728 x 90

سال داغ ۱۴۰۱؛ تحول مهم در صورت مسألهٴ ایران

تحولات مهم پیش روی ایران
تحولات مهم پیش روی ایران

اوضاع سیاسی ایران از آغاز سال۱۴۰۱ به این‌طرف، بسیار شبیه سیر تحولات در زمان حکومت لویی شانزدهم در قبل از ضربه نهایی انقلاب کبیر فرانسه شده است. ویژگی آن هفته‌ها در فرانسه این بود که تمام بحرانهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی از حالت موازی درآمده و همدیگر را تلاقی کردند و مجموع‌شان تبدیل به بزرگ‌ترین بحران مهار نشدنی بین مردم و سلطنت مطلقه شد. عاقبت با تهاجم سیلاب‌وار مردم به زندان یا قلعه «باستیل» ـ که سمبل قدرت سلطنت مطلقه بود ـ کار، یک‌سره شد.

 

تحولات ایران از حدود سه ماه پیش تاکنون، هم شتاب گرفته‌اند و هم به سمت تلاقیِ همه‌جانبه پیش می‌روند. اعتراضات و قیامهای اقشار صنفی و اجتماعی به بلوغ نفی تمامیت حاکمیت رسیده است. این نشانی را خامنه‌ای با زبان معکوس اما با صراحت در سخنرانی سالمرگ خمینی داد. او گفت: «دشمن روی اعتراضات مردمی سرمایه‌گذاری کرده است».

«دشمن» در ادبیات نظام ملایان از خمینی تا خامنه‌ای، جز همین مردم ایران و اپوزیسیون برانداز نبوده‌اند و نیستند. اگر منظور خامنه‌ای جز این‌هاست، مثلاً کدام کشوری در جهان یافت می‌شود که با سرمایه‌گذاری روی اعتراضات و قیامهای مردم، قصد سرنگونی جمهوری اسلامی آخوندی را داشته باشد؟ هر ذهنی با کم‌ترین آشنایی با جهان سیاست و تعادل‌قوای موجود آن، گواهی خواهد داد که این دشمن نه آمریکاست، نه اروپا و نه هیچ کشور دیگری در پنج قارهٔ دنیا. نشانیِ این دشمن را خمینی ۴۲سال پیش داده بود و هنوز هم همان است و هست. خمینی، ۴تیر ۱۳۵۹: «دشمن همین‌جا بیخ گوش ما در تهران است». منظور خمینی در آن سخنرانی، اشاره به سخنرانی مسعود رجوی در میتینگ امجدیه در ۲۲خرداد بود.

 

چند امام‌نمای نماز ریایی جمعه در ۱۳خرداد ۱۴۰۱به‌طور عجیبی رفتند سراغ مباحث و موضوعات ۴۲سال پیش در ایران که بین مجاهدین خلق و نظام ملایان جریان داشت. در حالی که شرایط اجتماعی و فرهنگی و سیاسی ایران کنونی بسیار متفاوت از گذشته است، در حالی که توالی و جایگزینیِ نسل‌ها طی این ۴۲سال صورت گرفته، پرسش این است که سیر تحولات ایران طی این چند ماه به کدام جانب میل می‌کنند و چه اتفاقاتی رخ داده است که آخوندها سراغ مباحث تعیین‌تکلیف شده طی این ۴۲سال رفته‌اند؟ طرح این موضوع که در زمان شاه عده‌یی از آخوندها پشت سر مجاهدین بودند و فقط خمینی مجاهدین را تأیید نکرد، به چه درد الآن نظام آخوندی می‌خورد؟

 

بر همین سیاق، آخوند جلاد ابراهیم رئیسی سراغ شروع اطلاعیه‌های سازمان مجاهدین با عبارت «به نام خدا و به‌نام خلق قهرمان ایران» رفته است. عبارتی که هر آشنای با تاریخ این ۴۳سال، به‌یاد می‌آورد که از خمینی تا بهشتی تا رفسنجانی و تمام امام‌نمایان نمازهای جمعهٔ حکومتی با جلو انداختن دسته‌های لمپن ـ چماقدار ـ پاسدار، سر و دست مجاهدین را می‌شکستند و کتاب‌ها و نشریه‌شان را پاره‌پاره کرده یا می‌سوزاندند.

حالا چه اتفاقی افتاده است که رئیس‌جمهور قتل‌عام پس از ۴۳سال، به‌فرمان ولی‌فقیه و اتاق فکر نظام سراغ این مباحث رفته است؟ مثلاً اتاق فکر نظام می‌خواهد با زنده کردن این بحثها، چه طرفی ببندد؟

واقعیت این است که نه امام‌نمایان ریایی نماز جمعه و نه رئیسی همین‌طوری سراغ زنده کردن این مباحث و این تاریخچه نمی‌روند. حتماً برگی بزرگ در تعادل‌قوای اجتماعی و سیاسی ورق خورده است که دست خالی نظام، جز زنده کردن دعواهای ۴۳سال پیش را در چنته ندارد.

 

با وجود این‌ها، در همین هفته‌ها و روزها شاهد بالا‌گرفتن فعالیت‌ها و برنامه‌ها و تبلیغات برخی تلویزیونهای فارسی‌زبان پیرامون نوستالوژیِ رژیم قبلی و دیکتاتوری سلطنتی برای جا انداختن آن به‌عنوان راه نجات هستیم. یادآوری می‌شود که این فعالیت‌ها پس از رفتن آقای مایک پمپئو به اشرف۳ و دیدار با خانم مریم رجوی، از جانب این طیف فعالان تشدید شده است.

 

در زمرهٔ تحولات سیاسی این روزهای ایران، اوج گرفتن فعالیت‌های روشنگرانه و تبلیغیِ کانون‌های شورشی است. تقریباً روزی نیست که فاز جدید فعالیت‌های کانون‌های شورشی، ضربه‌های کاری بر پیکر نظام ملایان فرود نیاورد. فعالیت‌های روشنگرانه‌یی که بار اجتماعی و آگاهی‌رسانی علیه حاکمیت و به سود مجاهدین را پیش می‌برد. اما ضربات سنگین کانون‌های شورشی طی دو هفتهٔ اخیر در اموز زندانها و دوربینهای شهرداری، گویای تعادلی جدید به‌نفع کانون‌ها و تکثیر و اقبال آن‌هاست.

 

مشاهده می‌شود که خطوط موازی سیاست‌ها در بیرون نظام و خطوط موازی بحرانها در درون نظام، به یک مرحله جدید رسیده‌اند. مرحله‌یی که سخنان خامنه‌ای در سالمرگ خمینی، بخشی از واقعی بودن آن را نشانی داد.

 

همهٔ نمونه‌های فوق، از مهم‌ترین تحولات اخیر ایران هستند که تفاوت مهم مختصات کنونی را نسبت به دو سه ماه پیش بیان می‌کنند. مسیر آینده را با توجه به همین داده‌ها می‌توان به‌طور نسبی پیش‌بینی نمود؛ اما آن تحولی که در بطن این رویدادها رخ داده است ـ که در تمامیِ مواضع برشمرده از جانب حکومتیان و دیگران شاهدیم ـ جدی شدن نقش اجتماعی و سیاسی و دیپلماتیک مجاهدین در تعادل‌قوای جدید با نظام ملایان است. تعادلی که بر زمینهٔ وسیع اعتراضات و قیامهای اقشار اجتماعی و صنفی ـ با خصلت نفی تمامیت حاکمیت ـ رخ داده است. همین کیفیت می‌تواند «شرایط عینی» را با توجه به سازمانیافتگی و توان رهبری مقاومت ایران، به «شرایط ذهنی» بالغ کند.

چنین مختصاتی، ویژگیِ مهم سال داغ ۱۴۰۱ و تعیین‌کنندهٔ صورت مسألهٔ بالفعل جامعهٔ ایران از یک‌طرف و نظام ملایان از طرف دیگر است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/1c48d11f-4ae8-4244-83b7-e09ca045e084"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات