728 x 90

مدرسه فروشی و بازماندگان از تحصیل!

آموزش و پرورش در ایران
آموزش و پرورش در ایران

نگاهی هر چند گذرا به وضعیت آموزش و تحصیل طی سالیان اخیر در ایران می‌تواند بیانگر عمق فاجعه‌یی باشد که حال و آینده مردم را تهدید می‌کند و ضایعات راهبردی آن یکی از فجایعی است که کمتر به آن پرداخته شده است و به‌قول معروف «آش آن‌قدر شور شده» که روزنامه‌های خود رژیم هم مجبور به درج مطالبی در این زمینه شده‌اند.

روزنامه حکومتی اعتماد روز چهارشنبه ۱۲شهریور به گوشه‌هایی از وضعیت بازماندگی از تحصیل در آستانه سال جدید تحصیلی پرداخته و به عامل اصلی که فقر باشد اشاره کرده و نوشت: فقر و عوامل اقتصادی از جمله مهم‌ترین دلایل بی‌سوادی و طرد کودکان از تحصیل است. فقر باعث می‌شود تا تحصیل کودکان از اولویت زندگی خانواده‌های محروم حذف شود و در بسیاری از موارد کار کودک به‌منظور تأمین حداقل معاش یا ازدواج زودهنگام، جای تحصیل را بگیرد.

هم‌چنین این روزنامه به اشاره به آمار و سر شماریهای انجام شده توسط خود رژیم طی سال‌های اخیر اشاره دارد که: بنا به سر شماری انجام شده در سال۱۳۹۵ تعداد بی‌سوادان ۶سال و بالاتر در کشور ۴/۱۲ درصد جمعیت ذکر شده است. این یعنی از هر ۱۰۰نفر ایرانی بالای ۶سال، حداقل ۱۲نفر بی‌سواد مطلق هستند و هرگز وارد نظام آموزش و پرورش عمومی کشور نشده‌اند.

هم‌چنین بنا بر همین سر شماری، ۴۳۱۵۱۳نفر در گروه سنی ۶ تا ۱۹سال بی‌سواد مطلق بوده‌اند. این آمار بخشی از جمعیت ۲.۳۸۶.۱۲۰ نفری کودکان بازمانده از تحصیل در سال۹۵ است که معادل ۷/۱۴ درصد جمعیت این گروه سنی است. به‌عبارت ساده‌تر در سال۹۵ از هر ۱۰۰نفر کودک و نوجوان ۶ تا ۱۹سال، ۱۵تن به مدرسه نرفته‌اند.

به گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، در حال حاضر آمار بازماندگان از تحصیل به‌ویژه در مقطع متوسطه اول و دوم روبه افزایش است.

اعتماد در ادامه نوشت: در حالی که میانگین کشوری پوشش تحصیلی برای دختران در مقطع متوسطه حدود ۷۴درصد است؛ در استان سیستان‌وبلوچستان به ۴۵درصد می‌رسد. هم‌چنین در سال۱۳۹۰ پوشش تحصیلی برای دختران ۱۲ تا ۱۴سال در استانهای سیستان و بلوچستان، کردستان، آذربایجان غربی و خوزستان به ترتیب حدود ۵۰، ۶۱، ۶۵ و ۷۳درصد بوده است.

آموزش شاخص شکاف طبقاتی

اعتماد نوشت: در حالی که میانگین کشوری پوشش تحصیلی برای دختران در مقطع متوسطه حدود ۷۴درصد است؛ در استان سیستان‌وبلوچستان به ۴۵درصد می‌رسد. هم‌چنین در سال۱۳۹۰ پوشش تحصیلی برای دختران ۱۲ تا ۱۴سال در استانهای سیستان و بلوچستان، کردستان، آذربایجان غربی و خوزستان به ترتیب حدود ۵۰، ۶۱، ۶۵ و ۷۳درصد بوده است.

نابرابری در میان مناطق روستایی و شهری

تعداد کودکان بازمانده از تحصیل ساکن مناطق روستایی بیشتر از کودکان مناطق شهری است.

شکاف نابرابری آموزشی در میان مناطق روستایی و شهری متأثر از توسعه نامتوازن نیز هست. مثلا در استان سیستان و بلوچستان میزان فقر آموزشی در خانوارهای شهری ۱۷درصد و در خانوارهای روستایی ۴۱درصد است. منظور از فقر آموزشی خانوارهایی است که اعضای آنها بیشتر از ۵سال تحصیل نکرده‌اند یا دارای کودک ۶ تا ۱۸سال با کمتر از ۸ کلاس سواد (متناسب با سن) بوده‌اند.

سیستان و بلوچستان با بیشترین بازمانده از تحصیل

بر اساس آمارهای رسمی و غیررسمی بیشترین نرخ بازماندگی از تحصیل در کشور متعلق به در حاشیه‌ترین و واپس‌رانده شده‌ترین استان، یعنی سیستان و بلوچستان است. تا بدان‌جا که در سال تحصیلی ۱۳۹۶- ۱۳۹۵ در حدود ۵/۱۵ درصد جمعیت بازماندگان از تحصیل کشور کودکان این استان بوده‌اند.

بعد از سیستان و بلوچستان، استانهای خراسان رضوی و خوزستان در رده‌های بعدی با بیشترین کودکان بازمانده از تحصیل در کشور هستند.

کاستن از بودجه آموزشی توسط دولت

مهم‌ترین چرخش سیاست‌های آموزشی کاهش مسئولیت دولت در تأمین مالی این بخش بوده است. در حقیقت دولت از دهه هفتاد و به بهانه کسری بودجه، رفته‌رفته از بودجه سیستم آموزشی کاست تا این حوزه یکی از اولین نهادها در پیوستن به جریان خصوصی‌سازی کشور باشد. بنا بر آخرین گزارش یونسکو در سال٢٠١٩ دولت ایران از حیث مشارکت مالی در تأمین مخارج آموزش و پرورش جزو آخرین کشورها به‌شمار می‌آید.

بودجه سرانه دانش‌آموزی در واقع آن بخشی از اعتباراتی است که دولت در اختیار مدارس قرار می‌د‌هد تا صرف مواردی چون پرداخت بهای آب و برق مصرفی و تأمین سایر اقلام مورد نیاز جهت اداره مدرسه شود.

حداقل نتیجه این اقدام رواج دریافت شهریه از خانواده‌ها برخلاف اصول مصرح قانون اساسی کشور بوده است. در واقع در نتیجه اجرای این طرح وزارت آموزش و پرورش ضمن کاهش میزان مشارکت خود در تأمین بودجه مدارس و بی‌اعتنا به قانون اساسی، هر سال مبلغی را به‌عنوان وجه مشارکت خانواده‌ها تعیین می‌کند.

کاهش بودجه عدالت آموزشی

به‌رغم افزایش آمار بازماندگان از تحصیل در سال‌های اخیر بودجه عدالت آموزشی که هدف از آن توسعه عدالت آموزشی در استانهای در حاشیه است؛ با کاهش اعتبار جدی مواجه شده است. به‌طوری‌که مثلا از ٢٩٠میلیارد تومان در سال٩٨ به ١٦٠‌میلیارد تومان در سال٩٩ کاهش پیدا کرده است. در نتیجه این اقدام به‌طور مثال:

بودجه ۲۰درصد کل دانش‌آموزان مدارس دولتی در مناطق محروم که مشمول تهیه کتاب‌های درسی نیم‌بها و رایگان می‌شدند، نصف شده است.

یا اعتبارات ایاب و ذهاب دانش‌آموزان مناطق محروم ۵۰میلیارد تومان کاهش یافته است. در حالی که اعتبارات این طرح تا پیش از آن نهایتاً ۴۰ تا ۵۰درصد هزینه ایاب و ذهاب را پوشش می‌داده و مابقی اعتبار از سوی خانواده‌ها و دهیاریها تأمین می‌شده است. تحت این شرایط خانواده‌ها ناگزیر از پرداخت هزینه‌های بالاتر جهت ایاب و ذهاب کودکان‌شان یا استخدام خودروهای ناایمنی چون وانت برای انتقال کودکان به‌منظور کاهش هزینه‌ها می‌شوند یا از فرستادن کودکان به‌ویژه دختران به مدارس جلوگیری می‌کنند. به‌طور کلی مشکل ایاب و ذهاب و دسترسی به‌مدارس را می‌توان یکی از عوامل مهم در زمینه طرد از تحصیل تلقی کرد. این مشکل در روستاهای صعب‌العبور و به‌ویژه در مناطقی نظیر استان کهگیلویه و بویراحمد بیشتر است.

ایران رکورددار خصوصی‌سازی مدارس

بانک جهانی در یکی از تازه‌ترین گزارشهای خود، ایران را بین سال‌های ۱۳۷۷ تا ۱۳۹۶ از حیث خصوصی‌سازی مدارس متوسطه رکورددار معرفی کرده است. آمارها نشان می‌دهد از سال۱۳۷۰ تا ۱۳۹۶، نسبت دانش‌آموزان مدارس غیردولتی به کل دانش‌آموزان، تقریباً ۱۱۵برابر شده است.

مدرسه فروشی

کاهش بودجه آموزش و پرورش سیاست‌های مالی این حوزه را در سال‌های گذشته به سمت درآمدزایی از درون این وزارتخانه برده است. یک نمونه صدور مجوز قانونی مجلس برای دولت در فروش، اجاره و تغییر کاربری مراکز آموزشی به مراکز تجاری است. آن هم در شرایطی که:

نزدیک به یک‌سوم مدارس کشور به‌دلیل فرسودگی در فهرست تخریب و جایگزینی قرار دارند.

دست‌کم با ۴۰میلیون متر مربع کمبود فضای آموزشی در سراسر استانهای کشور مواجه هستیم.

با روند افزایشی جمعیت دانش‌آموزان تا سال۱۴۰۴ بیست درصد کلاس مازاد بر ظرفیت آموزشی موجود مورد نیاز است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/73a9583f-d848-4709-97c1-8076a7db00c8"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات