مناطق مرزی ایران با محرومیت مضاعف مواجه هستند. از جمله مرزهای غربی و کردنشین ایران، سالهای سال است که نه شاهد راهاندازی صنعتی بودهاند، نه اشتغالزایی در این مناطق وجود دارد. از قهرمانان ورزشی تا دانشآموختگان مقطع کارشناسی ارشد و دکترا و تا زنان و کودکان محروم این مناطق، بهناچار راه پرپیچ خم زندگیشان را در میان کورهراههای ارتفاعات بلند کوهستانهای مرزی پیش میگیرند. آری کولبری برای آنها تنها راه امرار معاش و کاری تحمیلی توسط حکومت آخوندی است؛ اما خطرات راه و سرمای استخوانسوز بخش کوچکی از خطرات این کار است. مشکل اصلی مأموران جنایتکار خامنهای است که این کولبران بیدفاع را به گلوله میبندند. به آمار زیر توجه کنید:
۱۶ آذر۱۴۰۰ـ قباد کولبری از شهر کوزران در استان کرمانشاه در پی سقوط از ارتفاعات مرزی منطقهٔ نوسود جان باخت
۱۲ آذر۱۴۰۰ ـ حبیب رستمی کولبری پدر دو فرزند در مرز قصر شیرین هدف گلوله پاسداران خامنهای قرار گرفت و بهقتل رسید.
در همین روز دو کولبر در مرز نوسود هدف گلولهٔ نیروهای مرزی رژیم قرار گرفته و زخمی شدند.
۱۰ آذر ۱۴۰۰ ـ عادل علیپور. کولبری اهل روستای سرسول از شهر بانه با تیر مستقیم جنایتکاران خامنهای جان باخت، او تنها ۱۹سال داشت! و کولبر دیگری از همین روستا بهنام یاسین امینپور در همانجا زخمی شد
از ۴آذر تا ۱۰آذر یعنی طی ۶روز ۱۰ کولبر دیگر هدف گلوله قرار گرفته و زخمی شدند.
این درحالی است که ابر سارقان در ایران حکومت میکنند یک نمونه یکی از شرکتهای وابسته به حکومت ۶۰میلیون دلار ارز ۴۲۰۰تومانی برای واردات کره گرفته اما حتی یکگرم کره هم وارد نکرده، اگر ۶۰میلیون دلار را میان ۶۰هزار کولبر مرز نشین تقسیم کنیم به هر یک از آنها ۳۰میلیون تومان پول میرسد! و این بیشتر از درآمد سالیانهٔ آنها از راه کولبری است! سؤال این است چه اتفاقی باید رخ بدهد تا مردم ایران از دست این قاتلان و دزدان نجات پیدا کنند؟ آیا تا روزی که این حکومت بر سر کار است چنین امکانی قابلتصور است؟