کنفرانس در برلین
با حضور شخصیتهای سیاسی آلمانی و بینالمللی
یک سیاست جدید در قبال ایران برای خروج از بنبست
تغییر دموکراتیک در دسترس است
(قسمت اول)
کنفرانس در برلین - سخنرانی خانم مریم رجوی
لئو داتسنبرگ رئیس کمیتهٔ آلمانی همبستگی برای ایران آزاد
باید از دورهٔ ۱۳۵۷ درس بگیریم و بهیاد بیاوریم
که محدودیتهای شدید علیه مخالفان توسط رژیم شاه
زمینهساز بهقدرترسیدن خمینی شد
برنامهٔ ۱۰مادهیی خانم مریم رجوی
نقشه راهی شفاف و قابل اعتماد
برای آینده ایران ارائه میدهد
اکنون زمان آن رسیده که
غرب سیاست شکستخورده خود را کنار بگذارد
و از اپوزیسیون دموکراتیک واقعی حمایت کند
لئو داتسنبرگ رئیس کمیتهٔ آلمانی همبستگی برای ایران آزاد
ما امروز گردهم آمدهایم تا سیاست غرب در قبال رژیم آخوندها در ایران و تهدیدهایی را که از سوی این رژیم متوجه جهان است بررسی و راهحلهای ممکن را ارائه کنیم. لازم است از دورهٔ ۱۳۵۷ درس بگیریم و بهیاد بیاوریم که محدودیتهای شدید علیه مخالفان توسط رژیم شاه زمینهساز بهقدرترسیدن خمینی شد.
ایالات متحده و غرب مرتکب اشتباه تاریخی شدند، زیرا هیچ تلاشی برای ایجاد پیوند با اپوزیسیون واقعی در ایران نکردند. این به رژیم آخوندها اجازه داد قدرت را به دست گیرد و تا امروز نیز آنرا حفظ کند. این تجربه تلخ باید به ما یادآوری کند که میبایست تصویری روشن از واقعیت در ایران داشته باشیم، هم از لحاظ رفتار رژیم و هم از تواناییهای اپوزیسیون واقعی. غرب نباید بار دیگر به اشتباه بر اپوزیسیونهای ساختگی تکیه کند.
تلاشهای قبلی غرب برای واداشتن رژیم ایران به اصلاحات شکستخورده است. سیاست مماشات نه تنها این رژیم ظالم را تغییر نداده، بلکه به آن فضایی بیشتر برای سرکوب مردم و تهدید ثبات منطقه داده است.
شورای ملی مقاومت که دیرپاترین ائتلاف گروههای (اپوزیسیون) ایرانی است، بهعنوان یک جایگزین مؤثر ثابت کرده که تنها نیروی واقعی و سازمانیافته است که دیدگاهی روشن برای آینده ایران ارائه میدهد. نقش اپوزیسیون دموکراتیک، بهویژه سازمان مجاهدین خلق که نیروی محوری در شورای ملی مقاومت ایران است، بسیار اهمیت دارد.
رژیم ایران مجاهدین خلق را بزرگترین تهدید بقای خود میداند، زیرا این سازمان از ابتدا مخالف ایده دیکتاتوری مذهبی بوده و برای دموکراسی و حقوقبشر مبارزه میکند. برنامهٔ ۱۰ مادهیی خانم مریم رجوی نقشه راهی شفاف و قابل اعتماد برای آینده ایران ارائه میدهد.
اکنون زمان آن رسیده که غرب سیاست شکستخورده خود را کنار بگذارد و از اپوزیسیون دموکراتیک واقعی حمایت کند. این حمایت نه تنها پیامی روشن به جهان میفرستد که جامعه بینالمللی در کنار مردم ایران ایستاده، بلکه این فرصت را به غرب میدهد که مؤثرتر با تهدیدات بنیادگرایی اسلامی مقابله کند.
خانم رجوی تلاشهای جنبش مقاومت برای استقرار دموکراسی در ایران را رهبری میکنند و در مبارزه برای برابری زنان نقش برجستهیی دارند. تحت رهبری ایشان، زنان در جنبش مقاومت ایران به موقعیتهای رهبری دست یافتهاند. ایشان مخالف سرسخت بنیادگرایی هستند و برخلاف رژیم ایران از اسلام بردبار و دموکراتیک حمایت میکنند.
در ده سال گذشته، خانم رجوی جنبش دادخواهی برای قربانیان اعدامها را رهبری کرده و کارزار علیه اعدام را هم در داخل و هم خارج از ایران پیش برده است.
پروفسور هرتا دویبلر گملین وزیر پیشین دادگستری آلمان
این کنفرانس که به خروج از بنبست
و یافتن راهی برای سیاست جدید ایران و آزادی در ایران
بهعنوان تضمینی برای صلح در خاورمیانه میپردازد
دقیقاً همان چیزی است که امروز برای ما ضروریست
پروفسور هرتا دویبلر گملین - وزیر پیشین دادگستری آلمان
خانمها و آقایان محترم، پرزیدنت رجوی گرامی، فکر میکنم این کنفرانس که به خروج از بنبست و یافتن راهی برای سیاست جدید ایران و آزادی در ایران بهعنوان تضمینی برای صلح در خاورمیانه میپردازد، دقیقاً همان چیزی است که امروز برای ما ضروریست.
خانم (رجوی) از سخنان شما بسیار سپاسگزارم که بسیار دقیق و زیبا بیان کردید. فکر میکنم بسیار مهم است که ما در اینجا درک کنیم (رژیم) ایران، همانطور که شما گفتید، یکی از منابع اصلی ناامنی جهانی است. این واقعیت دارد.
مهم است که تغییراتی ایجاد شود، نه تنها برای مردم ایران که طبیعتاً اولین قربانیان هستند، بلکه این برای مردم خاورمیانه نیز مهم است و همچنین برای حفظ نظم صلح جهانی که همه ما از آن بهرهمند هستیم.
