، تو به پای عدالت کشیده خواهی شد.
با تشکر، در خاتمه دوستان من، به آن افراد جوان که با ما هستند، بار دیگر میگویم، در زندگی خود شما تصمیماتی در مورد خانواده و شغل اتخاذ خواهید کرد. مسائل بسیار مختلفی خواهد بود که باید تصمیم بگیرید و بهزودی تصمیم خواهید گرفت. اما یک تصمیم دیگر نیز وجود دارد که نباید فراموش کنید. دلیلی برای زنده ماندن پیدا کنید. فقط مربوط به خرید شما نیست، یا آنچه ذخیره میکنید، یا حتی آن کسی که تصمیم میگیرد دوست داشته باشید.
مارتین لوتر کینگ گفت فردی که چیزی نیافته تا بهخاطر آن بمیرد دلیلی برای زندگی نیافته است. آرمانهای بسیاری در جهان وجود دارد که ارزش جنگیدن را دارند. ایجاد تغییر در آینده، زدودن جهان از این سرطان، آزاد کردن سر زمین اجداد خود، این آرمانی است که ارزش آن را دارد زندگی خود را وقف آن کنید.
با تشکر فراوان
کریستوفر رولاند - عضو هیأترئیسه دموکرات مسیحیان جوان ـ نروژ
دوستان عزیز، از شما بسیار متشکرم که امروز مرا دعوت کردید. حقوقبشر حقوق جهانی است که هیچ مرز ملی نمیشناسد. بنابراین برای من باعث افتخار است که بهعنوان یک نروژی امروز در میان شما باشم و به شرایط حقوقبشر مردم ایران و حقوقبشر ساکنان کمپ لیبرتی بپردازم. من هم مانند شما عمیقاً معتقدم که مردم ایران نیاز دارند و شایسته این هستند که رهبر خود را در یک انتخابات عادلانه انتخاب کنند. من همچنین معتقدم که آنان باید آزادی بیان، آزادی مذهب، و آزادی انتخاب حل هر مسألهای که در زندگی با آن مواجه میشوند را بدون اینکه توسط دولت خود مورد پیگرد و تعقیب قرار بگیرند داشته باشند. تعداد کل اعدامها توسط رژیم کنونی ثابت میکند که این دیکتاتوری مذهبی باید به پایان برسد و توسط دولتی که در انتخابات آزاد انتخاب شود جایگزین شود. حملات وحشیانه به ساکنان غیرمسلح لیبرتی غیرقابلقبول است. و باید توسط کلیه کشورهای دموکراتیک محکوم شود. امنیت پناهندگان یک مسئولیت بینالمللی است و جهان باید فوراً برای تأمین امنیت آنان اقدام کند. تمام کشورهای دموکراتیک جهان باید به فراخوان سازمان ملل برای اقدام پاسخ بدهند و انتقال کلیه ساکنان لیبرتی را تأمین کنند. جهان دموکراتیک باید قاطعانه و شانه به شانه جنبش دموکراتیک ایران بایستد. متشکرم
یاکوب مهله مشاور سیاسی محافظهکاران جوان ـ نروژ
دوستان عزیز، خانم رجوی
من یک مشاور سیاسی هستم و میتوانم پیام را به رسانهها و محیط کارم منتقل کنم و با دوستان و یا خارجیان در این باره صحبت کنم. و من قول دادهام که این کار را بکنم چرا که نیاز است که به این اهداف در نروژ بیشتر توجه شود و من برای این هدف تلاش خواهم کرد.
من گفتهام که در نروژ ساده است که بسیاری حقوق را مفروض گرفت و این آرزوی صمیمانه من است که مردم ایران بتوانند در آیندهای نزدیک همان حقوقی را که برای من مفروض است را بهدست بیاورند. من عمیقاً از کارهای شما تحتتاثیر قرار گرفتهام و عمیقاً تحتتاثیر اهداف و ماجراهای شما قرار دارم.
از اینکه مرا دعوت کردید متشکرم و بهخاطر تلاشهایتان که برای جهانی آزادتر، برای جهانی دموکراتیکتر و علیه رژیم ایران است متشکرم.
آپارنا مگاره - مشاور سازماندهی محافظهکاران جوان نروژ
من یک مشاور سیاسی هستم و میتوانم پیام را به رسانهها و محیط کارم منتقل کنم و با دوستان و یا خارجیان در این باره صحبت کنم. و من قول دادهام که این کار را بکنم چرا که نیاز است که به این اهداف در نروژ بیشتر توجه شود و من برای این هدف تلاش خواهم کرد.
