به یاد سید احمد غزالی نخستوزیر پیشین الجزایر
مجاهد بزرگ الجزایری، دوست گرانقدر مجاهدین و مقاومت ایران
سیداحمد غزالی از زمانی که با مجاهدین خلق ایران آشنا شد
گمشده ایدئولوژیکی خود را در اسلام آنها بازیافت
و بارها در این خصوص با رهبران و مسئولان کشورهای عربی به گفتگو نشست
غزالی در بیش از ۲دهه
در اغلب گردهماییهای مجاهدین و مقاومت ایران
مشارکت و سخنرانی داشت
سید احمد غزالی نخستوزیر پیشین الجزایر
اگر میخواهیم به تهدید رژیم ایران پایان بدهیم
راهحل از بینبردن این رژیم است
و تنها نیرویی که توانایی آنرا دارد مقاومت ایران است
سید احمد غزالی – نخستوزیر پیشین الجزایر
سلام، سلام، سلام.
خانم رئیسجمهور، مریم رجوی، برادران عزیز اشرفی و خواهران عزیز اشرفی، دوستان عزیز مقاومت ایران که از کشورهای مختلف آمدهاید تا بار دیگر بههمراه هم حمایتمان را از مقاومت ایران ابراز کنیم. من اکتفا میکنم به روشنگری در رابطه با ۲ موضوع. موضوع اول در رابطه با اشرف و اشرفیهاست و موضوع دوم درباره ماهیت واقعی رژیم ایران و مشکل واقعی ایران است.
نکته اول: من جزو هزاران و هزاران تن از نقشآفرینان دنیای سیاست و جامعه مدنی هستم که از ۲۰ یا حتی ۲۵سال پیش از مقاومت ایران حمایت میکنیم.
و من از جمله کسانی هستم که عواطفم بسیار برانگیخته میشود، چون بهمدت ۱۲سال شاهد شمشیر داموکلسی بودیم که بالای سر اشرفیان گذاشته شده بود. آنها ۲۹بار مورد هجوم قرار گرفتند. وقتی میگویم «مورد هجوم»، یعنی حمله با موشک، زرهی و تیربار علیه افرادی با دستان خالی. علیه افرادی با دستان خالی.
نگرانی ما از این بابت بود که میدانستیم این اجرای طرحی فکر شده است، اجرای طرحی که هدفش نسلکشی تمام سازمان مجاهدین خلق ایران بود که در آن زمان در بغداد بهسر میبرد. میخواهم بگویم این نگرانی عظیم باعث شد، صرف اینکه آنها توانستند از بغداد و عراق خارج شوند، آنهم صحیح و سالم و پس از پرداخت بهایی بسیار سنگین در بمبارانها و حملات مرگبار علیه آنها، مایه خوشحالی بسیار ما بود که ببینیم از آنها اینجا در آلبانی استقبال شد.
امروز ما به گشایش بازسازی اشرف نشستهایم. میخواهم قبل از اتمام این نکته بگویم که این فقط سومین بازسازی شهری است که توسط ایرانیها و اشرفیها صورت گرفته، آنهم پس از اینکه هر بار توسط آخوندها منهدم شد.
فراتر از مقاومت، فراتر از فداکاریها، فراتر از این ظرفیت تولد دوباره مقاومت پس از انهدامها، آنچه من و تاریخ بهخاطر میسپاریم این است که اشرفیها تجسم و اثباتگر این امر هستند که مقاومت ایران، البته مقاومت علیه سرکوب است، البته مبارزه و جانفشانی است، ولی همچنین یک پروژه فرهنگی برای تمدن است. مردان و زنان اشرفی، تجسم این خصوصیت مقاومت ایران هستند که مسأله برای آنها فقط نبرد نیست، بلکه مسأله همچنین ساختن و احیای تمدنی است که یکی از جواهرات تمدن بشری است؛ منظورم تمدن ایران است.
نکته دوم: مشکل ایران این است که ما با یک دیکتاتوری مذهبی سر و کار داریم که بیرحمتر از حکومتی است که جانشین آن شده، یعنی دیکتاتوری شاه؛ و تهدیدی است نه فقط برای ایران و نه فقط مردم ایران، نه تنها برای منطقه خاورمیانه، نه تنها برای جهان عرب و اسلام، بلکه تهدیدی است مداوم برای صلح و ثبات در کل جهان.
حین و قبل از جنگ جهانی، ۲کشور فکر کردند میتوانند با هیتلر مماشات کنند ـمنظورم انگستان و فرانسه است- فکر کردند با هیتلر مماشات میکنند با واگذاری اتریش و چکسلواکی. این بهاصطلاح برای تحقق صلح بود. اما آنچه رخ داد، همانطور که وینستون چرچیل گفت: میخواستید صلح همراه با شرافت را کسب کنید، اما هم جنگ و هم ننگ نصیبتان شد. طعنهآمیز اینکه در سال ۱۹۹۷ دولت کلینتون، طبعاً از روی «حسن نیت»، فکر کرد با قربانیکردن مقاومت ایران میتواند با حکومت ایران مماشات کند و با نامگذاری اولین قربانی تروریسم در لیست سازمانهای تروریستی.
بنابراین، باید صورتمسأله را بررسی کنیم، من یک آرزو دارم، آرزویی که قطعاً محقق خواهد شد، آرزوی ایرانی که چه بسا اولین قدرت مسلمان دموکراتیک خواهد شد. چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ چه اتفاقی رخ خواهد داد؟
اولین اقدام اولین دولت دموکراتیک ایران، نخست از بینبردن همه مخارج اتمی است.
اگر میخواهیم به تهدید این رژیم پایان بدهیم، فقط یک راهحل وجود دارد که از بینرفتن این رژیم است. و چه کسی میتواند حکومت ایران را نابود کند؟ مقاومت ایران. از شما متشکرم.
(گردهمایی ایران آزاد در اشرف ۳ - ۱۳۹۸)