گزارش گزارشگر ویژه، جاوید رحمان، گزارش فوقالعادهیی است که باید نهایتاً در (مجلس فدرال آلمان) و همچنین پارلمان اروپا مورد توجه و بحث قرار گیرد. از این گزارش باید بهعنوان پایهیی برای تغییر سیاستها استفاده شود.
فکر میکنم ما (اینرا) به بسیاری از کسانی که اینجا جمع شدهاند یا به ما گوش میدهند و شکنجه شدهاند و یا عزیزانشان مجروح، کشته یا اعدام شدهاند مدیونیم. این باید یکی از اولویتهای ما باشد.
جانشین پروفسور رحمان، خانم ساتو در گزارش خود مینویسد که در دوران ریاستجمهوری جدید (رژیم) ایران هیچ تغییری رخ نداده است. برعکس، اوضاع بدتر شده و اعدامها همچنان ادامه دارد.
نکته جالب این است که سازمان ملل همیشه بر این مسائل تأکید میکند، نه تنها در شورای حقوقبشر، بلکه در هفدهم اکتبر، در گزارش دبیرکل به مجمع عمومی بهطور صریح به این مسائل اشاره شد.
(در) این گزارش، به موارد نگرانکنندهیی از جمله نرخ بالای اعدامها اشاره شده است، از جمله موارد مرتبط با قیامهای داخلی. اینها قطعاً جملات روشنی هستند که نمیتوان بهسادگی از کنار آنها گذشت.
این بدان معنی است که وضعیت در ایران بهواقع رو بهوخامت میگذارد. ما نباید فقط به این موضوع توجه کنیم، بلکه باید آنرا به سیاستهای خود در آلمان و همچنین در کل اروپا تبدیل کنیم. بسیار متشکرم.
ادامه دارد
کنفرانس در برلین
با حضور شخصیتهای سیاسی آلمانی و بینالمللی
یک سیاست جدید در قبال ایران برای خروج از بنبست
تغییر دموکراتیک در دسترس است
(قسمت دوم)
سخنرانیهای
پروفسور آلخو ویدال کوادراس رئیس کمیتهٴ بینالمللی در جستجوی عدالت
نایبرئیس پیشین پارلمان اروپا
دکتر فرانتس یوزف یونگ وزیر دفاع آلمان (۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹)
سفیر لینکلن بلومفیلد معاون پیشین وزیر امور خارجهٔ آمریکا
پروفسور آلخو ویدال کوادراس
سیاست اتحادیه اروپا در رابطه با دیکتاتوری حاکم بر ایران
همواره و همچنان یک سیاست اشتباه بوده، بهشدت شکستخورده
و باید کاملاً تغییر یابد
تغییر استراتژی باید بر اساس این عناصر باشد:
اول: انزوای بینالمللی رژیم ایران، بستن تمام سفارتخانههای اتحادیه اروپا در تهران و اخراج تمامی کارکنان دیپلماتیک از خاک اتحادیه اروپا
دوم: لیستگذاری سپاه پاسداران بهعنوان یک سازمان تروریستی توسط اتحادیه اروپا
سوم: تضعیف مالی رژیم ایران با گسترش و تشدید تحریمهای اقتصادی و تجاری
چهارم: افزایش و تداوم فشار بر رژیم ایران بهدلیل نقض غیرقابل قبول حقوقبشر علیه زنان و مردم ایران
پنجم: حمایت کامل سیاسی از شورای ملی مقاومت ایران بهعنوان جایگزین واقعی دیکتاتوری حاکم و تنها گروه ایرانی که قادر به انتقال به دموکراسی است
پروفسور آلخو ویدال کوادراس - رئیس کمیتهٴ بینالمللی در جستجوی عدالت
پروفسور آلخو ویدال کوادراس - نایبرئیس پیشین پارلمان اروپا
میخواهم به جزوهیی اشاره کنم که اخیراً منتشر کردهایم؛ جزوهیی که توسط کمیته بینالمللی در جستجوی عدالت که من رئیس آن هستم، آماده شده است، عنوان این جزوه «سیاست شکستخورده اروپا در قبال ایران» است که با عنوان کنفرانس امروز ارتباط نزدیکی دارد.
در ایران، در ۴۵ سال گذشته، یک حکومت دیکتاتوری جنایتکار و تمامیتخواه بهطرز وحشیانهیی مردم را سرکوب میکند، تروریسم را در سراسر جهان گسترش میدهد و یکی از عوامل اصلی جنگافروزی، بیثباتی و ناآرامیهای سیاسی در منطقه و همچنین در سطح جهانی است.
ما در طول سه دهه گذشته، بهطور فعال با بسیاری از نمایندگان و نمایندگان پیشین پارلمانهای اروپا و آمریکا و تعداد بسیاری از شخصیتهای سیاسی و دانشگاهی از دو سوی آتلانتیک همکاری کردهایم، و برای تغییر رژیم در ایران و حمایت از اپوزیسیون دموکراتیک ایران، در برابر آخوندها تلاش کردهایم.
در تاریخ ۹ نوامبر سال گذشته، یک قاتل که توسط رژیم ایران استخدام شده بود، به من در مادرید حمله کرد، در حالی که در خیابانی نزدیک به خانهام قدم میزدم. من بهطور معجزهآسایی نجات یافتم. این معجزه بود زیرا در لحظه آخر سرم را کج کردم و گلوله که بهسمت گردنم هدفگیری شده بود، به فکم برخورد کرد.
پرونده من یکی از موارد بیشمار از مواردی است که آخوندها طی آن قتلها، آدمرباییها و بمبگذاریهای خود را در پنج قاره مرتکب شدهاند. تعداد زیادی از آنها در اروپا صورت گرفته است.
سیاست اتحادیه اروپا، چه کشورهای عضو و چه خود اتحادیه، در رابطه با دیکتاتوری (حاکم بر) ایران همواره و همچنان یک سیاست اشتباه بوده است. این سیاست بهشدت شکستخورده و باید کاملاً تغییر یابد. این اساس پیامی است که میخواهم به شما منتقل کنم
مذاکره و گفتگو، مشروع و گاهی اوقات برای حل مناقشات مفید هستند، اما در مورد رژیم ایران، متأسفانه نه تنها کارآیی ندارد بلکه نتیجه معکوس میدهند. امتیازات مکرری که کشورهای دموکراتیک غربی به آخوندهای (حاکم بر) ایران دادهاند، از جمله لیستگذاری مقاومت ایران، برجام، آزادسازی دهها میلیارد دلار، رفع انسداد داراییهای مختلف و مبادله گروگانهای بیگناه اروپایی و آمریکایی با مجرمان محکوم شده، هیچ نتیجهیی نداشته است.
رژیم ایران نه آرام شده و نه به رفتار منطقی روی آورده است؛ برعکس، دیدن تمامی این تلاشها برای راضی کردن آنها، باعث شده که غرب را ضعیف و ترسو تلقی کنند و در نتیجه سرانشان به تجاوز بیشتر و خصومت مضاعف ترغیب شوند.
رژیم ایران دشمنی نیست که بتوان با آن تعامل کرد و تحت قواعد سیاست بینالمللی با آن به توافق رسید. این یک حکومت بنیادگرا، فاسد و تروریست است که بر اساس عقاید افراطی بنا شده و این هر گونه تحول از درون آنرا غیرممکن میسازد. تمایز بین میانهروها و تندروها در این رژیم یک توهم است. تمامی اجزای آن یکسان هستند. همه آنها تابع ولیفقیه هستند که قدرت مطلق دارد و روش عادی آنها برای حضور در صحنه بینالمللی تلاش برای تحمیل اهدافشان از طریق خشونت، باجگیری یا فریب است.
نادیدهگرفتن مصرانهٔ این واقعیت آشکار توسط دولتهای اروپایی و چهار نماینده عالی پیدرپی اتحادیه اروپا برای سیاست خارجی و امنیت مشترک منجر به شکست و تمسخر اروپا شده است. آخوندهای (حاکم بر) ایران نه تنها به ما دروغ میگویند یا به ما حمله میکنند، بلکه به ما میخندند.
یکی دیگر از حرفهای معمولی که در وزارتخارجههای پاریس، لندن، واشنگتن یا اتحادیه اروپا شنیده میشود این است که سقوط حکومت مذهبی در ایرای، کشور را به آشوب میکشاند و ما با یک لیبی یا عراق یا سومالی یا سودان یا سوریه جدید روبهرو خواهیم شد.
در وزارتهای امور خارجه پایتختهای اروپایی یا واشنگتن با تکبر اظهار میکنند که وضع موجود بهتر است، اینکه آخوندهای (حاکم بر) ایران ممکن است خبیث، فریبکار و خطرناک باشند، اما حداقل با آنها ما یک همتای باثبات داریم که میتوانیم با او مذاکره کنیم، تعامل داشته باشیم و به نوعی به توافق برسیم. این یک نابینایی آشکار است که با واقعیت عینی پشتیبانی نمیشود.
ایران دارای یک جامعه مدنی باسواد و با فرهنگ و تمدنی ۳۰۰۰ ساله، طبقه متوسط و جامعه علمی با فرهنگ غنی است. بنابراین هر گونه مقایسه با این کشورها هیچ معنایی ندارد. مردم ایران برای دموکراسی واقعی آماده هستند، اما بهخاطر عدهیی جلاد که قدرت خود را با وحشت یا رشوه تحمیل میکنند، از آن محرومند.
نیازی نیست به شما بگویم که چقدر جهان جای بهتری خواهد بود اگر رژیم سرکوبگر در ایران از بین برود و دموکراسی واقعی در ایران برقرار شود. اتحادیه اروپا نیاز فوری به یک سیاست جدید و قاطع در قبال ایران دارد، چون شکست سیاست مماشات غیرقابل انکار است. تغییر استراتژی باید بر اساس این عناصر باشد:
اول، انزوای بینالمللی رژیم ایران، بستن تمام سفارتخانههای اتحادیه اروپا در تهران و اخراج تمامی کارکنان دیپلماتیک از خاک اتحادیه اروپا. به هر حال، اماکن دیپلماتیک (رژیم) ایران در اروپا چیزی جز مراکز جاسوسی و تروریسم نیستند. باید رژیم آخوندها را یک حکومت منفور معرفی کنیم.
دوم، لیستگذاری سپاه پاسداران بهعنوان یک سازمان تروریستی توسط اتحادیه اروپا، همانطور که ایالات متحده و کانادا قبلاً انجام دادهاند.
سوم، تضعیف مالی رژیم ایران با گسترش و تشدید تحریمهای اقتصادی و تجاری
چهارم، افزایش و تداوم فشار بر رژیم ایران در محافل بینالمللی بهدلیل نقض غیرقابل قبول حقوقبشر علیه زنان و مردم ایران، بهویژه فراخوانی برای عدالت بینالمللی تا آخوندها را بهخاطر جنایات علیه بشریت، همانطور که در گزارش گزارشگر ویژه سازمان ملل درباره حقوقبشر در ایران، جاوید رحمان مطرح شده است، مورد حسابرسی قرار دهند.
و پنجم و در نهایت، حمایت کامل سیاسی از شورای ملی مقاومت ایران بهعنوان جایگزین واقعی دیکتاتوری (حاکم بر) ایران و تنها گروه ایرانی که قادر به انتقال به دموکراسی است.
در کنار مردم ایران بایستیم تا در مبارزهشان برای رهایی از آخوندها و دستیابی به آزادی و دموکراسی پیروز شوند. تمامی این پیشنهادات عملی و واقعبینانه است و سقوط دیکتاتوری آخوندی را تسریع میکند.
به مدافعان پراگماتیسم و «سیاست واقعبینانه» که به احتمال زیاد محتوای این جزوه را آرمانگرایانه و سادهلوحانه میدانند، یادآوری میکنم که در سیاست، آنچه در نهایت بهطور مادی مؤثر است، همان چیزی است که از نظر اخلاقی درست است.
بیایید با فروتنی از درسهای تاریخ بیاموزیم، وگرنه وقتی دیگر دیر شده باشد، پشیمان خواهیم شد. بسیار متشکرم.
دکتر فرانتس یوزف یونگ
زمان آن فرا رسیده که اتحادیه اروپا و دولت فدرال آلمان
سیاست خود را در قبال رژیم ایران تغییر بدهند
دکتر فرانتس یوزف یونگ
سپاه پاسداران باید در لیست تروریستی قرار گیرد
و باید از مقاومت ایران در مبارزهاش برای آزادی حمایت شود
دکتر فرانتس یوزف یونگ وزیر دفاع آلمان (۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹)
خانم رجوی عزیز، میهمانان گرامی، دوستان عزیز مقاومت ایران، به شما به گرمی به این جلسهٔ مهم خوشآمد میگویم.
ملت ایران خواستار پایان رژیم حاکم است. آنها آزادی، دموکراسی، برابری و حاکمیت قانون میخواهند. مردم از سرکوب بهتنگ آمدهاند. بنابراین، زمان آن فرا رسیده است که غرب، اتحادیه اروپا و دولت فدرال آلمان از خواستههای ملت ایران برای آزادی حمایت بیشتری بهعمل بیاورند.
مقاومت ایران، جایگزینی دموکراتیک برای این رژیم است. این یک ائتلاف از مخالفان رژیم است و از همه گروههای مقاومت برای مشارکت دعوت میکند. مبنای این ائتلاف، پلتفرم دموکراتیک و برنامهٔ ۱۰مادهیی خانم رجوی است. یک ائتلاف زمانی میتواند موفق باشد که بر پایهیی آزاد و دموکراتیک بنا شود.
طی چهل سال (در) مقاومت ایران، ۱۲۰ هزار مبارز آزادی برای اهداف آزادی، دموکراسی و حاکمیت قانون جان خود را فدا کردهاند. من خودم در اشرف۳ بودم و با افرادی که بهدلیل مبارزهشان برای یک ایران آزاد تحت تعقیب قرار گرفتهاند، ملاقات کردهام. بسیاری در مسیر مبارزه برای جمهوری دموکراتیک ایران جانباختهاند یا بهشدت مجروح شدهاند.
رژیم ایران در مورد مقاومت ایران دروغپراکنی کرده و کمپینی برای شیطانسازی راه انداخته است که برخی افراد در غرب، اروپا و حتی در دولت فدرال آلمان فریب آنرا خوردهاند. ما باید بهطور قاطع در برابر این کمپین شیطانسازی رژیم ایران بایستیم.
رژیم ایران تهدیدی برای صلح جهانی، امنیت و ثبات جهانی است.
بههمین دلیل، زمان آن فرا رسیده که اتحادیه اروپا و دولت فدرال آلمان سیاست خود را در قبال رژیم ایران تغییر بدهند. سپاه پاسداران باید در لیست تروریستی قرار گیرد و باید از مقاومت ایران در مبارزهاش برای آزادی حمایت شود.
باشد که ایران بهزودی از یوغ استبداد آزاد شود. باشد که آزادی، دموکراسی، حاکمیت قانون و برابری پیروز شوند. از توجه شما بسیار سپاسگزارم و برای همه بهترینها را آرزو دارم.
سفیر لینکلن بلومفیلد
در سال ۲۰۲۴ اوضاع بهطور کامل تغییر کرده است
دههها اطلاعات نادرست بهطرز چشمگیری کنار رفته
و جهان میتواند ببیند که این رژیم در بحران جدی قرار دارد
و باقی ماندن آن در قدرت دیگر هیچ تضمینی ندارد
سفیر لینکلن بلومفیلد
هیچگاه به این میزان روشن نبوده است که مقاومت سازمانیافته
سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت
در تمام این مدت حقیقت را گفتهاند
سفیر لینکلن بلومفیلد
زمان آن است که دولتهای ما اعتراف کنند
سیاستهایشان طی سالهای طولانی شکستخورده
و تحت تأثیر اطلاعات نادرست و دروغهای آشکار قرار گرفتهاند
سفیر لینکلن بلومفیلد - معاون پیشین وزیر امور خارجهٔ آمریکا
بسیاری از ما در سالهای گذشته در برنامههای مشابه این شرکت کردهایم و در مورد سرکوب رژیم آخوندی در ایران صحبت کردهایم. ما با قربانیان این رژیم همبستگی نشان میدهیم که بیشتر آنها اعضا و هواداران مقاومت سازمانیافته، شامل سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت ایران هستند.
ما از برنامهٔ ۱۰مادهیی خانم مریم رجوی حمایت میکنیم که از سال ۲۰۰۶ مطرح شده و ارزشهای ما را بازتاب میدهد و چشماندازی از صلح و پیشرفت ارائه میکند. اما برای سالهای زیادی، دولتهای ما راه دیگری را در پیش گرفتند.
آنها گمان میکردند که این رژیم بیرحم میتواند اصلاح شود. معتقد بودند که (رژیم) ایران باید تجارت خود را با غرب افزایش دهد چون اقتصاد ایران بسیار ضعیف بود.
آنها اتهامات و داستانهای افتراءآمیز درباره سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت را باور کردند. دیدند که ایرانیان برای سالها اعتراض کردند، اما گفتند که جایگزینی برای دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران وجود ندارد.
خانمها و آقایان، در سال ۲۰۲۴ اوضاع بهطور کامل تغییر کرده است. دههها اطلاعات نادرست بهطرز چشمگیری کنار رفتهاند.
جهان میتواند ببیند که این رژیم در بحران جدی قرار دارد و باقی ماندن آن در قدرت دیگر هیچ تضمینی ندارد. همچنین هیچگاه این میزان روشن نبوده است که مقاومت سازمانیافته، سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت، در تمام این مدت حقیقت را گفتهاند.
یکی از دلایلی که دولتهای ما سالها ایران را بهطور نادرست قضاوت کردند، این است که (حکومت) تهران عوامل نفوذ در پایتختهای خارجی، از جمله ایالات متحده و آلمان، داشته است. اکنون، بسیاری از این عوامل افشا شدهاند.
گزارش سازمان ملل توسط گزارشگر ویژه در مورد وضعیت حقوقبشر در ایران، دکتر جاوید رحمان، سالها اطلاعات نادرست رژیم را کاملاً از بین برده است.
(رژیم) ایران به نسلکشی علیه اعضا و هواداران سازمان مجاهدین متهم است. دولتهای ما باید دیدگاه خود را نسبت به سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت تغییر دهند.
این گزارش سازمان ملل در کنار چهار حکم مهم دادگاه در فرانسه، اتحادیه اروپا، انگلستان و ایالات متحده که تأیید میکند سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت هیچگاه درگیر تروریسم نبودهاند، موضع رسمی وزارتخانههای خارجی غرب از دههٔ ۱۹۹۰ و شاید قبل از آنرا رد میکند.
اسناد فاششده از رژیم عوامل ایرانی قرار داده شده یا تربیت شده در پایتختهای غربی را افشا کرده است. این یک رسوایی بزرگ ضداطلاعاتی است و درک غرب از رژیم و مقاومت ایران اکنون تغییر خواهد کرد.
(رژیم) ایران دیگر نمیتواند فعالیتهای کثیف و پنهان خود را در اینجا در اروپا مخفی کند. ما شاهد محکومیت یک دیپلمات (رژیم) ایران اسدالله اسدی در بلژیک به ۲۰ سال زندان بهدلیل برنامهریزی برای یک بمبگذاری با تلفات جمعی در یک گردهمایی مقاومت در فرانسه بودیم که صرفاً بهخاطر معاوضه او با یک امدادگر بلژیکی که توسط (رژیم) ایران بهگروگان گرفته شده بود از عدالت گریخت و به خانه بازگشت.
ما همچنین دیدیم که یک مقام زندان رژیم، حمید نوری، که به جنایات جنگی و به حبس ابد در سوئد بهدلیل نقشش در قتلعام سی هزار زندانی سیاسی در سال۱۳۶۷ محکوم شد، پس از گروگانگیری یک مقام سوئدی اتحادیه اروپا از سوی (رژیم) ایران و مبادله با یک گروگان دیگر به خانه بازگشت.
از تلاش برای بمبگذاری و حملات سایبری در آلبانی، تا تلاش برای ترور همکار و دوست برجستهٔ مان، آلخو ویدال کوآدراس در مادرید، تا قتلهای اجارهیی، ترورها و ربایشها، تهدیدات در سراسر اروپا و ایالات متحده، رژیم تهران افشا شده است.
اکنون، دولتهای ما باید واقعیت جدید را بپذیرند. هیچ اصلاحاتی در این دیکتاتوری خشونتآمیز و فاسد وجود نخواهد داشت. هیچ مصالحهیی با غرب نخواهد بود.
هیچ گسترش تجاری وجود نخواهد داشت. و به یقین، هیچ توافق اتمی وجود نخواهد داشت. هیچ تعامل پایداری نخواهد بود، زیرا غرب، همانند بیش از ۸۵ میلیون شهروند ایران، نمیتواند به چیزی که این رژیم میگوید اعتماد کند.
در اینجا واقعیت جدیدی در میان است. رژیم تهران فوقالعاده آسیبپذیر است. مقاومت سازمانیافته، سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت، یک سازمان سیاسی قوی و شایسته است. آخوندها طی چند دهه تلاش کردند مقاومت را خاموش کنند؛ و با این وجود، با وجود خطرات مداوم و اتهامات نادرست، این میهنپرستان فداکار ایران گفتهاند نه به اعدامها. نه به زنستیزی و تبعیض جنسیتی. نه به انتخابات جعلی و نه به سرقت درآمدهای نفتی کشور برای تأمین مالی تروریسم و تجاوزات این رژیم.
زندانهای ایران همچنان مملو از شهروندان بیگناهی است که مخالف فاشیسم مذهبی هستند. بهرغم اعتراضات جهانی اعدامهای بیشماری در حال وقوع است. درگیریهای فزاینده در خاورمیانه نتیجه مستقیم تحریکات مسلحانهٔ این رژیم است.
(حکومت) تهران همچنان در حال ترویج تبلیغات کاذب است که هدف آن ترساندن ایرانیان خارج کشور و ترسیم مقاومت بهعنوان یک فرقه بدون حمایت در داخل ایران است. در سال ۲۰۲۴، همه اینها شکستخورده است.
رژیم در داخل و خارج ایران هیچ اعتباری ندارد. وقت آن است که دولتهای ما اعتراف کنند که سیاستهایشان طی سالهای طولانی شکستخورده و تحت تأثیر اطلاعات نادرست و دروغهای آشکار قرار گرفتهاند.
وقت آن است که دولتهای ما بر اساس تأیید جنایات سبعانه توسط سازمان ملل، فرآیند پاسخگویی بینالمللی را سازماندهی کنند.
وقت آن است که عوامل نفوذ رژیم را در غرب افشا کنیم. دیگر نباید این افراد، سیاستهای دولتی و نظرات رسانهیی در مورد ایران را شکل بدهند.
وقت آن است که دولتهای ما درک کنند که این رژیم هرگز اصلاح نخواهد شد و به ندای مردم ایران برای تغییر از درون گوش فرا دهند.
و دوستان من، وقت آن است که دههها تاریخ وارونهیی که از تهران انتشار یافته و در صدها کتاب منتشر شده توسط رژیم و هزاران مقاله گنجانده شده و همگی با هدف شیطانسازی از سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت منتشر شده، اصلاح شود.
شهروندانی که از وجدان خود پیروی کرده و برای ارزشهای دموکراتیک و برابری جنسیتی فداکاری بسیاری کردهاند باید مورد احترام و تجلیل قرار گیرند، نه اینکه شیطاننمایی شوند!
امروز، سران پیشین دولتها و حکومتها، برندگان نوبل و نمایندگان پارلمان از سراسر جهان علناً از برنامهٔ ۱۰ مادهیی خانم رجوی حمایت میکنند.
اعدامها، بمبگذاریها، گروگانگیریها، ترورها و کمپینهای تبلیغاتی همه به یک هدف خدمت کردهاند؛ ممانعت مردم از شنیدن پیام مقاومت سازمانیافته و دیدن اینکه:
«بله، جایگزینی برای کابوس سرکوب و جنگ رو به افزایش تحت نام دین وجود دارد».
تغییر در راه است و وقتی اتفاق بیفتد، نسلهای تاریکی و وحشت پایان خواهند یافت. خاورمیانه دیگر از این سوءاستفاده مخرب رژیم از ایمان مذهبی در جستجوی قدرت سیاسی آسیب نخواهد دید.
حقیقت، عدالت، آزادی مذهبی و مشروعیت دموکراتیک مسیر آیندهیی درخشانتر را روشن خواهد کرد و مردم ایران به ما چهره یک ملت بزرگ و یک ایران آزاد را نشان خواهند داد. متشکرم.
ادامه دارد
کنفرانس در برلین
با حضور شخصیتهای سیاسی آلمانی و بینالمللی
یک سیاست جدید در قبال ایران برای خروج از بنبست
تغییر دموکراتیک در دسترس است
قسمت آخر
سخنرانیهای
پتر آلتمایر رئیس دفتر صدراعظم آنگلا مرکل (۲۰۱۸)
وزیر اقتصاد و انرژی آلمان (۲۰۲۱)
مارتین پاتسلت نمایندهٔ پیشین پارلمان فدرال آلمان
دکتر عزیز فولادوند
و نمایندگان جوامع ایرانیان
پتر آلتمایر
من همیشه در سخنانم از تأثیر عظیمی که
برنامهٔ ده مادهیی خانم پرزیدنت رجوی بر جای گذاشته یاد میکنم
این برنامهٔ ده مادهیی ارزشهای ملت ایران را در خود دارد
و همچنین ارزشهایی را بازتاب میدهد که از زمان عصر روشنگری
انقلاب فرانسه و پایان جنگ جهانی دوم از آن ما شده است
ارزشهایی که در منشورهای سازمان ملل نیز درج شده است
بههمین دلیل این برنامه یک پایه فوقالعاده است
امروز فرصت برای تغییر در ایران
و حرکت بهسوی دموکراسی بیش از هر زمان دیگری است
ما باید گواهی بدهیم که اپوزیسیون ایران
جایگزینی برای سرکوب و تحقیر حقوقبشر است
پتر آلتمایر - رئیس دفتر صدراعظم آنگلا مرکل (۲۰۱۸) - وزیر اقتصاد و انرژی آلمان (۲۰۲۱)
خانم پرزیدنت رجوی گرامی، همکار گرانقدر آقای ویدال کوادراس، ایرانیان عزیز، و آلمانیهای گرامی که امروز در این مراسم حضور دارید یا آنرا مشاهده میکنید، فکر میکنم مهمترین پیامی که باید مطرح شود این است که شرایط تغییر کرده است.
وقتی دو سال پیش برای اولین بار در کنفرانسی بزرگ در پاریس شرکت کردم، بسیاری از افراد پرسیدند چرا غرب اینچنین بیتفاوت باقی مانده و چرا از جنبش مقاومت و آزادیخواهی ایرانیان بهطور جدی حمایت نکرده است. در آن زمان، برخی هنوز امیدوار بودند که رژیم ایران به یک دولت معتدل تبدیل شود که اگر چه آزادیهای مدنی را کاملاً نمیپذیرد، اما حداقل آنها را تحمل میکند. اما این امید محقق نشد و در عوض، اوضاع بدتر شد.
امروز باید اذعان کنیم که رژیم ایران نهتنها معتدل نشده، بلکه بیشتر بهسوی افراطگرایی حرکت کرده است. سرکوب داخلی افزایش یافته و این رژیم نهتنها راهحل مشکلات نیست، بلکه بخشی از علل و عوامل مشکلات جهانی است.
امروز و این نکته مهمی است که باید به آن اشاره کرد، ایران در دنیای غرب دیگر دوستی ندارد. هیچ سیاستمدار عاقلی امیدی به این رژیم ندارد. همچنین رفتار رژیم با شهروندان در ایران نیز به این بیاعتمادی دامن زده است. از زمان انتخابات اخیر ریاستجمهوری و روی کار آمدن دولت جدید، بیش از ۳۰۰ اعدام انجام شده است. افراد بازداشت میشوند، به اعدام محکوم میشوند، ارعاب و سرکوب میشوند. این شرایط نهتنها تغییر نکرده، بلکه وخیمتر نیز شده است. ما شاهد رکوردهای جدیدی از بیرحمی هستیم. از این رو، لازم است که همبستگی کشورهای دموکراتیک و آزاد را برای حمایت از کسانی که توسط این رژیم ظالم تحت فشار و شکنجه قرار دارند، تقویت کنیم.
آقای ویدال کوادراس به برخی از مواردی اشاره کردند که باید در کشورهای غربی تغییر یابد. خوشحالم که دولت آلمان نیز ضرورت این تغییرات را درک کرده است. انجام این تغییرات ممکن است مدتی طول بکشد، اما اکنون مشخص شده است که همه کشورهایی که به ثبات بینالمللی، امنیت و صلح جهانی علاقهمند هستند، باید تلاش کنند تا این رژیم دیگر توانایی سرکوب مردم را نداشته باشد.
ملت ایران، هم ایرانیان ساکن در آلمان و اروپا و هم میلیونها ایرانی داخل کشور دارای سنتی دیرینه هستند؛ سنتی از ایمان به آزادی، کرامت انسانی، احترام متقابل و بشردوستی. بههمین دلیل، من همیشه در سخنانم از تأثیر عظیمی که برنامهٔ ده مادهیی خانم پرزیدنت رجوی بر جای گذاشته یاد میکنم.
این برنامهٔ ده مادهیی ارزشهای ملت ایران را در خود دارد و همچنین ارزشهایی را بازتاب میدهد که از زمان عصر روشنگری، انقلاب فرانسه و پایان جنگ جهانی دوم از آن ما شده است؛ ارزشهایی که در منشورهای سازمان ملل نیز درج شده است. به همین دلیل، این برنامه یک پایه فوقالعاده است. من معتقدم که شما، ایرانیان عزیز و ایرانیان مقیم آلمان، مجبور نخواهید بود که به اندازه گذشته منتظر تغییرات مهم بمانید. امروز فرصت برای تغییر در ایران و حرکت بهسوی دموکراسی بیش از هر زمان دیگری است.
ما باید آماده باشیم. از شما میخواهم که همچون من و بسیاری دیگر، این برنامهٔ ۱۰مادهیی خانم رجوی را در میان همسایگان، دوستان، آشنایان و افرادی که مسئولیتهای سیاسی در سطوح مختلف دارند، توزیع کنید. ما باید گواهی بدهیم که اپوزیسیون ایران، همانطور که توسط این سازمان نمایندگی میشود، جایگزینی برای سرکوب و تحقیر حقوقبشر است.
من باور دارم که تلاشهای چند سال اخیر ارزشمند بوده و این امکان را داریم که یک ائتلاف جهانی تشکیل بدهیم که به بهبود شرایط منجر شود.
میخواهم از شما قدردانی کنم. من از سختیها و رنجهایی که پشت سر گذاشتهاید و تاریخچهٔ دردناکی که در آن زیستهاید آگاه هستم و برای همگی آرزومندم که همراه هم شاهد باشیم روزی فرا میرسد که شرایط بهسوی بهبود حرکت میکند. این تغییرات ممکن است یکباره نباشد، اما در هفتهها و ماههای پیشرو، گامبهگام به سوی مسیر درست پیش خواهیم رفت. این آرزوی قلبی من برای همگی ما است. از توجه شما بسیار سپاسگزارم.
مارتین پاتسلت
تهدید رژیم ایران تنها محدود به خاورمیانه نیست
از طریق جاسوسی، قتلهای هدفمند و شبکههای افراطیون در اروپا
این تهدید بهطور فزایندهیی جهانی میشود
مارتین پاتسلت - نمایندهٔ پیشین پارلمان فدرال آلمان
طی هشت سالی که بهعنوان عضو بوندستاگ آلمان و گزارشگر ایران خدمت کردهام، بهزودی به این باور رسیدم که این ایدئولوژی افراطی و سیاستهای خشونتآمیز نه تنها از مرزهای ایران فراتر خواهند رفت، بلکه به منبع اصلی بیثباتی منطقه تبدیل خواهند شد. اکنون شاهدیم که این تهدید، به خطر بزرگی برای ثبات جهانی تبدیل میشود.
حمایت رژیم ایران از گروههایی مانند حزبالله در لبنان، نمونه آشکاری از تلاش برای گسترش قدرت و نفوذ این رژیم است. جنگهای سوریه و یمن و اکنون اوکراین که توسط حمایت مستقیم رژیم ایران ایجاد یا تقویت شدهاند، از بزرگترین فاجعههای انسانی چند دهه اخیر هستند.
تهدید رژیم ایران تنها محدود به خاورمیانه نیست از طریق جاسوسی، قتلهای هدفمند و شبکههای افراطیون در اروپا، این تهدید بهطور فزایندهیی جهانی میشود. مراکز فرهنگی و مذهبی مانند هامبورگ و برلین نمونههایی از نحوه برخورد آسانگیرانه ما آلمانیها با چنین پدیدههایی هستند.
دستگاه اطلاعات (رژیم) ایران تحت پوشش عملیات مخفی در سراسر جهان فعالیت میکند. من این کتاب را با خود آوردهام که (در آن) با زبانی بسیار ساده، من و رئیس پیشین کمیته همبستگیمان، سعی کردهایم سازمان مجاهدین خلق ایران، تاریخچه آن، مواضع سیاسی و اهمیت آنرا توضیح بدهیم.
موضوع دیگر تنها بر سر حمایت از مردم ایران یا ایرانیان در تبعید بهدلیل حقوقبشر و همبستگی نیست؛ اکنون مسأله امنیت خودمان است
و به شما از صمیم قلب میگویم که سازمان مجاهدین دیگر تنها یک سازمان نیست که ما از آن حمایت میکنیم؛ بلکه یک سازمان بسیار خوب سازمانیافته است که میتواند تضمینی باشد تا ما در شرق نیز یک شریک داشته باشیم.
چیزی که میتواند جهان ما را واقعاً تغییر دهد. همه ما باید برای این هدف تلاش کنیم و هیچکس بهویژه خودمان، نباید از این مسئولیت شانه خالی کنیم. از شما سپاسگزارم.
دکتر عزیز فولادوند
در کنفرانس برلین با حضور شخصیتهای سیاسی آلمانی و بینالمللی دکتر عزیز فولادوند به نقش دیکتاتوری آخوندی بهعنوان مرکز بنیادگرایی و تروریسم تحت نام اسلام اشاره کرد، و گفت: دکترین خمینی که به آن ولایت مطلقه فقیه گفته میشود، به یک الگو برای تمام نیروهای بنیادگرای مذهبی در خاورمیانه تبدیل شده است.
آنها تلاش میکنند ایدئولوژی خود را بر اساس این مدل در سراسر جهان گسترش بدهند و از تهران بهطور لجستیکی، استراتژیک، سیاسی و مالی حمایت میشوند.
سرچشمه این شر در تهران است. راهحل در ضدیت با بنیادگرایی، یعنی در اسلام دموکراتیک و بردبار نهفته است.
هیولای بنیادگرایی فقط زمانی شکست میخورد و آزادی پیروز میشود که این آلترناتیو، یعنی این آنتیتز بنیادگرایی اسلامی تقویت شود.
دهههاست که یک جایگزین دموکراتیک و آنتیتز ایدئولوژی زنستیز و انسانستیز رژیم آخوندها وجود دارد.
برنامه ده مادهای خانم مریم رجوی، الگویی ملموس برای آینده ایران و همچنین برای حل بحرانهای این قرن است.
در سال ۱۹۵۳، دولت آمریکا اشتباه بزرگی مرتکب شد که پیامدهای فاجعهباری داشت و دکتر محمد مصدق را سرنگون کرد.
جهان آزاد امروز دیگر نباید این اشتباه را تکرار کند. ما باید بهطور مشترک، بهدنبال راهحلی ملموس و واقعبینانه باشیم.
این راهحل در اقدام نظامی نیست، بلکه در حمایت دیپلماتیک و سیاسی از شورای ملی مقاومت ایران و همچنین برنامه ۱۰مادهیی خانم مریم رجوی نهفته است.
در بخش دیگری از کنفرانس برلین شماری از نمایندگان جوامع ایرانیان به سخنرانی پرداختند.
بهمن عابدینی زندانی سیاسی رژیم آخوندی
بهمن عابدینی از زندانیان سیاسی رژیم آخوندی گوشههایی از جنایات دژخیمان رژیم در زندانها را بازگو کرد و از جمله گفت:
در سال ۱۹۸۲، همراه با برادرم که از هواداران مجاهدین بود، دستگیر شدم و به مدت سه روز پیوسته تحت شکنجه قرار گرفتم.
یکی از برادرانم، بهروز، که در نیروی هوایی در بخش ویژه بود و آموزشهایش را در آمریکا تکمیل کرده بود، بهدلیل ارتباط با مجاهدین دستگیر شد. او یازده ماه شکنجه شد و پس از این مدت، بعد از اینکه خون و اعضای داخلی او را استخراج کردند، او را رها کردند تا بمیرد.
برادر کوچکترم، از مدرسه اخراج شد و در خیابان به او شلیک کردند و تا امروز، ما هیچ اطلاعی نداریم که مزار او کجاست.
یک خانوادهٔ هشت نفره بود با مادر بزرگی که بیش از هفتاد سال سن داشت و دو کودک چهار و پنج ساله و بقیه اعضای خانواده؛ آنها یکی پس از دیگری شکنجه شدند و بقیه اعضای خانواده مجبور بودند بایستند و تماشا کنند. کودکان، با پای خونین در سالن به جلو و عقب میرفتند و فریاد میکشیدند. ما مجبور بودیم همهچیز را به این صورت تماشا کنیم. آنها از ما میخواستند که اسامی افراد را بگوییم، وگرنه شکنجهها ادامه خواهد یافت.
من هرگز نتوانستهام سبعیتهای رژیم را فراموش کنم.
آرش نیکزاد
آرش نیکزاد با اشاره به روند آشناییاش با مجاهدین، گفت: «بسیاری از جوانان، بهویژه در ایران، به این مقاومت میپیوندند. چرا که یک چیز مسلم است: آنها میتوانند ما را بکشند، اما نمیتوانند اراده ما را برای انقلاب دموکراتیک در ایران از بین ببرند.
به همین دلیل من از این مقاومت و برنامه ده مادهیی آن برای یک ایران آزاد حمایت میکنم.
شعار این است: زن، مقاومت، آزادی.
سحر ثنایی
سحر ثنایی در سخنان خود در این کنفرانس به فداکاریهای نسل جوان در قیامهای سراسری اشاره کرد، و افزود:
کانونهای شورشی مجاهدین عمدتاً از جوانان ایرانی تشکیل شدهاند که با قاطعیت رژیم آخوندها را رد کرده و با تمام وجود برای یک ایران آزاد تلاش میکنند».
سحر ثنایی در پایان سخنانش گفت:
این مقاومت سازمانیافته، مبتنی بر دههها تجربه و فداکاری، دارای یک شبکه اجتماعی گسترده در ایران و همچنین یک برنامهٔ ده مادهیی است که مسیر دموکراسی را هموار میکند.
هر گونه تردید در حمایت از این مقاومت، بهمعنای ادامه (حکومت) رژیم آخوندها بهعنوان یک دیکتاتوری سرکوبگر در ایران و عامل جنگ در خاورمیانه است. بیایید با هم به مسئولیت خود عمل کنیم و به ناعادلانهترین رژیم در دوران معاصر، پایان بدهیم.
پایان