من گفتهام که در نروژ ساده است که بسیاری حقوق را مفروض گرفت و این آرزوی صمیمانه من است که مردم ایران بتوانند در آیندهای نزدیک همان حقوقی را که برای من مفروض است را بهدست بیاورند. من عمیقاً از کارهای شما تحتتاثیر قرار گرفتهام و عمیقاً تحتتاثیر اهداف و ماجراهای شما قرار دارم.
از اینکه مرا دعوت کردید متشکرم و بهخاطر تلاشهایتان که برای جهانی آزادتر، برای جهانی دموکراتیکتر و علیه رژیم ایران است متشکرم.
آپارنا مگاره - مشاور سازماندهی محافظهکاران جوان نروژ
دوستان عزیز، برایم افتخار بزرگی است که به گردهمایی امروز دعوت شدم. همگی ما چیزهای زیادی را در مورد اهداف شما آموختیم. امروز با حضور در اینجا، من احساس میکنم که در این موضوع دخیل هستم و فوریت آن را حس میکنم. من جوانان محافظهکار نروژ را نمایندگی میکنم و میخواهم به کشورم برگردم و هر آنچه را که امروز در اینجا در مورد کار شما و وضعیت فعلی آموختم با خودم ببرم. از این طریق میخواهم مردم خودم را در این باره آگاه کنم و امیدارم از این طریق کمک کنم تا وضعیت به جلو حرکت کند، چرا که آگاهی قدرت است. یک بار دیگر از شما بهخاطر این دعوت تشکر میکنم و امیدوارم که این ابتکار منجر به آزادی افراد کمپ لیبرتی شود و بهزودی دموکراسی را در ایران برقرار کند. با تشکر.
سروش ابوطالبی - انجمن جوانان ایرانی دموکرات در بلژیک
خانم رئیسجمهور. اسم من سروش است. من دانشجوی علوم سیاسی در بروکسل هستم. پدرم زندانی سیاسی سابق است که چهار سال از دوران جوانیش را در زندانهای ملاها گذراند. در هشت سالگی ایران را به همراه خانوادهام ترک کردم. بنابراین در یک محیط آزاد بزرگ شدم. در زمانهای آزادم تمام تلاشم را میکنم که به مقاومت کمک کنم. تلاش میکنم ماکزیمم تلاشم را برای آزادی در ایران بهکار ببندم. من این خوشبختی را داشتم که با مقاومت ایران و مجاهدین خلق آشنا شوم. با آنها علیه رژیم ملاها فعالیت میکنم از طریق شرکت در تظاهرات، فعالیت اینترنتی، افشای مأموران ملاها، مبارزه با سانسور رژیم و آگاهسازی مردم در داخل کشور و همچنین با کمک مالی به مقاومت. این یک کار مهم است چرا که به ما اجازه میدهد و تضمین میکند که یک مقاومت و جنبش مستقل و البته محبوب داشته باشیم. در ایران، هیچکدام از آزادیهای فردی مورد احترام قرار نمیگیرند. از آغاز حکومت، این رژیم دانشجویان را بهعنوان دشمنان خود محسوب میکند. ولی نبرد ادامه دارد و ما شاهد آن هستیم. ایرانیان از هر فرصت برای اعتراض علیه رژیم استفاده میکنند. جشنهای سال نو، برنامههای ورزش و حتی مراسم تشییع پیکرهای شهدای راه آزادی. تمام این کارها را با ریسک زیاد انجام میدهند. ما که در اینجا آزاد و با دستان باز زندگی میکنیم، این وظیفه ماست برای کسانی که تحت سرکوب زندگی میکنند مبارزه کنیم. این وظیفه ماست که رژیم ملاها را سرنگون کنیم. همانطور که رئیسجمهورمان به حق گفت، میتوان و باید.
بله خواهر مریم ما میگوییم هیهات مناالذله و میتوان و باید رژیم خمینی را سرنگون کرد.
