نه فقط حزب دموکرات بلکه مرکز همکاری به جمهوری اعتقاد داریم و پادشاهی را مردود می دانیم
قسمتی از سخنان کاک حسن شرفی عضو مرکز اجرایی حزب دموکرات کردستان ایران در کنفرانس در بن (پخش از کرد کانال -۹ اسفند ۱۴۰۱)
کاک حسن شرفی عضو مرکز اجرایی حزب دموکرات کردستان ایران:
اپوزیسیون در ایران کیست و دیدگاه آنها درباره ما چیست؟
سلطنت طلبان، نام ما را بهرسمیت نمیشناسند. هویت ما را بهرسمیت نمیشناسند چه برسد به حقوقمان. بنابراین چگونه با او باشم؟ شرط هم برایم میگذارد. به چه منظور؟ نه اینکه بخواهد حقوق من را بهرسمیت بشناسد برای اینکه در خدمتش باشم تا او به حاکمیت برسد. فقط برای همین.
اشاره کردید به اینکه ما مرز سرخ نداریم. چطور ما مرز سرخ نداریم؟ ما شاید مانع نشویم که با هر طرفی گفتگو کنند که تفهیم و تفاهم صورت بگیرد. برای اینکه نظرگاهش را بدانم و نظرگاهم را بداند. من او را ارزیابی کنم و او هم من را ارزیابی کند. اما وقتی به نقطه ائتلاف کردن میرسم. نه فقط یک مرز سرخ بلکه چندین مرز سرخ دارم.
اما در رابطه با سخنان آقای مصطفی هجری در مورد سلطنت طلبان تأکید میکنم که سلطنت بهصورت تاریخی در ایران بهمعنای اقتدار قدرت مرکزی است. در مرکز هم یعنی زمام کلیه امور باید در اختیار یک نفر باشد. این شخص نیز مادام العمر است و پس از مرگش هم قدرت به وارثانش تفویض میگردد.
اگر کمی تأمل نماییم آیا این وارث قادر به تحقق ادعاهایش میباشد معلوم است که نمیتواند. جدا از این همگان مطلعید که برنامه سیاسی نیروهای باسابقه کردستان ایران بهویژه مرکز همکاری مطالباتشان در چارچوب ایران است. بنا بر این ما هم منکر آن نشدیم که خواستههایمان در چارچوب ایران میباشد اما وقتی تبدیل به چماق شد.
واضح است اگر ده سازمان غیرکرد با هم نشست داشته باشند هیچگاه از تمامیت ارضی سخنی به میان نمیآورند اما همین که کردها بخواهند در چنین نشستهایی مشارکت کنند آنها فوراً پیششرط تمامیت ارضی را پیش میکشند در صورتی که وی پیششرط میگذارد من نیز خواهم گذاشت. شرط من پیش از هر چیزی این است که وی فاشیست نباشد.
بنا بر این ما پیششرط قبول نخواهیم کرد. اما اگر پای شرط به میان بیاید ما نیز شرط و شروط خود را داریم.
من عرض کردم حزب متبوع ما در چارچوب ایران برنامههایش را عملی میسازد. اما مادامی که وی دنبال مانعتراشی است و ایجاد ائتلاف و همکاری را مشروط به پذیرش خواستهایش میکند آن هم نه برای اینکه به حقوق تو معترف گردد بلکه با هدف تبعیت و دنبالهروی از وی تا ایشان به نتیجه مطلوب برسد و زمانی هم که به قدرت رسید روشن است، آن موقع چه شروطی را پیش خواهد کشید. بنابراین ما در برابر ایده برقراری مجدد سلطنت در ایران نه فقط حزب دموکرات بلکه مرکز همکاری هم به جمهوری اعتقاد داریم آری برقراری سیستمی جمهوری و در واقع پادشاهی را مردود میدانیم.
در مورد تجزیه هم باور بفرمایید ایرانیهایی که سنگ تمامیت ارضی را به سینه میزنند هیچکدام از آنها ذرهیی دلشان بهحال تمامیت ارضی نمیسوزد. چرا؟ شما نگاه کنید در طول تاریخ شاهنشاهی هر سلسلهی به مملکت پادشاهی حملهور شده در نهایت بخشی از این مملکت را جدا نمود. از غرب عثمانیها از شمال روسها و در غرب و جنوب انگلیس و این همه تجزیه. و واگذاریها در زمان حکمرانی پادشاهان اتفاق افتاده است. کسی هم نبوده این پادشاهان را مورد مؤاخذه و بازخواست قرار دهد چرا مملکت را تجزیه کردهاند.
شاید هم بگویند این رویدادها در گذشتههای دور اتفاق افتاده و متعلق به گذشته دور و تاریخ است. مگر در زمان محمدرضا شاه بحرین استان چهاردهم ایران نبود و از ایران هم جدا شد و تهران ضمن ابراز شادی برای جدایی این بخش از میهن جشن و سرور و پایکوبی هم برگزار نکردند. آن موقع کدام حزب ایرانی بیانیهیی در محکومیت آن منتشر کرد. بهطور کلی آنها از یک موضوع دیگر بیم و هراس دارند و آن نه تجزیه جغرافیای ایران بلکه از تقسیم قدرت واهمه دارند اصلی که ما خواهان تحقق در آینده هستیم.
تلویزیون کرد کانال-حزب دموکرات کردستان ایران: ۹اسفند ۱۴۰۱