کاهش شاخص بورس در روزهای اخیر بسیاری از سرمایهگذاران در بازار سرمایه را نگران کرده است.
روزنامه آرمان اول خرداد۹۹ در مطلبی با عنوان «استقبال سرد مردمی از ETFها» خبر از «ریزش ارزش سهام» میدهد و در همین روز وطن امروز هم نوشت «بورس باز هم نزولی» شد.
روزنامه وطن امروز ۲۵اردیبهشت ۹۹ از کم آوردن سیلبند بورس خبر داد و سیاست دولت روحانی در زمینه دمیدن بر تنور بازار بورس را اینچنین مورد حمله قرار داد: «رئیسجمهور و رئیسکل بانک مرکزی قدرتمند شدن بازار سرمایه را مساوی با کاهش حرکت نقدینگی به سمت بازارهای غیرمولد مانند بازار ارز و سکه میدانستند اما این روند هفته جاری برعکس شد، این یعنی بهمحض کوچکترین ریزش شاخص در بورس، سهامداران برای خرید سکه و ارز هجوم آوردند. از سوی دیگر بهدلیل علم مردم مبنی بر غیرواقعی بودن سودهای موهوم فعلی در بازار سرمایه، اغلب سهامداران ترجیح میدهند بهصورت مقطعی و موقت وارد این بازار شوند و بهمحض دریافت سود حداقلی، سرمایه خود را از آن خارج میکنند. آنطور که پیداست بورس بیش از آنکه یک سیلبند نقدینگی باشد در آیندهای نزدیک تبدیل به یکی از مسببان آن خواهد شد».
البته پیش از این هم که روحانی برای تأمین کسری بودجه و بهچنگ آوردن سرمایههای مردم بر بازار بورس میدمید، کارشناسان حکومتی رشد شاخص بورس را بادکنکی میدانستند و پیشبینیشان این بود که حباب بورس میترکد.
رشد شاخص بورس آنجا میتواند مثبت باشد که مبتنی بر رشد بخشهای دیگر اقتصادی باشد زیرا رشد واقعی شاخص بورس و بازار سرمایه رابطه متقابل با پیشرفت در بخشهای اقتصادی دیگر دارد.
بیدلیل نیست که کارشناسان حکومتی نسبت به عواقب سوء رشد بادکنکی بورس هشدار میدهند که میتواند بحران اقتصادی را تشدید کند.
حیدر مستخدمین معاون اسبق وزارت اقتصاد میگوید: «باید سازوکاری بهوجود آورد که بتواند در نوع خودش اشتغال ایجاد کند و بعد هم صنایع را به حرکت درآورد. آیا با فروش داراییهای مردم که به بورس بردهاند شغل ایجاد میشود؟ در حال حاضر بورس دست به دست میچرخد و وجوهی داخل کارخانه نمیرود».(روزنامه آرمان ۱خرداد ۹۹)
کیهان در روز ۲۲اردیبهشت ۹۹ از قول یک کارشناس اقتصادی جهش در بورس را جهشی حبابی دانست و در این رابطه نوشت: «رشدی که در بازار بورس اتفاق افتاده یک رشد ارگانیک و منطقی نیست، بلکه یک رشد غیرطبیعی است و دلیل آن نیز مشخص است. بازدهی شرکتها افزایش پیدا نکرده و مخصوصاً در شرایطی که اقتصاد جهانی در حال رکود است و رکود اقتصاد جهانی در سال۲۰۲۰ قطعی است و بخشی از این رکود برای اقتصاد ایران هم خواهد بود، طبیعتاً بر روی شرکتهای حاضر در بورس هم تأثیرگذار خواهد بود. بهنظر من این سطح از افزایش قیمت سهام برای شرکتها منطقی نیست…
در مجموع این اتفاقاتی که در بازارهای مالی کشور مان میاُفتد، تحت تأثیر امواج سرگردان نقدینگی است که وارد بخشهای مختلف میشود. لذا بهنظر من هر چالشی که برای بازارهای مالی دیگر داشتیم، برای بازار بورس هم قابل تصور است».
همزمان با افت شاخص بورس احمد حاتمی یزد یکی از کارشناسان حکومتی هم هشدار داد: «مردم مدتی به سمت بورس و بازار سرمایه یورش بردند؛ در نتیجه قیمتهای بورس در مدت یک سال و یا کمتر از آن، حدود پنج برابر شد؛ در صورتیکه شرکتهای بورسی چنین رشدی نداشتهاند و ورود حجیم نقدینگی به سمت این بازار باعث این افزایش قیمت شده است... این وضعیت پایدار نیست و دیر یا زود فرومیپاشد. وقتی شاخص کل بورس افت کند، افراد آماتوری که تمام سرمایه خود را در این بازار گذاشتهاند، وضعیتی مشابه مالباختگان مؤسسات مالی اعتباری غیرمجاز پیدا خواهند کرد و این موضوع اجتنابناپذیر است».(روزنامه ستاره صبح ۲۸اردیبهشت ۹۹)
در وحشت از همین عواقب اقتصادی و اجتماعی رشد بادکنکی بورس است که سرکرده نیروی انتظامی از مردم خواسته که «اولاً آگاهانه و با چشمانی باز وارد بورس شوند و ثانیاً به هشدارهای پلیس امنیت اقتصادی توجه کنند». (تلویزیون شبکه یک ۳۰اردیبهشت ۹۹)
در ماجرای رشد بادکنکی بورس آن طرفی که منتفع میشود دولت و آن طرفی که متضرر میشود مردمی است که در آشفته بازار بورس سرمایهگذاری کردهاند، ضمن اینکه دولت بهرغم بازارگرمی بسیار برای بازار سرمایه هیچ قانونی هم در جهت حمایت از سرمایهگذاران در این بازار وضع نکرده است.
دولت روحانی داستان بورس را تحت عنوان شاداب نگاه داشتن بازار سرمایه توجیه کرد. علی ربیعی سخنگوی دولت گفت: «علت واگذاری سهام شرکتها در بورس این بود که به بازار سرمایه عمق بدهیم و شاداب نگهداریم». (برگزاری ایرنا ۲۹اردیبهشت ۹۹)
قطعا این بهاصطلاح شادابسازی مصنوعی در بازار سرمایه عمر پایداری نخواهد داشت و مانند تمامی طرحهای بهاصطلاح اقتصادی این دولت در گلمانده با شکست مواجه میشود.
دولت ضدمردمی به جای داشتن یک برنامه اقتصادی کارآمد و تلاش برای حل مشکلات اقتصادی مردم، به ترفند ربودن سرمایههای مردم از طریق بازار بورس روی آورده است.
ترفندی که حاصل آن پرشدن هر چه بیشتر جیبهای گشاد سردمداران، دلالان و سفتهبازان حکومتی در بازار سرمایه، و خالی شدن جیب مردم خصوصاً مردم سرمایهباخته است، که با ترکیدن حباب بورس تمامی دستآوردهای آنها از بین برود.
این در شرایطی است که دولت ضدمردمی ـ ولو در ظاهر ـ هیچ راهکاری برای حمایت از مردم در فردای از دست دادن سرمایهشان پیشبینی نکرده است.
پس از ترکیدن حباب بورس مردم سرمایهباخته در بازار سهام نیز مانند غارتشدگان مؤسسات قلابی اعتباری برای احقاق حقوقشان ناگزیرند راهی خیابانها شوند.