«کالکتیو ایرانیان برای عدالت و مسئولیتپذیری»
iranjusticecollective.org
دادگاه منطقهیی ایالات متحده
منطقه میانی فلوریدا-شعبه اورلاندو
اقامه دعوی علیه پرویز ثابتی مقام ارشد ساواک
سازمان اطلاعاتی و پلیس مخفی دولت محمدرضا پهلوی
بهدلیل نقش او در شکنجه شاکیان
تمامی شاکیان بهدلیل جرایم ادعایی توسط اعضای ساواک از طریق ضربوشتم، شلاق، قرار گرفتن در موقعیتهای تنشزا و غیره شکنجه شدند. برخی از شاکیان با شوک الکتریکی، آویزان شدن از مچ دست، استفاده اجباری از دستگاه آپولو (ابزاری برای شکنجه که گفته میشود توسط ساواک اختراع شده… مورد آزار قرار گرفتند.
پرویزثابتی بهطور گسترده بهعنوان معمار نهادینهسازی شکنجه در ایران شناخته میشود، از جمله استفاده از اعترافات اجباری عمومی که از طریق شکنجه به دست میآمدند؛ این روش در زمان تصدی او توسعه یافت و بهسرعت توسط جمهوری اسلامی ایران گسترش یافت و امروزه نیز به کار گرفته میشود. جمهوری اسلامی ایران با جذب و تطبیق ساواک، میراث شکنجه و حاکمیت از طریق ترور را که توسط ثابتی و سازمانی که او در آن خدمت میکرد توسعه داده بود، ادامه داد.
پرویز ثابتی در تمام زمانهای مرتبط، برنامهریزی، نظارت و حمایت از بازداشت، حبس و شکنجه طولانیمدت مخالفان سیاسی رژیم سرکوبگر شاه را برعهده داشت و با تخلف از قوانین منع شکنجه و جنایت علیه بشریت. از خشونت و ارعاب بهعنوان ابزاری برای حفظ قدرت سیاسی استفاده کرد.
پرویز ثابتی چهار دهه گذشته را دور از انظار عمومی سپری کرده و مکان و هویت خود را مخفی نگه داشته است. در سال ۲۰۲۳، تظاهرات گسترده در ایران به نظر میرسید سرنگونی جمهوری اسلامی آماده شده و این وضعیت بحثهایی درباره آینده کشور را برانگیخت. در این فضا، متهم دوباره در عرصه عمومی و سیاسی ظاهر شد، از جمله با تولید یک مستند هفت و نیم ساعته که از دوره فعالیتش در ساواک دفاع میکند.
متهم در سال ۱۹۷۸ از ایران گریخت. ثابتی و همسرش پس از ترک ایران اقدامات فعالی برای مخفی کردن هویت و مکان خود انجام دادند.
از سال ۱۹۷۲ تا ۱۹۷۸، متهم معاون مدیر ساواک و رئیس اداره سوم ساواک بود که مسئول امنیت داخلی بود.
پرویز ثابتی همچنین بهعنوان رئیس کمیته مشترک ضدخرابکاری خدمت کرد؛ این کمیته یک گروه ویژه چندسازمانی بود که شامل ساواک میشد و وظیفه بازداشت و بازجویی از مخالفان و دشمنان سیاسی رژیم شاه را برعهده داشت.
شاکیان میگویند که ثابتی مسئولیت، فرماندهی، توطئه با زیردستان و کمک و ترغیب آنها در اداره سوم و کمیته را برعهده داشت تا مرتکب اعمال شکنجه، جنایات علیه بشریت، رفتار ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز با بازداشت شدگان (از جمله شاکیان)، بازداشتهای خودسرانه و سرپوش گذاشتن بر این سوءاستفادهها شوند.
محمدرضا پهلوی از سال ۱۹۴۱ تا ۱۹۷۹ بهعنوان شاه ایران حکومت کرد. او پس از کودتای ۱۹۵۳ علیه نخستوزیر محمد مصدق، از یک پادشاه تشریفاتی به دیکتاتور یک رژیم اقتدارگرا با قدرت مطلق تبدیل شد. از سال ۱۹۵۳ تا ۱۹۷۹، شاه حکومتی اقتدارگرا در ایران برقرار کرد، آزادیهای مدنی و سیاسی را محدود کرد، نظام تکحزبی را پایهگذاری کرد و یک پلیس مخفی به نام سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) تأسیس کرد.
ساواک هم بهعنوان یک آژانس اطلاعاتی و هم نیروی امنیتی عمل میکرد و از قدرت تقریباً نامحدودی برای سانسور رسانهها، بررسی متقاضیان مشاغل دولتی و استفاده از هر وسیله لازم برای شکار و آزار مخالفان برخوردار بود. ساواک نقش پلیس، دادستان و قاضی را در ایران ایفا میکرد، همانطور که وزارت امور خارجه ایالات متحده نیز آن را بهرسمیت شناخته است.
در طول دهه ۱۹۷۰، ساواک نقض فاحش حقوقبشر علیه مخالفان سیاسی در سراسر کشور را مرتکب شد. این شامل استفاده سیستماتیک از شکنجه، اعدامهای خودسرانه و طولانیمدت و قتلهای فراقانونی بود. این حاکمیت عمدی ترور دولتی در دوره تصدی متهم بهعنوان رئیس اداره سوم ساواک، از ۱۹۷۲ تا ۱۹۷۸، به اوج خود رسید که نتیجه مستقیم اقدامات متهم بهعنوان رئیس بود.
در واکنش به مخالفت با رژیم شاه، کمیته مشترک ضدخرابکاری در سال ۱۹۷۲ تأسیس شد که توسط اداره سوم ساواک هدایت میشد. این کمیته، که ثابتی آن را رهبری میکرد، یک گروه ویژه چندسازمانی بود که شامل ساواک، ارتش، پلیس محلی و ژاندارمری میشد. اکثریت کارکنان آن اعضای ساواک بودند.
کمیته وظیفه شناسایی تهدیدهای بالقوه علیه رژیم را برعهده داشت و کمپین گستردهیی را برای دستگیری و بازجویی از هر کسی که به نظر میرسید با مخالفت با شاه مرتبط باشد، آغاز کرد.
این تغییر شامل توسعه تکنیکهای خاص شکنجه مرتبط با کمیته بود. همانطور که ارواند ابراهامیان مستند کرده است: "نیروی بیرحمانه با ضرب و شتم پاها، محرومیت از خواب، حبس انفرادی گسترده، نورافکنهای خیرهکننده، ایستادن در یک مکان برای ساعتها، کشیدن ناخن، انداختن مار (برای شکنجه زنان)، شوک الکتریکی با میله، سوزاندان با سیگار، نشاندن روی اجاق داغ، ریختن اسید در سوراخهای بینی، فروکردن سر در آب تا مرز خفگی، اعدامهای نمایشی و یک صندلی الکتریکی با ماسک فلزی بزرگ برای خفه کردن فریادها و در عینحال تقویت آنها برای قربانی، تکمیل میشد. این ابزار به نام آپولو نامگذاری شده بود.
ساواک بهطور کامل مسئول "تحقیق" از بازداشت شدگان و آمادهسازی پرونده دادستان برای محاکمه بود، بدون هیچ نظارت مستقل، و بدین ترتیب عملاً بهعنوان پلیس، دادستان و قاضی عمل میکرد.
در تمام زمانهای مرتبط، متهم ثابتی کنترل و فرماندهی مؤثری بر دستگاه امنیتی ایران، از جمله اداره سوم ساواک و کمیته، داشت و شکنجه هزاران شهروند ایرانی، از جمله شاکیان، را تأیید کرد.
متهم کار خود را با ساواک در سال ۱۹۵۹ آغاز کرد و بهعنوان تحلیلگر امنیتی در اداره سوم، که مسئول امنیت داخلی بود، فعالیت میکرد.
در سال ۱۹۶۴، ثابتی بهعنوان مشاور امنیت ملی نخستوزیر منصوب شد.
تا سال ۱۹۷۲، ثابتی به ریاست اداره سوم ارتقا یافت و معاون مدیر ساواک شد. در این مقام، ثابتی به ژنرال نعمتالله نصیری، رئیس ساواک، گزارش میداد که مستقیماً به شاه پاسخگو بود.
متهم –پرویز ثابتی در طول دوره تصدیاش، بهطور گسترده بهعنوان یکی از قدرتمندترین و ترسناکترین افراد در رژیم شاه شناخته میشد که هم پرسنل اطلاعاتی و هم امنیتی را فرماندهی میکرد و عملیات یک کمیته چندسازمانی با اختیار دستگیری، بازجویی و پیگرد مخالفان در سراسر کشور را نظارت میکرد.
برای مثال، سندی از سیا با عنوان "ایران پس از شاه"، ثابتی را بهعنوان یکی از قدرتمندترین مردان ایران و جانشین بالقوه در صورت انتقال قدرت فهرست کرده است.
دوره فعالیت متهم پرویز ثابتی در اداره سوم ساواک و کمیته با رفتار وحشیانه با مخالفان و دشمنان، استفاده سیستماتیک از شکنجه در تأسیسات تحت مدیریت کمیته و استفاده از شکنجه برای به دست آوردن انصراف اجباری از مخالفان مشخص میشود.
ثابتی شخصاً بازجویان درگیر در بازجویی و شکنجه شاکیان، از جمله محمدعلی شعبانی (با نام مستعار حسینی)، منوچهر وظیفهخواه (با نام مستعار منوچهری)، محمدحسن ناصری (با نام مستعار عضدی)، آرمان و دهقان را هدایت و برکار آنها نظارت کرده است.
پرویز ثابتی از استفاده از شکنجه در تأسیسات کمیته و توسط پرسنل ساواک آگاه بود و آن را تأیید کرده بود. بر اساس اطلاعات و اعتقادات، متهم بر شبکه گستردهیی از جمعآوری اطلاعات و اطلاعات نظارت داشت که گزارشهای خاصی درباره تأسیسات کمیته و وضعیت بازداشت شدگان، از جمله رفتار غیرانسانی با آنها، در اختیار او قرار میداد. بر اساس اطلاعات و اعتقادات، متهم به زیردستان دستور داده بود که بازداشت شدگان را شکنجه کنند.
ثابتی پیشتر متهم به مشارکت مستقیم در بازجویی و شکنجه مخالفان سیاسی شده است. مهدی رضایی، یک زندانی سیاسی، در دادگاه علنی از شکنجه خود توسط ساواک سخن گفت ضبطهای صوتی دادگاه رضایی و اظهارات او در دادگاه در ایران خبرساز شد و اخیراً دوباره در فضای آنلاین ظاهر شده است.
پرویز ثابتی شکنجهگر اصلی رژیم اقتدارگرای شاه بود. بر اساس اطلاعات و اعتقادات، تمام تیمهای شکنجه پلیس، کمیته و ساواک تحت کنترل متهم بودند و همه دستورات مستقیم او را اجرا میکردند.
هم ثابتی و هم همسرش از نامهای مستعار مختلف برای نام و نام خانوادگیشان در حالی که در ایالات متحده زندگی میکردند، استفاده کردند تا هویت و مکان خود را مخفی کنند. ثابتی حتی از افراد متعددی وکالتنامه دریافت کرده بود تا معاملات تجاری را تحت نامهایی که متعلق به خودش نبود انجام دهد و بدین ترتیب هویت خود را بیشتر مخفی کند.
هویت متهم پرویز ثابتی، موضوع شایعات در جامعه ایرانی بود تا اینکه در ۱۱ فوریه ۲۰۲۳ (۲۲بهمن ۱۴۰۱) عکسی از حضور عمومی متهم در ایالات متحده در شبکه اجتماعی توئیتر، منتشر شد.
پس از این رویداد، متهم برای اولین بار در یک مستند پنج قسمتی تلویزیونی که جزئیات زندگیاش را شرح میداد، ظاهر شد.
پس از برکناری شاه از قدرت در سال ۱۹۷۹، رژیمی که تازه تأسیس شده بود، برخی از اعضای رژیم سابق، از جمله برخی مقامات ارشد مرتبط با ساواک، را دستگیر کرد. با این حال، به جای حذف ساواک، جمهوری اسلامی عملاً آن را به یک نهاد امنیتی جدید به نام سازمان اطلاعات و امنیت ملی ایران ("ساواما") تغییر نام داد.
ساواما شامل بسیاری از همان کارکنان و رهبران ارشد ساواک بود و بدین ترتیب عملاً حاکمیت ترور ساواک را ادامه داد.
اعضای ساواک در سیستم اطلاعاتی ایران ادغام شدند.
رژیم آخوندها سیاست سرکوب، سانسور، شکنجه و اعدامهای ساواک را ادامه داده است. بهخوبی مستند شده که رژیم آخوندها همان سوءاستفادههایی را که ساواک مرتکب میشد، انجام داده است: بسیاری از مخالفان سیاسی و فعالان در ایران همچنان بهطور نادرست بازداشت میشوند؛ شکنجه میشوند؛ تحت رفتارهای ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز قرار میگیرند؛ و از طریق محاکمات نمایشی محکوم میشوند.
رضا پهلوی، پسر شاه سابق، رهبر جناح سلطنتطلب ایرانیان است. طی چند سال گذشته، آقای پهلوی توسط اعضای جامعه مهاجر ایرانی به همکاری با عناصری در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ("سپاه") (شاخهای از نیروهای مسلح ایران) و دادن وعده عفو به اعضای نیروهای امنیتی ایران در ازای همکاری، متهم شده است.
در مصاحبهیی در سال ۲۰۱۷ با کانال اسراییلی i۲۴، رضا پهلوی گفت: "مهمترین مؤلفه تغییر [رژیم] همکاری ضمنی نیروهای نظامی و شبهنظامی موجود خواهد بود."
پهلوی در مصاحبههای متعدد اظهار کرده که مایل است به نیروهای امنیتی در رژیم کنونی "تضمین بقا" ارائه دهد تا همکاری آنها را به دست آورد.
پهلوی همچنین اظهارات عمومی کرده که ادعا میکند در ارتباط و گفتگو با عناصری از سپاه است.
رضا پهلوی در مصاحبهیی با سرویس فارسی صدای آمریکا در سال ۲۰۱۹ به عناصر امنیتی ارتش و سپاه متوسل شد و ادعا کرد که «آنها هستند که ایران آینده را به ارث خواهند برد».
عناصر سلطنتطلب در ایالات متحده و اروپا نسبت به گروههای مخالف طرفدار دموکراسی که خواستار برقراری یک جمهوری دموکراتیک شدهاند، ابراز خصومت کردهاند
ثابتی با ایرانیانی که بهدنبال بازگرداندن سلطنت به ایران هستند، در ارتباط بوده است. دختر او در شورای مشورتی اتحادیه ملی برای دموکراسی در ایران، سازمانی سلطنتطلب در آمریکا، حضور دارد گزارششده که متهم ثابتی بهعنوان "مشاور ارشد" رضا پهلوی، پسر شاه سابق ایران، خدمت کرده است.
۱۳۹-طی دهه گذشته، پرویز ثابتی با افرادی که گفته میشود با سپاه ارتباط دارند، مرتبط بوده است. همکاری بین متهم و افرادی که با سپاه مرتبط هستند، مبنای منطقی برای ترس شاکیان، که مخالفان معمولی ایرانی ساکن خارج از کشور هستند، فراهم میکند.
پرویز ثابتی همچنین در تهیه تسلیحات برای جمهوری اسلامی در جریان افتضاح ایران-کنترا دخیل بوده است.