728 x 90

سلام بر تو که بانگت صدای بغض خداست

منظره
منظره

سلام بر تو که بانگت صدای بغض خداست

صدای ملت رنجور زیر جور و جفاست

به بغض خلق ستمدیده گشته‌ای مانند

که سر کشیده و بانگش ز هر کران به هواست

درود باد به هر حرف و واژه و سخنت

که شعله‌ شعله ز هر واژه آتشی برخاست

ترا چو جان و زجان بیش عزیز می دارد

هر آن‌که جانش ازین درد و داغ در غوغاست

بنال هان که ازین ناله کار سر گیرد

که با ستمگر خائن، خروش و خشم رواست

مروت است که چون تو خروش بردارد

هر آن‌که خسته و مجروح تیغ جور و جفاست

تو را نشان هر آن خسته از ستم دادم

که بغض خویش چو او وا کنید بی‌کم و کاست

چنان تو سر به بیابان گذاشت هر بی‌دل

سپس سلاح به کف برگرفت و رزم آراست

خوش آتشی که برون زد ز اندرون تو مرد

که از زبانه‌ٔ هر شعله قامتی برخاست

م. شوق۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/aa9ee45c-e439-4e74-abab-6e68c3dde4ea"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات