دیکتاتوری دینی، تئوریسینها و سران رژیم بیشتر درمییابند که آن هیأت میلیونی که با هشتک «اعدام نکنید» در توئیتر ظاهر شدند و در اندک مدت ترند را تسخیر کردند، برخاسته از ارادهٔ مردمی است که این نظام را نمیخواهند. آخوند مجتبی ذوالنوری هم گفت: در حال حاضر ما در یک جنگ جدی سایبری قرار داریم و باید این جنگ را بهخوبی مدیریت کنیم.
روزنامه حکومتی اعتماد در مطلبی به قلم عباس عبدی از مهرههای باند مغلوب نظام با عنوان "اقتصاد با پوشش فرهنگی" درباره اینکه سران و کارگزاران رژیم فضای مجازی را مهمترین مشکل و مسأله کشور میدانند که باید به حساب آن رسید، مینویسد: «اقدام مهمتر برای آنان، گران کردن تعرفه خدمات اینترنت برای کسب درآمد و سودهای کلان است».
در ادامه این مطلب آمده است: «تا هنگامی که فقر تبدیل به احساس فقر نشود، هیچ خطری برای صاحبان قدرت ندارد. امروز این فضای مجازی است که بازتابدهنده مشکلات عینی است و آنها را در ذهنیت عمومی نیز بازتاب و این ذهنیت را شکل میدهد. بنابراین درست فکر میکنند که باید گلوگاه این بازتاب دادن، یعنی فضای مجازی را مسدود کنند و کشور را بهلحاظ رسانهیی به دوران گذشته برگردانند. دورانی که صدا و سیما یکهتاز بود و آنچه را که میپسندید بازتاب میداد.
البته این ظاهر قضیه است زیرا اقدام مهمتر آنان گران کردن تعرفه خدمات اینترنت است. هدف چیست؟ بهطور طبیعی با سه برابر کردن تعرفهها، درآمد بسیاری نصیب آنان میشود. بعد بهعنوان یک امتیاز و در قالب هدیه؛ تعرفه اینترنت داخلی را کم میکنند تا بلکه مردم به سوی اپلیکیشنهای داخلی بروند، هر چند میدانند که مردم چنین استقبالی نمیکنند، لذا هدف نهایی افزایش درآمد اپراتورها است و برای آگاهان معلوم است که صاحبان سهام آنها چه کسانی هستند.
بنابراین اگر کسانی گمان کنند که با فیلتر کردن فضای مجازی میتوانند در حل مشکل عمومی کاری از پیش ببرند، توجه ندارند که در پشت ماجرا و هدف اصلی افزایش درآمد است و عمل میکند. در این میان شرکتهای فروش فیلترشکن نیز از ماجرا سودهای کلان خواهند برد.
مسدود کردن فضای مجازی در کشوری که توئیتر فیلتر است ولی بیشتر مسئولان آن در آن حضور دارند از طنزهای اشکآور محسوب میشود. در جامعةی که بخش عمدهیی از مسئولان آن شبها پای ماهواره مینشینند تا ببینند ماهوارهها چه خبری را برجسته میکنند و صبح در اولین اقدام پاسخهای بیهوده به آن میدهند، فیلتر کردن فضای مجازی فاقد معنا و منطق است. در جامعةی که همه شواهد و قراین حاکی است که با فیلترینگ تلگرام، خودشان بیش از بقیه زیان کردند و چند ماه نگذشت که همه آنان که به دستور از تلگرام رفته بودند، با عجله به آنجا برگشتند فیلتر کردن بیمعنا است. فیلترینگ نام درستی برای اقدامی که میخواهند انجام دهند یا در گذشته انجام دادند، نیست، بلکه نام درست آن، توزیع و عرضه و فروش فیلترشکن و افزایش حجم ترافیک و کسب سود بیشتر برای اپراتورها است. در حقیقت این یک طرح اقتصادی است و نه طرح سیاسی یا فرهنگی. پوشش آن طرح فرهنگی و رسانهیی است، واقعیت آن طرحی اقتصادی با هدف کسب درآمد بیشتر است».