تغییر رژیم خودبخود صورت نخواهد گرفت. ما با مرکز تروریسم بینالمللی روبهرو هستیم. ولی ما این شانس بسیار بزرگ برخورداری از این مقاومت سازمانیافته را داریم که حاضر به فداکاری است و از ابتلائات عبور کرده است. قهرمانان کمپ لیبرتی که برای آزادی میجنگند، الگو و امید مردم ایران هستند. به همین خاطر است که رژیم ملاها از آنها بهشدت میترسد. میخواستم یادآوری کنم امروز 220روز است که 7 گروگان اشرفی توسط نیروهای عراقی ربوده شدهاند و 220روز است که هیچ اقدام عملی از طرف ایالات متحده و سازمان ملل صورت نگرفته است. ما، انجمن جوانان ایرانی دموکرات در بلژیک، وظیفه خود میدانیم که هر کاری از عهدهمان برمیآید، انجام دهیم تا این سیاست غلط مماشات جامعه بینالمللی با رژیم ملاها را تغییر دهیم. این را وظیفه خود میدانیم که برای آزادی و حفاظت از حقوق ساکنان لیبرتی بجنگیم. هماکنون میخواهم خطاب به جوانان در داخل ایران صحبت کنم. بدانید که شما تنها نیستید. افرادی اینجا هستند که برای شما میجنگند و حاضرند همه چیز را رها کنند تا همه چیز را برای شما به دست بیاورند.
بله خواهران و برادران در داخل کشور، جوانان، بدانید که تنها نیستید. بدانید که مجاهدینی هستند که دارند همه چیز خودشان را فدا میکنند برای شما که همه چیز را برای شما بیاورند در ایران. مرسی
سارا قره اوغلان - انجمن جوانان مقیم سوئد - هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران
دوستان و خانوادههای عزیز، میهمانان محترم و خانم رجوی عزیز، افتخار بزرگی است که امروز در برابر شما قرار دارم و این فرصت را دارم که صحبت کنم. اسم من سارا هست و 19سال دارم و نماینده انجمن جوانان برای آزادی ایران هستم. من در سوئد به دنیا آمده و آنجا بزرگ شدهام و هرگز وطنم ایران را ندیدهام. هر چند که هرگز در ایران نبودهام، ولی من در بخش عمده زندگی خود یک هوادار پرافتخار سازمان مجاهدین خلق بودهام. من میخواهم دوشادوش خواهران و برادرانم در کمپ لیبرتی و ایران بایستم و با آنها یک ایران آزاد با جدایی دین از دولت را بسازم.
این رژیم وحشی تعداد بسیاری از مردم را کشته، بسیاری از دختران را مورد تجاوز قرارداده و سالهای متمادی آنها را شکنجه کرده و دیگر بس است. تا زمانی که شاهد آزادی در وطنم باشم، هرگز آرام خواهم گرفت و این تعهدی است که به همه و به خواهران و برادرانم در کمپ لیبرتی و بهطور خاص به شما خانم رئیسجمهور میدهم.
بهعنوان یک جوان ایرانی تردیدی ندارم که ما با هم رژیم ملاها را در ایران سرنگون خواهیم کرد، چرا که ما دو رهبر بزرگ داریم؛ مسعود و مریم رجوی. آنها همیشه به ما آموختهاند که باید
آنها همیشه به ما درباره اهمیت و زیبایی آزادی، برابری زن و مرد و آزادی بیان آموختهاند. آنها همچنین به ما یاد دادهاند که باید در شرایط سخت متحدتر شویم. اکنون من در برابر شما ایستادهام تا صدای سرکوب شدگان باشم. من صبا هفتبرادران هستم، من آسیه رخشانی هستم، من حنیف امامی و من سیاوش نظامالملکی هستم. من نمیتوانم و نباید آرام بگیرم تا اینکه اهداف مشترک ما محقق شوند، یعنی ایرانی آزاد، بدون هر گونه تبعیض جنسی یا تفتیش عقاید مذهبی. متشکرم
ژان پیر اسپیتزر - وکیل برجسته فرانسوی
دوستان عزیز، این اعلامیه اجتماع انجمنهای جوانان، به تنهایی یک نتیجهگیری عالی از این جلسه است. ولی همدیگر را ترک نخواهیم کرد، بدون اینکه سخنان نهایی را بگوییم. نتیجهگیری را به عهده جوانان میگذارم. آنها آینده هستند. ولی چند درس را باید آموخت. اولین درسی که از این جلسه فرا گرفتم، عزم تمامی شما است که گفتم خیلی انگیزاننده است. خانم رئیسجمهور گرامی، مبارزه شما به طرز شگفت انگیزی حمایت میشود. نکته دوم که میخواهم در مورد این جلسه بگویم، چرا که تمام سخنرانان هم نظر بودند، نظرات یکسان بود، آنهایی که این کارها را که ما دیدم (علیه اشرفیها) کردند جنایتکار هستند. آنها جنایتکارانی هستند که حقوق مقدس و پایهیی را نقض کردند. باید آنها را تعقیب کرد. سؤالی که از ما حقوقدانان شد، خیلی مختصر به پرفسور کنار خودم گفتم، این است که چطور؟ قطعاً اگر که ما در این ایده بسیار زیبا یعنی بر پایی یک دادگاه جنایی بینالمللی که توسط تمام کشورها مورد قبول واقع شود موفق میشدیم، از جمله ایالات متحده، که تا کنون وارد نمیشود، میتوانستیم، شما میتوانستید هر روز شکایتهایتان را به دادستانی این دادگاه جنایی بینالمللی بدهید.
سومین نتیجهگیری، باید از آن خلاص شد. خانم رئیسجمهور، امروز در مقدمه سؤال کردم، ما با شما، و به یمن شما و تاحدودی هم وکلا، حق قانونی مبارزه شما را اعاده کردیم، امشب من به این فکر میکنم که با تمام کسانی که پشت این تریبون آمدند، دیگر هیچ شکی در مشروعیت مبارزه شما وجود ندارد. من فراموش کردم بگویم. به هر حال شما یک تکیهگاه بینالمللی دارید برای این مبارزهای که پیش میبرید علیه ملاها و در آن پیروز خواهید شد.
سخن آخر. خیلی اروپایی است. من هیچ چیز در مورد مماشات دموکراسیهایمان نگفتم. چه زیبا و لطیف. چقدر قربانی آن چیزی هستیم که جایگزین ارزشهایمان شده است، یعنی تجارت و پول. و بعضاً میتوان اعتراف کرد که خیلی ظریف است. ولی این غیرقابل تحمل است. و من به این فکر میکردم وقتی افراد مختلف این مماشات را تقبیح میکردند و به رفتار وینستون چرچیل در سال 1938 اشاره میکردند. وینستون چرچیل به آنها گفت نه تنها ننگ را بهدست آوردید بلکه جنگ را نیز بهدست خواهید آورد. بنابراین سخنان، نتیجهگیری و پایانی من این است: شما نگهبان آن هستید. هیچگونه مماشاتی با جنایتکاران نباید کرد. خیلی ممنون و با تشکر از همگی که تا الآن ماندید. در پایان از تمام جوانان و سخنرانان دعوت میکنم که بیایند در کنار رئیسجمهورمان خانم رجوی بایستند.
سومین نتیجهگیری، باید از آن خلاص شد. خانم رئیسجمهور، امروز در مقدمه سؤال کردم، ما با شما، و به یمن شما و تاحدودی هم وکلا، حق قانونی مبارزه شما را اعاده کردیم، امشب من به این فکر میکنم که با تمام کسانی که پشت این تریبون آمدند، دیگر هیچ شکی در مشروعیت مبارزه شما وجود ندارد. من فراموش کردم بگویم. به هر حال شما یک تکیهگاه بینالمللی دارید برای این مبارزهای که پیش میبرید علیه ملاها و در آن پیروز خواهید شد.
سخن آخر. خیلی اروپایی است. من هیچ چیز در مورد مماشات دموکراسیهایمان نگفتم. چه زیبا و لطیف. چقدر قربانی آن چیزی هستیم که جایگزین ارزشهایمان شده است، یعنی تجارت و پول. و بعضاً میتوان اعتراف کرد که خیلی ظریف است. ولی این غیرقابل تحمل است. و من به این فکر میکردم وقتی افراد مختلف این مماشات را تقبیح میکردند و به رفتار وینستون چرچیل در سال 1938 اشاره میکردند. وینستون چرچیل به آنها گفت نه تنها ننگ را بهدست آوردید بلکه جنگ را نیز بهدست خواهید آورد. بنابراین سخنان، نتیجهگیری و پایانی من این است: شما نگهبان آن هستید. هیچگونه مماشاتی با جنایتکاران نباید کرد. خیلی ممنون و با تشکر از همگی که تا الآن ماندید. در پایان از تمام جوانان و سخنرانان دعوت میکنم که بیایند در کنار رئیسجمهورمان خانم رجوی بایستند.