فارین پالیسی روز ۱۰دیماه در گزارشی از نتیجه مذاکرات اتمی قدرتهای جهانی با رژیم ایران بر سر برجام در وین نوشت: دولت بایدن اکنون اذعان میکند که توافق هستهیی با ایران ممکن است با وجود تداوم تماسهایش با تهران محقق نشود.
در مطلب فارین پالیسی آمده است: تهاجمیترین اقدامات رژیم ایران پس از انتخاب جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده صورت گرفته است. آنچه تهران را به جلو میبرد، کمپین فشار حداکثری ترامپ نیست، بلکه تصمیم بایدن برای کاهش این فشار است. به زبان ساده: ایران کاری را انجام میدهد که از پس آن بربیاید... .
در اوایل این ماه، یک مقام ارشد آمریکایی که نامش فاش نشد، همچنین هشدار داد که «در ۳ماهه اول سال۲۰۲۲»، تهران میتواند «امکانات را پیکربندی کند و بهسرعت به اورانیوم غنی شده معادل یک بمب دست یابد».
به عبارت دیگر، ایران از مذاکرات طولانی در وین برای حرکت به سمت گریز اتمی استفاده کرده است، یعنی زمانی که یک کشور به توانایی تسلیحات هستهیی دست مییابد. متحدان اروپایی واشنگتن نیز میدانند که مذاکرات به سمت شکست پیش میرود.
لیز تراس، وزیر خارجه بریتانیا گفت این آخرین فرصت ایران برای دستیابی به توافق است.
پنج مورد کلیدی وجود داشت که بایدن با وجود پیشرفتهای هستهیی تهران به استراتژی «فقط تعامل» خود چسبیده است.
نخست، ایران در فوریه شروع به تولید فلز اورانیوم، عنصری حیاتی در سلاحهای هستهیی کرد. تهران همچنین غنیسازی اورانیوم با خلوص ۶۰درصد را در آوریل آغاز کرد که بالاترین سطح آن تاکنون و فاصله کوتاهی با خلوص ۹۰درصدی مورد نیاز برای سلاحهای هستهیی است. دانشی که دانشمندان تهرانی به دست آوردهاند غیرقابل برگشت است.
ایالات متحده و متحدان اروپایی آن اقدامات ایران را محکوم کردند و تأکید کردند که نیازی مدنی به چنین پیشرفتهایی وجود ندارد. اما تهران هیچ عواقبی دریافت نکرده است.
دوم، تهران مانع از تحقیقات آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) درباره فعالیتهای هستهیی اعلامنشده ایران در چندین سایت مشکوک هستهیی شده است. ماه گذشته، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی هشدار داد که سنگاندازی ایران «بهطور جدی بر توانایی آژانس در ارائه تضمین از ماهیت منحصراً صلحآمیز برنامه هستهیی ایران تأثیر میگذارد». این کار ایران باز هم بدون مجازات بوده است.
سوم، ایران از فوریه همکاری خود را با آژانس در سایتهای هستهیی اعلام شده کاهش داد. از آن زمان، آژانس نمیتواند دادههای تجهیزات نظارتی و سایر تکنیکهای مورد استفاده برای نظارت بر وضعیت برنامه هستهیی ایران را بررسی کند. گروسی گفت که اقدامات ایران «بهطور جدی» فعالیتهای راستیآزمایی و نظارت آژانس را تضعیف کرد. عواقب؟ هیچ یک.
چهارم، تهران از ماه اوت تولید قطعات پیشرفته سانتریفوژ را افزایش داده است، اما به آژانس اجازه نداده است که موجودی یا بررسی محل این تجهیزات را بررسی کند. گروسی در اواسط دسامبر قراردادی با ایران امضا کرد که به آژانس اجازه میدهد دوربینهای نظارتی جدید نصب کند. اما او همچنین هشدار داد که حتی اگر نظارت و راستیآزمایی بازیابی شود، «ممکن است شکافهایی وجود داشته باشد. و این شکافها چیز خوبی نیست».
پنجم، دولت بایدن به هر جلسه شورای حکام آژانس در سال جاری اجازه داده است که بدون قطعنامهیی در سرزنش علیه ایران به پایان برسد. میتوان استدلال کرد که دولت بایدن هنوز در ماههای اول ریاستش سیاست و پرسنل خود در قبال ایران را تثبیت میکرد، بنابراین جلسه مارس زمان نامناسبی بود. چنین بهانهای برای جلسات ژوئن، سپتامبر و نوامبر وجود ندارد. در آخرین جلسه، نماینده آمریکا پیشنهاد کرد در صورت عدم همکاری تهران، هیأت مدیره تا پایان سال برای یک جلسه ویژه فراخوانده شود.
در مرحله بعد، بایدن باید یک سیاست دو حزبی در مورد ایران را دنبال کند تا ایران نتواند از اختلافات در واشنگتن استفاده کند. این را میتوان با موظف کردن یک دموکرات ارشد و یک جمهوری خواه ارشد برای انجام بررسی سریع سیاست به دست آورد. تنها یک توافق هستهیی دو حزبی توسط کنگره ایالات متحده تصویب میشود و در برابر هوس های دولت آینده مقاومت میکند.
جمعآوری دانش تهران در مورد توسعه تسلیحات هستهیی بهطور جبرانناپذیری به نظام جهانی منع تکثیر آسیب میرساند و به دنیای خطرناکتری میانجامد.